تاریخ انتشار : ۲۰ تير ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۱  ، 
کد خبر : ۲۹۳۲۷۲
تناقض های گزارش ادعایی وزارت خارجه امریکا علیه ایران در گفت‌وگو با حسین قریبی، کارشناس ارشد مقابله با تروریسم وزارت خارجه

نگاه «واشنگتن» به نقش ضد تروریسم تهران، سیاسی است

مقدمه: آمريكا بيش از 30 سال است كه در گزارش‌هاي جهت‌دار خود، ايران را در فهرست كشورهاي تروريستي قرار داده است. اتهاماتي كه بيش از آنكه ريه در واقعيت داشته باشد، در بستر تيرگي روابط سياسي تهران و واشنگتن معنادار مي‌شود. جديدترين گزارش سالانه وزارت خارجه آمريكا هم به صورت گزينشي و هدفمند، ايران را در زمره كشورهاي حامي تروريسم قرار داده است اين در حالي است كه از منظر قريب به اتفاق صاحبنظران بين‌المللو حتي بسياري از كشورهاي اروپايي، ايران يكي از مهم‌ترين بازيگران منطقه‌اي است كه در صف مبارزه عليه جريان‌هاي افراطي و تروريستي قرار گرفته است. با حسين قريبي، كارشناس ارشد مقابله با تروريسم حوزه معاونت حقوقي و بين‌الملل وزارت امور خارجه درباره تناقض‌هاي رويكرد آمريكا در انتشار چنين گزارش‌هايي گفت‌وگو كرديم. قريبي كه تجربه سال‌ها حضور در مجامع بين‌المللي و مشاركت در نشست‌هاي مرتبط با مبارزه با تروريسم در نيويورك را دارد، با اشاره به غلبه نگاه سياسي دولت آمريكا براي تهيه گزارش‌هاي سالانه خود در خصوص تروريسم، مي‌گويد: «نام ايران در حالي در فهرست اتهامات تروريستي قرار گرفته است كه يكي از اهداف اصلي هم داعش و هم القاعده، ايران است و اعضاي اين گروه‌ها اگر مي‌توانستند تا الان مشكلات امنيتي جدي براي ايران به وجود مي‌آورند كه موفق نشده‌اند؛ مشروح اين گفت‌وگو را با هم مي‌خوانيم:
پایگاه بصیرت / مريم سالاري

(روزنامه ايران ـ 1395/04/01 ـ شماره 6243 ـ صفحه 10)

* گزارش اخیر وزارت خارجه امریکا در حالی ایران را یکی از اصلی‌ترین کشورهای حامی تروریسم معرفی کرده است که کشورمان بنا به اعتراف بسیاری از کشورهای بزرگ غربی یکی از کشورهای تأثیرگذار در روند مبارزه با تروریسم به حساب می‌آید، ارزیابی‌تان را از این بخش از گزارش جدید بفرمایید.

