* حمله به دولت روحاني در قالب پروژههاي متعدد كه آخرين نمونه آن ماجراي فيشهاي حقوقي است، چه منشايي دارد؟ تدارك بينندگان اين حملات چه راهبردي را دنبال ميكنند؟
** مخالفان دولت هر چقدر كه به انتخابات ٩٦ نزديكتر ميشويم تلاشهاي خود را براي تخريب جايگاه دولت در بين مردم بيشتر خواهند كرد. پيشبيني ميشد كه برخي اقدامات از سوي جريان تندرو براي تخريب جايگاه دولت و تاثير بر افكار عمومي در سال ٩٥ شدت گيرد. در اين راستا با توجه به اينكه اساسا ضعف جريان مقابل دولت آقاي روحاني به عملكرد و نگرش آنها در حوزه سياست داخلي و سياست خارجي بازميگردد به خصوص از آنجايي كه فساد سيستماتيك ميراث دولت گذشته است و تبديل شدن اقتصاد رقابتي به اقتصاد رانتي در دولت گذشته به وجود آمده تلاش ميكنند از همان نقطهاي حمله كنند كه نقطه ضعف خودشان است. يكي از مسائل مورد توجه اتاق فكر آنها پرداختن به فيشهاي حقوقي و حقوقهاي نامتعارف بود كه در چند روز گذشته فضاي رسانهاي و اطلاعرساني كشور را تحت تاثير قرار داده و اين روند تا انتخابات ٩٦ ادامه خواهد داشت.
دامن زدن به چنين طرحهايي باعث فرافكني و انحراف افكارعمومي نسبت به پيامدهاي مخربي است كه از دولت گذشته باقي مانده است و اين دولت و دولتهاي بعدي را همچنان درگير خود خواهد كرد. اين جريان از اين طريق ميكوشد تا بتواند پيامدهاي مخرب و چالشهايي را كه خود مسبب آن بوده، پنهان كند. ماشين تخريب مخالفين دولت و اتاق فكر آنها از روز اول عليه دولت به راه افتاد تا اين دولت را يكدورهاي كند. عناويني تحت عنوان دولت مستعجل هم كه بعد از انتخابات دوره يازدهم رياستجمهوري مطرح ميشد برگرفته از همين اتاق فكر و رويكرد است. چنان كه انتظار ميرود در ادامه حضور دولت آقاي روحاني اين روند همچنان ادامه خواهد داشت. اينها تلاشي جدي است براي متهم كردن دولت و سرپوش گذاشتن بر فسادهاي گسترده و اوضاع نابسامان اقتصادي كه از دولت گذشته به جاي مانده است، صورت ميپذيرد.
* اخباري از اردوگاه جريان اصولگرايي شنيده ميشود مبني بر اينكه احتمال ردصلاحيت آقاي روحاني براي انتخابات ٩٦ وجود دارد يا ضرورت دارد كه دولت روحاني يك دورهاي باشد. به نظر شما پيام سياسي چنين اخباري چه ميتواند باشد؟
** بيشترين تلاشي كه اين طيف به دنبال آن هستند و تا انتخابات آتي در دستور كار خود قرار خواهند داد، استفاده از همه روشهايي است كه دولت را تكدورهاي ميكند. اينكه احتمال ردصلاحيت آقاي روحاني را مطرح و سعي ميكنند اين موضوع را به افكارعمومي القا كنند به نوعي تلاش براي عقب كشيدن آقاي روحاني است. صحبت از شوراي نگهبان و مساله ردصلاحيتها براي دامن زدن به يأس و نااميدي در جامعه است تا از اين روش بتوانند به اهداف خودشان دست پيدا كنند. تا انتخابات آينده آنها از منظر تهديد دولت و دست گذاشتن روي مواردي كه موجب سرپوش گذاشتن بر رفتارهاي خود و دولت محبوب اصولگرايشان در گذشته ميشود با هدف يك دورهاي كردن دولت است.
اينكه دولت را ناكارآمد و ناتوان نشان دهند البته بخشي از راهبرد آنها براي انتخابات پيش رو است. با اينكه همه جريانهاي سياسي كشور بايد براي تحقق يك انتخابات رقابتي قانوني، آزاد و عادلانه تلاش كنند اما رويكرد جريان تندرو چيزي خلاف اين موضوع است. طيف مقابل دولت قطعا به اين نتيجه رسيده كه در صورت تحقق چنين انتخاباتي از جايگاه و پايگاه مردمي براي اينكه بتواند راي مردم را جلب كند برخوردار نيست و همچنان بر رفتار حذفي و انتخابات غيررقابتي تاكيد دارد. آنها به دنبال اين هستند كه طيف منتسب به اصلاحطلبان و دولت يازدهم را در انتخابات آينده از صحنه به كلي حذف كنند تا بلكه بتوانند از مسير اين رفتارها به نتيجه مورد نظر خود برسند.
* ضمن راهبردهايي كه اشاره كرديد، فكر ميكنيد جريان رقيب براي پس گرفتن سكان مديريت اجرايي كشور دارد چه چهرههايي را به صحنه انتخابات ٩٦ وارد ميكند؟ به طور مشخص از بين چهرههايي مثل آقايان احمدينژاد، قاليباف و جليلي كه چهره آزموده شده جناح راست هستند يا چهرههاي ديگري همچون آقايان لاريجاني، صفارهرندي و ضرغامي و زاكاني كداميك قابليت رقابت و پيروزي مقابل آقاي روحاني را دارند؟
** با توجه به بررسيها و ارزيابيهايي كه از جامعه وجود دارد امروز قدرت و محبوبيت آقاي روحاني در مقايسه با سال ٩٢ به مراتب بيشتر شده است. هرچند آنها تلاش ميكنند با روشهاي مختلف از قدرت و اثرگذاري آن كم كنند. در تحليل اين مساله رسيدن به كانديدايي كه توان اين رقابت را داشته باشد يك بحث است. بحث ديگر به اين بازميگردد كه عرصه انتخابات فرصتي براي مطرح شدن عملكردها و كارنامههايي است تا هر يك از كانديداها و جريانهاي موسوم به آنها در معرض راي و نظر عموم قرار بگيرند. مشكل اساسي كه جريان مقابل آقاي روحاني دارد به كارنامه غيرقابل دفاع آنها در سه دوره مجلس شوراي اسلامي و دو دوره دولتهاي نهم و دهم بازميگردد. اين عملكرد ضدتوسعه در حوزههاي سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي هيچ جاي دفاعي از خود به جاي نگذاشته است.
برخي از كانديداهايي كه امروز توسط رسانههاي طيف مقابل نام برده ميشود براي سنجش افكارعمومي است تا در نهايت با اين سنجش و ارزيابي گزينه مورد نظر خود را انتخاب كند. فكر ميكنم اين جريان باز هم با طرح گفتمان عدالت و شكاف فقير و غني سعي ميكند در رقابت با آقاي روحاني پيروز شود. به نظر نميرسد برخي از گزينههايي كه قبلا به عنوان كانديداي رياستجمهوري مطرح شدند يا دو سه دوره در معرض راي مردم قرار گرفتهاند، به عنوان گزينههاي اصلي آن طيف در انتخابات آينده مطرح شوند. البته نكتهاي كه بايد در نظر داشت اين است كه بخش عمدهاي از طيف اصولگرا در انتخابات آينده كانديداي اصلي خود را آقاي روحاني ميداند. طيف معتدل اين جريان در انتخابات گذشته نيز در كنار آقاي روحاني و جريان اصلاحطلب قرار گرفتند و قاعدتا اين مساله در انتخابات آتي نيز ادامه خواهد يافت.
اينكه از الان بتوان قضاوت كرد كه چه فردي كانديداي نهايي جريان رقيب در انتخابات است، در شرايط فعلي قابل ارزيابي نيست اما به نظر نميرسد كه جريان اصولگرا با مطرح كردن مجدد احمدينژاد با توجه به پرونده و كارنامهاي كه از خود به جا گذاشته و همين كارنامه امروز رقيب آقاي روحاني را ناتوان از پاسخگويي و رقابت در انتخابات كرده، مجددا بخواهد در انتخابات آينده هم به سراغ گزينههاي تكراري برود. مشكل امروز اصولگرايان به خاطر رفتار ناصحيح برخي از همين گزينهها بوده است. اين طيف چارهاي ندارد مگر اينكه با بررسيها و ارزيابيهايي كه ميكند به دنبال چهره جديدي باشد. چهرهاي كه بتواند هم اين گفتمان را در فضاي سياسي كشور رهبري كند و هم از چهرههاي تكراري نباشد چرا كه اين راهبرد در انتخابات رياستجمهوري گذشته منجر به شكست اين جريان شد. همه اين تحليلها ما را به اين نتيجه ميرساند كه اين طيف در انتخابات آينده به دنبال گزينه جديدي در مقابل آقاي روحاني بگردد.
* از بين چهرههايي كه نام برده شد فردي كه در قد و اندازه رقابت با آقاي روحاني باشد و ضمنا توانايي يك دورهاي كردن دولت برخلاف حالت معمول دولتهاي پيشين را داشته باشد وجود دارد؟
** در بين افرادي كه شما نام برديد چهره قدري نميبينم كه بتواند در اين رقابت پاياپاي با آقاي روحاني پيش برود. به همين دليل هم معتقدم كه آنها به دنبال چهرهاي جديد هستند.
* دولت در يك سالي كه از عمر خود دارد از آنجايي كه بايد تدبيري به كار گيرد تا اميد مردم به يأس تبديل نشود چه مراقبتها و محافظتهايي بايد انجام دهد؟ شما اشاره كرديد كه راهبرد اصلي مخالفان عمليات رواني و راهبرد تخريب و حذف رقيب است. از اين منظر دولت بايد اين يك سال را بر چه اساسي حركت كند تا اميدواعتماد مردم از بين نرود؟
** مهمترين نكتهاي كه دولت در يك سال آينده بايد به آن توجه كند شفافيت و پاسخگويي است. ضمن اينكه با در نظر گرفتن اين ملاحظه جدي و گفتوگوي مستقيم با مردم دولت ميتواند بخش عمدهاي از ابهامات و مسائلي كه اتاق فكر مخالفين درصدد دامن زدن به آن است را خنثي كند. در طول يك سال آينده دولت بايد تيم رسانهاياش را تقويت كند. همچنين از ظرفيت رسانههاي همراه خود در فضاي اطلاعرساني كشور حداكثر بهره را ببرد و از يك راهبرد متناسب با اتاق فكر رقيب بتواند استفاده كند چراكه در يك سال آينده با يك پروپاگانداي بيسابقه از جانب مخالفان خودش مواجه خواهد بود. ضمن اينكه دامن زدن به شكاف فقير و غني يك نمونه آن را در انتشار فيشهاي حقوقي مشاهده كرديم و گرفتن انگشت اتهام به سمت دولت به عنوان دولتي كه مسوول مستقيم وضع موجود در جامعه است و پاك كردن صورت مساله هشت سال عملكرد آنها و در نهايت تاكيد برگفتمان عدالت خواهي روش آنها است.
دولت بايد با شفافيت و پاسخگو بودن كه وجه تمايز اين دولت با دولت گذشته است تلاش خود را در حفظ اعتماد عمومي و پركردن شكاف دولت و ملت استمرار بخشد. براي حل مشكلات سياست داخلي و مشكلات اقتصادي تلاش كند. مردم با وجود بهبود و رشد اقتصادي كشور همچنان از ركود رنج ميبرند كه بخش عمدهاي از آن به عملكرد غيرعلمي و غيراصولي دولت گذشته بازميگردد. در شرايط فعلي استفاده از ظرفيتهاي داخلي و فرصت پسابرجام و طرح موانعي كه در اين راه وجود دارد در فضاي رسانهاي كشور در معرض افكارعمومي ميتواند موثر باشد. طرح واقعبينانه وضع موجود و در ميان گذاشتن نسخههايي كه ميتواند نتيجه برونرفت كشور از شرايط بحراني را داشته باشد با همه اقشار جامعه راهحلي راهگشا است.
دولت آقاي روحاني پس از يك دوره بيتدبيري و تنشزايي در ايران روي كار آمده است. هيچ نسخه شفابخشي به جز دولت روحاني در شرايط كنوني موجود نيست. صحبت كردن صريح با مردم و در ميان گذاشتن موانع پيش روي دولت ميتواند در مردم اميدواري ايجاد كند. مردم ايران نشان دادند كه در بزنگاههايي كه بايد تصميم جدي بگيرند، در مقايسه با مردم منطقه و بسياري از كشورهاي جهان آگاهانهتر و مسوولانهتر عمل ميكنند. ضمن اينكه مشاركت در حداقل دو انتخابات اخير در كشور ما حدود ٥٠ درصد بوده است. هر اقدام و رفتاري كه موجب طرد اعتماد مردم به صندوق راي و موجب كاهش مشاركت مردم شود در نهايت آسيب و نتيجهاش نه فقط به يك جريان سياسي بلكه به كل كشور ضرر ميرسد.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=48070
ش.د9501341