تاریخ انتشار : ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۶  ، 
کد خبر : ۲۹۴۶۶۶
حسين رويوران در گفت‌وگو با آرمان:

برجام عامل تشديد تضاد بين تهران و رياض شد

مقدمه: از زمان تشكيل پادشاهي آل‌سعود در سال ۱۹۳۲ اين رژيم همواره در سياست خارجي خود به دنبال رهبري جهان عرب و برتري در منطقه خاورميانه بوده است، به همين دليل جمهوري اسلامي ايران را به عنوان يكي از رقبيان اصلي خود نگريسته و سياست رقابت با جمهوري اسلامي را پيگيري کرده است، به‌طوري كه از زمان روي كار آمدن وهابيت تاكنون روابط خارجي اين كشور با ايران دچار فراز و نشيب زيادي گرديد. به دنبال رخداد بيداري اسلامي در منطقه اين كشور بسياري از حاميان سنتي خود را از دست داد و موازنه منطقه به زيان اين كشور و به سود جمهوري اسلامي تغيير يافت، به شكلي كه اين كشور با حمايت از گروه‌هاي تكفيري و تروريستي سعي داشت جايگاه خود را در منطقه بازيابد. به همين خاطر آتش تنش و درگيري را در منطقه دامن زده تا موقعيت و جايگاه برتر ايران را كه به دنبال اجرايي شدن برجام تقويت شده، تضعيف نمايد. در همین رابطه و برای بررسی این موضوع «آرمان» با حسين رويوران كارشناس جهان عرب به گفت‌وگو پرداخته است كه در ادامه مي‌خوانيد:
پایگاه بصیرت / ليلا كاظمي
(روزنامه آرمان - 1395/01/16 - شماره 3005 - صفحه 6)

* از ابتداي گشايش روابط تهران و رياض تاكنون روابط دو كشور فراز و نشيب‌هاي زيادي را پشت سر گذاشته، به صورتي كه در سال‌هاي اخير روابط ايران و عربستان دچارتنش‌هاي بسياري گرديده است. در واقع چه عاملي باعث تقابل سياست خارجي آنان شده است؟

** عربستان سعودي دچار نوعي سردرگمي سياسي شده است. به دليل وجود اين سردرگمي آل‌سعود از كودتا عليه اخوان المسلمين در كشور مصر حمايت مي‌كند و از سوي ديگر با تركيه كه كشور حامي اخوان‌المسلمين است ارتباط برقرار مي‌كند. آل‌سعود از لحاظ ارتباط و تعامل با گروه‌هاي تكفيري به اين شكل عمل مي‌كند كه در داخل به مبارزه و مقابله با اين گروه مي‌پردازد، اما در خارج از عربستان كمك و همكاري زيادي با اين گروه‌هاي تروريستي می‌کند.

بنابراين بسياري از رفتارهاي منطقه‌اي عربستان به خوبي گوياي اين واقعيت است كه آل‌سعود داراي راهبرد تعيين شده در تعاملات خارجي خود نيست. در مقابل جمهوري اسلامي داراي راهبرد تعيين‌شده‌اي در سطح تعاملات منطقه است. رفتار ايران به اين معناست كه از نظام‌هاي مردم‌سالار و جوامع و اراده آنان در سطح منطقه حمايت به عمل مي‌آورد. جمهوري اسلامي در مذاكره و گفت‌وگو در راستاي سرنوشت سوريه به حق تعيين سرنوشت توسط مردم اعتقاد دارد و آنچه دولت سوريه در راستاي آينده اين كشور تصميم بگيرد ايران از آن تبعيت مي‌كند و تهران مشي خود را بارها گوشزد کرده است. جمهوري اسلامي حق تعيين سرنوشت را حق تمامي كشورهاي جهان مي‌داند.

* عربستان به عنوان يكي از حاميان اصلي گروه‌هاي ترريستي مطرح است، با وجود اين شرايط امكان همكاري ميان اين كشور با ايران وجود دارد؟

** به نظر مي‌رسد زماني ايران و عربستان مي‌توانند همكاري كنند كه به راهبرد مشتركي دست پيدا كنند. اما متاسفانه عربستان به اين باور كه بايد از حق تعيين سرنوشت ملت‌ها حمايت كرد، نرسيده است. همچنان رياض در سياست و رويكرد خود از گروه‌هاي تكفيري و نظام‌هاي استبدادي حمايت مي‌كند، بنابراين بعيد است با وجود اين نگرش و شرايط همكاري و تعامل بين ايران و عربستان شكل گيرد.

