(روزنامه جامجم – 1395/07/12 – شماره 4655 – صفحه 14)
الوندِ موافق و سیاستهای ناموافق
ده سال اسارت و بعد هم جانبازی میتوانست ازمهدی حسینی 57 ساله که سالهاست مو سفید کرده یک راوی کارکشته بسازد ولی او به همین بسنده کرد که در روزهای آغازین جنگ در نقطه صفر مرزی قصرشیرین اسیر شد و حالا از ناحیه قلب جانباز است. او وارد جزییات نشد، ما هم احترام گذاشتیم و گوش تیز کردیم برای شنیدن آنچه او برای آباد کردن سرزمین مادری میکند.
قصرشیرین با آن تپه ماهورها و آن زمینهای لمیزرع ِبعد از جنگ، چشمانداز یک برهوت را داشت تا این که دولت دست روی این زمینها گذاشت و بخشی را به شیلات سپرد. رود الوند، نگین شهر قصر شیرین این فرصت را ایجاد کرد که آب در اختیار باشد و مجالی باشد برای پرورش ماهیان گرمابی. مهدی حسینی میگوید کپور و آمور اینجا خوب رشد میکند و چون این دو نوع ماهی باب طبع عراقیهای همسایه است، ماهیها خوب هم فروخته میشود.
سال هاست در راستای گسترش پدافند غیرعامل و تلاش برای بازگشت مردم مهاجرت کرده قصرشیرین، چشمها به بزرگترین مجتمع غیرساحلی پرورش ماهی دوخته شده که در فاز یک آن 2000 تن ماهی تولید میشود و برای صد خانواده به طورمستقیم و برای بیش از 800 نفر به طورغیرمستقیم شغل ایجاد شده است. مهدی که مدیرعامل یکی از شرکتهای تعاونی این منطقه است شهادت میدهد این کسب و کار، برهوتهای صفرمرزی را که در گذشتهای نهچندان دور محل تردد قاچاقچیان و اشرار بود، آباد کرده و به جایش کارخانههای تولید غذای ماهی، کنستانتره، تکثیر بچهماهی و پرورش ماهی نشانده است.
اما این دسترنج بسختی به دست آمده و سختیها نیز هنوز تمام نشده است. مهدی میگوید دولت در این منطقه از تولیدکنندهها عقبمانده و سرعت مردم از دولتیها بیشتر است. او به حمایتهای ناچیز دولتی اشاره میکند، به سرمایهگذاریهای اندک و کمتوجهی به این که اگر قرار است قصرشیرین و سرزمینهای مرزی آباد شود باید به آنهایی که عشق وسط گذاشتهاند و کسب و کاری راه انداختهاند توجه شود نه مثل حالا که تولیدکنندهها از یک سو باید دغدغه خشکسالی داشته باشند و از سوی دیگر دلنگرانی سودبانکی، مالیات، بیمه و نوسانات بازار را. ظاهرا چند سالی است عدهای راه و روش پرورش ماهی گرمابی را به عراقیها آموختهاند و برایشان استخر پرورش ماهی هم ساختهاند، یعنی کاری کردهاند که بازار صادراتی این محصول آسیب ببیند آنچنان که مهدی میگوید چند سال قبل ماهیها درمزرعه تا کیلویی 12 هزار تومان به عراقیها فروخته میشد و امسال قیمت تا 7000 تومان پایین آمده است. تولیدکننده که سود نکند کمکم بساطش را جمع میکند و بختش را جای دیگری میآزماید و این اتفاقی است که نباید در قصرشیرین امیدوار تکرار شود.
شترمرغهای پولساز
مجید کرمیان سکوت کرد، از ما اصرار در تهران و از او انکار در قم. او نمیخواست داستان جانبازیاش را شرح دهد، از آن رزمندگانی که آنچه در لباس سرباز وطن دیدهاند و شنیدهاند و لمس کردهاند در سینه نگه میدارند، حالا به چه علت، خدا میداند. پس او از جنگ و خاطراتش فاکتور گرفت و ما را برد به سال 92، به روزهایی که تصمیم گرفت با رفقای هشت سال دفاع مقدس کسب و کاری راه بیندازد و مثل روزهای حضور در جبهه که رزمندهها حلقههای یک زنجیر بودند باز هم زنجیروار دست به دست هم بدهند و کسب و کاری راه بیندازند.
13 هکتار زمین خریده شد، چهار و نیم هکتارش دیوارکشی شد و بعد از خرید تجهیزات و وسایل مورد نیاز، 70 قطعه شترمرغ تخمگذار در محوطه رهاسازی شد. مجید 55 ساله میگوید او و دوستانش این کار را شروع کردند چون بیانات رهبری ازسالهای دور بر اقتصاد مقاومتی تاکید داشت، اقتصادی که روی پای خویش بایستد و برای بلند شدن دست روی زانوی خود بگذارد.
پرورش شترمرغ به گفته او میتواند یکی از بهترین مسیرها برای تحقق این خواسته باشد، حرفهای که اگر فوت و فن و ریزهکاریهایش خوب آموخته و اجرا شود فعالیتی پولساز است. برای راهاندازی یک مرکز پرورش شترمرغ حداقل 20 میلیون تومان سرمایه نیاز است ولی سرمایه لازم برای گسترش این کسب و کار، سقف ندارد و میتوان حتی میلیاردها تومان در آن سرمایه صرف کرد. از آنجا که هیچ قسمت از بدن شترمرغ دور ریخته نمیشود این سرمایهگذاری در مدتی نهچندان طولانی جواب میدهد و کار به سوددهی میرسد. به نرخ امروز، قیمت تخم شترمرغ بدون نطفه 15 هزار تومان است، تخمهای نطفهدار صد هزار تومان، هرقطعه جوجه 310 هزار تومان و هر کیلو شترمرغ زنده پروار 12 هزار و 500 تومان و البته قیمت عمدهفروشی هر کیلو گوشت لاشه نزدیک به 19 هزار تومان.
اما پرورشدهندگانی مثل مجید از بقیه اجزای شترمرغ هم درآمد دارند ازجمله از پوستش که برای تولید کیف و کفش مصرف میشود، روغنش که جنبه دارویی دارد، ناخن آن که در صنایع آرایشی استفاده میشود، رودهاش که صرف ساخت نخ بخیه میشود و پرهای شترمرغ که یا برای تزئین یا برای ساخت جاروهای گردگیری یا در صنایع رنگسازی و خودروسازی برای پاک کردن جرم بدنه خودروها قبل از رنگ کاری استفاده میشود.
شترمرغ، اما جانور حساسی است و آداب سختگیرانهای برای زندگی دارد که اگر کسی از آن باخبر نباشد، شکست میخورد. ولی آنهایی که چم و خم کار را خوب میشناسند، نشان دادهاند در یک دوره هشت ماهه (زمان لازم برای تبدیل جوجه به شترمرغ پروار) 20 درصد مبلغی که سرمایهگذاری شده به تولیدکننده باز میگردد.
تلاش برای رونق اقتصاد خانوادگی
بیایید برویم به استان البرز، شهرستان کرج، بخش آسارا، دهستان آدران، روستای ارنگه، نقطهای سردسیر وخوش آب و هوا که مسافران جاده چالوس آن را خوب میشناسند. در سالهای اخیر بسیاری از بومیها از ارنگه رفتهاند، برای جستن کار در شهرهای بزرگ، اما مردی هست که میخواهد مردم رفته را بازگرداند، ارنگه را قطب گردشگری کند و بار راهاندازی اقتصاد خانوادگی و محلی، ارنگه را مثل روستاهای یک قرن پیش تولیدکننده کند.
اویس زکیخانی 53 ساله میگوید این روحیه را از جبهه با خود دارد، روزهایی که رزمندهها در یک جیبشان خشاب میگذاشتند و در جیب دیگرشان نان خشک. او از تنگناهای جبههها میگفت، از کشتی حامل سیم خارداری که دوستان صدام در قبرس متوقفشان کردند تا ما سیم خاردار هم نداشته باشیم، از کمبودهای آذوقه برای رزمندهها که اویس را به فکر انداخت تا حوالی سنگر، هندوانه و گوجه و مایحتاج روزانه را بکارند و اضافاتش را بفروشند و خرج گردان کنند. او و همرزمانش ضایعات توپ و پوسته فشنگهای شلیک شده، سیمهای برق و ضایعات پلاستیکی را هم میفروختند تا خرجشان را دربیاورند. اویس میگوید این معنی اقتصاد مقاومتی است.
او حالا بر مبنای همین تفکر و همان سبک زندگی به ارنگه، روستای اجدادیاش رفته وکارگاه پرورش قارچ راه انداخته، او گلخانه سرپوشیده خانوادگی هم ساخته و در حیاط خانهاش در جعبههای چوبی و سبد، سبزی کشت کرده تا به مردم روستا یاد بدهد میتوان از حداقل امکانات استفاده کرد و لااقل مایحتاج خانواده را تامین کرد. او به مردم روستا یاد داده نباید منتظر محصولات باغ کوچک خود باشند که مثلا سالی دو میلیون تومان عایدی دارد بلکه باید به فکر فعالیتهای دیگری باشند که درآمدها را چند برابر میکند مثل پرورش گل محمدی که ارنگه مستعد تولید آن است و میتواند وضع مالی بومیها را تکانی دهد.
http://press.jamejamonline.ir/Newspreview/2566228122273243896
ش.د9502075