نویسنده: داگلاس آل. جونز - ترجمه: مسعود امیدی
بسیاری از ما با دو دوران مهم از توسعه فناوری در تاریخ جامعه انسانی آشنا هستیم؛ انقلاب کشاورزی که به معنی پیشرفت زراعت، دامپروری و انقلاب صنعتی که به معنی توسعه ماشینآلات صنعتی است. من به اینها «انقلاب مکانیکی» یا اختراع استفاده از ابزار را هم بهعنوان مرحلهای مقدماتی از یک زنجیره تاریخی مهم اضافه میکنم. این پیشرفتها اساسا بهصورت ریشهای مراحل جدید در مهار انرژی بهوسیله انسان را بازتاب میدهند. اجداد ما و در واقع همه موجودات زنده، قبل از انقلاب مکانیکی محدود به انرژی یا نیروی تولیدشده و بهکارگرفتهشده از جسم خود بودند. ابزارهای تمرکز انرژی یا نیرو فراتر از محدودیتهای طبیعی مشتها، ناخنها یا دندانهایمان را امکانپذیر کردند (بهعنوان مثال با یک تیغه چاقو یا نوک نیزه)، یا در راستای دسترسیای ورای قابلیت محدود جسم ساخته شدند (مانند پیکان یا نوک نیزه). این موضوع بر تاریخ بشر تأثیر عمیقی بر جا گذاشت، گونه انسان با این قابلیت جدید از آفریقا به بیشتر نقاط جهان پراکنده شد، جمعیت و دسترسی نوع بشر وسیعا افزایش یافت، جایگاه همه گونههای دیگر انساننماهای دوپا تغییر و ابزارهای موردنیاز برای استفاده در انقلاب کشاورزی توسعه یافت.
انقلاب کشاورزی گام اساسی رو به جلوی دیگری را در استفاده از انرژی نشان میدهد. انسان پیش از این، محدود به استفاده از انرژی تولیدشده بهوسیله جسم خود بود، اکنون یاد گرفته بود که اجسام، گیاهان و حیوانات را نیز برای ایجاد، تأمین و تولید انرژی در راستای مقاصد انسانی تحتکنترل درآورده و مورد استفاده قرار دهد. گیاهان برای جمعآوری انرژی خورشید در راستای تغذیه انسانها و حیوانات یا برای ساختن آبجو، حیوانات برای حمل بار، حملونقل و برای حفر و شخمزدن و ساختوساز مورد استفاده قرار گرفتند.
این روند به تغییر اساسی دوباره در طبیعت زندگی انسان و جامعه، پیدایش شهرها و شهرکها، پیشرفتهای فرهنگی مورد حمایت آنها و در نهایت تمدن منجر شد؛ سرانجام انقلاب صنعتی از راه رسید به گونهای که مردم آموختند انرژی اشیای غیرزنده مانند آب، ذغالسنگ، سایر هیدروکربنها و بعدها انرژیهای هستهای، خورشیدی و باد را از طریق ماشینآلات برای مقاصد مطلوب و قابل استفاده تحت کنترل خود درآورند. این شرایط بار دیگر تأثیر عمیقی بر زندگی مردم بر جای گذاشت، سبک زندگی ما یقینا متفاوت از یک کشاورز رومی یا یک اسبسوار مغول است، چنانکه شیوه زندگی آنها نشأتگرفته از نوع شکارچی- گردآوری ماقبل کشاورزی بود.
به نظر من سلسله انقلابهای مشابه و به همان اندازه مهم در ارتباطات انسانی رخ داده است؛ اولین انقلاب را که مایل هستم آن را انقلاب سخن بنامم، توسعه گفتار و زبان بود. پیش از این، دانش و تجربه همه موجودات به آنچه خودشان میتوانستند مشاهده کنند، محدود میشد. گویایی به نیاکان ما امکان داد تا دانش خود را با یکدیگر به اشتراک گذارند و مسیر آنها را تغییر داد. هیچ چیز به اندازه گفتار برای انسانها از اهمیت عمیق و منحصربهفردی برخوردار نیست، حداقل برای اینکه پیشرفت، حفظ و توسعه ابزار جدید و فناوریهای کشاورزی یقینا بدون ارتباط کلامی مشکل و غیرممکن بوده است. گام مهم بعدی در ارتباطات، پیشرفت نوشتار یا خط بود.
ارتباطات پیشین، محدود به افراد در یک زمان و مکان و تحتتأثیر تأخیرات، ازقلمافتادنها، فراموشیها و بیاعتباری منتسب به ارتباطات شفاهی بود، با استفاده از خط، مردم قادر شدند از فاصلههای دور زمانی و مکانی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. تأثیر این شرایط بر جامعه انسانی باز هم عمیق بود، اغلب بهدرستی گفته میشود که تمدن یا حداقل تاریخ، با اختراع خط آغاز میشود. بسیاری از محققان بر این باور هستند که انقلاب کشاورزی و جامعه پیچیدهای که ایجاد کرد، یک پیشنیاز ضروری توسعه کتابت بود. به طریقی مشابه، تقریبا غیرقابل تصور است که انقلاب صنعتی بدون انتشار دانش علمی و فنی ایجاد شده باشد بلکه بهوسیله کتابت میتوانسته رخ دهد.
ما در قلب انقلاب دیگری در ارتباطات قرار داریم که مایل هستیم آن را هم «انقلاب اطلاعات» بنامیم. پیشرفتهای اخیری که اغلب نزد مردم عادی نیز مشهود است، پیشرفتهای سریع در ارتباط از راه دور، ارتباطات بیسیم و اینترنت که همچنان در حال توسعه است، به مراتب عمیقتر از گذشته است. ارتباطات تاکنون به روابط بین انسانها محدود بود، فناوری کامپیوتر امکان برقراری ارتباط بین ایدهها و دستورات ما با ماشین را فراهم کرده است. از نرمافزاری که کامپیوترهای ما را راه میاندازند و سایر تجهیزات الکترونیکی (و در واقع بیشتر ماشینآلات امروزی ما) تا روباتها، خلبانهای اتوماتیک که اکنون میتوانند پرواز هواپیماهایمان را هدایت کنند، فناوری اطلاعات امکان آن را فراهم میکند که ایدهها و دستوراتمان بهوسیله مصنوعاتمان تحقق یابند. با اینکه ما در مرحله ابتدایی این انقلاب هستیم و قادر به درک مفاهیم آن بهصورت کامل نیستیم، یقینا این پیشرفتها هم در استفاده از انرژی و هم در حوزه ارتباطات، حداقل از عمقی به اندازه تأثیراتی که با انقلابهای پیشین به وجود آمد، برخوردار خواهند بود.
بنابراین از نظر من توسعه فناوری اطلاعات، پروژه عظیم بعدی بشر است و درحالحاضر در حال رخدادن است. مطمئنا هزاران سال از هماکنون به بعد، مردم به پشت سر خود نگریسته و خواهند اندیشید: «وای! زندگی در زمانی که این فناوری اختراع شده و در دسترس بشر قرار گرفته بود، باید شگفتانگیز بوده باشد.» اما بیتردید برای آیندگان ما این فناوری به اندازهای که امروز برای ما کاملا شگفتانگیز است، شگفت به نظر نخواهد رسید، چرا که ما فاقد درکی کامل از ماهیت و پیامدهای آتی آن هستیم. با این حال دشوار است که بتوان زمینه مهم دیگری را تصور کرد که در مقایسه با فناوری اطلاعات در مفهوم گسترده آن یا حوزهای از تلاش کنونی دراینزمینه که به احتمال زیاد این دوره از تاریخ را برای آیندهِ قابلِ پیشبینی و همینطور برای آیندهِ غیرقابلِ پیشبینی تحت تأثیر قرار میدهد، برانگیزانندهتر یا تأثیرگذارتر از فناوری اطلاعات باشد.
تأثیرات فناوری اطلاعات بر توسعه انسانی کادوین اِدِت
درباره اینکه فناوریهای اطلاعات و ارتباطات (فاوا) در حال تبدیلشدن به نوشدارویی قابلدسترس برای مشکلاتی است که همه بخشهای جامعه در دستیابی به هرگونه اطلاعات به آن دسترسی پیدا میکنند، زیاد بحث و نوشته شده است. در واقع بسیاری از مطالعات و ابتکارات در راستای حصول اطمینان از آمادگی کشورها در برخورد با چالشهای عصر اطلاعات انجام شده است و به نظر میرسد به طور کلی بیشتر آنها پیرامون دستیابی کشورها به فناوریهای اطلاعات، ارتباطات و توسعه سیاست فاوا دور میزند.
تغییر بیپایان، یکی از نتایج فرعی مهم این دوره از پیشرفتهای تکنولوژیکی سریع و انقلاب دائمی اطلاعات است. دو ویژگی اصلی معرف این دوره تاریخی، دو مفهوم همزاد جهانیسازی و اقتصاد اطلاعاتی است. این تحول که مظهر فرایندهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فنی و فرهنگی است، تقریبا کل اقتصاد را تحتتأثیر قرار داده و در پی آن در حال ایجاد چالشها و فرصتهای عظیمی است. استفاده از کامپیوترها و شبکهها در اشاعه اطلاعات، به شکل گستردهای فرصتهای توسعه انسانی در جامعه ما را فراهم کرده است. انقلاب دیجیتالی توسعه عظیمی را در جهان سبب شده است که به آن اجازه میدهد برخی از مراحل مسیر توسعه را با جهش پشت سر گذارد. با استفاده از تکنولوژی اطلاعات، کشورهای درحالتوسعه میکوشند خود را به کشورهای پیشرفتهتر برسانند. تحت تأثیر پیشرفت در سختافزار و نرمافزار، نقش کامپیوترها در میدان عمل به طور پیوسته توسعه یافته و این امر با پیدایش اینترنت آشکارتر نیز شده است. ایده اتصال جامعه اطلاعاتی جهانی شدیدا در سراسر جهان دنبال میشود.
فناوری اطلاعات
این اصطلاح ممکن است بهعنوان واژهای تعریف شود که تمام اشکال تکنولوژی استفادهشده برای ایجاد، ذخیره، تبادل، اداره و کنترل اطلاعات در اشکال مختلف آن (دادههای کسبوکار، ورودی صدا، تصاویر ثابت، تصاویر متحرک، نمایشهای چندرسانهای و سایر اشکال از جمله اشکالی که تاکنون به بار ننشستهاند) را شامل شود. این اصطلاح اغلب برای پوششدادن توأمان هر دو حوزه فناوری تلفن و کامپیوتر با هم مورد استفاده قرار گرفته است. فناوری اطلاعات آنچه را اغلب «انقلاب اطلاعات» نامیده شده است، پوشش میدهد. فناوری اطلاعات همچنین شامل اکتساب، پردازش، ذخیرهسازی و انتشار کلیه انواع اطلاعات با استفاده از تکنولوژی کامپیوتر و سیستمهای مخابراتی است.
توسعه انسانی
گستره وسیع پیشرفتی که جامعه انسانی با توجه به رشد سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات از آن برخوردار شده است، نمیتواند اغراقآمیز باشد. امروزه، قابلیت انعطاف در دسترسی به اطلاعات، گردش و انتشار اطلاعات و حل این همه شمار فراوان مسائل، تماما به آیتی مربوط هستند. توسعه انسانی بهعنوان یک رشته تحصیلی، زمینههای خانواده، مدارس، کار و جامعه را بررسی کرده و چگونگی امکان پیشرفت یا محدود کردن انسان بهوسیله این زمینهها را از زمان تولد تا پایان عمر مورد مطالعه قرار میدهد.
توسعه انسانی درباره مسائلی بسیار فراتر از افزایش یا سقوط درآمدهای ملی است؛ توسعه انسانی درباره ایجاد محیطی است که مردم بتوانند در آن پتانسیلهای کامل خود را توسعه داده و منجر به زندگیهای مولد و خلاق مطابق با نیازها و علایقشان شود. مردم، ثروت واقعی کشورها هستند؛ بنابراین، توسعه درباره گسترش انتخابهایی است که مردم باید از آن برخوردار شوند تا به زندگیهایی ارزشمند برایشان منجر شود. ما باید بهطور کلی استفاده از کامپیوتر و اینترنت را در ارتباط با توسعه انسانی مورد بررسی قرار دهیم.
http://vaghayedaily.ir/fa/News/17184
ش.د9501864