بذر اختلافی را که انگلیسیها در سال ۱۹۴۷ میلادی با توطئهای از پیش تعیینشده در شبهقاره هند کاشتند، بار دیگر ظلم آشکار در حق مسلمانان منطقه کشمیر را به بار آورده است
یادداشت: بذر اختلافی را
که انگلیسیها در سال ۱۹۴۷ میلادی با توطئهای از پیش تعیینشده در
شبهقاره هند کاشتند، بار دیگر ظلم آشکار در حق مسلمانان منطقه کشمیر را به
بار آورده است. پس از آنکه نیروهای امنیتی هند «برهان وانی» رهبر جوان
«حزب المجاهدین» را به شهادت رساندند و خاکستر گداخته اختلافات و خشم
مسلمانان این منطقه را شعلهور ساختند، دهها هزار نفر از مردم مظلوم این
منطقه مراسم خاکسپاری «برهان وانی» را به اعتراضات گسترده علیه ظلمی که بر
مسلمانان کشمیر میرود، تبدیل کردند؛ اعتراضات و تظاهراتی که پس از تدفین
رهبر ۲۲ ساله مسلمانان این منطقه نیز فروکش نکرد و درگیریهای خونینی را
میان مردم و نیروهای امنیتی به بار آورد؛ درگیریهایی که موجب شهادت ۳۰ تن
از معترضان و زخمی شدن بیش از ۳۰۰ نفر از آنان شد.
حوادث این روزهای
کشمیر بار دیگر ندای آزادیخواهی مسلمانان کشمیر را در منطقه طنینانداز
کرد؛ ولی در این میان همچون همیشه رسانههای مدعی حقوق بشر و آزادی و
دموکراسی و... سکوت اختیار کردند و از انتشار کوچکترین اخبار از کشتار
مسلمانان این منطقه و ظلم و ستمی که به آنان میرود، سر باز زدند؛ انگار
هیچ اتفاق در کار نبوده است، اما آنچه در این میان جای تعجب و سؤال دارد،
سکوت دستگاه دیپلماسی و وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران است، در حالی
که مسلمانان این منطقه، بارها و بارها اعلام کردهاند که دلبسته انقلاب
اسلامی هستند و فریاد زدهاند که حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای را رهبر
خود میدانند! سکوتی که این نگرانی را به وجود آورده است که نکند
مصلحتاندیشیهای سیاسی که بر اساس تجربه ملت ایران هیچگاه نتایج مطلوبی
را برای انقلاب و کشور به همراه نداشته، موجب شده باشد مسئولان سیاست خارجی
جمهوری اسلامی بر این ظلم آشکار چشم بسته و حامیان گفتمان انقلاب اسلامی
را تنها گذاشته باشند.