(روزنامه وقايع اتفاقيه – 1395/07/11 – شماره 239 – صفحه 5)
درحاليکه در آمريکا بحث بر سر حمايت از دونالد ترامپ يا هيلاري کلينتون در انتخابات رياستجمهوري بالا گرفته است، رأيدهندگان روسي براي انتخابات 18 سپتامبر مجلس دوما دلمشغوليهاي بزرگتري داشتند. بسياري از روسها اساسا با اين سؤال مواجه بودند که آيا اصلا در انتخابات روسيه شرکت کنند يا نه؟ براساس نتايج حاصل از انتخابات پارلماني سال 2016 ميزان مشارکت مردم به ميزان کمسابقهاي پايين بوده است. آمارهای رسمي ميگويند که 52 درصد واجدين شرايط ترجيح دادند در انتخابات شرکت نکنند و برآوردهاي غيررسمي اين عدد را 64 درصد ميدانند. اين آمار پايين تا حد زيادي بهدليل خودداري طبقه روشنفکر در شهرهاي بزرگ براي شرکت در انتخابات بود و اينها دلايل عدم تمايل آنها به شرکت در انتخابات است.
به گزارش وبسايت خبري تحليلي نشنال اينترست، براي بيشتر ليبرالهاي روسيه چشمانداز انتخابات در 15 سال گذشته بسيار ناراحتکننده بوده است. حداقل از سال 2007 تاکنون روند انتخابات معمولا ناعادلانه و گرايش به سمت ايده حاکم بر روسيه بوده است؛ ايدهاي که ميگويد ولاديمير پوتين، رئيسجمهوري روسيه بايد در قدرت بوده و کل قدرت را خود در اختيار داشته باشد و صرفا در صورت صلاحديد دريچه تنفسي به احزاب ديگر هم بدهد. در اين مدت، دسترسي مخالفان به رسانهها بسيار کم بوده يا اصلا وجود نداشته است. شانس نامزدهاي مستقل براي رسيدن به پارلمان نزديک به صفر و تقلب جزء اساسي انتخابات بوده است.
سرگئي اشپيکين، تحليلگر مستقل انتخاباتي، اشاره ميکند که در روسيه برخلاف بيشتر کشورها، حوزههايي وجود دارد که مشارکت در آنها بهراحتي تا پنج درصد هم پايين ميآيد و حوزههاي انتخاباتي با مشارکت بالا براي اهداف خاصي طراحي شدهاند. علاوه بر اين، حداکثر مشارکتها در انتخابات روسيه بهطور يکجانبه به نفع کرملين بوده است که تغييرات عجيبوغريبي ايجاد ميکند و بيشترين سوءظن درباره تقلب در صندوقهاي رأي از همين ناحيه است. با توجه به درجهاي از تقلب در انتخابات و حضور کم نامزدهاي مخالف در آن، بهسختي ميتوان جريان ليبرال روسيه را که عموما اپوزیسيون مخالف کرملين را تشکيل ميدهند در اينباره سرزنش کرد. از سال 2003 تاکنون در هيچکدام از انتخابات انجامشده در کشور هيچيک از احزاب مخالف کرملين نتوانستهاند ليستي از نامزدها را براي ورود به پارلمان اعلام کنند. رويکرد غالب اين است: «ما نميتوانيم چيزي را تغيير دهيم» يا «هيچکس با يک قمارباز، بازي نميکند»؛ شک و ترديد و بيتفاوتي روسها يک مکانيسم دفاعي رواني براي حفاظت از خودشان است درحالي که خود را در برابر قدرت مطلق دولت ناتوان ميبينند.
اختلافات دروني در رهبري مخالفان اين وضعيت بد را بيشتر تشديد ميکند. دو حزب مخالف «پارناس» و «يابلوکو» در اين انتخابات با هم رقابت کردند درحالي که تا همين يک سال پيش اين دو حزب در حقيقت يک حزب بودند و متحد هم محسوب ميشدند اما ويدئويي مخفي از کار غيراخلاقي ميخائيل کاسيانوف، رهبر پارناس، در بهار 2016 پخش شد که باعث جدايي اين دو حزب شد و بهصورت جدي شانس آنها را براي موفقيت در انتخابات به خطر انداخت. علاوه بر اين، کرملين دو حزب بهاصطلاح مخالف ديگر به نامهاي «پارتيا رستا» و «بستر مدني» را براي ايجاد بيشتر شکاف در اپوزيسيون به راه انداخت. شکست اپوزيسيون ليبرال در انتخاب يک نامزد واحد به تشديد سرخوردگي ليبرالها در انتخابات دامن زد؛ در نتيجه پارناس و یابلوکو هيچگاه به پنج درصد رأي لازم براي ورود به پارلمان نزديک هم نشدند.
پس از اعتراضات انتخاباتي در سال 2012 -2011 مقامات اصلاحاتي در قانون انتخابات انجام دادند که شرايط انتخابات را سادهتر کرد. درصد لازم براي ورود به پارلمان براي نواحي تک عضوي، از هفت درصد به پنج درصد کاهش يافت تا نامزدهاي مستقل قوي مانند ولاديمير ريژکف، ديميتري گودکف و کنستانتين يانکائوسکاس در اين انتخابات با شانس جدي براي موفقيت به رقابت بپردازند. ديميتري ارشکين، يک تحليلگر سياسي مستقل، اعتقاد دارد: امسال بسياري از روسها تصميم گرفتند تا در انتخابات شرکت نکنند چرا که با کاهش کلي اعتماد به مقامات مواجه هستيم و بحران اقتصادي نيز همچنان ادامه دارد. با توجه به ميزان مشارکت پايين و زير متوسط مردم، هر رأي يک نامزد ليبرال در مناطق تک عضوي، دو برابر انتخاباتي که در 10 سال گذشته انجام شده است، ارزش دارد. اين ارزش دو برابري باعث شده است تا در انتخابات چند نامزد مستقل بتوانند شانسي براي ورود به پارلمان داشته باشند اما در شهرهاي بزرگ جايي که ساکنان تصميم گرفتند در انتخابات شرکت نکنند نتايج به شکل نامتناسبي به نفع جريان حاکم درآمد بهويژه در مناطقي که تا پيش از اين براي برگرداندن نتايج مجبور به تقلب ميشدند (از جمله در چوکوتکا، تيوا، کمروو، تاتارستان، باشقيرستان، موردوويا، قالموقستان، داغستان و چچن).
اين اولينباری نيست که بيتفاوتي شانس موفقيت ليبرالها را کمرنگتر کرده است. در انتخابات شهرداري مسکو در سال 2013 نيز که به دور دوم کشيده شده بود، روند مشابه مخالفان باعث شکست نهايي نامزد مستقل شد. با اين حال، هنوز ليبرالها پرهيز از انتخابات را انتخاب ميکنند تا چرخه معيوبي از بيتفاوتي و سرخوردگي ادامه يابد و درعينحال، بتوانند سرپوشي بر اشتباهات بسيار خود بگذارند. اين شانس وجود دارد که دوماي جديد روسيه حتي از سلف خود که بهخاطر طبيعت قوانيني که تصويب ميکرد «چاپگر ديوانه» لقب گرفته بود، سرخوردگي و يأس بيشتري بهبارآورد.
اينبار روسيه متحد (حزب به رياست ولاديمير پوتين، رئيسجمهوري روسيه) اکثريت بيسابقه 76,2 درصدي از کرسيهاي فدرال دوما را از آن خود کرد و سياستمداران بيشتري با ديدگاه ضدليبرال و محافظهکارانه به پارلمان رسيدند. در هر دوره از دوما، افرادي با نظريات و زمينههاي مشابه بيشتري نسبت به دور قبل در کنار هم قرار ميگيرند. افزايش نسبت اين افراد ميتواند به تغيير دستور کار قانونگذاري به سمتي افراطي بينجامد. ترکيب جديد پارلمان روسيه احتمال تصويب قوانين خطرناک و ضدليبرال را بيشتر ميکند. اين سوءظن درباره انتصاب وياچسلاو ولودين، معاون اول رئيس کرملين و معمار سياستهاي داخلي رئيسجمهوري ولاديمير پوتين، بهعنوان رئيس و مقام اول دوما وجود دارد. اين انتصابي است که به انسجام و يکپارچگي بيشتر بين رياستجمهوري و پارلمان ميانجامد. اين سوءظن ليبرالها به احتمال قوي تأييد ميشود اما معلوم نيست آنها چه زماني ميپذيرند که تا اندازهاي اين طبيعت غمانگيز سياست در روسيه نتيجه کارهايي است که خودشان ميکنند.
http://vaghayedaily.ir/fa/News/17766
ش.د9502087