الوین تافلر شاید از معدود اندیشمندان جدی و مهم است که کتابهای او در ایران با استقبال زیادی روبهرو شده است. برآوردها نشان میدهد میزان مطالعات ایرانیان نسبت به میانگین جهانی بسیار پایین است و در سالهای اخیر میزان مطالعه حتی کمتر هم شده است. با وجود این، بسیاری از ایرانیان با نام الوین تافلر و کتاب مشهور او «موج سوم» آشنا هستند. این کتاب بارها در ایران تجدید چاپ شده است و همچنان جزو کتابهای پر فروش در ایران است. با وجود این، شاید به ذهن بسیاری از کسانی که آثار تافلر را خوانده اند خطور نکند که در یکی دو سال اخیر کشور ما وارد همان موجی شده است که این آینده پژوه معاصر درباره آن اظهار نظر کرده است. تافلر از سه موج سخن میگوید که هر کدام از آنها موج قبلی را کنار میزند و زندگی جدید و مناسبات جدیدی به وجود میآورد. موج اول، موج کشاورزی است که با آمدن آن دوران شکار به اتمام رسید.
موج دوم، موج صنعتی است که جامعه کشاورزی را دچار تغییر کرد و موج سوم که از دهه ۵۰ قرن گذشته آغاز شده موج فرا صنعتی یا ورود تمدن بشری به عصر اطلاعات و ارتباطات است. هر چند ابزارهایی که مورد استفاده قرار میگیرند نقش غیر قابل انکاری در پدید آمدن هر دوره دارند، اما تغییراتی که به وجود می آید لزوما تغییرات فنی و اقتصادی نیست، بلکه هر موج فرهنگ، سیاست، اقتصاد و مسائل اجتماعی را تحت تاثیر قرار میدهد و حتی میتوان عنوان کرد هر موج انسان جدیدی به وجود می آورد. تافلر در بیان مختصات جامعه موج سومی به موارد زیادی از جمله تغییر در کار، زندگی، روابط و حتی خانوادهها اشاره میکند. بخش مهمی از ویژگی های موج سوم البته با دریافت اخبار و اطلاعات مرتبط است، چنانکه به گفته تافلر در جامعه موج سومی «افراد به میل خود به اطلاعات مورد نظر خود و در زمان مورد نظر خود به اطلاعات دسترسی پیدا می کنند و دیگر در محدودیت زمان و مکان قرار ندارند.»
هر چند تافلر در کتاب خود عنوان کرده است درموج سوم کامپیوترها به صورت متمرکز نیستند، بلکه توزیع شده و هوشمندند، اما زمانی که او این پیش بینیها را انجام می داد نه خبری از فراگیر شدن اینترنت بود و نه گوشیهای هوشمند را در دست بسیاری از افراد می دیدیم. رشد تکنولوژی و به وجود آمدن ابزارهای جدید ارتباطی به گونهای عجیب پیش بینیهای تافلر را محقق کرده است و اکنون نه تنها در جوامع پیشرفته که در بسیاری از کشورهای در حال توسعه شاهد استفاده از ابزارهای جدید ارتباطی مانند شبکههای اجتماعی هستیم که به معنای واقعی کلمه همه شئونات زندگی افراد را تحت تاثیر قرار داده است.
ایرنیان موبایلباز
مدتها از ورود اینترنت و تلفن همراه به ایران میگذرد، اما در یکی دو سال اخیر فراگیر شدن استفاده از گوشیهای هوشمند استفاده از ابزارهای جدید ارتباطی در ایران را وارد مرحله تازه ای کرده است. بر اساس آخرین آمار ضریب نفوذ اینترنت در کشور بر مبنای آمار سامانه مدیریت به ۱۲/۸۲ درصد رسیده است و این درحالی است که پیش از این ضریب نفوذ اینترنت در ایران، ۷۳ درصد بود. در گزارش ضریب نفوذ اینترنت در ایران، بیشترین اتصالات کاربران ایرانی مربوط به اینترنت موبایل توصیف شده و پس از آن اینترنت ADSL بیشترین کاربر را در کشور به خود اختصاص داده است. این مساله به روشنی نشان میدهد که ایرانیان در سالهای اخیر تمایل بیشتری به فعالیت در شبکههای اجتماعی که بسیاری از آنها موبایلی هستند، پیدا کرده اند.
