تاریخ انتشار : ۱۶ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۶  ، 
کد خبر : ۲۹۴۱۷۹
ناگفته‌هاي وزير بهداشت از فيش‌هاي حقوقي و محصورين

دنبال رياست‌جمهوري بودم محصورين را ويزيت نمي‌كردم

(روزنامه اعتماد ـ 1395/05/04 ـ شماره 3583 ـ صفحه 2)

حالا ديگر صداي تك تك افراد كابينه بلند‌تر شده است. به نظر مي‌رسد صداي جنجال‌ها به قدري بلند بود كه گوش همه را كر كرده بود حتي اعضاي كابينه حسن روحاني را، اما با فروكش كردن سر و صداها ابعاد تازه‌تري روشن مي‌شود؛ ابعادي كه نشان از اين دارد بسياري زود به قضاوت نشستند و حرف‌هاي بسياري در جار و جنجال رسانه‌هاي مخالف دولت شنيده نشد. فضاي شايعه‌ها و تخريب‌ها به قدري گرم بود كه اگر كسي واكنشي متفاوت نشان مي‌داد با انبوهي از اتهام‌هاي دزدي و غارتگري روبه‌رو مي‌شد. حالا اما فضا آرام شده است، مخالفان دولت سر و صداي‌شان فروكش كرده و در اين آرامش ديگر مي‌توان صداهاي متفاوت را شنيد. اين روزها اعضاي كابينه روحاني يكي پس از ديگري از پشت پرده جنجال فيش‌هاي حقوقي مي‌گويند، از معصومه ابتكار تا مجيد انصاري و علي يونسي اما وقتي يكي از غير سياسي‌ترين مردان كابينه روحاني هم لب به گلايه باز مي‌كند نشان از فشاري دارد كه در اين چند وقت گذشته بيش ‌از قبل بر كابينه وارد است. وزير بهداشت هم ديگر با صراحت مي‌گويد: امروزه هر جريان خبري كه ايجاد مي‌شود، انگيزه خدايي ندارد، مگر خلافش ثابت شود. حالا ديگر همه كابينه همصدا از سياسي بودن انگيزه انتشار فيش‌هاي حقوقي مي‌گويند اما وزير بهداشت كابينه روحاني دل پري دارد و پا را فراتر از آن مي‌گذارد و صدا و سيما و حتي امامان جمعه را نيز از تيغ انتقاد مي‌گذراند.

جمهوري اسلامي بدون اخلاق هيچ برتري ندارد

قاضي‌زاده هاشمي در گفت‌وگوي صريحي كه با جماران داشته است درباره انگيزه مطرح كردن و افشاگري فيش‌هاي حقوقي مي‌گويد: متاسفم كه اينگونه اظهارنظر مي‌كنم اما باور دارم امروزه هر جريان خبري كه ايجاد مي‌شود، بايد فكر كرد اين موضوع انگيزه خدايي ندارد يا در پس آن يك انگيزه نفساني قرار گرفته است، مگر در مواردي كه خلافش ثابت شود. در حالي كه ما در نظام جمهوري اسلامي زندگي مي‌كنيم و همه‌چيز بايد رنگ خدايي داشته و از جنس خدمت باشد. با همه اينها او تاكيد مي‌كند كه شفافيت نه‌تنها خوب كه لازم است. او حتي هدف از انقلاب را همين شفاف‌سازي مي‌داند اما در پس اين موضوع نگراني عميقي را نيز مطرح مي‌كند، آنجا كه مي‌گويد: من به شخصه بسيار ناراحت و نگرانم كه اين فرهنگ در كشور ما ريشه‌دار نشده و اگر جاهايي هم ديده مي‌شود، پررنگ نيست. اما افشاگري فرهنگ نيست بلكه ابزاري است كه در بسياري موارد براي اهداف نادرستي از آن استفاده شده است.

در قضيه فيش‌هاي حقوقي هم اسم افرادي را منتشر كردند كه در هيچ دادگاهي محكوم نشده‌اند. اينها خانواده، دوست و از همه مهم‌تر آبرو دارند. ما پيرو ديني هستيم كه در آن حفظ حرمت و آبروي افراد واجب است؛ اما به راحتي با آبروي مردم بازي مي‌كنيم. اينها نه جزو دين ما است، نه انقلاب ما. وزيري كه در سه سال گذشته بيش از همه در صدر خبرها بوده و سوژه عكاسان اما در عين حال اظهارنظرهاي سياسي را به طور كلي در حاشيه فعاليت‌هايش نگه داشته بود حالا گويي مي‌خواهد سه سال سكوت سياسي‌اش را يكجا جبران كند كه اينگونه بي‌پرده مي‌گويد: جمهوري اسلامي اگر مولفه‌اي به نام «اخلاق» نداشته باشد، هيچ برتري نسبت به ساير نظام‌ها ندارد. ما به دنبال رفاه اجتماعي بوده‌ايم اما خيلي از كشورها وضعيت‌شان از ما بهتر است. ما دنبال مقابله با زور و ظلم و دفاع از مظلوم بوده‌ايم؛ خب خيلي از كشورها در اين زمينه سرگذشت و تاريخ ارزشمندي دارند. آن چيزي كه بايد جمهوري اسلامي را از ديگر كشورها متمايز كند، اخلاق و رفتار اسلامي ما است. درست همان چيزي كه ما به خاطر آن جذب امام شديم. اگر بخواهيم نسل امروز هم به انقلاب علاقه و با آن همراه شود، راهي جز اين مسير نداريم. اما به واقع ما در اين زمينه چه كار كرده‌ايم؟

فكر كرديم اگر افشاگري كنيم به انقلاب خدمت كرده‌ايم

قاضي‌زاده هاشمي در بخش ديگري از گفت‌وگويش تيغ انتقاد را به روي هم نسلان خودش مي‌كشد، انتقاد از اقداماتي كه تصور مي‌شد خدمت به انقلاب است اما در واقع نه تنها خدمت نبود بلكه در مسير نابودي انقلاب نيز قرار داشت. عيان است كه او جنجال فيش‌هاي حقوقي را با اين چشم مي‌نگرد وقتي مي‌گويد: فكر كرديم اگر افشاگري كنيم به انقلاب خدمت كرده‌ايم؛ اما منصف باشيم و ببينيم نتيجه همين بوده است يا ما به بخشي از پازلي تبديل شديم كه هدفش نابودي انقلاب اسلامي است؟ البته پذيرش اين حرف براي خيلي‌ها كه سر و صداي‌شان هميشه بلند است، بسيار سخت است. ولي من معتقدم اگر به خروجي اقدامات‌مان در اين سال‌ها نگاه كنيم، متوجه مي‌شويم حاصلش تنها ريزش نيرو و كم اعتبار شدن ارزش و منزلت جمهوري اسلامي در نگاه كساني است كه از درون و بيرون نظاره‌گر رفتار ما هستند.

شما مطمئن باشيد كه مردم قبل از آنكه به اين سر و صداهايي كه در مورد فيش‌هاي حقوقي ايجاد شد توجه جدي كنند، به دنبال پاسخ پرونده‌هايي هستند كه سال‌هاست بدون حكم و نتيجه مانده است و مي‌گويند آنها چه شد كه اين يكي بشود! او هم مانند بسياري ديگر كه در اين مدت از جنجال فيش‌هاي حقوقي انتقاد كردند اما صداي‌شان به جايي نرسيد معتقد است نتيجه اين رفتارها جز بي‌اعتبار كردن مسوولان در نگاه مردم نيست و مي‌گويد: نتيجه اين رفتارهاي نسنجيده اين است كه اكثريتي از مردم، مسوولان كشور را فرصت‌طلباني مي‌پندارند كه به دنبال فرصتي براي تاراج هستند؛ مگر اينكه خلافش ثابت شود. اين شرايط در حقيقت كارنامه دستگاه‌هاي تبليغي و فرهنگي ما است؛ به نظر من آنها بايد به افكار عمومي پاسخ بدهند كه آيا واقعا جمهوري اسلامي همان است كه در نظرسنجي معاونت اجتماعي وزارت كشور آمده است؟آيا واقعا اكثر مسوولان كشور دزد هستند؟ و فكر و ذكرشان منافع شخصي است؟ چند درصد مسوولان ما واقعا اينگونه هستند؟ اما نگاهي كه در كشور ايجاد كرده‌ايم، اين است. در مورد فيش‌هاي حقوقي هم همين‌گونه رفتار كرديم. من به عنوان كسي كه به واسطه شغل طبابتم بيشتر در بين مردم هستم؛ مي‌بينم و مي‌شنوم كه مردم مي‌گويند اين موضوع هم مثل بقيه موارد يك هياهو است و آخرش هم چيزي دستگير ما نمي‌شود. اينجاست كه قاضي‌زاده لب به گلايه از صدا و سيما و حتي امامان جمعه باز مي‌كند و مي‌گويد: صدا و سيماي ما با افكار عمومي چه كرده است؟ وقتي امام جمعه تهران مي‌گويد ٩٥٠ نفر مدير كشور دزد و غارتگر بيت‌المال هستند از ديگران چه انتظاري مي‌رود؟ مگر جمهوري اسلامي بيش از هزار مدير ارشد دارد كه به زعم ايشان ٩٥٠ نفر آنها غارتگر هستند؟

اگر به فكر آينده سياسي‌ام بودم براي عمل موسوي و كروبي بهانه مي‌آوردم

اگرچه او غيرسياسي‌ترين پست كابينه را داراست اما در چند سال گذشته تنها عضو كابينه بوده كه بيشترين ارتباط را به يكي از مهم‌ترين موضوعاتي كه چند سالي است تبديل به يكي از بزرگ‌ترين گره‌هاي سياسي تاريخ جمهوري اسلامي شده است، داشته؛ تنها عضو كابينه كه توانسته با سه چهره سياسي محصور ايران ديدار داشته باشد و حتي عمل جراحي آنها را انجام دهد. قاضي‌زاده هاشمي تاييد مي‌كند كه از طرف رييس‌جمهور ماموريت دارد تا وضعيت سلامت زهرا رهنورد، ميرحسين موسوي و مهدي كروبي را بررسي كند. اما در اين گفت‌وگو به نقش رييس قوه قضاييه نيز اشاره مي‌كند و مي‌گويد: اگر آيت‌الله آملي لاريجاني اجازه نمي‌دادند اين امكان براي من پيدا نمي‌شد كه آقايان را ببينم. وزير بهداشتي كه در اين چند ماه گذشته به دليل فعاليت‌هايش و حضور در صدر اخبار بارها در مظان اتهام قرار گرفته بود كه سوداي رياست در پاستور را در سر دارد و بنا دارد در سال ٩٦ رقيب رييس كابينه‌اي شود كه خودش عضوي از آن است، موضوع ديدارش با محصورين و انجام عمل جراحي آنها را سندي براي رد اين مسائل مي‌داند و مي‌گويد: در مورد محصورين لازم است بگويم آنها امروز من را نشناخته‌اند.

با آقاي مهندس موسوي در سال‌هاي دور كار كرده‌ام. زمان نخست وزيري ايشان من در جهاد بودم و در برخي جلسات دولت و شوراي اقتصاد شركت مي‌كردم. ايشان من را مي‌شناخت و سال‌ها بيمار من بوده؛ آقاي كروبي نيز همين‌طور. از من خواستند آنها را عمل كنم. خب انتظار داشتيد بگويم عمل نمي‌كنم؟ شايد اگر كسي بود كه به آينده سياسي خودش فكر مي‌كرد، بهانه و عذري مي‌آورد. او مي‌گويد از نظر پزشكي، دارويي و پرستاري هر چيزي كه محصورين خواستند براي آنها فراهم كردند و محدوديتي در انتخاب پزشك نبوده است. او اطمينان مي‌دهد حتي اگر وزير هم نبود در صورت درخواست آن سه تن باز مي‌توانست ويزيت‌شان كند و اكنون هم دايما در جريان شرايط جسمي، روحي و رواني آنها هست. با همه اينها حتي قاضي‌زاده هم درمورد وضعيت محصورين ابراز نگراني مي‌كند و مي‌گويد: هر كس كهولت سن داشته باشد هر لحظه ممكن است هر اتفاقي برايش رخ دهد. پس نگراني وجود دارد.

http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=49726

ش.د9501471

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات