(روزنامه اعتماد – 1395/05/17 – شماره 3593 – صفحه 6)
* حملات جريان رقيب نسبت به دولت روحاني همچنان ادامه دارد. حتي شاهد بوديم كه پس از گفتوگوي تلويزيوني روحاني به صورتهاي مختلف جريان حمله به روحاني فعال شد. ارزيابي شما از اين حملات چيست و علت چنين رفتارهايي از سوي جريان رقيب را چه ميدانيد؟
** ببينيد، مخالفان حرفهاي دولت روحاني در بيان حملات خود به دولت دغدغه منافع ملي كشور را ندارند. اين مخافان دغدغه مسائل معيشتي مردم را ندارند. چرا كه اگر چنين دغدغهاي داشتند دولتي را كه با نفت بشكهاي ٣٠ دلار تورم را ٣٦ درصد كاهش داده و به ١٠ درصد رسانده و رشد منفي شش را به مثبت دو رسانده، چنين مورد حمله قرار نميدادند. حتي بايد از دولت روحاني به جاي مخالفت تشكر نيز ميكردند. همچنين به خوبي ميتوان روشن كرد كه مخافان حرفهاي دغدغه اقتصاد مقاومتي را نيز ندارند چرا كه اگر توجه ميكردند در سه سال گذشته كه دولت توانسته خريد گندم تضميني را از ٤ ميليون تن در سال را در سال ٩٥ به ١١ ميليون تن برساند، چنين حملاتي نميكردند. دولت توانسته گامي موثر در تامين يك كالاي راهبردي كشور يعني گندم بردارد. لذا اگر كسي دغدغه اقتصاد مقاومتي داشت دعاگوي اين دولت ميشد نه تخريبگر آن. اين مخالفان همچنين دغدغه مبارزه با فساد هم ندارند چرا كه دولت روحاني به محض اينكه متوجه مشكلات مربوط به فيشهاي حقوقي شد شروع به «بگم بگم» نكرد بلكه موضوع را ريشهيابي كرد. پولها را از كساني كه اين حقوقها را گرفته بودند باز گرداند؛ افرادي را كه حقوقهاي نامتعارف گرفته بودند تغيير داد و روند شفافسازي در زمينه شفاف كردن برداشت از منابع عمومي را جدي پيگيري ميكند. روحاني نه فقط در دولت بلكه در ساير اركان حاكميت هم به دنبال شفاف سازي است. اگر دقت كرده باشيد مخالفان دولت در مقابل سياست دولت مبني بر فراگير شدن شفافيت از هر فرد يا سازماني كه از منابع عمومي استفاده ميكنند، جا زدهاند. اين دسته نميخواهند شفافيت به همه قلمروهاي حاكميت كشيده شود. بنابراين آنها دغدغه فساد هم ندارند.
مثلا در حوزه محيط زيست مخالفان دولت و حملهكنندگان به دولت دغدغه كمبود آب را هم ندارند. اين دولت در همين مدت كمي كه در اختيار داشته نشان داده گامهاي موثر و البته بلندمدتي را براي بازگرداندن يك وضعيت قابل دفاع و مطلوب در مساله آب برداشته است. كارشناسان نگران هستند كه اگر همين وضعيت ادامه يابد، با ٤٨٠ هزار چاه غيرقانوني در ٢٠ سال آينده بحران آب در اغلب شهرهاي بزرگ به وجود خواهد آيد. در اين مورد احمدينژاد قبلا ميگفت اين چاهها اصلا ايرادي ندارد و حتي طرح و لايحه بردند كه آنها را قانوني كنند. كساني كه با دولت مخالفت ميكنند ميدانند دولت دارد چه گامهاي موثري در مساله آب برميدارد. لذا آنها درد و دغدغه مساله اقليم را هم ندارند. همچنين دغدغه پنج تا هفت ميليون بيكار را نيز ندارند. اگر دغدغه داشتند در ٢٤ ساعت اول از آتشزنندگان سفارت عربستان صريحا دفاع نميكردند. اين ليست بيدغدغگي را همچنان ميتوان اضافه كرد.