بر اساس آخرین نظرسنجی صورتگرفته در دی ۹۴، ۵۳ درصد از کل مردم ایران حداقل عضو یکی از شبکههای اجتماعی هستند که در این میان تلگرام به پرطرفدارترین شبکه اجتماعی در بین مردم ایران تبدیل شده و تعداد کاربران این شبکه اجتماعی در ایران بیش از ۲۰ میلیون نفر است. بر اساس آخرین آمار الکسا کاربران ايراني بيشترين بازديد جهاني را از سايت تلگرام دارند. در این رتبه بندی سايت تلگرام رتبه ۷۴۵ جهان و ۱۷ ايران را دارد. در مورد اینستاگرام هم با اينکه در ابتدا کاربران ايراني اشتياق زيادي به آن نشان مي دادند، اما اين سرويس در فضاي مجازي نتوانست در ميان ايراني ها با تلگرام رقابت کند و به همين دلیل کاربران ايراني در رتبه ۱۲ بازديد کنندگان اينستاگرام قرار دارند. سايت اينستاگرام در رتبه بندي جهاني رتبه ۲۴ را دارد.
در مورد شبکه اجتماعی فیسبوک هم از سال ۹۱ تاکنون رتبه فیسبوک در میان ۵۰۰ وبسایت برتر و پربازدید در میان کاربران ایرانی اینترنت از صدر جدول به رتبه ۱۴۷ و اکنون به رتبه ۳۶۴ تنزل یافته و سیر نزولی پیدا کرده است. بدیهی است که در چنین شرایطی شئونات زندگی افراد تغییر میکند، چنانکه در یکی دو سال اخیر شاهد بروز اتفاقاتی بوده ایم که بسیاری از کارشناسان کاتالیزور آن را ابزارهای جدید ارتباطی دانسته اند. برگزاری مراسم بزرگداشت برای مرتضی پاشایی که موجی از اظهار نظرها و تحلیلها را به دنبال داشت از زمره این اتفاقات بود. در جریان این بزرگداشت گروههای مختلف اجتماعی به صورت خودجوش و با استفاده از ابزارهای جدید ارتباطی توانستند هزاران نفر را دور هم جمع کنند و یک جریان اجتماعی رقم بزنند. در روزهای اخیر نیز خبری مبنی بر برپایی یک گردهمایی تلگرامی در تهران منتشر شد که بر اساس آن دهه هشتادیها توانستند با یک دعوت تلگرامی ۲۲ هزار نفر را مقابل یک پاساژ معروف در تهران دور هم جمع کنند.
بدون اینکه بخواهیم درباره موارد مثبت و منفی این اتفاقات حرف بزنیم، چنین رخدادهایی نشان دهنده این است که جامعه ایران حداقل از نظر استفاده از ابزارهای ارتباطی به مرحله تازه ای گام گذاشته است که مهمترین ویژگی آن به پایان رسیدن انحصار اطلاعاتی و ارتباطاتی است و دیگر نمی توان جلوی انتشار اخبار و اطلاعات را گرفت. استفاده از ابزارهای جدید ارتباطی نوع انتشار اخبار و اطلاعات را تغییر داده است، به گونه ای که اگر تا پیش از این مدل منبع خبر و مخاطب وجود داشت، اکنون مخاطب نیز در تولید خبر و ایجاد محتوا نقش آفرینی دارد.
استفاده از ابزارهای جدید ارتباطی باعث به وجود آمدن شهروند- خبرنگار شده است، به این معنی که اکنون دیگر شهروندان میتوانند به انتشار اخبار و اطلاعات یا حداقل بازنشر آن بپردازند. چنین مساله ای باعث میشود دیگر تنها اخباری که رسانههای بزرگ و سرمایه سالار قصد برجسته کردن آن را دارند، برجسته نشود، بلکه در بسیاری موارد این مخاطبان هستند که با واکنش نشان دادن به اخبار، به برجسته شدن و متعاقب آن واکنش ها و اظهار نظرهای بعدی منجر میشوند. نمونهای از این مساله این روزها در ایران در حال وقوع است و آن هم ماجرای فیشهای حقوقی است که به نقل محافل مجازی و واقعی تبدیل شده است.
چه شد که فیش حقوقی مهم شد؟
شاید برایتان عجیب باشد که بدانید ماجرای افشای فیشهای حقوقی مربوط به این روزها نیست و در سالهای گذشته موارد زیادی از افشاگریها در این مورد انجام شده است. با وجود این، هیچ گاه در ایران ماجرای فیشهای حقوقی اینقدر مهم تلقی نشده است. دلیل این مساله را میتوان به موج سوم ربط داد و شاید بیراه نباشد که عنوان کنیم موج سوم در ایران در حال عرض اندام است. ماجرای حقوقهای نجومی با انتشار فیشهای حقوقی مدیران بیمه در اردیبهشت امسال آغاز شد.
متعاقب این افشاگری که به استعفای ابراهیم امین، رئیس بیمه مرکزی انجامید، موجی از افشاگریها اتفاق افتاد. آخرین خبرها از قربانی شدن پنج مدیر به دنبال افشای فیشهای حقوقی حکایت دارد. در روزهای اخیر اخباری مبنی بر برکناری سه مدیر بانکی منتشر شده است. پیش از این مدیر بانک رفاه و همچنین مدیر بیمه در جریان فیشهای حقوقی از سمت خود کنار گذاشته شدند. افشای فیشهای حقوقی را رسانههای توده ای و احتمالا با مقاصد خاص کلید زدند. این مساله در اینجا مورد توجه نیست، بلکه اینجا بیشتر به نقش ابزارهای جدید ارتباطی میپردازیم که باعث شد ماجرای فیشهای حقوقی به حرف روزانه ایرانیان تبدیل شود.
مردم چه فکر میکنند؟
اگر قرار باشد نظرات مردم را درباره فیشهای حقوقی بشنویم، حتی لازم نیست وقت بگذاریم و به صورت ویژه از شهروندان مختلف در این باره سوال بپرسیم. در هفتههای اخیر و با تداوم افشای فیشهای حقوقی، خود به خود، مردم در مکانهای مختلف از مترو و اتوبوس گرفته تا مهمانیها و دورهمیها در این باره حرف میزنند. کاظم شهروند تهرانی که در یک کارخانه در جاده مخصوص کرج کارمند است، در این باره به «آرمان» میگوید: همواره در کشوری مانند ایران شایعاتی در این باره وجود دارد که فلان مدیر اینقدر در ماه دریافتی دارد و دیگری حقوق و مزایای یک ماهش به اندازه حقوق و مزایای یک سال یک کارمند است. ماجرای اخیر اما متفاوت است، چرا که به صورت رسمی و گسترده مطرح شده و برخوردهای انجامشده نشان میدهد که حداقل در مواردی این تخلفات رخ داده است.»
او در جواب این سوال که فکر میکنید چرا ماجرای فیشهای حقوقی اینقدر برجسته شد، عنوان میکند: « دلایل مختلفی وجود دارد. اخباری که به این شکل منتشر میشود و جنبه تخریبی دارد حتما ابعاد سیاسی دارد و پشت پردههایی در مورد آن هست، اما به نظر من تنها دلیل این ماجرا این نیست.» او توضیح میدهد: « زندگی اکنون با چند سال پیش متفاوت است. اخبار و اطلاعات از منابع رسمی منتشر نمی شود یا اگر بشود شهروندان با ابزارهایی که در اختیار دارند، می توانند در آن دخل و تصرف کنند. به نظر من شبکههای اجتماعی بی ارتباط با برجسته شدن بحث حقوقهای نجومی نیستند.» نوشین در یک شرکت معدنی کار می کند و دارد با دوستانش با آب و تاب درباره پستی که اخیرا درباره فیشهای حقوقی در فیسبوکش گذاشته حرف میزند. او عنوان میکند که خیلی از دوستانش اقدام به انتشار فیش حقوقی خود کرده اند تا تفاوت در درآمدها را نشان دهند. من می خواستم این کار را بکنم، اما فیش حقوقی نداشتم.
از او می پرسم مگر کار نمیکند و حقوق نمیگیرد که میگوید: « نکته همینجاست. من چهار سال است که مرتب سر کار میروم. دریافتی هم دارم، اما فیش حقوقی ندارد. بنابراین رفتم توی فیسبوک نوشتم ما گشتیم، فیش حقوقی نداشتیم؛ حالا چه کار کنیم با سونامی افشاگری؟» آنطور که نوشین و چند نفر دیگر میگویند آدمهای زیادی هستند که حتی از فیش حقوقی محرومند. مریم از دوستان نوشین به همین موضوع اشاره می کند و با اشاره به فعالیت کاربران شبکههای اجتماعی درباره فیشهای حقوقی میگوید: « پرداختن فیسبوکبازها، اینستاگرامبازها و... به این موضوع ابعاد تازهای را در این زمینه روشن کرده است. من هر چند هر وقت خبر تازه ای درباره فیشهای حقوقی میشنوم به شدت عصبی و ناراحت میشوم، اما از طرف دیگر خوشحال هم هستم، چرا که به نظرم میرسد به مدد ابزارهای جدید ارتباطی داریم وارد مرحله تازه ای میشویم.»
او توضیح میدهد: « به نظرم دیگر نمیتوان چیزی را مخفی کرد و همین شفافیت باعث کاهش تخلفات میشود، چنانکه در روزهای اخیر شاهد برخورد با مدیران متخلف بوده ایم.» شفافیت مساله ای است که همواره در جامعه ایران بر آن تاکید شده است. کارشناسان حوزههای مختلف عنوان میکنند که راهکار پیشرفت جامعه ما شفافیت در حورههای مختلف است. به نظر میرسد ابزارهای جدید ارتباطی تا حد زیادی به شفاف سازی کمک کنند، هر چند کارشناسان حوزه ارتباطات نسبت به کج کارکردی این ابزارها نیز هشدار میدهند. مژده کارشناس ارتباطات است و اکنون که روزهای پایانی فوق لیسانسش را میگذراند، درباره کج کارکردی ابزارهای ارتباطی در جامعه ایران برای پایان نامه اش تحقیق میکند.
او میگوید: « نظر دادن درباره ابزارهای جدید ارتباطی و تاثیرات اجتماعی آن کار سختی است. این ابزارها و این نوع ارتباطات ماهیتی سیال دارند، به این شکل که هر روز شاهد تغییراتی بنیادین در این زمینه هستیم.» مژده ادامه میدهد: « کارشناسان متفقالقولند که ابزارهای جدید ارتباطی کلیه شئونات زندگی را تحت تاثیر قرار میدهد، اما این یافته کافی نیست و باید دید در دنیای اطلاعات و ارتباطات به چه سمت و سویی حرکت میکنیم و تبعات شهروند- خبرنگار بودن ما چیست.» او با اشاره به ماجرای فیشهای حقوقی عنوان میکند: «من هم مثل اکثر شهروندان که زندگی و درآمد معمولی دارند، از این موضوع ناراحت هستم، اما به عنوان یک کارشناس ارتباطات و محقق در این زمینه به روندهای موجود مشکوکم. من مدام از خود میپرسم چه اتفاقی افتاد که حالا بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی درباره فیشهای حقوقی حرف میزنند. خیلی از آنها تنها به بازنشر مطالبی میپردازند که رسانههای توده ای آن را انعکاس داده اند. این مساله میتواند هشدار دهنده باشد.»
مژده عنوان میکند: « شهروند- خبرنگار موضوعی است که این روزها زیاد درباره آن حرف میزنند. می دانیم که اکنون میلیونها ایرانی در شبکههای اجتماعی عضویت دارند و خود را به گونه ای شهروند خبرنگار میدانند، اما باید دید که آیا واقعا آنها اطلاعی درباره خبر و رسانه دارند و چه تضمینی وجود دارد که گرفتار بازیهای رسانه ای نشوند؟» افشاگری درباره فیشهای حقوقی و واکنش گسترده به آن موضوعات تازه ای را برای بحث درباره کارکرد ابزارهای جدید ارتباطی پیش روی ما قرار داده است. هر چند نمیتوان منکر این واقعیت شد که در جریان افشای فیشهای حقوقی و موارد دیگر کج کارکردهایی وجود داشته است، اما این مسائل نویددهنده عصر جدیدی است که در آن از اعتبار رسانههای توده ای کاسته شده و شهروندان خود به دنبال کشف اطلاعات و نشر آن هستند. موج سوم تافلر شاید چند سال پیش در کشورهای پیشرفته آغاز شده و مناسبات در این کشورها را دچار تغییر و تحول کرده بود. در ایران اما این روزها شاهد عرض اندام موج سوم بیش از هر زمان دیگری هستیم.
http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/156166
ش.د9501082