(روزنامه شرق ـ 1395/04/27 ـ شماره 2632 ـ صفحه 9)
در رابطه با این انتقاد چند نکته را نباید نادیده گرفت:
١- ترکیه هرگز مخالف داشتن روابطی عادی با اسرائیلیها نبوده است. همه میدانند که بعد از ایران دوران شاهنشاهی، ترکیه دومین دولتی بود که در سال ١٩٤٩ اسرائیل را به رسمیت شناخت. ترکیه بر همین اساس توانست روابط اقتصادی، سیاسی و گردشگری با اسرائیل داشته باشد. این دو همچنین در زمینههای نظامی و امنیتی همکاریهای گستردهای با هم داشتند. تنها در شش سال گذشته بود که روابط اسرائیل و ترکیه به دلیل حمله نیروهای اسرائیلی به کشتی ماوی مرمره وارد مرحله تازهای شد.
٢- فلسطینیها اعم از مقامات رسمی و تودههای مردم تقریبا بیش از هر گروه یا کشور دیگری با دشمن صهیونیستی ارتباط دارند. در سطح رسمی دولت فلسطینی حتی از داشتن روابطی امنیتی با صهیونیستها ابایی ندارد. دولت خودگردان همواره آمادگی آن را داشته است که به منظور تأمین امنیت اسرائیل، فلسطینیها را بازداشت کند و تحویل دهد.
ارتباطی دیالکتیکی
ایجاد ارتباطات دیالکتیکی که بعضی به بعضی دیگر مرتبط هستند، میتواند به صورتی اساسیتر آدمی را به نتیجه برساند. نویسنده یا تحلیلگری که این روابط دیالکتیکی را نداند یا نتواند بین آنها پیوند برقرار کند، نمیتواند به نتیجهای درست برسد. یک واقعیت روشن را نباید فراموش کرد و آن اینکه ترکیه عضو ناتو به شمار میرود و این مجموعه به لحاظ امنیتی و نظامی به اشکال گوناگون با اسرائیل پیوند دارد. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، ترکیه به صورتی مستقیم یا غیرمستقیم به لحاظ امنیتی و نظامی با اسرائیل ارتباط داشته است. رابطه امنیتی و نظامی از روابط اقتصادی و گردشگری بسیار قویتر است و بهآسانی نمیتوان آنها را از هم گسست. اگر ترکیه میخواست به تعهدات امنیتی خود به اسرائیل پایان دهد، باید پیش از آن از ناتو خارج میشد. مادام که ترکیه عضویت خود را در ناتو حفظ کند، باید به تعهدات امنیتی خود در قبال اسرائیل نیز پایبند باشد. بنابراین ما نباید از این عادیشدن روابط جا خورده یا تعجب کنیم. مسئله دیگر این است که ترکیه در سالهای گذشته نیز درهای ارتباط خود را با اسرائیل نبسته بود. این درها کمابیش باز بود تا فرصتهای گفتوگو بین طرفین از بین نرود. به این معنا که ترکیه رویش را از اسرائیل برنگردانده بود، بلکه همواره به اسرائیل چشم داشت و به دنبال فرصتی برای ترمیم روابط بود. ترکیه، اسرائیل را از محاسبات خود خارج نکرده بود و دیدیم که حتی برای تجدید روابط شروطی گذاشت. به این معنا که آمادگی آن را داشت تا دوباره روابط را به سطحی که در گذشته بود بازگرداند. همچنین ما نباید انتظار داشته باشیم ترکها بیشتر از خود فلسطینیها، فلسطینی باشند. کسی که از دیگران بخواهد برایش فداکاری کنند، باید خود پیشاپیش قدم بردارد.
وضعیت طرفهای سهگانه
طرفهایی که به طور مستقیم با این مسئله درگیر بودند عبارتاند از غزه، ترکیه و اسرائیل. اینها هرکدام دارای تنگناهای خاص خود بودند و امید داشتند با این توافق مشکلاتشان برطرف شود. برای مثال غزه دچار بحران شدید و نفسگیری است. محاصره اقتصادی همچنان بندبند زندگی روزمره مردم در این منطقه را تحت فشار قرار داده است. غزه بهشدت نیازمند آب بهداشتی سالم حتی برای کارهای روزانه است. همچنین این منطقه بهشدت نیازمند همان برقی است که هیچ خانهای در دنیا بینیاز از آن نیست. الان تابستان است و هوا بهشدت گرم. مردم غزه حتی نمیتوانند از پنکه استفاده کنند. تنگناهای مالی نیز بهشدت انتقال پول به غزه را با مشکل مواجه کرده است. از اینها گذشته کمبود سوخت و سایر مایحتاج زندگی به صورت کلی همه را آسیبپذیر کرده است. ازاینرو غزه در انتظار برداشتن تحریمهای اسرائیل بود و هست تا مردم بتوانند نفسی بکشند. غزه با محاصره صهیونیستی– عربی در حال خفهشدن است و متأسفانه حتی برخی از گروههای فلسطینی نیز مایلاند این محاصره تشدید شود.
از سوی دیگر، ترکیه وقتی از سیاست صفرکردن مشکلات خود با همسایگان دست برداشت، خود را منزوی کرد. درحالحاضر این کشور ارتباط خوبی با همسایگانش ندارد و از ابتدای جنبشهای موسوم به بهار عربی بهویژه با توجه به تحولات سوریه، روابط این کشور با همسایگانش در منطقه رو به تیرگی بیشتر گذاشت. ترکیه روابطی متشنج با سوریه، عراق، ایران، روسیه، ارمنستان و یونان دارد. تعداد گردشگران ترکیه بهویژه از جانب روسیه و اسرائیل بهشدت کاهش پیدا کرده است. بالاخره «رجب طیب اردوغان»، رئیسجمهور ترکیه پیامدهای داشتن روابط تنشزا با دیگران را دریافت. او همچنین فهمید باید درها را به روی دیگران باز کرد و اسرائیل در اولویت است. اردوغان حتی خلاف آنچه تصور میشد به دلیل سقوط یک هواپیمای روسی حاضر شد از رئیسجمهور این کشور عذرخواهی کند. اینها همه بیانگر آن بود که استمرار تنشها دارد به اقتصاد ترکیه آسیب میرساند و در نهایت به محبوبیت حزب حاکم «عدالت و توسعه» و رهبرانش در بین مردم و در نهایت نتیجه انتخابات آینده لطمه خواهد زد.
دراینمیان اسرائیل نیز احساس میکرد تراکم فشارها بر غزه ممکن است به یک انفجار جدید منجر شود و این رژیم را درگیر جنگ تازهای کند. در سال ٢٠٠٨ دیدیم که به دلیل تشدید تحریمها چگونه غزه بر مصر شورید. مردم، مرزهای دوران استعماری بین فلسطین و مصر را شکسته و بهزور وارد صحرای سینا شدند تا نیازهای روزمرهشان را خریداری کنند. رژیم صهیونیستی نیز بعید نمیداند که گروههای مقاومت فلسطینی یکبار دیگر موشکهایشان را روانه اسرائیل کنند یا از طریق تونلها به شهرکنشینان اسرائیلی حمله کرده و کلید شروع یک جنگ جدید در غزه را بزنند. تلآویو الان حاضر به پذیرش یک جنگ جدید علیه غزه نیست زیرا بهلحاظ جبهه داخلی آمادگیاش را ندارد. همچنین موضع بینالمللی نسبت به اوضاع غزه مساعد نیست. جبهه داخلی اسرائیل از هم پاشیده است و به نظر میرسد ارتش بهدلیل شکستهایی که در چند جنگ متوالی در لبنان و غزه خورد سرخورده شده است. از سوی دیگر، طرفهای بینالمللی بهدنبال راهی برای کاهش فشارها بر غزه هستند تا نگذارند که یکبار دیگر این منطقه منفجر شده و جنگ تازهای به وجود آید. زیرا نتایج منفی چنین جنگی بر کل منطقه و بهویژه بر منافع درازمدت غربیها اثر خواهد گذاشت.
برداشتن محاصره غزه
این خوشبینی وجود داشت که محاصره غزه برداشته شده و به این فاجعه انسانی پایان داده شود اما دیدیم که جایی برای این خوشبینی نبوده و نیست. یکبار در اینباره من با یک خبرنگار بحث مفصلی کردم. او نسبت به این امر خوشبین بود و من تلاش میکردم او را قانع کنم که ترکیه قادر نیست محاصره غزه را بردارد، زیرا ترکیه یک قدرت نظامی و اقتصادی لازم برای تاثیرگذاری بر اسرائیل بهشمار نمیرود. اسرائیلیها بر این باورند که اگر این محاصره برداشته شود، فلسطینیها پول و اسلحه قاچاق میکنند و مقاومت غزه از یک زرادخانه عظیم موشکی برخوردار خواهد شد. در آخر هم چنانکه ملاحظه شد، دیدیم در توافق اسرائیل و ترکیه مسئله برداشتن تحریمهای غزه جایی نداشت. اما اگر صهیونیستها تحریم را برمیداشتند، مصریها حاضر به این کار بودند؟ میبینید که مشکل غزه فقط با اسرائیل نیست بلکه با مصر و سایر اعراب هم ارتباط پیدا میکند. ترکیه سرانجام از شرط خود مبنیبر برداشتن محاصره غزه کوتاه آمد اما درعینحال یک دستاورد دیگر داشت؛ زیرا از یکسو موفق شد اسرائیلیها را وادار کند که به خانواده قربانیان حادثه کشتی مرمره غرامت بدهند. از طرف دیگر موفق شد راهی برای ارسال برخی کمکهای انسانی به غزه پیدا کند که در رأس آنها کمکهای مربوط به آب و برق است. اسرائیل به منظور تأکید بر نداشتن محاصره غزه شرط کرد که کالاهای ترکیه در بندر «اشدود» بازرسی شود و ترکیه هم با این امر موافقت کرد.
وضعیت حماس
صهیونیستها همواره خواستار اخراج نیروهای فعال فلسطینی از اراضی دولتی هستند که با آنها توافق امضا کرده باشند. ازاینرو دولت خودگردان موظف است افراد حماس را تحتتعقیب قرار داده، سلاحهایشان را گرفته و بازداشتشان کند. هرچند درباره ترکیه صحبتی نشده است اما چنین شرطی قطعا برای ترکها نیز خواهد بود. به باور من، طرفین در اینباره مشغول مجادله هستند. به احتمال زیاد ترکیه موافقت کرده است که دیگر اجازه فعالیت امنیتی و نظامی به حماس در خاک این کشور ندهد. اسرائیل نیز با ماندن دفاتر اداری حماس در خاک ترکیه موافقت کرده است؛ دفاتر اداری خالی از سلاح و فعالیتهای تشکیلاتی و آمادهسازی دورههای آموزشی. به این معنا که دفاتر مذکور تنها به کارهای فرهنگی و اجتماعی پرداخته یا بهدنبال تهیه بورسهای تحصیلی برای دانشجویان فلسطینی باشند. حماس از این بابت سودی نبرده است و ترکها هم به نظر میرسد با توجه به همین توافق است که خالد مشعل را احاطه کردهاند. همه اینها باید برای فلسطینیها آموزنده باشد. تا دیگر به محض شنیدن صدای کسی که از خواستههایشان حمایت میکند، هیجانزده نشده و آرام بگیرند. آنها نباید تصمیماتشان را براساس شرایط مقطعی و آنی بگیرند بلکه باید روابطشان را براساس ارزیابیهای استراتژیک بنا کنند.
این خوب است که اردوغان از حقوق فلسطینیها دفاع کند اما آیا او قادر خواهد بود تا آخر این راه را ادامه دهد؟ مسئله دیگری که هماکنون ذهن حماس را به خود مشغول کرده، تبادل اسرا و نقشی است که ترکیه در این زمینه بازی میکند. با توجه به تجارب گذشته بهتراست دولتی غیرعرب در این کار میانجیگری کند؛ زیرا فلسطینیها مصر را آزمودند و دیدند که نتوانست نقش خود را حفظ کند. اسرائیل بهدنبال توافق بر سر زندانیان، اقدام به بازداشت کسانی کرد که این معامله را ترتیب داده بودند. مصر بهعنوان یک میانجی، کاری نمیکند و نمیتواند بر اسرائیل فشاری وارد کند. شاید ترکیه بتواند در این رابطه کاری کند به این شرط که اسرائیل به نقش این کشور احترام بگذارد.
منبع: الجزیره
http://www.sharghdaily.ir/News/97917
ش.د9501284