** گزارش در بخش‌های ابتدایی خود داعش را مهم ترین تهدید تروریستی و استراتژیک سال 2015 معرفی می‌کند و توضیح می‌دهد که این گروه در حوزه‌های مختلف نفوذش از جمله در سوریه، عراق، افغانستان، لیبی و حتی فیلیپین در چه وضعیتی است. بعد به القاعده به عنوان دومین سازمان مهم و خطرناک تروریستی می‌پردازد. از نظر این گروه‌ها، ایران یکی از مهم ترین دشمنان معرفی می‌شود و یکی از اهداف اصلی هم داعش و هم القاعده ایران است و اعضای این گروه‌ها اگر می‌توانستند تا الان مشکلات امنیتی جدی برای ایران به وجود می‌آوردند که موفق نشده‌اند. نکته دوم این است که این گروه‌های تروریستی برای فعالیت خود حداقل به چهار زمینه نیاز دارند؛ القائات ایدئولوژیک- تأمین مالی- تأمین تسلیحاتی و تسهیل در عبور و مرور. در هر چهار زمینه فوق ایران پیشرو بوده و در صحنه عمل با این گروه‌ها مقابله کرده و می‌کند. خوب پس اینکه چرا این گزارش در موضوع تروریسم، ایران را یکی از کشورهای حامی تروریسم قلمداد می‌کند، حتماً تناقض آشکار و جدی وجود دارد. به‌صورت روشن 31 هزار تروریست خارجی در منطقه فعالیت می‌کنند که از مناطق مختلف و کشورهای غربی و حتی از کشورهای دور دست استرالیا و کانادا به منطقه می‌آیند و عملیات تروریستی انجام می‌دهند. بنابراین مسأله عبور و مرور برای تروریست‌ها اهمیت زیادی دارد زیرا اگر نتوانند از فضای کشورهای مختلف استفاده کنند، نمی‌توانند خود را به هدف محل عملیات برسانند. بنابراین این چهار زمینه‌ای که عرض کردم باید فراهم باشد تا این گروه‌ها بتوانند سرپا باشند. خوب منشأ این حمایت به اعتراف همین گزارش مغرضانه مسلماً ایران نیست زیرا خودش به عنوان یکی از کشورهای هدف این گروه‌ها نقطه مقابل آنها قرار دارد و مشکلاتش با این گروه‌ها بسیار عمیق و جدی است.

از طرف دیگر گروه‌های تروریستی بویژه داعش کمک‌های جدی از یکسری کشورهای منطقه دریافت می‌کنند که گزارش بدون آنکه نامی از کشور خاصی ببرد، در جایی ناچار می‌شود به این مسأله اشاره کند و می‌گوید داعش از ناحیه کشورهای حوزه جنوب خلیج فارس تأمین مالی می‌شود. این گروه ماهیانه حدود 50 تا 80 میلیون دلار پول به دست می‌آورد که البته در یکسال اخیر کاهش یافته است؛ بخشی از آن از طریق فروش نفت و عتیقه جات، دریافت مالیات و بخشی هم از طریق دریافت کمک مالی مستقیم از خارج بوده است. درآمد ماهیانه داعش مبلغ بسیار زیادی است که ردپای کشورهای حامی و کمک‌کننده مالی این گروه‌ها در آن دیده می‌شود. گزارش وزارت خارجه امریکا بدون اینکه این مسأله را باز کند که مسئول کمک مستقیم به گروه‌های تروریستی یا ایجاد کانال‌هایی برای ارسال کمک به این گروه‌ها چگونه است، ایران را متهم به حمایت از تروریسم می‌کند در شرایطی که ایران تنها نیروی مؤثر مقابله با تروریسم فعال در میدان عمل است. ائتلاف‌های مختلفی که وجود دارد همه از طریق یکسری عملیات نظامی هوایی اقداماتی را انجام می‌دهند اما نیرویی که عملاً روی زمین دفاع می‌کند و جلوی داعش ایستاده و از سقوط بغداد و اربیل جلوگیری کرده و در این راه خون می‌دهد، ایران است.

* گزارش‌هایی که سالانه از سوی وزارت امور خارجه امریکا منتشر می‌شود و با طرح اتهاماتی هدفمند، برخی کشورها را در فهرست سیاه قرار می‌دهد با چه هدفی منتشر می‌شود؟