اما به روشني ميتوان ديد كه مخالفان دولت يك دغدغه و نگراني اصلي دارند و آن كابوس ورود و انتخاب مجدد آقاي روحاني است. لذا اين تخريبها به دو هدف است. كابوس رقبا ادامه دولت روحاني است و براي همين است كه در مخالفت با روحاني ترمز بريدهاند. اگر همين مسير جلو برود، بر اساس همين نظرسنجيهايي كه داريم آقاي روحاني در بين مردم محبوبيت دارد و آنها از اين موضوع نگران هستند. اولين هدف آنها اين است كه محبوبيت روحاني در بين مردم مخدوش شود. مردم نبايد به روحاني اميد پيدا كنند. همچنان كه در گذشته به دنبال اين بودند كه مردم به خاتمي و هاشمي اميد پيدا نكنند. دومين هدف تخريبها آنها اين است كه كساني كه با دولت روحاني كار ميكنند جا بزنند و مرعوب شوند، خودشان كنار بكشند. اما ارزيابي من اين است كه آنها به نتيجه نميرسند، همچنان كه در ٢٠ سال گذشته به نتيجه نرسيدند. پيشبيني من اين است كه همين كارهاي تخريبي بلادفاعي كه ميكنند منجر به راي بيشتر آقاي روحاني ميشود.
* در ١٠ ماه آخر دولت اول آقاي خاتمي هم همين قدر به او حمله ميشد؟
** در آن دوره هم انتخاب مجدد براي اين تندروها كابوس بود. چون ميدانستند خاتمي براي دوره دوم راي ميآورد. لذا خيلي كوشش كردند كه راي نياورد و آخرين كاري كه كردند اين بود كه ١٠ كانديدا مقابل آقاي خاتمي در انتخابات سال ٨٠ قرار دادند. خوشبختانه اين رفتار آنها باعث رونق انتخابات و زياد شدن آراي آقاي خاتمي شد. تندروها هميشه از موضع قدرت حرف ميزنند. اهل استدلال و بررسي و سنجش نيستند. لذا ميگويند ما قدرت داريم پس ما حق هستيم. همين منطق كور را هم براي ۹۶ در پيش گرفتهاند. همچنان كه در سال ٩٤ اين تندروها شكست نمادين خوردند. با اين حال همچنين ميپندارند كه حق هستند.
* به نظر شما مهمترين مزيت روحاني در سال ٩٢ نسبت به ديگر كانديداهايي كه ميتوانستند به جاي او بر سر كار بيايند چه بود؟
** روي كار آمدن روحاني براي كشور چند مزيت داشت. من به جامعه مدني هم انتقاد دارم و معتقد هستم كه بايد اين مزيتها گفته شود. به نظر من آقاي روحاني كشور را در يك شرايط بحراني تحويل گرفت. قيمت نفت يك چهارم شد اما با وجود آن شرايط بحراني و با وجود كاهش قيمت نفت مهمترين كار روحاني بازگرداندن ثبات به حوزههاي مختلف (در حاليكه خاورميانه در بيثباتي بود) بود. روحاني مجموعا كشور را در مسير ثبات قرار داد. از حيث بين المللي، اقتصادي و سياسي ثبات را به كشور بازگرداند. دستاوردهاي روحاني در اين شرايط بحراني اين بود كه متغيرهاي اصلي اقتصاد را كنترل كرد؛ تورم را ٣٦ درصد كاهش داد؛ رشد اقتصادي را از منفي شش به مثبت دو رساند يعني توانستيم شرايط ركود را ترك كنيم. البته تا آثار رونق اقتصادي به زندگي نفوذ كند طول ميكشد. در سامانههاي تدبيركشور اقدامات اساسي انجام داده است. مثلا در مساله آب، در مساله امور استخدامي و پرسنلي، در بحث سلامت و كشاورزي كارهايي انجام شده است. بعضي از آثار مثبت اين اقدامات را ممكن است يك دهه تا دو دهه ديگر ببينيم.
اين را نبايد ناديده گرفت كه دولت روحاني در كمتر از سه سال توانسته شبح تهديد امنيتي را از بالاي سر ملت ايران كنار بزند. چهار يا پنج قطعنامه در شوراي امنيت ذيل بند هفت، عليه ايران تصويب شده بود. تحقيقات در ٥٠ تا ٦٠ ساله گذشته نشان ميدهد هر كشوري كه زير بند هفتم شوراي امنيت رفته است، عاقبت خوشي نداشته است. روحاني توانسته ايران را از زير بند هفت با آرامش و تدبير و با برجام بيرون بياورد. نبايد تحت فشار تبليغات تندروها حقايق را نسبت به دولت روحاني نبينيم. آقاي روحاني تحريم را از بالاي سر اقتصاد ايران برداشته است.
طرف خارجي (امريكا) ممكن است وعدههايش را انجام نداده باشد اما تداوم آن تحريمها يعني اينكه ما امروز سرنوشت كشورمان به وضع امروز ونزوئلا نزديك ميشد. ما هر دو كشورهاي نفتخيز هستيم و در هر دو كشور هم نيروهاي مردمانگيز داريم. خوشبختانه دولت روحاني اجازه نداد سرنوشت معيشتي مردم به سرنوشت ونزوئلا ختم شود. الان ماشيني كه نان بين مردم در ونزوئلا توزيع ميكند، را بايد ارتش اسكورت كند. در غير اين صورت مردم ممكن است با هم درگير شوند. آقاي روحاني از ونزوئلايي شدن معيشت مردم به طور قاطعانه جلوگيري كرده است و واقعا من كلاه خود را به احترام اين پيشگيري كه روحاني انجام داده از سرم بر ميدارم. ما بايد هم منتقد باشيم و هم شكرگزار.
* عملكرد دولت در بخش فرهنگ و ديگر حوزهها را چطور ارزيابي ميكنيد؟
** عدهاي ميگويند دولت در زمينه فرهنگ كاري نكرده است. درست است كه ما معضلات فرهنگي زيادي داريم و دولت موانع زيادي دارد. دولت مجوز كنسرت ميدهد جلويش را ميگيرند. دولت در برابر كساني كه هنرمندان را ديوث مينامند موضع ميگيرد ولي نهاد ديگري آن را خنثي ميكند. همه اينها درست. اما بايد ديد كه تا حدودي گشايش فرهنگي اتفاق افتاده است. سه سال پيش شش تا هفت ميليون نفر در ايران در يك سال سينما ميرفتند. امروز در سه يا چهار ماه اول امسال هشت ميليون نفر به سينما رفتهاند. به نظر ميرسد كه ظرفيت چند برابر شده است. ما تقريبا نويسنده معتبري نداريم كه كتاب بنويسد و كتابش در وزارت ارشاد خاك بخورد. اينها به نظر من گشايش است. به هر حال تا وضعيت مطلوب راه درازي در پيش داريم اما با واقعيتها روبه رو هستيم.
در زمينه ارتباط مردم با يكديگر و رسانهها دولت روحاني ممكن است نتواند گزارش دهد كه در دوره او تيراژ روزنامههاي كاغذي بالا رفته است. به هر حال پديده تكنولوژي ارتباط اطلاعات تغييراتي در اين زمينه داده است. دولت روحاني كارهاي موثري انجام داده است. سياست دولت در زمينه راههاي اطلاعرساني خوب بوده است. وزارت ارتباطات زيربناهاي فضاي آنلاين را گسترش داده و فضاي ارتباطي مردم را تسهيل كردند. يكي از نمادهايش تلگرام است. از زنان خانهدار، مردم مشاغل مختلف و محلات و مردم در مساجد و علاقهمندان به يك كتاب و غيره از طريق شبكههاي تلگرامي به هم متصل شدهاند. حتي كسب و كار مردم با تلگرام تسهيل شده است. اميد است از اين طريق به سمت يك توسعه همهجانبه و درونزا و جهاننگر پيش برويم. البته موانعي بر سر راه وجود دارد. نيروهاي مخالف فقط به نيروهاي مردمي تكيه ندارند بلكه به پول، سازمان و دولت پنهان متكي هستند.
* يكي از نقدهايي كه به دولت آقاي روحاني ميشود اين است كه نسبت به افشاي موانعي كه بر سر راه دولت براي به اجرا گذاشتن هر چه بيشتر سياستهايش جسارت و شفافيت لازم را به خرج نداده است و وضعيت واقعي كشور را توضيح نداده است. به نظرشما آيا اين نقد به آقاي روحاني وارد است؟
** من اين نقد را قبول ندارم. اين نقد اگر خارج از شرايط كنوني جامعه ايران باشد، درست است. ليكن وقتي در شرايط داخل كشور را وارد محاسبه ميكنيم حرف دقيقي نيست. آقاي روحاني كه در خلأ كار نميكند. در جامعهاي كار ميكند كه مخالفينش از همه امكانات عمومي براي فلج كردن دولت استفاده ميكنند. دولت در شرايطي كار نميكند كه همه طرفدار قانون و حق برابر باشند. افراد و سازمانهاي خودحقبين در كشور ما وجود دارند. روحاني در شرايطي كار ميكند كه سفارت عربستان را تندروها آتش ميزنند. در شرايطي كه ٣٠ تشكل دانشجويي ميخواهند جلسه بگذارند و از دولت حمايت ميكنند آنوقت بخش امنيتي به آنها مجوز نميدهد.
اين اتفاقها عجيب است. تندروها دوستدار اين هستند كه آقاي روحاني تند برود كه بعد حمله را شروع كنند. آنها به گفتوگوي تلويزيوني چند روز پيش دولت اميد بسته بودند. اينكه آقاي روحاني صحبت تندي بكند و شكافها را فعال كند كه آنها از فردا بتوانند در صحنه سياسي ايران جولان دهند. خوشبختانه روز بعد از گفتوگوي تلويزيوني در رسانههايشان غمكده بود. در چنين شرايط گامهاي روحاني آهسته است و انتظارات سريع برآورده نميشود اما در اين شرايط آقاي روحاني به حقوق ملت ضربه نميزند و براي جلب افكار عمومي اقدامات تخريبي يا پوپوليستي انجام نميدهد. لذا من اين انتقاد را در شرايط كنوني قبول ندارم. در اين شرايط فشار آقاي روحاني خيلي خوب كار كرده است.
* اگر شرايط واقعي كشور و مشكلات دولت براي مردم توضيح داده نشود و دولت همچنان با گامهاي آهسته پيش برود اين احتمال وجود ندارد كه مردم احساس كنند دولت در برآورده كردن مطالباتشان ضعيف است ؟ آيا اين حركت كند دولت براي مردم تبديل به ياس نميشود؟
** اين نكتهاي كه اشاره كرديد به تقويت حوزه رسانهاي دولت بازميگردد كه اميدواريم اقدامات جدي در مورد آن انجام شود. اين انتقاد درست است و بايد حوزه رسانهاي دولت قويتر شود. ليكن از طرفي بايد توجه داشت كه اين دولت اعتدالي است. دولت اصلاحي ميتواند شبكه قوي رسانهاي داشته باشد. دولت اعتدالي هم نميخواهد كه التهاب ايجاد شود. بايد شرايط دولت را درك كنيم اما حرف شما درست است. بايد منابع رسانهاي دولت بدون شرمندگي حداقل در سطح گزارش و توضيح فعال و نافذ شوند.
اما در مورد ياس مردم نگراني ندارم. اينطور نيست كه مردم از جايي به بعد نااميد ميشوند. انتخابات ٩٤ نشان داد كه مردم ايران نااميد نميشوند. مردم به خود آگاهي رسيدهاند. بايد به تكتك مردم ايران احترام گذاشت چرا كه ملت به خودآگاهي رسيده است. مثلا در محلات پايين اسلامشهر كه بخش كمتر برخوردار كشور هستند فقط ٣٠ درصد در انتخابات شركت كردند. اين مساله خيلي مهم است. چرا كه پايگاه سنتي اصولگراها بوده است. در آنجا جمعيت نهاد و تشكلي غير از نهادهاي وابسته به اصولگراها نميتواند وارد شود. با اين حال ٧٠ درصد اين مناطق در انتخابات شركت نكرد (اين حتي اعتراض به اصولگراها بود) و بخشي از اين ميزان به اصولگرايان ديگر اعتماد ندارد. از آن ٣٠ درصد هم يك سومشان به ليست اميد راي دادند كه دقيقا نشان ميدهد اقشار كمبهره و آسيبديده هم در كشور به خودآگاهي رسيدهاند. از اين رو در انتخابات آينده نگراني ندارم و معتقدم كابوس تندروها و حضور آقاي روحاني در عرصه مديريت اجرايي كشور براي تندروها دوباره تكرار ميشود.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=50790
ش.د9502251