ترکیه با کودتایی که در آن رخ داده، در آیندهای نزدیک دستخوش تغییرات وسیعی خواهد شد که برای درک بهتر علل آنها لازم است کمی به عقب برگردیم. پس از دور اول دستگیری رضا ضراب در ترکیه و بحث فساد مالی اردوغان وخانوادهاش، طرفداران ذینفوذ فتحالله گولن که در بسیاری از دستگاههای دولتی و حاکمیتی این کشور حضور دارند، سعی کردند از طریق دادگاه و محکومیت ضراب، میزان محبوبیت عمومی اردوغان را پایین آورده و وی را مغلوب سازند که با وجود تلاش فراوان موفقیت بالایی بهدست نیاوردند. اما پرونده مفتوح باقی ماند.
حدود چهار ماه قبل، پس از طرح دوباره مسأله، ضراب دست به معاملهای با امریکاییها زد و با وجود اطلاع از دستگیری حتمی به این کشور رفت و همان طور که انتظار میرفت، دستگیر شد. کیفر خواستی که علیه او تنظیم شد، اتهامات زیادی را در ارتباط با پولشویی و معاملات غیر قانونی به ضراب وارد میکند که در صورت جهت دار شدن و اثبات جرمها، پرونده مذکور میتواند ضربهای جدی بر اردوغان و حزبش وارد سازد.
پس از دستگیری ضراب و با توجه به در پیش بودن انتخابات در آن زمان، اردوغان ضمن سکوت نسبی درباره پرونده سعی کرد با جلب نظر مساعد امریکا مسأله را حل کند. این مسأله همچنان نشانگر عزم امریکا بر فشار بیشتر و حتی در صورت عدم تبعیت، برکناری اردوغان بوده است. لذا ترکیه در راستای سیاست نزدیک اقدام به آغاز مذاکرات با اسرائیل و انعقاد تفاهمنامه عادیسازی روابط با رژیم اسرائیل کرد.
از سوی دیگر همراهی جدی ترکیه با کشورهای عرب منطقه درباره سوریه و عراق و پشتیبانی ناخواسته از کردهای سوریه دلیلی بر عزم ترکیه بر جلب نظر امریکا بود. از طرف دیگر ترکیه که متوجه افزایش فعالیتهای فتحالله گولن شده بود با فشار بر امریکاییها سعی در محدود کردن اقدامهای وی کرد. اما امریکا پس از پیروزی قاطع اردوغان در انتخابات اخیر و بنا بر منافع استراتژیک خود و فشار کشورهای عربی مخالف جریان اخوانی، به حمایت ناملموس از گولن پرداخت و از آنجا بود که طرح کودتای ترکیه کلید خورد.
فتحالله گولن طی تماسی با مقامهای امارات و دعوت ایشان از وی، طی یک ماه گذشته دوبار به طور مخفیانه به امارات متحده عربی (که نگارنده متن در همان ایام در آنجا حضور داشت) سفر کرد و به مقامهای امارات و نمایندگان مصر و عربستان اطمینان داد با همکاری شبکه وسیع نفوذی خود در ترکیه میتواند براحتی کودتا کرده و ترکیه را بهطور قطع با آنها همراه سازد تا فاز جدیدی از مواجهه بانفوذ روزافزون ایران در منطقه و تشدید مبارزه در سوریه آغاز شود.
حداقل مزیت این توافق با گولن آن بود که در صورت عدم موفقیت ترکیه در کودتا، جنگ داخلی و هرج و مرج گریبان ترکیه را میگرفت و ضربه دیگری بر کشورهای همسایه وارد میشد. ذکر این نکته حایز اهمیت است که فتحالله گولن با سیاست نفوذ در مرکز آموزشی و انتخاب و جذب نخبگان آنها (همانند سیاست انجمن حجتیه در قبل از انقلاب ایران) و نیز تأسیس مدارس و دانشگاهها – به جای مساجد- در ترکیه و سایر کشورهای مسلمان گروه تحصیلکرده زیادی را تربیت کرده و با نفوذ تدریجی آنها در دستگاههای حاکمیتی ترکیه مانند: دولت، ارتش و سیستم قضایی سهم قابل توجهی را بهدست آورده است.
وی که در میان تجار و صاحبان صنایع نیز نفوذ خوبی دارد با استفاده از سرمایههای آنان و پول مضاعف کشورهای عربی منطقه توانسته یک دولت در سایه را راهاندازی و رهبری کند، که این امر با توجه به تفکرات متعصبانهاش (از جمله تکفیر کردن مسلمانان شیعه ایران) همسویی خاصی با امیال امارات و عربستان دارد. از سوی دیگر سیستم امنیتی ترکیه روزهای قبل از کودتا با کسب اطلاعات از منابع امنیتی خود در کشورهای غربی اخباری را درباره احتمال تحرکات در ترکیه دریافت کرد و دولت را از این احتمال مطلع ساخت.
این اطلاعات سبب شد بنا بر دستور اردوغان فهرستی از مظنونین همکار با گولن تهیه شده و با دستگیری افراد فهرست مذکور بر مخالفان پیشدستی کنند. اما در همین هنگام مخالفان نیز با اطلاع از فهرست مذکور زمان کودتا و حتی ساعت موعود را جلو انداختند. اما اقدامهایی از قبیل اطلاعیه دولت فرانسه مبنی بر بسته شدن سفارت فرانسه آن هم بدون هیچگونه هشدار تروریستی و نیز لغو کنفرانسی که قرار بود در آن سفارت برگزار شود، عملاً سیستم امنیتی ترکیه را تحریک کرد. مخالفان با تغییر ساعت کودتا نخستین اشتباه جدی را مرتکب شدند.
همان گونه که سابقه اکثر کودتاها نشان میدهد معمولاً کودتا در ساعات بعد از نیمه شب و دقیقاً موقعی که مردم در خواب هستند انجام میشود که علت آن پیشگیری از مقاومت مردمی است. دومین اشتباه کودتاچیان روش اجرای عملیات و محلهای مورد نظر برای تسخیر بود. آنان با همان الگوی کودتاهای سنتی اقدام به تسخیر فرودگاه، پل اصلی شهر استانبول و تلویزیون دولتی ترکیه کرده و بالافاصله اطلاعیه خودر ا قرائت کردند، حال آنکه برخلاف دورههای قبل شبکههای خصوصی زیادی به همراه سایتهای اینترنتی مشغول فعالیت بودند. همین اشتباه سبب شد تا پس از خوانده شدن بیانیه کودتا و رسمی شدن قضیه، اردوغان با استفاده از بستر اینترنت بر صفحه تلویزیون ظاهر شده و پیام تلویزیونی خود را به مردم رسانده و از آنها بخواهد در خیابانها حاضر شوند.
در این گونه مواقع تنها روش مقابله با کودتا یا حکومت نظامی حضور مردم در صحنه و نیز استفاده از ظرفیت محلهایی مانند مساجد است. اگر به گذشته نگاه کنیم میبینیم امام خمینی(قدسسره) در اکثر بیانات خود بر حضور مردم در صحنه در جهت مقابله بادشمنان تأکید فراوان کردهاند، به طور مثال ایشان در روزهای پایانی حکومت پهلوی وقتی دولت نظامی ساعت حکومتنظامی را تغییر داد، طی پیامی، مردم را به شکستن قانون حکومت نظامی فراخواند که نتیجه آن پیروزی انقلاب اسلامی بود.
همچنین وقتی در زمان حکومت هوگو چاوز در ونزوئلا در آوریل سال 2002 کودتایی انجام شد، ظاهراً پیامی مبنی بر لزوم حضور مردم و عدم ترک صحنه اعلام شد که موجب بازگشت چاوز به قدرت شد. درست در همان ساعات اولیه کودتای ترکیه منابع خبری روسیه طی خبری اعلام کردند هواپیمای حامل خانواده اردوغان در فرودگاه شهر ارومیه فرود آمده است. اگر چه این خبر از سوی برخی منابع داخلی رد شد لیکن شایعاتی جدی نیز مبنی بر درخواست ایشان برای حضور در ایران یا حتی فرود در ایران مطرح شد.
از سوی دیگر اردوغان پس از اطلاع از وقوع کودتا بسرعت از محل اسکان خود در هتل شهر مارماریس واقع در ساحل دریای اژه به فرودگاه دالامان منتقل شده و از آنجا با یک فروند هواپیمای جت گلف استریم 4 به سمت استانبول پرواز میکند. نقطه قوت تصمیم اردوغان به بازگشت را میتوان در انتخاب محل دانست. زیرا علیالاصول اردوغان میبایست به پایتخت باز میگشت لیکن با انتخاب صحیح مقصد استانبول عملاً موجب گمراهی کودتاچیان در تشخیص هواپیما و نیز شکست کودتا شد.
باید توجه داشت شهر استانبول شهری است که اردوغان در آن رشد کرده و مردم آن شهر وی را به عنوان شهردار انتخاب کردهاند. همچنین با توجه به جمعیت 14 میلیونی و وسعت زیاد شهر و نیز حضور جدی طرفداران بویژه وفاداری رئیس پلیس استانبول، امنیت جان اردوغان تضمین شدهتر به نظر میرسید. پس از پرواز هواپیمای اردوغان به سمت استانبول یکی از دو فروند جت جنگنده، هویت هواپیما را قبل از فرود در فرودگاه سؤال میکند که با توجه به تمهید قبلی کد هواپیمای مسافربری اعلام میگردد و هواپیمای اردوغان درحالی که چراغهای باند فرودگاه بتازگی و پس از یورش پلیس به فرودگاه روشن شده، به زمین نشسته و حضور مردم روی باند جلوی بمباران را میگیرد.
نکته قابل توجه آن است که یکی از هواپیماهای جنگنده مذکور با کمک یک هواپیما که از پایگاه اینجرلیک به پرواز درآمده عملیات سوختگیری در آسمان انجام میدهد. این نکته مؤید آن است که امریکاییها از ابتدا و قبل از آغاز کودتا در جریان کامل قرار داشتهاند زیرا اگرچه پایگاه اینجرلیک متعلق به ترکیه است اما کشورهای ناتو بهطور مرتب و مشترک از آن استفاده کرده و عملیاتهای اینجرلیک تحت سیطره اطلاعاتی امریکا صورت میگیرد. از طرف دیگر روش برخورد سیاستمداران امریکایی و کشورهای عرب منطقه پس از وقوع کودتا و نیز جهتگیری شبکههای تلویزیونی الاخباریه و العربیه نشان داد هماهنگی قبلی خاصی میان کشورهای مذکور وجود داشته است.
به طور مثال شبکه الاخباریه سعودی به طور کامل جهتگیری جانبدارانهای را به نفع کودتا و کودتاچیان اتخاذ کرد. همچنین شبکه تلویزیونی العربیه نیز با رویکردی طرفدارانه به پخش اخبار کودتا پرداخت. این درحالی بود که شبکه الجزیره متعلق به کشور همپیمان ترکیه – قطر – با پوشش خبری اعتراضات مردم و فعالیتهای اردوغان از دولت طرفداری کرد و در مقابل نیز اردوغان در نخستین مصاحبه رسمی خود با شبکههای خارجی مقابل دوربین شبکه الجزیره قرار گرفت.
علاوهبر این مجتهد فعال سیاسی سعودی که به طور ناشناس اقدام به افشاگریهایی درباره دولت سعودی میکند. در خبری اعلام کرد محمد بن سلمان از کودتا خبر داشته و به حمایت از محمد بن زاید حاکم فعلی امارات (در نبود شیخ خلیفه بن زاید) در امر کودتا پرداخته است. محمد بن زاید کسی است که فتحالله گولن در دو سفر اخیر خود به امارات به دیدار او رفته و حمایتهای گستردهای از او دریافت کرده است. نکته بعدی یادداشت ضاحی خلفان رئیس پلیس دبی و مشاور شیخ محمد بن راشد حاکم دبی و دوست سالهای اخیر محمد بن زاید است. وی که به اظهارات ضد اخوانالمسلمین شهرت دارد، در پیام خود انتقادات زیادی از دولت ترکیه داشته و حتی سناریوی خیالی را مبنیبر صوری بودن کودتا ارائه کرده است.
تمام این شواهد نشانگر آن است که با وجود تلاش، پنهانکاری، صرف پول و سرمایه از سوی برخی کشورهای عربی، امریکا و همپیمانان غربیاش، این اردوغان بود که با تکیه بر مردم و حتی حمایت احزاب مخالف توانست کودتاچیان را در این مرحله شکست دهد. همچنین اردوغان پس از حضور در آنکارا و شرکت در جلسه شورای امنیت ملی ترکیه، سه ماه حالت فوقالعاده اعلام کرد. اگرچه بسیاری این اقدام را آغاز مرحله جدید دیکتاتوری سلطان و نیز اقدامی برای تسویه حساب با دشمنان و مخالفان دانستند اما باید اذعان داشت، با توجه به برنامهریزی کودتاچیان و طرفداران گولن و حضور آنان در لایههای مختلف حکومت، هنوز نمیتوان از شکست قطعی کودتا سخن گفت.
اردوغان طی حکمی پرواز هرگونه هواپیمای نظامی را فقط با مجوز شخص خود مجاز دانسته و دستور قطع آب و برق کلیه پایگاههای هوایی و حتی اینجرلیک را داده است. همچنین خبر میرسد هنوز تعدادی بالگرد از نوع بل و کبری که ناپدید شدهبودند، پیدا نشدهاند و احتمال دارد دراختیار کودتاچیان در محلهای نامعلومی باشند. لذا با توجه به گستردگی فعالیت مخالفان، اعلام وضعیت فوقالعاده حداقل کاری بود که میشد انجام داد.
ناظران از دستگیری و برکناری حدود 60 هزار نفر خبر دادهاند که اگر این تعداد را به همراه خانواده و بستگانشان درنظر بگیریم موج 500 هزار نفری طی دو هفته گذشته از سیاستهای اردوغان در مواجهه با کودتا ضربه خوردهاند که این مسأله میتواند به مخالفت سیاسی و نارضایتی تا حد تظاهرات خیابانی پس از کم شدن التهابات فعلی منجر شود. بویژه که براساس اظهارات کارشناسان، هدف کشورهای عربی از حمایت از کودتا، حداقل به راه انداختن درگیریها و جنگ داخلی در ترکیه بوده است. لذا برخورد با این مسأله تدبیر مضاعفی را از سوی دولت ترکیه طلب میکند.
نکته بعدی که اردوغان پس از اعلام حالت فوقالعاده پیش روی خود میبیند، نحوه تعامل با همسایگان است. به نظر میرسد پس از تعویض نخستوزیر و انتخاب ییلدریم، ترکیه به سمت متعادلسازی روابط با کشورها گام برداشته است که نخستین نمونه آن را میتوان عذرخواهی رسمی از روسیه دانست. لیکن چالش بعدی ترکیه سیاست آن کشور در قبال سوریه و عراق و ایران است. به نظر میرسد اردوغان با توجه به ضربه جدی که از سوی کشورهای همپیمان عربی خود در مسأله سوریه یعنی امارات و عربستان متحمل شده، چارهای جز تلافی یا حداقل تغییر سیاست ندارد و بزودی میتوان شاهد فروکش کردن دعوای ترکیه و سوریه و کم کردن تقابلها با عراق بود.
البته برخورد وزین سوریه با کودتا در ترکیه و مصاحبه اسد با خبرگزاری کوبایی و ذکر این جمله که وی همانند اردوغان در امور کشورش دخالت نخواهد کرد و نخواهد گفت اردوغان باید برود یا بماند حاکی از امید سوریه به کاهش تنشهاست. البته نقش امریکا نیز حایز اهمیت است. زیرا امریکا اگرچه در مراحل اولیه کودتا موضعگیری نکرد اما باید توجه داشت ترکیه بیش از 60 سال است، عضو ناتو است. از سوی دیگر اخیراً زمزمههایی از سوی برخی مقامات امریکایی مبنی بر تهدید ترکیه به اخراج از ناتو به گوش میرسد که البته این اقدام تبعات سنگینی برای امریکا و همپیمانانش بویژه در مقابله با روسیه دارد و جدی به نظر نمیرسد. باید دید تصمیم امریکا در مواجهه با درخواست اردوغان برای تحویل گولن چیست. نکته دیگر جهتگیری احزاب مخالف اردوغان در برابر کودتا بود.
احزاب مخالف و حتی کردها به مخالفت با کودتا پرداخته و در جبهه واحدی درکنار اردوغان قرار گرفتند که این امر حتی در سخنرانی اخیر اردوغان گوشزد شد. اکنون باید منتظر ماند و دید که سیاستهای اردوغان در مواجهه با چالشهای جدید خود یعنی کودتا و برخورد با کشورهای حامی کودتا، کشورهای همسایهاش و نیز مخالفان داخلی چیست؟ اما بیشک سیاستهای ترکیه دستخوش تغییرات جدی خواهد شد.
http://www.iran-newspaper.com/newspaper/page/6273/12/143305/0
ش.د9501599