* در چه صورتي مي‌توان شاهد بهبود ايران و آل‌سعود بود؟

** با استمرار سياست‌هاي فعلي عربستان امكان بهبود روابط وجود ندارد، اما در صورت تغيير سياست‌هاي اين كشور امكان همكاري و تعامل بين اين دو كشور پديد مي‌آيد.

* آيا كشورهاي ديگر در تغيير نوع نگرش عربستان و نزديكي اين كشور به جمهوري اسلامي موثر هستند؟

** بعيد مي‌دانم كه كشورها در تغيير نگرش و نقش عربستان تاثيرگذار باشند. اگر اين كشورها بتوانند سياست‌هاي فعلي آل‌سعود را تغيير دهند امكان بهبود روابط وجود دارد. اما بدون ترديد با استمرار و جديت عربستان در پيگيري مشي كنوني خود امكان اين تغيير و نزديكي روابط دور از ذهن است.

* آيا اهداف پنهاني در پشت صحبت‌هاي اوباما در رابطه با ايران كه بايد سهمي در منطقه براي جمهوري اسلامي در نظر گرفت و اينكه همه مشكلات را نبايد به گردن ايران انداخت، وجود دارد؟

** ايالات متحده همواره در سياست خارجي به دنبال تغيير رفتار و رويكرد ايران بوده است. اما زماني كه واشنگتن به اين باور رسيد كه ناتوان از تغيير سياست‌هاي ايران است، اين كشور سياست واقع‌گرايانه در رابطه با تهران در پيش گرفت. در واقع آمريكا با پذيرش سياست واقع‌بينانه عمل مي‌كند، بنابراين نگاه آمريكا به آل‌سعود به عنوان كشوري كه مسبب بسياري از بي‌ثباتي و ناامني‌هاي اخير منطقه خاورميانه است باعث طرح انتقاداتي از سوي رئيس‌جمهور اين كشور شد و اين امر به سياست واقع‌بينانه اين كشور بازمي‌گردد كه در برخي زمينه‌ها ظهور و بروز كرده است. اينكه به‌طور كلي سياست‌هاي كنوني آمريكا تغيير يافته امري بعيد به نظر مي‌رسد.

* آيا در سال جديد شاهد شكل‌گيري تغييرات و ايجاد فرصت جديدي در منطقه خاورميانه خواهيم بود؟

** بله، در سال جديد در منطقه خاورميانه شاهد شكل‌گيري فرصت‌هاي جديد در برخي كشورها خواهيم بود. در شرايط كنوني در کشورهای منطقه از جمله سوريه تغييراتي اتفاق افتاده است و بر همين اساس بحران سوريه نيز بعد از پشت سر گذاشتن چندين پروژه براندازي وارد فاز مذاكرات سياسي شد و براي نخستين بار همه بازيگران داخلي، منطقه‌اي و بين‌المللي دخيل در بحران سوريه در نشست‌هاي وين و ژنو گرد هم آمدند. در رابطه با كشور عراق احتمال آزادسازي منطقه موصل وجود دارد و اگر چنين اتفاقي رخ دهد قطعا شرايط اين كشور تغيير خواهد كرد.

همچنين در عراق نيز دولت اين كشور علاوه بر استمرار مبارزه با داعش و آزادسازي بخش وسيعي از اراضي اشغالي اين كشور در استان‌هاي سني‌نشين مبارزه جديدي را با حمايت مرجعيت عراق در عرصه مبارزه با فساد افسارگسيخته در اين كشور آغاز کرده است. تجاوز نظامي عربستان به يمن در ۵ فروردين سال ۱۳۹۴ به يك جنگ تمام عيار تبديل شد و در طول سال ادامه يافت. امكان استمرار جنگ يمن وجود ندارد. قطعا در سه كشور سوريه، عراق و يمن تحولاتي نسبت به سال گذشته رخ خواهد داد.

