(روزنامه اعتماد – 1395/06/24 – شماره 3625 – صفحه 10)
* در ايام نزديك به ١١ سپتامبر شاهد بوديم كه كنگره امريكا قانون اجازه شكايت به خانوادههاي قربانيان حادثه ١١ سپتامبر از عربستان را تصويب كرد. چه مسائلي منجر شده است تا ١٥ سال پس از آن حادثه كنگره امريكا چنين طرحي را مورد تصويب قرار دهد؟
** نزديك به ١٨ سال پيش، من از يكي از همكارانم كه در حوزه امريكا تحقيقاتي را انجام ميداد، درخواست كردم تا پژوهشي را در خصوص نقش كنگره امريكا در سياست خارجي اين كشور انجام دهد. نتيجه به دست آمده از آن تحقيق نشان ميداد كه حرف اول و آخر در سياست خارجي امريكا را قوه مجريه ميزند. به عبارت ديگر، اين دولت امريكا است كه سياست خارجي كشورش را تعريف كرده و مورد اجرا قرار ميدهد. نقشي كه كنگره امريكا در سياست خارجي اين كشور ايفا ميكند، همانند نقش نهادهاي مدني همچون رسانهها، NGOها، لابيها و... است. به عبارت ديگر، كنگره در سياست خارجي، بيشتر نقش اصلاحكننده دارد و مانند گروههاي فشار عمل ميكند. سوال شما من را به ياد آن پژوهش انداخت. از زمان رخ دادن حادثه ١١ سپتامبر تا به امروز، بسياري از خانوادههاي قرباني به دنبال روشن شدن ابعاد اين مساله بودهاند.
رسيدگي به اين مساله و مشخص شدن نقش كشورهاي خارجي در اين رابطه همواره يكي از مطالبات اصلي اين قربانيان بوده است و آنها در اين مدت توانستهاند آن موضوع را به يكي از سوژهها و مسائل مورد رسيدگي براي رسانهها و افكار عمومي امريكا تبديل كنند. يكي از نهادهايي كه خانواده قربانيان حادثه ١١ سپتامبر ميتوانستند به آن رجوع كنند، كنگره است. به همين خاطر، طبيعي است كه كنگره امريكا بر اثر فشار خانواده قربانيان يا رسانهها اين مساله را در دستوركار خويش براي رسيدگي قرار دهد. بايد دانست كه كنگره امريكا و نمايندگان بيش از آنكه پاسخگوي دولت عربستان يا حتي دولت خودشان باشند، پاسخگوي موكلانشان يعني مردم امريكا هستند. در اين مورد نيز رسيدگي و فشار قربانيان در به سرانجام رسيدن اين مساله بيش از هر چيز موثر بوده است.
* در ماههاي پيش شاهد بوديم كه دولتمردان امريكايي و لابيهاي حامي سعودي رايزنيها و فشارهاي بسياري را در خصوص طرح كنگره انجام دادند تا اين طرح تصويب نشود. چرا اين لابيها تاثير چنداني نداشتند؟
** موضوع حادثه ١١ سپتامبر با گذشت ١٥ سال از آن، از موضوعات بسيار مهم براي مردم امريكا است. در اين باره نيز نتيجه روشن و مشخصي از نقش كشورهاي مداخلهگر در اين باره منتشر نشده بود. اين مساله فشار قدرتمندي در سطح افكار عمومي امريكا ايجاد كرده بود كه كمتر فرد يا گروهي ميتواند در برابر آن ايستادگي كند. از سوي ديگر، با آنكه لابيهاي سعودي در واشنگتن بسيار فعال هستند و ميليونها دلار در سال براي تاثيرگذاري خرج ميكنند اما از محبوبيت مردمي در امريكا برخوردار نيستند و اين برخلاف لابيهاي يهودي است. يهوديان امريكا، اقليت قدرتمندي را در امريكا تشكيل ميدهند؛ هم از نظر ثروت، هم از نظر پستها و جايگاههاي كليدي و هم از نظر سمپاتي و حس مثبتي كه مردم امريكا به آنها دارند. اين حس نسبت به اعراب و به خصوص عربستان وجود ندارد و يك نوع حس عربستيزي در ميان مردم امريكا هم وجود دارد. حادثه ١١ سپتامبر نيز به اين نفرت افزوده است و همين موجب شده تا لابيهاي سعودي نيز در اين باره نتوانند كار خاصي را بكنند.
* يكي از مسائلي كه در صحنه سياست امريكا بسيار كم رخ ميدهد، اين بود كه بزرگان هر دو حزب بزرگ امريكا از طرح رسيدگي به نقش عربستان در حادثه ١١ سپتامبر حمايت ميكردند. با توجه به نزديك شدن به زمان انتخابات رياستجمهوري و رقابت حزب جمهوريخواهان و دموكراتها، استدلال موافقان در تصويب اين طرح چه بوده است؟ آيا مسائل انتخاباتي در نوع رويكرد اين دو حزب در تصويب اين لايحه تاثير داشته است؟
** قطعا مقوله انتخابات و نزديك شدن به زمان آن، در نوع رويكرد هر دو حزب جمهوريخواه و دموكرات به طرح مورد اشاره موثر بوده است. مساله مهمي كه در مورد انتخابات امريكا در ايران كمتر مورد توجه قرار گرفته، اين است كه در كنار انتخابات رياستجمهوري، انتخابات نمايندگان مجلس امريكا هم برگزار ميشود. همچنين يكسوم نمايندگان سنا نيز خود را براي ورود مجدد در اين مجلس مورد آزمايش قرار ميدهند. اصلي در امريكا وجود دارد و آن، اين است كه وقتي شما به فرد بدنامي نزديك شوي، اعتبار و صداقت خودت هم زيرسوال ميرود. وضعيت عربستان نيز در شرايط كنوني همين گونه است يعني نمايندگان كنگره نميخواهند به آنها انگ طرفداري از عربستان بچسبد.
اين مقوله مختص به امريكا نيست بلكه در كشورهاي اروپايي، استراليا، ژاپن و خيلي از كشورهاي ديگر هم عربستان از بدنامترين كشورها محسوب ميشود. بسياري از دستگاههاي اطلاعاتي و همچنين رسانههاي آن كشورها در گزارشهاي خود به اين نكته اشاره كردهاند كه منبع فكري گروههاي تروريستي مانند داعش نشات گرفته از افكار محمد بن عبدالوهاب است و اين يعني ايدئولوژي حاكم بر دولت عربستان سعودي. به عبارت ديگر، يك نوع اجماع نظر در امريكا و بسياري از كشورهاي غربي درخصوص عربستان به وجود آمده است و آنها، عربستان را مسوول رشد و گسترش تروريسم در دنيا ميدانند. اين ديدگاه در هر دو حزب امريكا وجود دارد و به همين خاطر هم مشاهده ميكنيم در سخنرانيهاي انتخاباتي، دونالد ترامپ مواضع سرسختانهاي را درباره عربستان اتخاذ ميكند و هيلاري كلينتون هم عربستان را به رعايت موازين حقوق بشري و تجديدنظر در برخي مسائل و البته مبارزه جديتر با تروريسم دعوت ميكند.
* كاخ سفيد پيش از تصويب اين طرح، با آن مخالفت كرده و تهديد به وتو كرده بود. استدلال كاخ سفيد در مخالفت با اين مساله چه بوده است؟ با توجه به تصويب اين طرح در كنگره و عدم موفقيت كاح سفيد در لابيهايش براي عدم تصويب طرح، آيا اوباما بر تهديد خود مبني بر وتوي طرح كنگره اقدام خواهد كرد؟
** براساس آنچه سخنگوي كاخ سفيد اعلام كرده است، باراك اوباما با اين مساله مخالفت ميكند. اين مخالف نيز به دو دليل است؛ نخست، امريكا از رابطه با عربستان منفعت اقتصادي ميبرد. عربستان ميلياردها دلار در امريكا سرمايهگذاري كرده و از سويي، امريكا نيز سرمايهگذاريهاي هنگفتي در شركت آرامكوي عربستان انجام داده است. عربستان سالانه خريدار ميليونها دلار تسليحات مختلف از امريكاست. امريكاييها خدمات فني، مهندسي و مستشاري بسياري به عربستان ارايه ميدهند. هنگامي هم كه بحث اين لايحه يا انتشار گزارش ٢٨ صحفهاي كنگره از نقش عربستان در حادثه ١١ سپتامبر ميشود، عربستان تهديد ميكند داراييهايش را از امريكا بيرون ميكشد. از طرف ديگر، چه دوست داشته باشيم و چه دوست نداشته باشيم، عربستان متحد استراتژيك امريكا در منطقه خليج فارس است و در بسياري از موارد مجري طرحهاي آنها در منطقه است.
آنها به خواست امريكا در مقابل بشار اسد يا ايران انقلابي ميايستند. در كشورشان، به امريكا پايگاههاي نظامي استراتژيك ميدهند. اين دو مساله موجب ميشود تا دولت اوباما يا هر دولت ديگري نتواند به راحتي چشمهايش را در برابر عربستان ببندد و از آن عبور كند. با اين حال، در صورتي كه دولت باراك اوباما اين طرح را وتو كند، اين كار ميتواند هزينه بسياري را براي دموكراتها و شخص خانم هيلاري كلينتون به همراه داشته باشد كه اين هزينهها به نفع او نيست.
