با چراغ سبز دولت سودان علمای این کشور اعم از سنی و صوفی مخالفت با شیعه را در دستور کار خود قرار داده و تصمیم به افزایش فشار علیه جامعه شیعیان این کشور گرفتند، بر این اساس در اواخر بهمن 1393 هیات علمای مذهبی این کشور اعلام کرد دولت سودان مرکزی برای مبارزه با گسترش تشیع و مسیحیت در سودان تاسیس خواهد کرد و بودجه ای برابر با یک میلیارد و 200 میلیون جنیه (واحد پول سودان) نیز برای ان در نظر گرفته است.
بعد از استقلال سودان یکی از بزرگترین دغدغههای این کشور عدم هماهنگی بین مناطق جنوبی مسیحینشین و مناطق شمالی مسلمان نشین بود، این اختلاف سبب شد تا چند دهه نزاع و درگیری بین شورشیان مسیحی جنوب و دولت مسلماننشین مرکزی این کشور ادامه داشته باشد. در سال 2005 قرار داد صلحی به نام قرارداد نیفاشا در کنیا بین دولت مرکزی و شورشیان به امضا رسید. بر اساس این قرار داد در سال 2010 با برگزاری یک رفراندوم تکلیف منطقه جنوب مشخص می شد.
دولت البشیر طی 5 سالی که بین امضای قرارداد و برگزاری رفراندوم وجود داشت نه تنها هیچ اقدامی جهت بهبود وضعیت زندگی مردم این منطقه نکرد، بلکه بیشتر حجم سرمایه گذاری ها را در مناطق شمالی متمرکز کرد و بدین ترتیب ناخواسته زمینه های استقلال جنوب را فراهم آورد. با برگزاری رفراندوم در سال 2010 و جدا شدن جنوب از دولت مرکزی، بیش از 75 درصد از منابع نفتی این کشور که در جنوب سودان قرار داشت از دست دولت مرکزی خارج و به یکبار البشیر بخش زیادی از منابع ارزی خود را از دست داد، این کسر بودجه سبب مشکلات فراوانی برای دولت سودان شد، در این زمان بیداری اسلامی که سرمنشا آن فقر مردم کشورهای عرب شمال افریقا بود، آغاز شده بود و می رفت تا دامن دولت البشیر را هم بگیرد، اما وی با دادن یک سری امتیازات به رهبران احزاب مخالف و کاهش یارانه ها به نوعی جلوی این سیل خروشان را گرفت، اما کاهش قیمت نفت دولت البشیر را بیش از پیش در مضیقه قرار داد و دولت نیز ناچارا این فشار را به مردم منتقل کرد.
در این زمان عربستان به طور نامحسوس وضعیت سودان را رصد می کرد و از اوضاع آشفته اقتصادی این کشور با خبر بود از این رو پنهانی پیام هایی برای مقامات این کشور ارسال و اعلام کرد در صورت کاهش سطح روابط سودان و ایران حاضر است از دولت این کشور حمایت کند. متاسفانه البشیر در این زمان رسم جوانمردی را بجا نیاورد و با وجود حمایت های سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران که سابقه آن به بیش از دو دهه می رسید، در یک اقدام شتابزده و غیر عقلایی روابط خود را تا پایین ترین سطح کاهش و سپس به کلی قطع کرد.
این قطع شدن روابط بین جمهوری اسلامی ایران و سودان بیشترین فشار را بر شیعیان مظلوم این کشور وارد کرد. شیعیان این کشور جمعیتی حدودا یک میلیون نفری هستند که در مقایسه با جمعیت 30 میلیون نفری سودان تعدادشان بسیار ناچیز است. شیعیان سودان بیشتر در خارطوم (پایتخت)، جنوب و شرق ایالت کردفان و در ایالت نهرنیل در شمال خارطوم تمرکز دارند.
هرچند در زمانی که روابط جمهوری اسلامی ایران و سودان در سطح خوبی قرار داشت، دولت این کشور رفتار خوبی با شیعیان نداشت و هرگز اجازه نمی داد که شیعیان به پست های مهم دولتی و غیر دولتی دست یابند، اما با قطع شدن روابط دو کشور فشار دولت البشیر به اقلیت شیعیان این کشور بیش از پیش افزایش یافت به طوری که زندگی برای این جماعت غیر قابل تحمل شد.
به طور کلی وضعیت اقتصادی شیعیان سودان اصلا خوب نیست و بسیاری از آنان در شرایط سخت اقتصادی بسر می برند، با این وجود چنانچه دولت از شیعه شدن فردی از کارمندان این کشور آگاه شود آن شخص بلافاصله از کار خود اخراج و یا در مورد افراد در مشاغل خصوصی با احضارهای مکرر به سازمان امنیت سعی می شود تا جلوی فعالیت های اقتصادی وی گرفته شود .
از طرف دیگر هیچ خمس و زکاتی از طرف علمای مذهبی به شیعیان سودانی که اکثرا در فقر زندگی می کنند اختصاص داده نمی شود، بلکه دولت جلوی کمک های محدودی که از طرف شیعیان سایر کشورهای اسلامی نظیر ایران، لبنان، عراق و کویت ارسال می شود را نیز می گیرد.
فقدان تشکل های اجتماعی و ضعف روابط خانوادگی میان شیعیان و از طرف دیگر غلبه فرهنگ اهل تسنن در تمام امور زندگی، رسانه های داخلی و حتی برنامه های درسی باعث شده که ایجاد فرهنگ تشیع در میان خانواده های پیرو مکتب اهل البیت علیه السلام به ویژه در میان زنان، کودکان و نوجوانان به عملی فوق العاده دشوار تبدیل شود. از آنجایی که اغلب برنامه های درسی و یا رسانه های این کشور توسط کارشناسان وهابی تهیه می شود، شاهد هستیم که شیعیان این کشور آشنایی بسیار اندکی از وضعیت شیعان جهان و تحولات جهان تشیع دارند.
عمر البشیر که تا چند سال قبل جزو متحدین جمهوری اسلامی ایران در محور مقاومت محسوب می شد و با کمک های سیاسی و اقتصادی ایران توانسته بود پایه های لرزان حکومت پوسیده خود را در سودان نگه دارد با سرازیر شدن دلارهای عربستان به یکباره به یار دیرینه خود پشت پا زد و در بهمن 1393 و در حاشیه نشست اتحادیه افریقا در پایتخت اتیوپی مدعی شد که با وجود روابط خوب ایران و سودان، ایران از آن وضعیت سوء استفاده کرده و گسترش شیعه را در استراتژی خود قرار داده است به همین خاطر ما مانع فعالیت مرکز فرهنگی ایران شدیم. وی سپس در کمال تعجب گفت: ما در سودان شیعه ای نمی شناسیم و مردم این کشور تماما اهل سنت هستند.
با چراغ سبز دولت سودان علمای این کشور اعم از سنی و صوفی مخالفت با شیعه را در دستور کار خود قرار داده و تصمیم به افزایش فشار علیه جامعه شیعیان این کشور گرفتند، بر این اساس در اواخر بهمن 1393 هیات علمای مذهبی این کشور اعلام کرد دولت سودان مرکزی برای مبارزه با گسترش تشیع و مسیحیت در سودان تاسیس خواهد کرد و بودجه ای برابر با یک میلیارد و 200 میلیون جنیه (واحد پول سودان) نیز برای ان در نظر گرفته است.
حسن اسحاق از نویسندگان مطبوعات سودان نقدی بر تصمیم عجیب هیات علمای سودان نوشت و ابراز داشت: تشیع پدیده ای نوظهور در اسلام نیست و شیعیان در عراق و شرق عربستان و دیگر کشورهای منطقه حضور دارند و روابط تهران و خارطوم به خوبی برقرار بود و کمک های سیاسی و اقتصادی ایران طی بیست سال گذشته شامل حال ما شده و سودان بهره های فراوانی از کمک های نظامی و اطلاعاتی ایران برده است و تمامی این روابط برگرفته از ارتباط دینی بین دو کشور است، اما حال که البشیر تحت فشار عربستان و امارات تصمیم گرفته روابط خود را با تهران کاهش دهد، حضرات علما هم گویی آن روزهای خوش گذشته و کمک های ایران را فراموش کرده اند. اما به نظر می رسد سودانی هایی که مایل به تغییر هستند باید صندوقی برای مبارزه با گسترش روحانیون دروغگو و روحانیون درباری و امنیتی تاسیس کنند؛ چرا که مبارزه با اینها اولویت دارد نه مبارزه با شیعه و مسیحیت، اما گویی گوش علمای درباری بدهکار این حرفها نبود و (عبدالقادر ابو قرون) رییس کمیته امر به معروف سودان در اظهاراتی عجیب تر مدعی شد اشاعه فرهنگ شیعی بزرگترین خطر پیش روی امت اسلامی است. وی گفته بود پروژه های جمهوری اسلامی ایران در راستای اشاعه فرهنگ شیعی نقش بسزایی در کشتار و خونریزی در جهان اسلام ایفا می کنند.
این مزدور وهابی در پایان اظهاراتش گفته بود: باید شورایی به نام شورای امت اسلامی جهت مقابله با نشر فرهنگ شیعی تاسیس شود.
با گرم شدن تنور مبارزه با شیعه، دولت سودان از جامعه صوفیان این کشور که نزدیک ترین گروه در عقاید به شیعه می باشند، درخواست کرد تا هرچه سریعتر به صف شیعه ستیزان بپیوندند از این رو مجمع کل صوفیان سودان اقدام دولت این کشور در بستن مرکز فرهنگی ایران را به بهانه تبلیغ مکتب حقّه شیعه ستود و این مکتب را خطری بزرگ برای دین و کشور سودان توصیف کرد! شیخ سعد الدین عضو این مجمع در تجمع بزرگی که به همین مناسبت برگزار شد گفت: گام هایی فوری و ضروری در این زمینه برداشته و آموزش های لازم داده شده است.
با همه این اقدامات به نظر می رسید که علمای مذهبی و مقامات دولتی خرسند نبوده و خواستار فشار بیشتر بر شیعیان بودند، از این رو در اوایل مهرماه سال جاری امام جمعه مسجد جامع (کمال رزق) در شهر خارطوم با انتقاد از وزارت آموزش و پرورش این کشور گفت: برخی کتب مدارس این کشور شامل محتوای تبلیغاتی برای شیعه و تشیع است.
وی مدعی شد بخش هایی از کتب مدارس سودان به تبلیغ تفکر و دیدگاه شیعه می پردازد. این سخنان در حالی مطرح شد که در بازبینی متون درسی وزارت آموزش و پرورش سودان در سال 2014 تمام دروسی که به نحوی به تشیع ارتباط داشت و شیعیان را به رسمیت می شناخت از کتب درسی این کشور حذف شده بود .
فرجام سخن
سودان یکی از مهم ترین و ایدئولوژیک ترین کشورهای اسلامی می باشد، اهمیت سودان در بین کشورهای اسلامی و افریقایی شبب شده تا سالانه هزاران دانشجو از سراسر جهان اسلام جهت فراگرفتن فقه و اصول اسلامی در دانشگاههای این کشور ثبت نام کنند، با این وجود متاسفانه در اثر تبلیغات مسموم جریان های وهابی و سرسپردگی البشیر و حکومتش به دلارهای نفتی عربستان، بعد از قطع شدن روابط تهران – خارطوم در یک اقدام نسنجیده هزاران جلد قرآن اهدایی از سوی جمهوری اسلامی ایران به موسسات، دانشگاه ها و کتابخانه های این کشور فقط به این علت که در ایران به چاپ رسیده اند، سوزانده شدند./