(روزنامه آفتاب يزد ـ 1395/08/05 ـ شماره 4742 ـ صفحه 2)
علی جنتی در مراسم تودیعش وقتی برخلاف دفعات پیش، صریح و روشن هرچه در سینه اش بود را بیرون ریخت؛ دل خیلیها سوخت! البته نه فقط برای او... راستش! دلمان برای فرهنگ کشورنیز آتش گرفت، او یک جورهایی گفت که کلی مانع پیش رویش بودند کلی آدم، کلی افراد مختلف؛ از خطیب گرفته تا رقیب!...
صریح و بی پرده همه اش را گفت.
یک ادعای معنادار از غفوریفرد
و حالا حسن غفوریفرد عضو شورای مرکزی حزب موتلفه، حرفهایی زده که نشان میدهد، موضوع استعفای جنتی با ترمیم کابینه فرق میکرد، انگار که این استعفا واقعی بود... یک استعفای ته دلی! و نه اجباری! انگار جنتی دنبال این میگشت که به هر بهانهای شده همراه با دو وزیر دیگر از وزارت رهایی یابد. حرفهای غفوری فرد دوباره ما را به یاد وزیر مستعفی انداخته، وزیری که انگار نه تنها متهم نیست بلکه یک شاکی مظلوم است که میداند تظلم خواهی او راه به جایی نخواهد برد.
به گزارش انتخاب، روابط عمومی حزب موتلفه از قول غفوریفرد آورده:" ظاهرا علی جنتی به این نتیجه رسیده بود که دیگر امکان ادامه کار برایش در وزارتخانه فرهنگ و ارشاد وجود ندارد؛ حتی فشارهایی از سوی آیتالله جنتی هم بر روی وزیر ارشاد وجود داشت."
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی اظهار کرد: "عدهای خواستند دلیل استعفای وزیر ارشاد را به مسئله کنسرتها ارتباط دهند اما مسئله خیلی مفصلتر از این چیزها بود."
در ادامه حرفهای غفوری فرد باید اشاره کرد به این موضوع که حتی گفته میشد پیش از استعفا، علی جنتی و رییس شورای نگهبان به دیدار هم رفتند و نتیجه آن استعفایی شد که دیدید!
یک رابطه!
...و باز هم داستان تکراری و عجیب و غریب، یک پدر و پسر از دو نسل مختلف، با دیدگاههایی متفاوت که از قضا هر دو نیز مسئولین خاص کشور هستند. اما، این کجاو آن کجا!
ماجرای علی و آیتالله احمد جنتی همیشه یک موضوع جذاب برای خبرنگاران بود و همین طور مردم... مدام از این تفاوتها گفته میشد و اینکه چه طور میشود این یکی فرزند آن یکی است؟
کافی است سری بزنیم به سال 92 موقعی که آقازاده محترم! ردای وزارت ارشاد اسلامی را برتن کرد.
همه او را از نزدیکانهاشمی میدانستند؛ کسی که در دولت اصلاحات سفیر بوده و همین طور معاون سیاسی، پورمحمدی در وزارت کشور. از هر زاویه که به او نگاه میکردی نمیتوانستی وی را با بزرگ خاندانشان تطبیق دهی! هیچ طرف او به آیت الله جنتی نمیخورد؛ نه رفاقتش باهاشمی ونه خدمتش به اصلاحات. آن اوایل وزارت را به یاد بیاورید! آن اوایل که میگفت آرزویش رفع فیلتر فیس بوک است! شکوه و فغان داشت از ممیزیها، از قلم میگفت و نویسندگانی که باید توان نوشتن داشته باشند. یک زمانی آرزوهایی برای روزنامهها داشت، تازه داشت چاپ و نشر کتابها کمی جان میگرفت که پدر پشت تریبون نماز جمعه، وزارت ارشاد را گوشمالی داد...وقتی که گفت:" باید توجه کرد این ارشاد، ارشاد اسلامی است، یعنی باید اسلامی فکر کند و اسلامی تصمیم بگیرد. مبادا با مجوز وزارت ارشاد اسلامی یک کتابی که رنگ اسلامی ندارد و ضد اسلامی است چاپ شود. حتی اگر نویسنده یک کتاب بیپروا و لاابالی است، آثار این نویسنده نیز نباید منتشر شود چون طرز تفکر انسان در آثارش دیده میشود."
علی جنتی هرچند دائم از سوی مجلس فراخوانده میشد و مجبور به توضیح بود و هرچند با حمله به کنسرتها دست و پنجه نرم میکرد و... اما سایه پدر همچنان بر سرش بود و تفاوت نظرات وی با آیتالله بر دوشش سنگینی میکرد.
هردویشان بارها در گفتگوها به اختلافات با یکدیگر اشاره و اذعان داشتند، البته علی جنتی با حفظ حرمت پدر ولی آیت الله جنتی بی پرده و صریح.
پیشبینی تذکر از پشت تریبون!
مثلا علی جنتی در جایی ( درگفتگو با هفته نامه آسمان )گفته بود:" از نظر سیاسی طبیعی است که اختلاف نظر داشته باشیم. در گذشته با ایشان {آیتالله جنتی} زیاد بحث میکردم منتها در طول چند سال اخیر کمتر بحث میکنیم. نه من میتوانم روی ایشان {آیت الله جنتی} تاثیر بگذارم و نه ایشان میتوانند افکار مرا تغییر دهند. ممکن است احیاناً برخی از مباحث به جدل بکشد و احترامی که ما برای ایشان قائل هستیم، خدشه دار بشود. "
و یا در گفتگویی دیگر (سایت قانون)می گوید که با پدرم در باره وزارت ارشاد مشورت نکردم و البته این راهم اضافه میکند که وی(آیت الله جنتی) دلخوشی از این ما جرا نداشته و به او گفته: "وزارت ارشاد مشکلات فراوانی دارد و اگر به وزارتخانه دیگری میرفتی، بهتر بود."