** کنگره امریکا در مورد گزارش‌های موضوعی مصوبه‌ای دارد و بر همان مبنا از وزارت امور خارجه امریکا می‌خواهد سالانه یک گزارش جامع از وضعیت تروریسم در مناطق مختلف را ارائه کند. در این گزارش مباحثی شامل روندها، آخرین حوادث تروریستی در هر کشور، پیشرفت‌هایی که در زمینه قانونگذاری در بخش‌های مختلف مقابله با تروریسم حاصل شده، مباحث تأمین مالی تروریسم و کنترل مرزها و همچنین عنوان جدید مبارزه با افراط‌ گرایی خشونت آمیز، مطرح می‌شود. بجز سیاسی کاری عامدانه علیه کشورمان که به آن خواهم پرداخت، اهمیت این گزارش آنجایی است که به عنوان یک منبع به صورت مستمر مطالب و اطلاعات جمع‌آوری شده در طول سال به صورت یکجا منتشر می‌شود و در اختیار همگان قرار می‌گیرد. با توجه به اهمیت این مطالب و ارائه یکسری اطلاعات به روز شده درباره تروریسم در سراسر جهان، این گزارش می‌تواند اثرگذاری خوبی بر افکار عمومی جهانی داشته باشد و متأسفانه به همین دلیل مورد سوءاستفاده در مورد ایران قرار می‌گیرد.

* نگاه سیاسی دولت امریکا تا چه اندازه در تهیه و انتشار چنین گزارش‌هایی نقش دارد؟

** این گزارش‌ها و طرح اتهامات تروریستی علیه برخی کشورها به دلایلی که عرض می‌کنم یک ابزار سیاسی در وزارت خارجه امریکا علیه کشورهایی است که امریکا با آنها اختلافات جدی دارد. این امر عمدتاً از قرار دادن نام کشورها در فهرست موسوم به دول حامی تروریسم شروع می‌شود. به این ترتیب که هر موقع دولت امریکا رابطه‌اش با کشوری دچار بحران می‌شود یکی از ابزارهایی که استفاده می‌کند این است که آن دولت را در فهرست حامی تروریسم قرار می‌دهد. یک زمانی حدود 7 الی 8 کشور در این فهرست قرار داشتند و الان به سه کشور رسیده است. کوبا در سال 2015 از فهرست خارج شد الان فقط ایران، سوریه و سودان باقی مانده‌اند و ایران را به زعم خود اصلی‌ترین حامی تروریسم معرفی کرده است.

* اهمیت این اطلاعات که در قالب یک گزارش جهت دار منتشر می‌شود در عرصه بین‌المللی تا چه اندازه است؟ یعنی این نگاه سیاسی به موضوعاتی که برای دولت امریکا اهمیت دارد از اعتبار این گزارش نزد سایر کشورها و نهادهای بین‌المللی مهمی مثل سازمان ملل نمی‌کاهد؟

** از نظر مقررات بین‌المللی گزارش‌های یکجانبه‌ای که کشورها تهیه می‌کنند فقط برای خودشان معتبر است. تنها نهادی که کار مبارزه با تروریسم را در یک سطح وسیعی پیگیری می‌کند و طبق منشور مصوبات آن لازم الاجراست، سازمان ملل و مشخصاً شورای امنیت است. مطالب و نتیجه گیری‌هایی که در مصوبات شورای امنیت مطرح می‌شود با آنچه در گزارش امریکا منتشر می‌شود، در انعکاس واقعیات موجود اشتراکاتی دارند ولی این بخش، سیاسی کاری در رابطه با ایران و مباحث ملل تحت اشغال و جریانات آزادیبخش است، کاملاً متفاوت است. به همین دلیل با در نظر گرفتن معیارهای ملل متحد، نکات انحرافی این گزارش مشخص می‌شود. در فهرست ملل متحد که بر اساس اجماع همه دولت ها به دست آمده است، سه دسته از گروه‌های طالبان، القاعده و داعش و افراد و گروه‌های فرعی وابسته به آنها به عنوان مهم ترین جریان‌های تروریستی مطرح شده‌اند که در مورد این سه دسته اجماع نظر کلی وجود دارد. در حال حاضر رژیم‌های مقابله با تروریسم در سطح بین‌المللی وجود دارد که برای جلوگیری از تأمین سلاح، عبور و مرور و تأمین مالی تروریست ها فعالیت می‌کنند و دولت‌ها را موظف می‌کند با همدیگر تبادل اطلاعات و همکاری داشته باشند ولی در چارچوب همان سه دسته از گروه‌های تروریستی.

* خب با وجود این نمی‌توان منکر تأثیرگذاری گزارش‌های یکجانبه دولت‌ها در سیاست نهادهای بین‌المللی و افکار عمومی جهانی شد...

** بله؛ هر دولتی می‌تواند به طور یکجانبه گزارش‌هایی را تهیه و ارزیابی خود را از عملکردش و تحولات مربوطه در مبارزه با تروریسم مطرح کند. برای این کار هم باید یکسری اطلاعات به روز شده را جمع‌آوری و در یک قالب مدون منتشر کند. اینکه این گزارش‌ها چقدر الزام برای دیگران دارد از نظر حقوقی تقریباً هیچ، اما این مطالب در فضای مجازی قابل دسترسی است و بر فضای عمومی تأثیرگذار است. خیلی از بخش‌های این گزارش، اطلاعات محض است و ممکن است یک محقق برای سهولت در پیگیری کاری که انجام می‌دهد به این گزارش‌ها رجوع و استناد کند و متأسفانه وقتی مراجعه می‌کند با مسائلی مواجه می‌شود که به‌عنوان مثال بیش از 120 بار نام ایران به شکل عمدتاً منفی مطرح شده است و این اثر خود را بر اذهان می‌گذارد. یعنی در یک قالب دیپلماسی عمومی علیه جمهوری اسلامی ایران تأثیرگذار می‌شود و نوعی تبلیغ منفی علیه ماست.

* وزارت امور خارجه امریکا تهیه گزارش‌های سالانه خود را از چه سازوکاری پیگیری می‌کند؟ چه نهادهایی در جمع‌آوری این اطلاعات دخیل هستند؟

** تهیه اصل گزارش، از وظایف وزارت خارجه امریکاست. معمولاً حوزه فعالیت این وزارتخانه نسبت به نهادهای مشابه در کشورهای دیگر گسترده‌تر است و به همین دلیل وزارت خارجه امریکا مطالبی فراتر از موضوعات سیاسی دیپلماتیک منتشر می‌کند. این دستگاه برای دریافت اطلاعات، ارتباط نزدیکی با سازمان‌های تخصصی که در زمینه موضوعات مختلف فعالیت می‌کنند، دارد. و حتماً از اطلاعات دیگر نهادهای امنیتی و اطلاعاتی و حتی نظامی سازمان‌های بین‌المللی مرتبط با خود مانند ناتو نیز استفاده می‌کند و بعد در یک قالب تدوین شده جا افتاده منتشر می‌کند.

* در بخشی از گزارش اخیر وزارت خارجه امریکا به نقش ایران در مبارزه با تروریسم هم اشاره‌هایی شده است که البته با اتهامات طرح شده در بخش‌های دیگر گزارش در تناقض است.

** بله این اشاره را به‌صورت مغلوط تحت عنوان حمایت ایران از شیعیان و در تقابل با سنی‌ها مطرح کرده است. اما عملاً در این بخش اعتراف کرده که ایران یک نیروی مؤثر در مقابله با تروریسم داعش است. حالا اینکه چطور می‌تواند حامی تروریسم باشد و خودش مهم ترین هدف گروه های تروریستی قرار گیرد، جای بحث دارد. دلایل این تناقض و طرح این اتهامات به یکسری مسائل سیاسی باز می‌گردد که هیچ ربطی به تروریسم ندارد و موضوع اصلی آن تقابل ایران و امریکا در حوزه مناسبات دوجانبه است.

* طی سال‌های گذشته شواهد غیر قابل انکاری از حمایت اسرائیل و عربستان و نقش آنها در کشتار جنگی غیر نظامیان در سرزمین‌های اشغالی و همچنین در کشورهایی چون یمن و بحرین وجود داشته است. آیا تاکنون نامی از این رژیم‌ها در گزارش‌های دولت امریکا برده شده است؟

** در ارتباط با اسرائیل به هیچ وجه اشاره‌ای در قالب انتقادی نشده است. حتی در بخش مربوط به اسرائیل به طور غیر مستقیم از عملیات 2014 اسرائیل در غزه تمجید شده است، عملیاتی که خیلی از غیر نظامی‌ها در آن کشته شدند و از سوی همه دنیا محکوم شد. اینها همه نمونه‌های تناقض در گزارش است زیرا نمی‌توان از یک رژیم ناقض جدی حقوق بشردوستانه حمایت کرد و متقابلاً با دولتی که درباره همین موضوع اشغال و ادامه آن با آن رژیم اختلاف دارد این گونه برخورد جانبدارانه کرد و آن را متهم به حمایت از تروریسم نمود. یک نکته جالب توجه در این گزارش این است که در جایی که ایران را متهم به حمایت از تروریسم می‌کند، آورده است که ایران از حکومت سوریه حمایت می‌کند. اینکه حکومت سوریه چه ربطی به تروریسم دارد، خود جای بحث دارد. بنابراین تنظیم این گزارش‌ها با موضع‌گیری سیاسی دولت امریکا نسبت به کشورها همراستاست. کوبا نمونه خوبی برای اثبات این مسأله است. این کشور در سال 1982 در اوج اختلاف با امریکا در فهرست سیاه قرار گرفت ولی به محض عادی‌سازی روابطش با امریکا در ماه مه ‌2015 از فهرست خارج شد و چند ماه بعد اوباما و جان کری به کوبا سفر کردند. کوبا 2014 با کوبای 2015 چه فرقی کرده که اینقدر در ارزیابی متفاوت می‌شود. چارچوب این تحرکات سیاسی است. هر تحولی در روابط ایران و امریکا رخ دهد، حتماً روی ارزیابی گزارش سال آینده اثر می‌گذارد.

* طی سال‌های گذشته برخی گزارش‌های دستگاه دیپلماسی امریکا مبنای عملکرد دولت این کشور در مواجهه با موضوعات سیاست خارجی قرار گرفته است. به‌عنوان مثال حمله امریکا به عراق با ادعای وجود تسلیحات پیشرفته در این کشور به حمله واشنگتن انجامید، گزارشی که حتی یکسری از سازمان ها و نهادهای اطلاعاتی امریکا نیز صحت اطلاعات آن را زیر سؤال بردند. این گزارش‌ها تا چه اندازه برای جهت‌گیری دولت امریکا در مواجهه با رویدادهای خارجی اعتبار دارد؟

** بله این نکته درست است چرا که شاهد بودیم همین اطلاعات دستکاری شده که با زمینه‌های سیاسی به وجود آمده است، بعدها مبنای قانونگذاری در کنگره قرار می‌گیرد. قوانینی مجوز این را صادر می‌کند که محاکم امریکا به نفع یکسری تحت عنوان قربانی تروریسم، احکام میلیاردی علیه دولت ایران صادر کنند و بر اساس آن، پول متعلق به یک دولت دیگر را که در آن کشور از طریق بانک ثالث سرمایه‌گذاری شده، ضبط کند. مثل کاری که در ارتباط با دو میلیارد دلار وجوهات ایران انجام شد. برای ما علاوه بر کار حقوقی و پیگیری‌هایی که انجام می‌دهیم باید این تناقضات را از مجاری مختلفی چون سازمان ملل، همایش‌ها و کلاً افکار عمومی بین‌المللی مطرح و برجسته کنیم که در این میان رسانه‌هایی چون شما نقش مهمی ایفا می‌کنند. باید با این روند به‌ صورت اصولی و با منطق حقوقی مقابله کنیم.

* با پررنگ‌تر شدن اتهامات امریکا درباره تروریسم، آیا می‌توان گفت که این موضوع، پرونده جدیدی است که بعد از حل چالش هسته‌ای و دستیابی به برجام علیه ایران گشوده اند؟

** سابقه بحث تروریسم از موضوع هسته‌ای بیشتر بوده است، یعنی تحریم‌هایی که به خاطر این موضوع علیه ایران وضع شده است سابقه بیشتری از هسته‌ای دارد و به نوعی در بستر روابط ایران و امریکا ریشه دار‌تر است. بحث هسته‌ای از رابطه دوجانبه تهران و واشنگتن خارج و به موضوع ایران با امریکا و سه کشور اروپایی و بعداً ایران با شورای امنیت تبدیل شد. یعنی گستره آن وسیع شد اما عمده موضوع تروریسم کماکان درباره ایران و امریکا باقیست و یک موضوع ماهیتاً دوجانبه و اقدامات امریکا علیه ایران ماهیتاً یکجانبه است. مقامات امریکایی به طور مرتب در مصاحبه‌ها و موضع‌گیری ها اعلام کرده‌اند که پیشرفت در مذاکرات هسته‌ای ربطی به تقابل با ایران در زمینه تروریسم ندارد. به هر حال این سیاست‌های نظام ایران است که باید تعیین کند چه ظرفیت‌هایی برای مقابله در مورد این موضوع وجود دارد. تا زمانی که مقامات امریکا از این مسأله به عنوان یک ابزار سیاسی استفاده می‌کنند، طبیعتاً دیدگاه مشترکی با کشور ما نخواهند داشت اما اگر بپذیرند ایران مؤثرترین نیروی مقابل تروریسم است یعنی جایگاه ایران شناسایی شود و خودشان هم در مقابله با تروریسم جدی باشند، آن وقت فضای مناسبی برای ریشه کن کردن جدی این مسأله شکل می‌گیرد.

* آیا می‌توان یکی از اهداف گزارش‌هایی که ادعای حمایت ایران از تروریسم را مطرح می‌کند، تضعیف نقش آن در کمک‌های‌ غیر مستقیمش به دولت سوریه برای مبارزه با تروریسم دانست؟

** حتی اگر هدفشان هم این نباشد ولی همین نتیجه حاصل می‌شود. وقتی تلاش کنید تا مؤثرترین نیروی مبارزه با تروریسم در منطقه را با طرح چنین اتهاماتی بدنام کنید، حتماً اثر خود را می‌گذارد. خب مبارزه با تروریسم نیاز به حمایت‌های دسته جمعی سایر کشورها دارد. شما نمی‌توانید ادعا کنید می‌خواهید مبارزه همگانی در قالب یک ائتلاف برای مبارزه با تروریسم به راه بیندازید ولی در عین حال با مهم ترین نیروی منطقه‌ای مقابله با تروریسم که هم به صورت نرم افزاری و هم سخت افزاری مقابله می‌کند مقابله کنید.

* با توجه به قدیمی بودن تاریخ این پرونده که بعد از حل پرونده هسته‌ای حالا بیشتر مورد بحث و دعوی قرار گرفته است، اروپایی‌ها چه نگاهی به طرح این اتهامات علیه ایران دارند؟

** اروپایی‌ها درباره نگاه به تروریسم و دولت‌های حامی آن نگاه متفاوتی دارند. این تفاوت هم به نوع نگاه آنها به موضوع اسرائیل در منطقه باز می‌گردد. خیلی از دولت‌های اروپایی اذعان دارند که تا اشغالگری اسرائیل پایان نپذیرد خیلی از مسائل منطقه حل شدنی نیست. یعنی از منظر آنها منشأ بسیاری از مشکلات، اشغال سرزمین‌های فلسطینی از سوی اسرائیل است. این در حالی است که اروپایی‌ها به جای اینکه در طرح اتهامات یکجانبه علیه دولت‌ها از جمله ایران، دنباله روی صرف امریکایی‌ها باشند، نگران این موضوع هستند که تروریسم در آستانه ورود گسترده به اروپاست. گزارشی که اخیراً نیویورک تایمز درباره کوزوو منتشر کرده است، واقعاً تکان دهنده بود. این گزارش خیلی صریح و روشن می‌گوید که کوزوو که زمانی مرکز رواداری مذهبی در بالکان و اروپای شرقی بوده است حالا به پایگاه داعش و افراط گرایی تبدیل شده و این اتفاق هم از طریق القائات صادره از عربستان و سرمایه گذاری‌های این کشور برای ایجاد یکسری مراکز تندروی مذهبی صورت گرفته است. بالطبع وقتی کوزوو در وسط بالکان و کنار اروپا به پایگاهی برای تروریسم تبدیل می‌شود، مشکلات امنیتی ناشی از خشونت‌های افراط گرایانه خیلی راحت می‌تواند به کشورهای دیگر حوزه اروپای شرقی و غربی سرریز شود.

حوادثی که در سال 2015 برای فرانسه اتفاق افتاد بسیار فجیع بود. اروپا بعد از این رخدادهای تروریستی بیشتر متوجه آسیب‌پذیری خود شد و دریافت که باید با دولت‌های مبارزه‌ کننده با تروریسم که ایران در صدر آنها قرار دارد، همکاری کند. منطقه خاورمیانه و اروپای شرقی و جنوبی ارتباط تنگاتنگی با هم دارند و جدا کردن آنها خیلی مشکل است. تنها دریای مدیترانه میان آنها قرار گرفته است. بنابراین امنیت همه به هم پیوسته است. این در حالی است که ایران توانسته با تدابیر خوب خود حوزه گسترده یک میلیون و ششصد هزار کیلومتری سرزمینی‌اش را امن نگه دارد، این یک توانایی خاص است و اروپایی‌ها اگر بخواهند منطقه خود را امن نگه دارند، باید با ایران وارد گفت‌وگوی معنادار شوند که در حال حاضر این کار را در مقیاسی محدودترمی کنند. تروریسم یکی از مهم ترین موضوعات گفت‌و‌گوهای ایران با اروپایی‌هاست.

* بنابراین اروپایی‌ها در جبهه حمایت از ادعاهای تروریستی امریکا علیه ما قرار ندارند. اما تحلیلی هم هست مبنی بر اینکه اروپایی‌ها در ارتباط با ایران بیشتر دغدغه و ادعاهای حقوق بشری دارند تا دغدغه تروریستی. آیا این تحلیل درست است؟

** برای اروپایی‌ها در حال حاضر مسأله امنیت در اولویت قرار دارد. ضمن اینکه ایران در زمینه حقوق بشر وضعیت قابل قبولی دارد و از این منظر قابل مقایسه با بسیاری از کشورهای منطقه‌ای و حتی برخی غربی‌ها نیست. ایران عزم جدی برای ارتقای حقوق بشر دارد. دولت آقای روحانی آمادگی خود را اعلام کرده تا ایران با اروپایی‌ها یک دیالوگ سازنده دوطرفه برای بهبود بحث حقوق بشر در یک مقیاس کلی‌تر داشته باشد.

* زمانی طرح یکسری اتهامات واهی از سوی مجاری بین‌المللی علیه برنامه هسته‌ای موجب شکل‌گیری پرونده چالش برانگیز و هزینه ساز هسته‌ای شد که شاید در مقطعی از سال‌های اولیه، بروز برخی اشتباهات در اطلاع‌رسانی به نهادهای مربوط درباره برنامه هسته‌ای به این چالش دامن زد... در حال حاضر ایران برای جلوگیری از گسترش دامنه و نفوذ گزارش‌هایی این چنینی چه اقداماتی را در دستور کار خود قرار داده است؟

** نخست اینکه ایران اعتبار این گزارش‌ها را رد می‌کند. دوم اینکه یکسری رژیم‌های مقابله با تروریسم در سطح بین‌المللی وجود دارد و ایران با این رژیم‌ها و همچنین با شورای امنیت سازمان ملل متحد که تصمیماتش ذیل فصل هفتم لازم الاجراست، همکاری می‌کند. ایران در زمینه جلوگیری از زمینه‌های نفوذ تروریسم که پیش از این هم اشاره داشتم، واقعاً پیشرو است. ما گزارش‌های خود را از فعالیت‌هایی که در زمینه‌های مختلف تروریسم از جمله قانونگذاری، فعالیت رسانه‌ای، تبادل اطلاعات و همکاری داریم، در اختیار نهادهای بین‌المللی مرتبط با مبارزه با تررویسم قرار می‌دهیم.

شورای امنیت سال گذشته به محض اینکه قطعنامه 2199 که منابع تأمین مالی داعش را هدف قرار داده بود، صادر کرد، بانک مرکزی ما بخشنامه صادر کرد و هر آنچه که لازم بود در سیستم مالی‌اش برای پیشگیری از تأمین مالی داعش اعمال نمود. رئیس جمهوری قانون مبارزه با تأمین مالی تروریسم را 27 اسفند 1394 امضا کردند و الان لازم الاجراست که گام بسیار خوبی است و کاملاً با استانداردهای جهانی همراستاست. شورای عالی مقابله با پولشویی ما که یکی از وظایفش مقابله با تأمین مالی تروریسم است مرتب این موضوع را در دستورکار جلسات خود می‌گذارد. همچنین ایران در زمینه مقابله با عبور و مرور تروریست‌ها از فضای هوایی و زمینی خود هم اقدامات بسیار خوبی انجام داده است. این در حالی است که ما در عین همکاری‌های دسته جمعی، استراتژی ملی خود را در خصوص مبارزه با تروریسم را داریم. پیشنهاد آقای روحانی تحت عنوان جهان عاری از خشونت و افراطی گری که به عنوان یک قطعنامه از سوی مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رسید، خیلی تأثیرگذار بود. دبیر کل سازمان ملل در ژانویه سال 2016 برای اجرای چارچوب این قطعنامه یک برنامه اقدام برای همه دولت‌ها ارائه داد. بنابراین به نظر من خیلی مشکل است که نزد افکار عمومی جهانی این گونه القا کنند که ایران در زمینه مبارزه با تروریسم همکاری نمی‌کند.

* آیا اقدامات سیاسی ایران واستفاده از ظرفیت‌های منطقه‌ای و بهره‌گیری از سازوکار‌های جمعی برای مبارزه با تروریسم همپای اقدامات حقوقی و فنی بوده است؟

** در حال حاضر یک ائتلاف چهارگانه منطقه‌ای متشکل از ایران، سوریه، روسیه و عراق وجود دارد که به‌طور مرتب در حال رایزنی و طرح راهکارهای مبارزه با جریان افراط‌ گرایی در منطقه است. متأسفانه شرایط منطقه به اندازه‌ای پیچیده است که همیشه یکسری عوامل دیگر دخیل است و مانع از اجرای روند مقابله با تروریسم آنچنان که مد نظر ایران است، می‌شود. زمینه‌ای که برای جمهوری اسلامی ایران در مقابله با تروریسم وجود دارد، بسیار پررنگ است. کشور ما در این زمینه بهترین نیروهای مستشاری و فکری خود را در سوریه فعال کرده است و این در حالی است که دیپلماسی خود را هم به موازات این کمک‌ها به‌ طور مرتب فعال کرده است. ما آماده گفت‌و‌گو و همکاری در این زمینه هستیم. مهم ترین تهدید‌کننده صلح و امنیت بین‌المللی تروریسم است و باید همه برای مقابله با آن همکاری کنند.

http://www.iran-newspaper.com/newspaper/page/6243/10/136964/0

ش.د9500984

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات