شست کنوانسیون ملی حزب جمهوریخواه آمریکا در دو روز گذشته، دو اقدام مهم داشته است که حائز اهمیت بازخوانی است؛ یکی تصویب سند رسمی سیاستگذاری حزب که به معرفی سیاستهای[...]
یاددشت: نشست
کنوانسیون ملی حزب جمهوریخواه آمریکا در دو روز گذشته، دو اقدام مهم داشته
است که حائز اهمیت بازخوانی است؛ یکی تصویب سند رسمی سیاستگذاری حزب که
به معرفی سیاستهای رسمی جمهوریخواهان در موضوعات مختلف میپردازد و دیگری،
انتخاب رسمی «دونالد ترامپ» به عنوان نامزد این حزب در انتخابات
ریاستجمهوری سال جاری آمریکا از سوی وکلای حزب.
در سند «سیاست
اعلامشده حزب جمهوریخواه ۲۰۱۶»، توافق هستهای بین ایران و گروه ۱+۵ موسوم
به «برجام»، «توافقی شخصی بین رئیسجمهور آمریکا و شریکان
مذاکرهکنندهاش» خوانده شده است و اجرای آن برای رئیسجمهور بعدی آمریکا
الزامآور نیست. همچنین، بر اساس سند سیاستگذاری جمهوریخواهان، «برجام»
بدون به دست آوردن تأیید دو سوم سنا، الزامات مربوط به معاهده را ندارد.
اگرچه
چنین خروجی از نشست درونحزبی جمهوریخواهان دور از انتظار نبوده و اساساً
حزب جمهوریخواه معروف به بازها با اعمال سیاستهای نظامی و استفاده از
امکانات سختافزارانه و افراطی خواستار پیشبرد سیاستهای آمریکا در معادلات
بینالملل هستند، اما اینکه ساختارهای قدرت در این کشور به گونهای باشد
که یک حزب یا یک نامزد انتخاباتی بتواند قوانین مصوب نظام سیاسی مشروع پیش
از خود را به راحتی و به صرف نگاه حزبی، نه نگاه ملی زیر سؤال ببرد یا وعده
تغییر آن را بدهد، جزء استانداردهای دوگانه آمریکایی است و نمونه دیگری در
جهان ندارد.
خوب است این روزها که مصادف با سالگرد انعقاد برجام یا
همان برنامه جامع اقدام مشترک است، حامیان برجام که «شکست ایرانهراسی» و
«رفع سایه جنگ از سر ایران» را بزرگترین دستاورد برجام میدانند، با دیدن
مواضع حزبی هر دو نامزد ریاستجمهوری آمریکا تأملی کنند که آیا برجام با
این عهدشکنیها به فرجام خواهد رسید؟ البته در مقابل این دستاورد موهوم،
میتوان برای برجام یک دستاورد بسیار راهبردی و ارزشمند ذکر کرد و آن،
تجربه چندباره دشمنی مستمر آمریکا و قابل اعتماد نبودن این کشور است.