* آيا در سخنرانيهاي انتخاباتي هيلاري كلينتون و دونالد ترامپ بحثي از مساله ١١ سپتامبر و شكايت از عربستان شده است؟
** ١١ سپتامبر مساله مهمي در امريكا محسوب ميشود كه عربستان هم نقش مهمي در اين مقوله داشته است. اما براساس پژوهشي كه درخصوص امريكا شده است، سياست خارجي امريكا براساس مبارزه با دشمن طراحي شده است. زماني اين دشمن كمونيسم و شوروي بودند. دشمنان امريكاي پس از ١١ سپتامبر، تروريسم بوده و همواره يكي از بحثهاي انتخاباتي ميان نامزدها درباره تروريسم و چگونگي مبارزه با آن بوده است. با آنكه اين مساله با امنيت ملي امريكا پيونده خورده است اما هيچگاه عربستان در جبهه دشمنان امريكا نبوده است. به عبارت ديگر، با آنكه دو حزب جمهوريخواه و دموكرات در رابطه با مساله سياست خارجي با يكديگر اختلافاتي داشتهاند و هر كسي كه رييسجمهور امريكا شود، آنها نميخواهند روابط ميان واشنگتن و رياض بدتر از وضعيت كنوني شود بلكه ميخواهند اين مناسبات ادامه داشته باشند هرچند آنها فشارهايي هم ميآورند درصدد تعديل در سياستهاي عربستان سعودي و همراهتر شدن آنها با امريكا هستند. اين مساله هم به خاطر همان دو دليل منافع اقتصادي و اتحاد استراتژيك است. اين اتحاد بسيار مهم است كه عربستان در ايجاد آن موفق بوده است.
* با تصويب طرح اجازه شكايت به قربانيان حادثه ١١ سپتامبر از عربستان در كنگره امريكا، شاهد ابراز نگراني اين مساله از سوي كشورهاي عربي و شوراي همكاري خليج فارس بودهايم. دليل نگراني آنها از محكوم ساختن عربستان چيست؟
** اگر كشورهاي عربي يا شوراي همكاري خليج فارس، حرفي ميزنند؛ اين حرف، حرف عربستان است. به سخن ديگر، بسياري از كشورهاي عربي و همچنين شوراي همكاري خليج فارس به تكراركننده خواست و منويات عربستان تبديل شدهاند. اتحاديه عرب و حتي سازمان همكاري كشورهاي اسلامي نيز همين گونه است و آنها نيز حرفي را ميزنند كه عربستان بخواهد. در رابطه با اين مساله نيز عربستان براي آنكه نشان بدهد تنها نيست، از آنها ميخواهد او را همراهي كنند.
* آيا اين رخداد ميتواند در روند جدايي و دوري كشورهاي عربي كه به نوعي متحد منطقهاي امريكا محسوب ميشوند با واشنگتن تاثيري داشته باشد؟
** عربستان هم در امريكا و هم در اتحاديه اروپايي، كشوري بدنام محسوب ميشود. در پارلمان اروپا قانوني به تصويب ميرسد كه كشورهاي اتحاديه اروپايي حق ندارند به عربستان به خاطر اقداماتش در يمن سلاح بفروشند، ولي اين مساله به معناي آن است كه كشورهاي اروپايي به عربستان سلاح نفروشند؟ هيچوقت اين اتفاق رخ نميدهد چون آنها از نوع رابطه با عربستان سود اقتصادي هنگفتي ميبرند. نوع رابطه با عربستان با اين كشورها بسيار مهم است. اتفاق اخير هم در امريكا تاثيري در نوع سياستهاي امريكا و اروپا با عربستان نخواهد گذاشت.
* پيش از اين شاهد بوديم كه دولت امريكا فشارهاي بسياري را به كشورهاي شوراي همكاري براي فعالتر شدن مبارزه با تروريسم وارد كرده بود. آيا اين طرح را ميتوان به مثابه فشاري از جانب واشنگتن به اعراب براي فعالتر شدن و همراهي بيشتر با امريكا در مسائل خاورميانه دانست؟
** حضور فعالتر در عرصههاي نظامي و مبارزه با تروريسم خواست جدي امريكاست و شايد تصويب اين طرح براي فعالتر شدن عربستان در اين باره باشد. نميتوان اين احتمال را رد كرد. امريكا صراحتا از متحدان عربياش خواسته است تا نقش جديتري را ايفا كنند. با اين حال، عربستان برخلاف ايران يك كار بسيار خوب بلد است و آن نمايش و نقش بازي كردن است. عربستان با FATF همكاري بسيار نزديكي دارد در حالي كه آنها بزرگترين حامي گروههاي تروريستي هستند اما ايران با آنكه ارتباطي با تروريسم ندارد و از قضا يكي از بزرگترين كشورها براي مبارزه با آن است ولي اين همه جار و جنجال در كشور ايجاد ميشود.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=54452
ش.د9502268