* تصور مي‌كنيد با توجه به نزديكي برخي كشورها به ايران كه پيش از توافق هسته‌اي ارتباط خوبي با ايران نداشتند، رژيم صهيونيستي به بحران‌سازي جديدي روي خواهد آورد؟

** در اين رابطه كه رژيم صهيونيستي همواره بحران‌سازي جديدي مي‌كند، شكي وجود ندارد. بعيد است كه اين رژيم رفتار خود را تغيير دهد و همواره رفتار اين رژیم استمرار پيدا خواهد كرد. اين رژيم در گذشته دخالت‌هايی صورت مي‌داد، چنانكه غرب حمايت‌هاي كوركورانه‌اي از آنها مي‌كرد اما اكنون شرايط تغيير يافته و زماني كه اسرائيل دخالت مي‌كند و بحران‌هاي جديدي در منطقه به وجود مي‌آورد اين تنش‌ها و بحران به دليل كاركرد و تاثيرگذاري بر كشورهاي غربي باعث واكنش آنها به اقدامات رژيم صهيونيستي مي‌شود. بنابراين اسرائيل به سياست خود همچنان ادامه مي‌دهد اما اين‌گونه نيست كه غرب به‌طور كامل با اين رژیم همبستگي داشته باشد بلكه اين كشورها از رژيم صهيونيستي جدا خواهند شد.

* باتوجه به فشارهاي زيادي كه عربستان به كشورهاي منطقه وارد مي‌كند، چه عواملي باعث نزديكي دو كشور پاكستان و ايران در رده‌هاي بالاي ديپلماتيك گرديد؟

** نظام مردم‌سالاري در پاكستان منبعث از انتخاب مردم است، بنابراين نظامي كه خود را بخشي از مردم مي‌داند به اين صورت عمل نمي‌كند كه با همراهي و همكاري با عربستان سعودي وجهه مردمي خود را دچار خدشه سازد. در واقع اين كشور در بحث بحران يمن خود را نشان داد و هيچ‌گونه همراهي و كمكي به آل‌سعود نکرد. در صورتي كه آل‌سعود همواره سياست خارجي پاكستان را در اختيار داشت و به سمت سياست‌هاي عربستان متمايل بود اما در بحث يمن با رياض همراهي نكرد چرا كه مسئولان سياسي پاكستان نمايندگان مردم هستند و جو غالب پاكستان نمي‌تواند با تجاوزگري آل‌سعود همراه باشد. در نهايت شرايط مردم‌سالار پاكستان با موقعيت مردمي نظام جمهوری اسلامي ايران اشتراكاتي پيدا كرده است، چرا كه نظام اين دو كشور منتخب مردم و جوامع آنان با ماجراجويي و جنگ طلبي همراه نیستند و اين امر نقاط مشترك زيادي بين دو كشور به وجود آورده است. در نهايت اين امر به همكاري بيشتر اين دو كشور كمك كرده است.

* عربستان همواره در سياست خارجي افزايش قدرت و در مقابل كاهش و منزوي ساختن ايران را دنبال مي‌كند، با وجود اين هدف آيا امكان نزديكي دو كشور روسيه و عربستان وجود دارد؟

** راهبردهاي عربستان سعودي و روسيه كاملا متعارض است و مساله نفت تنها وجه مشترك اين دو كشور است. در واقع سه كشور ايران، عربستان و روسيه به عنوان توليدكنندگان عمده اين محصول به دنبال افزايش قيمت نفت هستند و اين كشورها قيمت فعلي اين محصول را منصفانه ارزيابي نمي‌كنند، چرا كه قيمت نفت از ۱۲۰ دلار به نزديك ۳۰ دلار كاهش يافته و در مقابل ارزش كالاها و فرآورده‌هاي ساخته شده از نفت كاهش قيمتي نداشته است. البته لازم به ذكر است كه رياض با افزايش توليد اين محصول بحران و فاجعه سقوط قميت نفت را به وجود آورد. اكنون رياض، مسكو و تهران به دنبال افزايش قيمت اين فرآورده هستند. البته از طريق كنفرانس دوحه همكاري بين دو كشور روسيه و عربستان شكل گرفت تا آنان بتوانند به راهكار مشتركي دست پيدا كنند و از طريق آن قيمت نفت افزايش يابد. هر چند اين توافق در بعد نفت به معناي همپوشاني استراتژيك در ابعاد ديگر نيست.

* عملكرد و رويكرد گوناگون كشورها در سياست خارجي به چه مبنا و اساسي بازمي‌گردد؟

** مبناي رفتار كشورها به جايگاه و اهميت بحث منافع ملي بازمي‌گردد. نمونه قابل ذكر در اين راستا دنبال كردن اهداف و منافع ملي در مساله بالا بردن و افزايش قيمت نفت است كه موجب نزديكي و همراهي جمهوري اسلامي با عربستان شود و در مقابل جهت‌گيري و رفتار آل‌سعود در مداخله برخي كشورها از جمله عراق، سوريه و يمن باعث تقابل اين دو كشور شود، بنابراين منافع ملي مبناي عملكرد و تصميم‌گيري در بعد سياست خارجي كشورهاست. البته منافع ملي همواره در تمامي شرايط و زمينه‌ها به شكل يكسان نيست، چنانكه در راستاي منافع ملي كشورها ممكن است با كشورهاي مخالف خود همراهي و همكاري كنند و اين موضوع به نوع تعريف از منافع ملي دولت‌ها بازمي‌گردد.

* چه عاملي رويكرد غرب در مقابل اقدام حمايتي رياض از گروه‌هاي تروريستي را تغيير داد؟

** عربستان از گروه‌هاي تكفيري در سوريه، عراق و يمن حمايت همه‌جانبه‌اي صورت داد اما زماني كه گروه‌هاي تكفيري دامنه اقدام و عمل خود را به سوي غرب گسترش دادند، شرايط تغيير پيدا كرد. اقدامات تكفيري‌ها باعث تحت فشار قرار دادن آل‌سعود توسط كشورهاي غربي شد تا اين كشور همكاري با اين گروه‌هاي تروريستي را محدود يا قطع كند.

* آل‌سعود در حال حاضر با توجه به فشار كشورهاي غربي، حمايت خود را از اين گروه‌هاي تكفيري كنار گذاشته است؟

** شاخصي وجود ندارد كه عربستان ارتباط خود را با اين گروه‌هاي تكفيري قطع كرده باشد. برخی علل استمرار اين گروه‌ها را ادامه همكاري و كمك‌رساني عربستان به صورت مستقيم و غيرمستقيم مي‌دانند. اكنون آل‌سعود ادعا مي‌كند بدون موافقت اين كشور برخي طرف‌ها و سران وهابي‌ها از اين گروه‌ها حمايت مي‌كنند. به هرحال عربستان در زمينه تقابل با گروه‌هاي تكفيري به این باور نرسيده و هر چند سطح تعامل و همكاري رياض با گروه‌هاي تروريستي كاهش يافته اما اين كشور همچنان ارتباط خود را با اين گروه‌ها ادامه مي‌دهد.

* چه عواملي باعث تشديد تقابل و عملكردهاي ضد ايراني عربستان شده است؟

** موضوع برجام باعث تشديد تضاد بين ايران و عربستان شد چرا كه برداشت عربستان از برجام اين بود كه شرايط تضاد كامل ايالات متحده با جمهوري اسلامي تغييريافته و اين تحولات به زيان عربستان تمام خواهد شد. آل‌سعود همواره خود را در جبهه تقابل با ايران و در كنار آمريكا تعريف كرده و اينكه واشنگتن از اين تضاد خارج مي‌شود براي رياض به اين معناست كه عربستان به تنهايي در برابر ايران قرار مي‌گيرد و هزينه‌هاي اين تضاد را بايد به تنهايي بپردازد. عربستان از ابتداي گفت‌وگو و مذاكره ۱+۵ با تهران داراي موضع منفي در مقابل مساله هسته‌اي بود و اين امر به پيامدهاي اين تغييرات بازمي‌گردد كه باعث كاهش نفوذ رياض در منطقه مي‌شود.

* از منظر شما، علت نزديكي مواضع اسرائيل و عربستان سعودي در شرايط كنوني چيست؟

** بعد از برجام اشتراك منافع بين عربستان و اسرائيل موجب همكاري اين دو شد، به اين صورت كه عربستان و رژيم صهيونيستي مخالف برجام و توافق هسته‌اي گروه۱+۵ با ايران بودند و از سوي ديگر از گروه‌هاي تكفيری و ادامه روند ناامني در كشورهای سوريه، عراق و يمن حمايت همه‌جانبه كردند. آل‌سعود در نتيجه رفتارهاي ماجراجويانه و ايجاد ناامني در منطقه خاورميانه تاحدودي حمايت آمريكا را از دست داده است.

اينكه اوباما عربستان را كشوري ورشكسته و استبدادي قلمداد مي‌كند و از اين كشور مي‌خواهد از سياست تهاجمي خود دست بردارد و با ايران همكاري كند نشان‌دهنده اين است كه تا چه حدي اين كشور از نگاه رهبران آمريكا سقوط كرده است. آل‌سعود بر اين باور است كه از طريق رژيم صهيونيستي روابط و هم‌پيماني خود را با ايالات متحده بازسازي كند و به اين خاطر به سوي رژيم صهيونيستي حركت كرده است. لذا در مجموع اين عوامل باعث ارتباط و همكاري بين اسرائيل و عربستان شد.

http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/147461

ش.د9501605

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات