تاریخ انتشار : ۱۳ آذر ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۱  ، 
کد خبر : ۲۹۷۰۳۰

مفهوم تاريخي روحاني به هر قيمت

پایگاه بصیرت / دکتر حامد حاجي ‌حيدري / hajiheidari@PhiloSociology.ir
(روزنامه رسالت - 1395/07/11 - شماره 8770 - صفحه 1)

مطلب اول

صداي اصلاحات، چهارشنبه، در تيتر يکم خود، نوشت: «با حذف احمدي نژاد، روحاني رئيس جمهور آتي خواهد بود»؛ تا 1400! اين، ذهنيت ناجور آن‌ها و برخي از «مشاوران رئيس جمهور»بي‌توجه به ملت است؛ آن‌ها گمان مي‌کنند که از طريق گسيل پيام به برخي نامزدهاي انتخابات و گروه‌هاي سياسي، به سياق «نياييد، خون به پا مي‌شود» (آقاي صادق خرازي) يا «نياييد، دير نمي‌شود» (آقاي حسام الدين آشنا)، در صحنه‌اي کم و بيش بي‌رقيب، همچون دور دوم «آقاي هاشمي» و «آقاي خاتمي»، با نزول عظيم‌ترآراء، لاجرم به کرسي رياست جمهوري دست خواهند يافت. آنان براي تحقق اين منظور خود، مشغول لابي با افراد و گروه‌هاي با نفوذ هستند، تا شايد «صحنه‌اي بي‌رقيب يا آشفته» را رقم بزنند.

اگر واقعاً همه چيز، «به هر قيمت»،اين‌چنين پيش برود، يک امر مسلم است؛ اين که کشور در يکي از حساس‌ترين مقاطع سابقه و لاحقه خود، دولتي خواهد داشت که از کمترين ميزان اعتماد و اعتناي مردم، در تاريخ پس از انقلاب برخوردار خواهد بود. کمترين، و شايد چيزي نزديک به هيچ؛ به قول «آقاي هاشمي»: 3 درصد!«آقاي هاشمي» فرمودند که «دکتر روحاني يک هفته قبل از انتخابات 92، 3 درصد رأي داشت که با حمايت من به بالاي 50 درصد رفت» (تسنيم، خبر شماره 1006897). «آقاي روحاني» در همان سال نود و دو نيز پايگاه لغزاني داشت و به يک فرجام‌خواهي کانديداي دوم و سوم بند بود.

مطلب دوم

صحنه‌آرايي بي‌رقيب به سياق دور دوم «آقاي هاشمي» و «آقاي خاتمي»، براي دستيابي مجدد«آقاي روحاني» به کرسي رياست جمهوري، خوشايند براي ملت نخواهد بود. «آقاي روحاني»، کارکرد خوبي ندارد. به احتمال بسيار زياد، در آينده، ايشان را ضعيف‌ترين رئيس جمهور ايران لقب خواهند داد. «آقاي روحاني»، حتي، از پس ايجاد هماهنگي در کابينه خود نيز بر نمي‌آيند، و نامه چهار وزير معلوم کرد که حتي وزراي «وي» نيزنمي‌تواننديک ارتباط صميمي و دوستانه با او برقرار کنند و بايد از تريبون عمومي با «وي» سخن بگويند. «آقاي روحاني» و دولت ايشان، واقعاً بد عمل مي‌کنند، و در حالي که اقل تکليف رئيس جمهور، ايجاد هماهنگي در کابينه است، اتحاد عمل چنداني در ميان اعضاي کابينه نيز رؤيت نمي‌شود.

رئيس جمهور در آن جمع کوچک نيز توان اقناع و ايجاد هماهنگي ندارند، چه رسد در مقياس ملت. وانگهي، «آقاي روحاني»، در هيچ برآوردي، وضع مناسبي در افکار عمومي ندارند، وي به وعده‌هاي خويش در انتخابات نود و دو عمل نکرده‌اند، و انتخاب مجدد «وي»، «به هر قيمت»،و با «صحنه‌اي بي‌رقيب يا آشفته»، مي‌تواند مفهوم تاريخي مهمي داشته باشد؛ اين که سياست ايران، اسير يک «حلقه قدرت» در ساختمان نه طبقه‌اي نياوران شده است که براي چندين دوره، مدام و بي‌توجه به جامعه، خود را به جز «يک استثناء»، مستمراً بازتوليد کرده است.

مطلب سوم

در مقابل ذهنيت ناجور «اصلاحات» و برخي از «مشاوران رئيس جمهور»، ذهنيت مردم، حاوي چيزهاي ديگري است و همان است که محبوبيت و آراء آقاي روحاني در انتخابات اخير خبرگان تهران را شديداً تنزل داد. در ذهن مردمي که بايد در انتخابات آتي شرکت کنند، اين واقعيت‌هاي بي فرجام چشمک مي‌زنند: وعده بي فرجام رفع صد روزه مشکلات روزمره زندگي مردم، وعده بي فرجام گزارش صد روز به صد روز به مردم، توزيع بي فرجام و فاجعه بار سبد کالا، وام ناجور خودرو در کنار وام بي فرجام ازدواج، وعده بي فرجام تکريم منتقدان، «دولت تدبير و اميد به دنبال اين هست که آن چنان رونق اقتصادي ايجاد بکند و آن چنان درآمد سرشار در اختيار مردم بگذارد که اصلاً به اين 45000 تومان نيازي نداشته باشند»، «نه بزرگ به انصراف از يارانه‌ها» در همان سال اول دولت، بي فرجامي وخامت بورس، بي فرجامي مسکن مهر، بي فرجامي مسکن اجتماعي، بي فرجامي عبور از رکود، «ما کليد داريم داس نداريم» (با تعويض 7000 مدير ريز و درشت)، استقبال‌هاي بيش از حد خود جوش از سفرهاي آقاي روحاني، درس‌هاي عجيب از کربلا وعده بي فرجام «دوران تخريب دولت‌هاي قبل به پايان رسيده»، وعده بي فرجام «من عزت و غرور ملي ايرانيان را باز خواهم گرداند»، وعده بي فرجام شفافيت اطلاعات در 100 روز اول و در عين حال محرمانه بودن تقريباً هر چيز مهم در اين دولت، بي فرجامي القاي طرح شبنم و ايران کد بدون جايگزين، بي فرجامي امتياز تجاري ننگين و تاريخي به ترکيه، بي فرجامي گردش چرخ زندگي مردم و چرخ سانتريفيوژها، خاطره سياه و تاريخي و بي فرجام زانو زدن وزير خارجه ايران در مقابل پادشاه عربستان، خاطره تاريک مذاکره و امتيازبخشي ما به مسئول فرانسوي، قتل ده‌ها بيمار ايراني در پرونده خون‌هاي آلوده، بي فرجامي و بي‌جواب ماندن ترور چند تن از سفراي ايران در کشورهاي منطقه به دست ماجد الماجد، بي فرجامي عدالت در شهادت شهداي کعبه و منا، عاقبت نافرجام کشتي «نجات» يمن، بي فرجامي وعده تکريم منتقدان و اهانت‌هاي مکرر به آن‌ها، «نقد که زيباست، دولت، تخريب و نقد ناروا را هم تحمل مي‌کند»، «به جهنم»، «بي‌سوادها»، «بي‌شناسنامه‌ها»، تسعير ارز، بي فرجامي و بلا تکليفي شوراي عالي فضاي مجازي و مسائل محيط زيست، بي فرجامي و بلا تکليفي نظارت دولت و وزارت کشور بر عملکرد شهرداري‌ها و شوراهاي شهر و رسوايي‌هاي زنجيره‌اي در ميان آن‌ها، اعمال داخلي تحريم‌ها، واردات عجيب و غريب، پديده «حسين فريدون»، رفت و برگشت سازمان برنامه و بودجه، هزينه‌هاي قابل توجه و غير لازم پيامک‌هاي آقاي روحاني که شبهه مداخله در انتخابات را هم داشت، بي فرجامي فيش‌هاي حقوقي نجومي، ابهام در ثروت و درآمد وزرا و ...

مطلب آخر:

- اگررئيس جمهور، از عمل به تعهدات خويش غفلت کند، که کرده است، شرايطي را ايجاد خواهد کرد که منجر به عدم پيروي مردم خواهد شد، و اين، خود را در همان سال اول و پس از انقضاي بي فرجام وعده «صد روزه»، در استنکاف گسترده و 90 درصدي مردم از انصراف يارانه‌ها که خواهش رئيس جمهور نورسيده بود، خود را نشان داد.

- رئيس جمهور، بايد هميشه به گفتار خود عمل کند، که نکرده است؛ رئيس جمهور، بايد هر آنچه را که به زبان مي‌آورد، انجام دهد، که نداده است؛ مردم به سرعت تحت تأثير عدم صميميت و خلف وعده‌ها قرار مي‌گيرند، که گرفته‌اند؛ و عمل به تعهدات به صورت آشکار، موجب تقويت اعتماد در کشور مي‌شود، که نشده است؛ پس، اگر واقعاً همه چيز، «به هر قيمت»،اينچنين پيش برود، يک امر مسلم است؛ اين که کشور در يکي از حساس‌ترين مقاطع سابقه و لاحقه خود، دولتي خواهد داشت که از کمترين ميزان اعتماد و اعتناي مردم، در تاريخ پس از انقلاب برخوردار خواهد بود.

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=240800

ش.د9502501

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات