(روزنامه جمهوري اسلامي ـ 1394/12/13 ـ شماره 10544 ـ صفحه 12)
مشاور وزیر دفاع عربستان پس از پیروزیهای ارتش سوریه در شمال حلب، از تدارک ارتش کشور متبوعش جهت ورود به عرصه میدانی سوریه خبر داد، اظهاراتی که باید دید تا چه اندازه ممکن است، عملی شود.
به گزارش مشرق، در هفتههای اخیر پرونده سوریه شاهد تحولات بسیار مهمی بود:
مشاور وزیر دفاع عربستان و سخنگوی ائتلاف عربی ضدیمن از آمادگی نیروهای ارتش این کشور در صورت موافقت ائتلاف بینالمللی برای ورود به خاک سوریه با ادعای مقابله با گروه تروریستی تکفیری «داعش» خبر داد.
به تبع این اظهارات در عرصه سیاسی، مرحله اول مذاکرات ژنو 3 میان معارضان سوری و دولت سوریه بدون نتیجه پایان یافت.
در عرصه میدانی نیز، روسیه در حالی در اقدامی که گفته شده هماهنگی با آمریکاست، به عملیات خود علیه داعش ادامه میدهد که در آن سوی معادله ارتش سوریه با شکست محاصره دو شهرک شیعه نشین "نبل" و "الزهراء" که برای 4 سال توسط گروههای تروریستی محاصره شده بود، پیروزیهای راهبردی بسیار مهمی در حومه حلب که دارای مرزهای مشترک با ترکیه است، به دست آورد.
اهمیت شهر حلب برای دولت سوریه
استان و شهر «حلب» را باید نقطه مشترک تمام طرفهای درگیر در بحران سوریه شمرد، به گونهای که آنکارا تنها با هدف سیطره بر شهر حلب و جدا کردن این استان از سوریه مانند استان "اسکندرون" بیمحابا وارد بحران سوریه شد.
نظام سوریه آزادی استان حلب و در دست گرفتن کنترل آن را به معنای پایان بحران سوریه میداند. روسیه از همان هفتههای اول ورود نظامی به عرصه میدانی سوریه یکی از مهمترین اهداف خود را کمک به دمشق جهت باز پس گیری شهر حلب اعلام کرد که از سال 2012 (90 ش) تنها 40 درصد آن در دست نظام و مابقی در اشغال گروههای تروریستی مسلح بود که عمدتا در شرق این شهر متمرکز شدهاند.
اهمیت حلب تنها در نبردهای جاری در این شهر و اطراف آن نیست، بلکه این شهر دارای اهمیت سمبلیک بسیاری است، از جمله اینکه دومین شهر بزرگ سوریه، بزرگترین مرکز اقتصادی این کشور و اولین مقصد توریستها و گردشگران خارجی پیش از آغاز بحران سوریه و یکی از قدیمیترین شهرهای جهان تلقی میشود که قدمت آن براساس متون تاریخی به بیش از 20 قرن قبل از میلاد باز میگردد.
با وجودی که بحران سوریه از مارس 2011 میلادی (اسفند89) تاکنون از شهر حلب جز ویرانهای برجای نگذاشته، اما برای سوریه و روسیه از اهمیت راهبردی بسیاری برخوردار است، از جمله اینکه براساس تاکتیک دمشق مبنی بر در دست داشتن کنترل شهرها و مراکز استانها در سوریه، از شهر حلب، به عنوان سومین شهر مهم یاد شده است.
نزدیکی این شهر به مرزهای ترکیه به عنوان مهمترین مسیر تردد گروههای تروریستی و گذرگاه انتقال کمکهای لجستیکی از ترکیه به سوریه که نقشی بسزا در قدرت یافتن این گروهها داشت، عامل دیگری بود که اهمیت بازپس گیری حلب برای نظام سوریه را دو چندان میکند.
از سوی دیگر، معارضان سوری از زمان شروع بحران سوریه از شهر حلب به عنوان پایتخت و مرکز دولت خود یاد میکردند و رویای تشکیل دولت انتقالی خود را در این شهر در برابر دمشق در سر میپروراندند با بازپس گیری آن به معنای بسته شدن پرونده انقلاب مورد ادعای آنها و به تبع آن دولت انتقالی است که از آن داد سخن سر میدادند.
از طرفی دیگر، موفقیت روسها در حلب به معنای شکست دادن آمریکا و هم پیمانانش در محور دشمنان سوریه و پایان دادن به برخی شک و تردیدهای داخلی درباره سودمند بودن ورود مسکو به عرصه میدانی سوریه در راستای بحران اقتصادی است که این کشور از زمان بحران اکراین و تحریم غرب با آن مواجه است.
اهمیت حلب برای گروههای تروریستی
اما برای گروههای تروریستی مسلح، شهر حلب، در کنار استان "ادلب"، که بزرگترین دژ و پایگاه در شمال سوریه و در نزدیکی مرزهای ترکیه شمرده میشد، افزون بر اینکه گذرگاههای "باب السلامه" در استان حلب و "باب الهوى"، در استان ادلب مهمترین گذرگاههای ورود کمکهای نظامی و لجستیکی از ترکیه به داخل سوریه بود که اهمیت شهر و استان حلب را برای این گروهها دو چندان میکرد.
جدیدترین گزارشها از وضعیت گروههای تروریستی مسلح در استان و شهر حلب پس از پیروزیهای به دست آمده توسط ارتش سوریه از کمبود شدید ذخایر و تجهیزات نظامی نزد این گروهها حکایت دارد که آنها را در موضع ضعف و دفاعی قرار میدهد.
به اذعان مطبوعات غربی از جمله آمریکایی تحولات میدانی اخیر در حلب ترکیه و عربستان را به شدت نگران کرده، چون در عمل ارسال کمکهای آنها به گروههای مسلح از مرزهای شمالی سوریه را متوقف میکند.
افزون بر اینکه حلب برگه بسیار قدرتمند و تاثیرگذاری در مذاکرات مابین نظام سوریه و معارضان سوری است و بالطبع هر طرف که این برگه را در دست داشته باشد، راحتتر خواستههای خود را بر طرف مقابل تحمیل خواهد کرد و این خوشایند ترکیه و عربستان و آمریکا نیست.
از دست دادن حلب برای آنکارا به معنای بر باد رفتن رویاهایش در سوریه است.
سراسیمگی و آشفتگی ترکها و سعودیها
آنچه در بالا به آن اشاره شد تا حدود زیادی بیانگر دلایل اظهارات اخیر ریاض مبنی بر تصمیم عربستان سعودی جهت اقدام نظامی در سوریه است که با ادعای مبارزه با داعش مطرح شده است.
در این ارتباط منابع آگاه سعودی افشا کردند، مانور نظامی که عربستان تحت عنوان «رعد شمال» با مشارکت شماری از کشورهای عربی در داخل این کشور برگزار کند و 150 هزار نیروی نظامی را دربر خواهد گرفت، بخشی از آمادگی سعودیها برای ورود به عرصه نظامی سوریه است.
این درحالی است که تاکنون ترکیه، کویت، بحرین، امارات، قطر و مغرب نیز از مشارکت خود در این مانور خبر داده و دو هفته پیش سعودیها و ترکها اتاق عملیات مشترکی را در شمال ترکیه برای هماهنگی در قبال هرگونه اقدام نظامی در سوریه تشکیل دادهاند.
پس از اظهارات سعودیها مبنی بر ورود به عرصه میدانی سوریه سوالی که در اذهان تداعی میکند، این است که ریاض تا چه اندازه در گفته خود جدیت و قاطعیت دارد؟
با توجه به شرایط و ادعاهای سعودیها این سوال مطرح میشود که با فرض وجود جدیت و قاطعیت از سوی مقامات سعودی تا چه اندازه امکان عمل کردن به این ادعاها وجود دارد که تاکنون تحلیلها و ارزیابیهای متعددی در این خصوص ارائه شده است.
با این وجود برخی اظهارات عربستان مبنی بر ورود به خاک سوریه را تحرک سیاسی برای ایجاد شرایطی جدید در نتیجه شکست در مرحله اول مذاکرات ژنو 3 میدانند. به اعتقاد این کارشناسان، عربستان در شرایط کنونی عملا امکان ورود به خاک سوریه را ندارد، چون ارتش این کشور در یمن در حال جنگی است که تاکنون نتیجهای از آن نگرفته است.
در این شرایط ورود به عرصه نزاع و نبرد دیگر، آن هم در کشوری مانند سوریه که 4 سال است، تمام ترفندها و توطئههای براندازی نظام در این کشور را به بن بست کشانده در چارچوب هیچ منطقی نمیگنجد.
به همین دلیل دور از انتظار است که سعودیها ارتش خود را در سوریه درگیر کنند، به ویژه اگر توجه داشت که ورود نظامی عربستان به خاک سوریه با شعار نبرد با داعش است و اما در حقیقت جنگ با ارتش سوریه است.
در ادامه باید متذکر شد اگرچه آمریکا از پیشنهاد ریاض استقبال کرده، اما میدانیم، این استقبال، استقبالی صوری است که در عمل آمریکاییها تن به آن نخواهند داد، آن هم در زمانی که مطبوعات غربی از توافق آمریکا با روسیه در پرونده سوریه سخن میگویند.
در این ارتباط پایگاه خبری انگلیسی "میدل ایست آی" فاش کرد که واشنگتن به معارضان سوری که عامل شکست مرحله اول مذاکرات ژنو 3 هستند هشدار داده شکست مذاکرات به معنای ادامه بمبارانها و حملات هوایی تا از بین رفتن کامل معارضان است.
به نوشته این پایگاه خبری جملات فوق بخشی از گفتگوی «جان کری»، وزیر خارجه آمریکا ساعاتی پس از پایان دور اول مذاکرات ژنو 3 با دو نفر از کارمندان نهادها و سازمانهای بشردوستانه فعال در سوریه است.
همانگونه که کری در حاشیه کنفرانس دشمنان سوریه در لندن معارضان سوری را به خاطر به بن بست کشاندن مذاکرات سرزنش کرده است.
همچنین به گفته منابع نزدیک به وزیر خارجه آمریکا، کری آشکارا به سازمانها و نهادهای بینالمللی فعال در سوریه اعلام کرده است، واشنگتن دیگر از گروههای معارض و مسلح حمایت نخواهد کرد.
همچنین نشریه "دلندن ریور آف باکس" در گزارشی تاکید کرد که برنامه آموزش نظامی گروههای مسلح میانه رو را فرماندهان ارشد پنتاگون به شکست کشاندند، چون اطمینان نداشتند که با موفقیت همراه خواهد بود و در این راستا حتی اطلاعاتی درباره تحرکات و برنامههای این گروهها در اختیار دمشق گذاشتند.
این گزارشها و اطلاعات بسیار دیگر نشان میدهد، آمریکاییها ضمن چرخش در مواضع خود در قبال بحران سوریه به ریاض و آنکارا پشت کرده و با روسها همراه شدهاند تا به این بحران پایان دهند.
در چنین شرایطی این سوال مطرح میشود که آیا عربستان به تنهایی و بدون هماهنگی با آمریکا جرات و توان ورود به عرصه میدانی سوریه را دارد؟
از جهت دیگر باید توجه داشت هرگونه اقدام نظامی عربستان در سوریه نیازمند تایید و موافقت بینالمللی و منطقهای به ویژه از سوی کشورهای همجوار سوریه است تا عربستان از خاک آنها به عنوان پایگاهی برای نیروهای خود و نقطه آغاز عملیات استفاده کند، چون این کشور دارای مرز مشترکی با سوریه نیست و در این صورت هرگونه اقدام نظامی سعودیها نیازمند موافقت ترکیه یا اردن میباشد.
در حال حاضر امکان ورود نیروهای سعودی از عراق به داخل خاک سوریه وجود ندارد، زیرا وضع عراق به گونهای است که بغداد با این اقدام ریاض موافقت نخواهد کرد.
در جنوب سوریه، تحولات راهبردی مهمی رخ داده که مهمترین آن آزادسازی منطقه "الشیخ مسکین" درعا توسط ارتش سوریه است که به معنای تسلط ارتش سوریه بر بخش گستردهای از مرزهای جنوبی مشترک با اردن است.
این درحالی است که اردن نیز از بدو بحران سوریه، به دمشق اطمینان داده، مرزهای خود را برای ورود نیروهای نظامی باز نمیکند. بنابراین گزینه جنوب سوریه نیز منتفی است.
به این ترتیب تنها گزینه برجا مانده مرزهای شمالی سوریه است، اما باید توجه داشت، اوضاع امنیتی خطرناکی در این مرزها حاکم است. طی روزهای اخیر بار دیگر پناهندگان سوری به سمت مرزهای ترکیه روی آوردهاند و این موجب میشود، ترکیه در وضعی نباشد که بتواند اجازه ورود ارتش عربستان از خاک خود به سوریه را بدهد. از طرفی وارد شدن نظامیان سعودی یا هر نیروی نظامی دیگری از سمت ترکیه به شمال سوریه منوط به موافقت روسیه است که عملیاتهای خود را هم اکنون بر قطع ارتباط گروههای داعش و النصره با ترکیه و استقرار ارتش سوریه در مرزهای ترکیه متمرکز کرده است.
صرف نظر از این سه گرینه، ریاض گزینه دیگری برای اعزام نیرو به سوریه ندارد، مگر آنکه اقدام عربستان با موافقت دولت سوریه نباشد که در این صورت مصداق تجاوز خواهد بود و با توجه به پیمان نظامی میان سوریه و روسیه و همچنین درخواست اسد از پوتین برای مقابله با نیروهای متجاوز، گزینه درگیری نظامی روسیه با عربستان مطرح میشود.
در این شرایط باید دید، آیا عربستان توان رویارویی با روسیه را دارد و آیا سعودیها در این رویارویی ناتو و آمریکا را در حمایت از خود خواهند داشت؟ و آیا ناتو و آمریکا خواهان چنین تقابلی هستند؟
مشکلات داخلی گریبانگیر سعودیها
پرفسور «پل کندی» نویسنده کتاب معروف «فروپاشی امپراتوریها در طول تاریخ» از 3 عامل به عنوان عوامل فروپاشی امپراتوریها یاد کرده است: اقدام نظامی بدون پشتوانه اقتصادی و مالی، اقدام نظامی در خارج از مرزها و در کشورهای دیگر، تضعیف امنیت داخلی به دلیل تمرکز بر دخالتهای خارجی و صرف تمام امکانات مالی و بشری در این راه.
اگرچه عربستان در طول تاریخ هیچ گاه در شکل و شمایل یک کشور قدرتمند ظاهر نشده، چه رسد، در قالب و فرم یک امپراتوری مانند ایران و رم، اما با اندکی دقت درمی یابیم که تمام شرایط مذکور از سوی کندی برای فروپاشی امپراتوریها به ویژه در بعد اقتصادی و مالی هم اکنون در عربستان گردآمده و بالطبع ورود به عرصه نظامی سوریه تنها فروپاشی تاج و تخت آل سعود را تسهیل خواهد کرد.
در این تردید نیست، هرگونه اقدام نظامی سعودیها در سوریه منطقه را درگیر جنگی فراگیر و سرتاسری خواهد کرد و منطقه را به لبه پرتگاه سقوط سوق خواهد داد.
جنگی که سعودیها از آن در سوریه سخن میگویند، رویارویی با داعش یا صرف جنگ با ارتش سوریه نیست، بلکه مقابله با متحدان سوریه است که عربستان همواره آنان را رقیب خود در منطقه ملاحظه میکند.
اما سعودیها باید به این نکته توجه داشته باشند، هرگونه اقدام نظامی در سوریه و تقابل با محور مقاومت و روسیه در برابر عربستان و هم پیمانانش را به دنبال خواهد داشت و این موضوعی نیست که از نگاه واشنگتن به عنوان مهمترین هم پیمان سعودیها دور مانده باشد و به چنین تقابلی رضایت دهد.
با توجه به ارزیابیهای صورت گرفته و تاکید کارشناسان امور منطقه انتظار نمیرود، عربستان در اظهارات خود مبنی بر ورود نظامی به سوریه جدیت داشته باشد، بلکه هرآنچه سعودیها در این برهه زمانی در صدد دستیابی آن هستند، دستاوردهایی سیاسی در عرصه سیاسی است.
http://jomhourieslami.net/?newsid=83436
ش.د9405759