اگر بخواهیم مهمترین جنبه تحولی دوره نوجوانی را تعیین کنیم بیشک اکثر متخصصان و صاحبنظران به هویت اشاره خواهند داشت. جستجوی هویت پیشنیاز رشد بهینه شخص در طول زندگی است. به عبارت دیگر رشد هویت فرایندی است که در طول عمر ادامه دارد ولی جستجو برای به دست آوردن آن در دوران نوجوانی بیشتر مطرح است.
به عقیده جیمز مارسیا(1976) هویت سازمانی درونی خودجوش و پویاست که از نگرشها و تواناییها و نیز باورها و تجارب گذشته فرد نشأت میگیرد.
کیسی از روانشناسان معروف به هویتیابی اریک اریکسون(1968) است که به تئوری رشد روانی و اجتماعی در طول عمر اشاراتی داشته است. این اشارات شامل 8 مرحله میباشد که مرحله پنجم این تئوری را به بحران هویت در برابر سردرگمی نقش فرد بین سنین 12 تا 20 سالگی اختصاص داده است.
در این مرحله نوجوان به دنبال پاسخ به سئوال من کیستم میباشد و بر همین اساس نوجوان با گروههای همسالان پیوندی ناگسستنی مییابد. این گروه علاوه بر اینکه تکیه گاه جدیدی برای آنها محسوب میشوند؛ نقش ویژهای را در شکل گیری هویت فرد نوجوان بازی میکنند.
پس از اریکسون روانشناس دیگری به نام مارسیا روشی را برای تعیین وضعیت نوجوان در فرآیند شکل گیری هویت مطرح کرده است:
بر اساس تقابل دو بعد اصلی یعنی میزان تعهد نوجوان نسبت به هویت کسب شده و دیگری میزان تلاش و جست و جوی نوجوان برای رسیدن به هویت ثابت، 4 وضعیت را برای هویت شخص میتوان در نظر گرفت:
وضعیت اول: کسب هویت
در این گروه نوجوانانی قرار دارند که پس از چندین سال تلاش و جست و جو شغل خود را انتخاب کرده و نسبت به آن متعهد هستند و برای آینده خود برنامهریزی میکنند. لذا این نوجوانان در شرایط فشارزا مقاومت خوبی از خود نشان میدهند و افرادی خودمختار به شمار میآیند. در این گروه افراد از ظرفیتهای بالایی برای ایجاد روابط صمیمی با دیگران برخوردارند. به طور کلی روابط مطلوبی با والدین دارند و اغلب در خانوادههایی که روش فرزند پروری مقتدرانه دارند؛ رشد یافتهاند. این افراد میتوانند عقاید خود را آزدانه بیان کنند و در عین حال دلبسته والدین خود هستند.
وضعیت دوم: وقفه یا تعلیق در هویت
در این وضعیت نوجوان در حال کشف این نکته است که چه کسی است؟ اما نمیتواند تصمیم نهایی را بگیرد و تا زمانی که تمام راههای ممکن را کشف کند؛ همواره در حالتی دوگانه به سر میبرد. این گروه از افرادی تشکیل شده است که مضطرب، زنده دل، با هوش و رقابت طلب هستند و همواره مانند وضعیت پیشگفته در خانوادههایی که دارای فرزند پروری دموکراتیک هستند؛ پرورش یافتهاند.
وضعیت سوم: تثبیت هویت یا هویت زودرس یا پیش رس
در این وضعیت نوجوان متعهد به تصمیم گیری است اما بدون تلاش. معمولا این افراد هویت حاضر و آمادهای را پذیرفتهاند که صاحبان قدرت یعنی معلمان و نیز در برخی موارد والدین آنها، برایشان انتخاب کردهاند. این گروه تلاشی را انجام ندادهاند ولی با این وجود به یک سری اهداف و ارزشها تعهد دارند که اغلب آنها از سوی والدین آنها تحمیل شده است. در برخی موارد مشاهده شده است که خود این افراد این وضعیت را از خانوادهی خویش به ارث بردهاند که روش فرزند پروریشان مستبدانه است. در این گروه نوجوانانی وجود دارند که به شدت نیازمند تاییدات دیگران هستند زیرا که هویتشان از پیش تعیین شده است.
وضعیت چهارم: سردرگمی یا ابهام هویت
در این وضعیت و گروه نوجوان نه تنها تعهدی برای رسیدن به هویت بلکه هیچ علاقهای هم به انجام این مهم ندارد. وی سریعا جذب رفتارهای منفی همسالان میشود. یعنی به عضویت گروههایی مثل بزهکاران و مجرمان در میآید. در این گروه نوجوانانی وجود دارند که فاقد هر گونه تصمیم و فکر و ایده هستند و در رابطه با آینده شغلی و زندگی خود بیقیدانه تصمیم میگیرند. در این گروه توان ارتباط گیری با دیگران در محیطهای صمیمی بسیار کم است.
اما راههای فرار از سردرگمی در هویت چیست؟
1- پیوستن به گروهها و وارد شدن به دستههای همسالان
2- بازگشت یا واپس روی به دوران گذشته. به این معنا که گاهی نوجوان با اتخاذ شخصیتهای کودکانه از مواجه شدن با تعارضهای متناسب با سن خود اجتناب میکند.
نتیجه گیری بحث:
اول: برای رسیدن به هویتی ثابت، نوجوان باید نیازها و تواناییها و نیز آرزوهای خود را به شکل تازهای سازماندهی کند تا از این طریق خود را با انتظارات جامعه وفق دهد.
دوم: نوجوان زمانی به هویت دست مییابد که ارزشها و اهداف خود را انتخاب و نسبت به آنها احساس وفاداری کند. وفاداری به منزله ظرفیت فرد برای قابل اعتماد بودن است.
3- با عنایت به موارد پیش گفته شده باید اذعان داشت که یکی از مهمترین جنبههای رسیدن به هویت، تصمیم گیری و انتخاب شغل آینده است زیرا نوع و جایگاه شغلی را که فرد میخواهد انتخاب کند؛ تاثیر بسیار فراوانی در شکلگیری هویت و شخصیت فرد ایفاء میکند.
منابع:
خدایاری محمد(1390) مسائل نوجوانان و جوانان. انتشارات انجمن اولیاء و مربیان.
حسن احدی(1389) روانشناسی رشد. انتشارات آینده درخشان.
هنری مان، پاول، کیگان، جروم، کارول هوستون، آلتا و وی کانجر، جان جین(1382) رشد و شخصیت کودک. ترجمه مهشید یاسایی. تهران نشر مرکز.
لورا برک(1391) روانشناسی رشد از نوجوانی تا پایان زندگی. ترجمهسید مهدی یحیی. تهران نشر ارسباران.
* کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی
انتهای پیام/