علی جنتی حتی احتمال تذکر پدر از تریبون نمازجمعه را هم پیش بینی میکند و میگوید: "ممکن است قبل از تذکر علنی به خودم خصوصی بگویند؛ اما اگر احساس کنند که تذکر خصوصی موثر نبوده، علنی هم میگویند."
نزدیکتر بههاشمی...
علی جنتی همچنین در جایی دیگر (روزنامه اعتماد) به صراحت گفته که " بههاشمی رفسنجانی نزدیکترم تا پدرم."
وی همچنین درباره اختلافاتش با پدر به ایسنا میگوید باید توان شنیدن حرف مخالف را داشت.
از سویی دیگر آیت الله جنتی نیز هرچند اختلافاتش با پسر را از پشت تریبون بیان کرده بود، اما در برنامه "شناسنامه" از تلویزیون به صراحت میگوید: " اختلاف سلیقه ما کم نیست؛ مثلاً از نظر اسلامی من تشخیصی دارم و ایشان آن را قبول ندارد. گاهی اوقات نیز در خصوص مسائل مباحثه میکنیم و قانع هم نمیشود."
البته مطمئنا این اختلافات به مانند اختلافات آیتالله با دیگر فرزندش نخواهد بود... منظور "حسین جنتی" است که به مجاهدین پیوست و در اوایل انقلاب اعدام شد آن طور که به گزارش باشگاه خبرنگاران در برنامه تلویزیونی شناسنامه درباره آن اینگونه سوال و جواب شد: "خیلی تلاش کردید آقا محمدحسین به مسیر باز گردند؟
آیتالله جنتی: بله؛ یک دفعه برخلاف انتظار من یک بار در زندان حسین را آوردند؛ من خیلی دلم میخواست او را ببینم. مدتی با او بحث کردیم که اثر نداشت؛ بعد از انقلاب و آزادسازی وی در خانه مدتی با او صحبت کردم و این صحبتها دلسوزانه و پدرانه بود ولیکن تحت تاثیر رجوی قرار گرفته بود. آنها زیاد رویش کار کردند و صحبتهای من درنهایت اثرگذار نبود."
شناسنامه: امتحان سختی است و از این امتحان سربلند بیرون آمدید. چگونه از این امتحان سربلند بیرون آمدید، چرا که اندک نیستند افرادی که در نظام گرفتار فرزندان خود میشوند.
آیتالله جنتی: ما به اسلام و انقلاب و نظام بیشاز فرزند علاقهمند هستیم؛ فرزندی که راه خود را از ما جدا میکند طبیعی است که…"
دست از پا خطا کرد
اما علی جنتی هم دست از پا خطا کرد و در دیدارهای نوروزی در سال 93 به دیدار کسی رفت که نباید.... آن دیدار و همین طور دیدار باهاشمی رفسنجانی، اتفاقی بود که خود وزیر سابق ارشاد دربارهاش میگوید: "ممکن است پدر از دیدن عکسم کنار آیتاللههاشمی ناراحت باشند." از طرفی همه میدانند که رقابت بینهاشمی رفسنجانی و آیت الله جنتی زبانزد خاص و عام در مجلس خبرگان بود، حال آنکه پسر خود را به آیتاللههاشمی نزدیکتر میداند.
علی جنتی حتی در مراسم تودیع خود نیز حرفهای اصلاح طلبانه زد:" سعی کردم از روز اول بگویم که گذشته را فراموش کنید و به مانند دوره اصلاحات و مسجد جامعی که به اهالی فرهنگ و هنر احترام میگذاشتند ما نیز قصد داریم به شما احترام گذاریم، سعیمان هم همین بود تا آنها را دلگرم کنیم"او حتی به برخی از خطیبان نیز با صراحت انتقاد وارد کرد...
و سرانجام....
اما اختلافات بین علی جنتی و آیت الله جنتی درباره وزارت ارشاد آنقدر ادامه دار بود تا وزارت او را تحتالشعاع قرارداد تا جایی که آیت الله جنتی میگوید: "چندین بار به طور خصوصی در خانه به وی (علی جنتی) تذکر دادم؛ به صورت کلی بگویم وزارت ارشاد باید ریشهای اصلاح شود؛ فضای وزارت ارشاد باید تغییر کند. در برخی دیگر از وزارتخانهها نیز این چنین است؛ با اصلاح موردی مشکل حل نخواهد شد.من لازم دیدم به عنوان امام جمعه هم تذکر بدهم. "
و حالا از قرار معلوم سرانجام پدر به خواسته اش رسیده و علی جنتی نیز از بار سنگینی که بردوش خود حس میکرد رهایی یافته... و شاید پدر و پسر علی رغم همه اختلاف سلیقهها اینبار به توافق رسیده اند... توافق و شایدهم تفاهم در یک استعفا.
و حالا از قرار معلوم سرانجام پدر به خواسته اش رسیده و علی جنتی نیز از بار سنگینی که بردوش خود حس میکرد رهایی یافته... و شاید پدر و پسر علی رغم همه اختلاف سلیقهها اینبار به توافق رسیده اند... توافق و شایدهم تفاهم در یک استعفا.
http://aftabeyazd.ir/?newsid=53791
ش.د9502427