محروميتزدايي در اقصي نقاط کشور و تلاش براي توجه به مستضعفان و محرومان و تقويت هرچه بيشتر آنها، از جمله شعارها و آرمانهاي ارزشمند انقلاب اسلامي است که از همان ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي توجه شاياني به آن معطوف شده است، به گونهاي که اکنون وضعيت اين مناطق در مقايسه با شرايط قبل از انقلاب و حتي شرايط يک دهه قبل قابل مقايسه نيست و به مراتب روبه بهبود و ترقي است. در همين زمينه، سپاه پاسداران از جمله نهادهايي است که به طور مستقيم وارد اين عرصه شده است، به گونهاي که اخيراً ٣٣٠٠ پروژه محروميتزدايي نيروي زميني سپاه در استانهاي مرزي افتتاح شد.
گفته ميشود طرحهاي محروميزدايي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي حول چند محور انجام ميشود: تقويت زيرساختهاي مناطق محروم، تقويت خدمات بهداشتي درماني در روستاها و مناطق محروم، کمک به تقويت بخش کشاورزي مناطق محروم، متناسب با شرايط و استعدادهاي هرمنطقه، و اقدامات فرهنگي براي تقويت فرهنگ و بنيههاي ديني و مذهبي مردم اين مناطق. درواقع، محورهاي چهارگانه مذکور را ميتوان به عنوان نقشه راهي براي محروميتزدايي و تقويت خدمترساني به مردم ارزيابي کرد که با ديدي نسبتاً جامع، همهجانبه و متعادل طراحي شده است. در اين خصوص توجه به چند نکته ضروري است:
1- حضور سپاه در عرصه محروميتزدايي، به هيچوجه مغاير با مأموريتهاي دولت در حوزه سازندگي و محروميتزدايي نيست. در واقع، سپاه به عنوان کمکحال و پشتوانهاي براي دولت به اين عرصه ورود ميکند و اين به معناي سلب مسئوليت از دولت نيست، بلکه اين دو بايد در کنار هم به خدمتگزاري مردم و رفع محروميتها از اقصي نقاط کشور بپردازند.
2- تلاش براي محروميتزدايي به دو جهت مقارن با مأموريتهاي ذاتي سپاه است؛ هم از اين جهت که اقدامي براي خنثيسازي آسيبهاي دروني و در نتيجه عدمشکلگيري تهديدهاي بيروني است. درواقع، باتوجه به شرايط محيط پيراموني و شکلگيري تهديدات امنيتي در جوار مرزهاي کشور، اقدام براي خدمتگزاري بيشتر و محروميتزدايي، سبب پيوند بيشتر بدنه و محيط اجتماعي با نظام ميشود و در عين اينکه مانع فعال شدن بسياري از شکافهاي موجود در مناطق محروم ميشود، فتنهانگيزيهاي بيروني را نيز خنثي ميکند. هم بدين سبب که مطابق قانون اساسي، نيروهاي نظامي در زمانه صلح ميتوانند در امور عمراني، سازندگي و محروميتزدايي مشارکت کنند. درواقع، از ظرفيتهاي سپاه، به عنوان بخشي از نيروهاي درونزاي داخلي، بايد براي خدمتگزاري به مردم بهرهبرداري بهينه شود.
3- محروميت زدايي اقدامي براي توانمندسازي و فعالسازي ظرفيتهاي مناطق محروم و روستايي است. بنابراين، علاوه بر اينکه ميتواند سبب شکوفايي مناطق مذکور شده و مانع مهاجرت بدون برنامه ساکنان اين مناطق به نقاط شهري و رواج پديده حاشيهنشيني، شکلگيري شغلهاي کاذب، رشد بخش خدمات در حوزه اقتصاد و... شود، اقدامي در راستاي تحقق اقتصاد مقاومتي هم محسوب ميشود. به عبارت ديگر، حل بخشي از مشکلات شهرهاي بزرگ مانند تهران، ايجاد جاذبه در مناطق محروم و روستايي است تا بتدريج هم از انگيزههاي ساکنان آنها براي مهاجرت به شهرها، به اميد دست يافتن به زندگي با امکانات، درآمد و رفاه بيشتر، کاسته شود و هم شاهد روند مهاجرت معکوس از شهرهاي بزرگ به روستاها باشيم. از اين رو، تلاش سپاه براي محروميتزدايي اقدامي براي حل مشکلات شهرهاي بزرگ نيز محسوب ميشود.
4- حضور سپاه در عرصهاي که در ظاهر به طور مستقيم به حيطه اصلي مأموريتهاي آن مربوط نميشود، نشانگر محدوديتناپذير بودن حيطه مأموريتهاي سپاه است. درواقع، در هر حوزهاي که بتوان به مردم خدمتگزاري کرد و چالشها و موانع پيشروي آنها و کشور را مرتفع کرد، سپاه ميتواند حضور پيدا کند. زماني اين مهم در حيطه نظامي مصداق مييابد، زماني در حوزههاي علم و فناوري، زماني در حوزه خدمترساني و محروميتزدايي و... . درست بر همين اساس و به دليل اهميت حضور سپاه در حوزههاي مختلف است که دشمنان نظام خواهان تضعيف و نابودي سپاه و يا محصور بودن آن در محدوده پادگانها هستند.
5- نکته آخر اينکه، همانگونه که گفته شد، حل مشکلات مناطق محروم، عزم هماهنگ دولت و مردم را ميطلبد و اگر سپاه و بسيج نيز به اين حوزه ورود کردهاند، اقدامات آنها اولاً نقش مکمل دارد و ثانياً زماني قرين موفقيت خواهد بود که با همدلي، همراهي و مساعدت دولت و بويژه، ساکنان مناطق محروم همراه باشد.