(روزنامه كيهان ـ 1395/06/17 ـ شماره 21436 ـ صفحه 11)
هفته گذشته به اذعان مسئولین وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات دولت تدبیر و امید، فاز یک شبکه ملی اطلاعات افتتاح شد. پیش از بررسی عملکرد دولت یازدهم در خصوص راهاندازی شبکه ملی اطلاعات باید سوالاتی را از مدیران وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات این دولت پرسید.
شفاف نبودن عملکرد برنامه عملیاتی
چرا سندی که حجم عملیات زیر ساختی فاز یک، دو و سه را مشخص کند منتشر نشده است؟
فاز یک و دو چه رابطهای با آنچه که مقام معظم رهبری به عنوان دغدغه خود مطرح کردهاند، دارد؟
دولت یازدهم در ابتدا باید مشخص کند که، فاز یک چیست؟ در حال حاضر هیچ سندی که مشخص کند فاز یک چیست وجود ندارد.
تنها چیزی که مشخص است اینکه برای دولت تدبیر و امید مهم بوده حداقل در سال 1395 اعلام کند فاز یک را تکمیل کرده، بدون اینکه سندی در خصوص فاز یک وجود داشته باشد که بتوان آن را اندازه گیری کرد.
برای دولت مهم بود الان فاز یک و در دهه فجر فاز دو راهاندازی شود. طبق صحبتهای آقای جهانگرد رئیس سازمان فناوری اطلاعات، آنچه که قرار است اتفاق بیفتد و مردم آن را حس کنند در فاز دو میباشد.
اینکه باید شبکه ملی اطلاعات به عنوان زیر ساخت دولت الکترونیک، تجارت الکترونیک و سلامت الکترونیک راه اندازی شود، حرف درستی است، اما باید گفت ساختار مدیریتی در کشور هنوز به این بلوغ نرسیده که خدمات دولتی را بر پایه ITعرضه کند و این امر به بلوغ مدیریتی، رفتاری و فکری نیازمند است. پس خروجیای به نام دولت الکترونیک هیچ ارتباطی به افتتاح شبکه ملی اطلاعات ندارد در حالی که آقای جهانگرد در مراسم افتتاح، دولت الکترونیک را به شبکه ملی اطلاعات ارتباط داد.
سوال این است، چرا برای دولت مهم بود یک چیزی به نام شبکه ملی اطلاعات در هفته دولت در سال 95 افتتاح شود؟
ایجاد زیرساخت در دولتهای قبلی
170 مرکز SC/PC در کشور وجود دارد که SCها وظیفه سوییچ پیش شماره استانها، موبایل و خارج از کشور را عهده دارند. SC/PCها همان Telephon exchange point (نقاط تبادل یا مبادله تلفن ) هستند که کار مبادله صدا را انجام میدهند.
بنا شد در سال 1390 ؛ SCها قابلیت تبادل IP را پیدا کنند و به IP Exchange Point تبدیل شوند.
در همان سال اول IXP توسط مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت کشور در دولت دهم ایجاد شد. کار این مرکز ایجاد تمایز در خطوط اینترنت داخلی و خارجی بود.
IXP سال 90 راه افتاد و عملیاتی شد. برنامه اولیه ایجاد 7 مرکز IXP بود ولی بعد از ایجاد دو مرکز، آن را کافی دانستند.
برنامه نهایی ایجاد 170 مرکز IXP است. یعنی تمامی SC/PC ها، قابلیت IXP را نیز پیدا کنند تا تمامی ترافیکهای محلی در همان سویچینگ محلی وجود داشته باشد. نتیجه ایجاد این 170 مرکز این است که ترافیک حالت لوکال را در سراسر کشور در بالاترین سطح ظرفیتی خواهد داشت. ولی با وجود دو مرکز، سنگینی ترافیک بیشتر خواهد شد.
بعد که دولت عوض شد، آقای واعظی دو مرکزی که در دولت دهم، ایجاد شده بود و مورد استفاده هم قرار گرفته بود را افتتاح رسمی کرد. باید گفت اگر IXP نقش تکمیلکننده معماری شبکه ملی اطلاعات را داشته باشد که نقش آن بسیار بسیار مهم است چرا که نقاط ترانزیت اساسیترین موضوع در مخابرات هستند، و اگر معماری شبکه ملی اطلاعات وابسته به وجود IXP بود که این مراکز قبل از این دولت ایجاد شد. شبکه ملی اطلاعات با دو مرکز IXP هم راه اندازی میشد و متناسب با افزایش ظرفیت، تعداد این مراکز به چهار و بیشتر افزایش مییافت. مطمئنا تا سال 96، تعداد دو تا سه مرکز IXP دیگر به مراکز کنونی اضافه خواهد شد. چون ترافیکهای ویدئو میآید و محتوای ویدئو تولید میشود. ممکن است تا دو سال آینده 10 مرکز دیگر اضافه شود. حال چه دو مرکز IXP داشته باشیم و چه 10 مرکز، معماری شبکه ملی اطلاعات کامل یا ناقص نمیشود، بلکه معماری کم یا زیاد میشود و ظرفیت معماری را بالا میبرد یا پایین میآورد.
دوما، زمان دولت دهم 20 دیتا سنتر وجود داشت. در خصوص CDN، در سال 1390، CDN پارس آنلاین، شاتل و شرکت TelC فعالیت میکرد. کل هنر مخابرات Cheap local traffic local است. یعنی ترافیک محلی را محلی نگهدار که این عمل به عهده CDN است. پس دیتا سنتر هم چیز جدیدی در دولت یازدهم نبود که بگوییم برای راه اندازی شبکه ملی اطلاعات به دیتا سنتر و CDN هم نیاز داریم و این دو تازه راه اندازی شدهاند و معماری شبکه ملی اطلاعات، هم اکنون کامل شده است.
اگر منظور دولت از شبکه ملی اطلاعات، چهار عدد روتور و سوییچ و چندین کیلومتر فیبرنوری بوده که اینها در کشور بوده است.
تغییر انتظارات از شبکه ملی اطلاعات
حال سوال اینجاست: چه عاملی باعث شد که شبکه ملی اطلاعات سه سال قبل افتتاح نشود؟
آیا اقدامات جدیدی در این خصوص در دولت یازدهم رخ داده است؟ مسئولین فعلی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات اعلام میکنند چهار هزار کیلومتر فیبر نوری در کشور گستراندهاند. با این وصف قبلا 53 هزار کیلومتر فیبر نوری داشتیم که با چهار هزار کیلومتر جدید به 57 هزار کیلومتر رسیده است. آیا راه اندازی شبکه ملی اطلاعات، معطل این چهار هزار کیلومتر بوده است؟
واقعا شبکه ملی اطلاعات گیر چه مسئلهای بود که دو سال قبل افتتاح نشد؟ حال چه اتفاقی افتاده که افتتاح میشود؟
پاسخ این سوالات را باید در صحبتهای مسئولین وزارت ارتباطات در افتتاحیه فاز یک شبکه ملی اطلاعات جستجو کرد.آقای جهانگرد رئیس سازمان فناوری اطلاعات در افتتاحیه، گفت: شبکه ملی اطلاعات، شبکهای است که مطابق نظر مقام معظم رهبری سرعت در آن بالا رود و قیمت پایین بیاید.
زمانی میشود شبکه ملی اطلاعات را افتتاح کنید که یک اتفاقی بیفتد. جهانگرد رسماً در مصاحبههای خود اعلام میکند، شما قبلا برای خرید حجم یک گیگابایت با سرعت 128 کیلو میبایست 12 هزار تومان پول میدادید ولی الان با سرعت دو مگا بایت 12 هزار تومان پول میدهید. این نکته اساسی تمام مصاحبههای وی است.
سوالی که باید از جهانگرد پرسید این است که آیا قبلا با پذیرش اینکه همه آن زیر ساختها در کشور موجود بود، میشد یک گیگابایت اینترنت با سرعت 128 کیلوبایت و قیمت 12 هزار تومان را با دو هزار تومان به فروش رساند؟
با این وصف به نظر میرسد، هدف از سه سال تاخیر در افتتاح شبکه ملی اطلاعات، ادعای افزایش سرعت و کاهش قیمت بوده است.
این در حالیاست که در سه سال گذشته، پهنای باند اینترنت بین الملل ایران از 60 گیگ به 700 گیگابیت بر ثانیه رسیده و افزایش سرعت و کاهش قیمت هیچ رابطهای با فلسفه ایجاد شبکه ملی اطلاعات ندارد.
پس از منظر دولت، تنها اتفاقی که عامل افتتاحیه شبکه ملی اطلاعات بوده است، افزایش پهنای باند اینترنت کشور است. پهنای باند اینترنت با واردات پهنای باند رخ داده بیش از 8 برابر شده است در نتیجه اقتصاد بازار نیز دچار تغییرات جدی گردیده و رابطههای اقتصادی تغییر یافته است. طبق ادعای آقای جهانگرد، پهنای باند 8 برابر افزایش یافته و قیمت اینترنت 16 برابر کاهش یافته است.
شاه کلید افتتاحیه
شاه کلید با این فرآیند رخ داده، افزایش پهنای باند بین الملل بود. لذا گفتند تا زمانی که پهنای باند از 60 به 500 گیگابیت بر ثانیه ارتقاء نیافته است، به شبکه ملی اطلاعات دست نزنید. آن زمان معادلات بازار کاملا تغییر میکند و محاسبات کاملا متفاوت میشود و آن زمان دولت میتواند ادعا کند سرعت بالای اینترنت را با قیمت پایین تری ارائه میکند. وقتی این اتفاق افتاد، این نتیجه برابر همان انتظاری است که از شبکه ملی اطلاعات وجود داشت. دقیقا یک معادله خیلی ساده.حال باید پرسید فاز یک شبکه ملی اطلاعات چه بوده است؟ اینکه قیمت پایین بیاید و سرعت بالا رود که ربطی به شبکه ملی اطلاعات ندارد. اینها معادلات بازار است. لذا بیربطترین دلیل برای لمس شبکه ملی اطلاعات، افزایش سرعت و کاهش قیمت خدمات است.
اصلا اسم شبکه ملی اطلاعات را خط بزنید. پهنای باند اینترنت بینالملل را از 60 به 510 گیگابیت بر ثانیه برسانید، امری طبیعی است که سرعت افزایش و قیمت کاهش پیدا میکند، واقعا در اینجا آقای جهانگرد گاف دادهاند.
جمعبندی رسانهها از افتتاحیه نشان میدهد، در فاز سه که 27 اردیبهشت 96 افتتاح میشود و به آن فاز بلوغ میگویند، همه مردم از طریق شبکه ملی اطلاعات به اینترنت پرسرعت وصل میشوند، بین ترافیک داخلی و ترافیک بینالملل، تمایز قائل شده و سعی میشود این فاصله زیاد شود. یعنی اگر قیمت اینترنت بینالملل 2000 هزار تومان است، اینترنت داخلی 400 تومان باشد.
دغدغه رهبر معظم انقلاب
دغدغه این نبود که اگر فضای مجازی از طریق شبکه اینترنت خارجی به دست مردم میرسد، همین فضای مجازی از طریق شبکه ملی اطلاعات به دست مردم برسد. بحث بر سر فضای مجازی پاک و حلال بود. در حالی که هیچ برنامهای در این چارچوب مشاهده نمیشود. قرار است فاز دوم در دهه فجر افتتاح شود. مطمئنا در آن مقطع از خروجی فاز دوم میگویند شبکه به امنیت بالایی رسیده، ضد هک شده و دوباره بازی سرعت بالا و قیمت پایین.
حال کدام مسئله از دغدغههای مقام معظم رهبری بوده است؟آیا دغدغه رهبر معظم انقلاب تنها کاهش ترافیک خارجی و افزایش ترافیک داخلی و افزایش سرعت و کاهش قیمت بوده است؟
ایشان امسال در دیدار با معلمان در این خصوص فرمودند:
«کسی مخالف استفاده از فضای مجازی نیست بلکه موضوع اصلی این است که در چنین عرصهای که لغزشگاه است باید زمینه استفاده صحیح فراهم شود نه آنکه فضای مجازی به صورت رها و غیرقابل کنترل باشد.
کسی به دنبال بستن فضای مجازی نیست، زیرا این کار عاقلانه نیست، اما چرا هنگامی که کشورهای دیگر برای حفاظت از فرهنگ خود، در استفاده از فضای مجازی چارچوبهایی قرار میدهند ما فضای مجازی را رها کردهایم؟»
برای شفاف شدن دغدغه مقام معظم رهبری و آنچه به آن عمل شده، مثال زیر را میتوان بیان کرد:
شما قصد دانلود ویندوز 10 را دارید. وارد سایتی میشوید که «هاست» آن را از خارج کشور دریافت میکند. با شبکه ملی اطلاعات به مدیر آن سایت میگوییم هاست خود را به داخل کشور انتقال بدهد. حال اگر میخواهیم نرمافزار ویندوز 10 را دانلود کنیم، دیگر اینترنت بینالملل ما اشغال نمیشود. این عمل به معنای تبدیل ترافیک بینالملل به ترافیک داخلیست ولی محتوا همچنان همان ویندوز 10 است. محتوا داخلی نیست فقط ترافیک داخلی شده است.
با این شیوه دولت میتواند میزبان همه فیلمهای خارجی سایتهای ایرانی در هاستهای ایرانی ارزان باشد. با این نتیجه عمده ترافیک مصرفی نیز در کشور داخلی میشود.
اما آیا دغدغه مقام معظم رهبری این بوده که هر آنچه که در ترافیک بینالملل وجود داشته را داخلی کنیم؟
ایشان به شبکه ملی اطلاعات به عنوان بستری برای نهضت تولید محتوا مینگرند نه اینکه بخواهیم ترافیک خارجی را به داخل منتقل کنیم بعد ادعا کنیم الان 40 درصد ترافیک کشور داخلی است و 60 درصد خارجی، آخر امسال آمار بدهیم این رقم 50-50 شده و در سال آینده 70 درصد داخلی و 30 درصد خارجی.
واردات ارزان و پرسرعت محتوای خارجی
رهبر معظم انقلاب میگویند حداقل 50 درصد ترافیک داخلی، محتوای داخلی باشد نه اینکه محتوای خارجی را به داخل منتقل کنیم. قبلا جوان ایرانی با ظرفیت محدود اینترنت بینالملل یک فیلم بدون سانسور هالیوودی را با قیمت مصرف پهنای باند خارجی پنج هزار تومان در روز دانلود میکرد، الان با ظرفیت شبکه ملی اطلاعات و با این روش عملکرد دولت یازدهم، روزی 5 فیلم هالیوودی را در بستر شبکه ملی اطلاعات با قیمت دو هزار تومان دریافت میکند.این شبکه ملی اطلاعات که به دروازه واردات ارزان و پرسرعت محتوای خارجی تبدیل شد، ولی شبکه ملی اطلاعات واقعی به معنای در اختیار قرار دادن پهنای باند داخلی ارزان و پرسرعت به تولیدکننده محتوای داخلی است تا با این بستر نهضت تولید محتوا رخ دهد و ما به صادرکننده تولید محتوا تبدیل شویم.
رهبر انقلاب وقتی میگویند ما ترافیک از داخل به خارج صادر کنیم، یعنی خود محتوا داخلی باشد. آیا خروجی این شبکه ملی اطلاعات تولید محتوای داخلی است؟ این شبکه ملی اطلاعات دولت یازدهم صرفا به دنبال این است که ترافیک بینالملل را با همان محتوای قبلی به ترافیک داخلی تبدیل کند. خروجی این شبکه ملی اطلاعات دولت یازدهم، دسترسی پرسرعتتر و ارزانتر محتوای خارجی است که این مصداق واقعی نفوذ است.
http://kayhan.ir/fa/news/84853
ش.د9501803