(روزنامه جمهوري اسلامي – 1395/09/22 – شماره 10757 – صفحه 10)
نخست وزیر انگلیس هفته گذشته طی سخنانی در نشست شورای همکاری خلیج فارس در بحرین گفت که انگلیس میخواهد با اتخاذ سیاستی ماندگارتر در زمینه تامین امنیت بلند مدت خلیج فارس، بیش از سه میلیارد پوند از بودجه کشورش را صرف هزینههای دفاعی در منطقه در ده سال آینده کند.
تکرار ادعاهای بیاساس و تهی از واقعیت علیه ملت متمدن و فرهیخته ایران، از دیگر محورهای سخنان "ترزا" میبود که با واکنش قاطع و هوشمندانه دستگاه دیپلماسی کشورمان همراه بود. نخستوزیر انگلیس در ادامه با بیان اینکه "امنیت منطقه٬ امنیت ما است"، در اظهاراتی خلاف عرف دیپلماتیک، مدعی شد که انگلیس باید همکاریهای دفاعی خود را با کشورهای خلیج فارس افزایش دهد و برای مقابله با اقدامهای منطقهای ایران با آنها همکاری کند.
وی همچنین به توافق هستهای ایران و گروه 1+5 اشاره کرد و بدون در نظر گرفتن ماهیت کاملا صلح آمیز برنامه هستهای کشورمان که بارها مورد تایید آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار گرفته است، ادعا کرد که آنها توافقی را امضا کردهاند که امکان دستیابی ایران به سلاح هستهای را برای بیش از یک دهه از بین برده است.
سخنان اخیر نخستوزیر انگلیس علیه دولت و ملت ایران تکرار مکررات باطلی است که ریشه در توهمات خانم "می" دارد، اما، به دلیل طرح آن در خاک یک کشور خاورمیانهای و علیه قدرت برتر منطقه، جمهوری اسلامی ایران، از چند بعد قابل ارزیابی است.
نخست: ترزا میدر حالی وارد بحرین شد، که انگلیس همچنان در برزخ برگزیت در حالت تعلیق مانده است و با وجود تصویب طرح برگزیت، نگرانیهای زیادی در خصوص تبعات اقتصادی و سیاسی آن در میان مقامهای انگلیسی وجود دارد. حضور میدر میان سران 6 کشور عربی با طرز فکر بدوی و ارتجاعی، در راستای کاهش حداکثری تبعات برگزیت در منطقه و توسعه مناسبات اقتصادی با چند کشور عربی برای تامین منافع لندن برای یک دوره ده ساله (بازه زمانی تثبیت طرح برگزیت در ساختار اقتصادی و سیاسی قاره اروپا) صورت پذیرفته است.
به گزارش ایرنا، "می" در مذاکرات فشرده خود با شیخ حمد بن عیسی آل خلیفه پادشاه بحرین و شیخ صباح الاحمد امیر کویت در حالی بر " حفظ منافع لندن در منطقه" و " گسترش مناسبات سیاسی و نظامی با اعضای شورای همکاری" تاکید کرده است که لندن پس از تصویب طرح برگزیت، منافع کوتاه مدت خود را در سرمایهگذاری امنیتی و دفاعی در چند کشور عربی و بیتوجهی به پارادایمهای ژئوپلتیک نوین خاورمیانه بنیان نهاده است. این رویکرد غلط لندن نه تنها راهبری نسنجیده تلقی میشود بلکه تبعات آن به مراتب بیش از منافع کوتاه مدت آن نمایان خواهد شد.
دوم: شرکتهای تجاری بزرگ در انگلیس برنامههای خود را مبتنی بر حضور در اقتصاد کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و انعقاد قراردادهای تجاری تضمین شده بنیان نهادهاند. راهبرد لندن پس از برگزیت اقتضا میکند تا با فشار بر چند کشور عربی و بهره گیری از اهرم سیاست محافظه کارانه، ضمن افزایش سطح همکاریهای اقتصادی در خاورمیانه٬ راه پیشرفت چشمگیر ایران در دوران پرشکوه پسابرجام، مسدود کند و مانع شکل گیری ژئوپلتیک مدرن خاورمیانه با محوریت ایران شود.
از سوی دیگر، تاکید نخستوزیر انگلیس بر افزایش حضور نیروی دریایی این کشور در منطقه راهبردی خاورمیانه، با هدف بهبود توان رزمی این نیرو در مناطق راهبردی - دریایی منطقه٬ قابل توجه٬تحلیل و ارزیابی است. موقعیت ویژه جغرافیایی و سرزمینی خاورمیانه، آن را به نقطهای استراتژیک تبدیل کرده است. خاورمیانه در هسته مرکزی سه قاره آسیا، اروپا و آفریقا قرار گرفته است و شاهراه مواصلاتی خطوط ساحلی و آبی قاره اروپا به منطقه به حساب میآید.
از دیرباز و به دلیل وجود رودهای وسیع و پرآب، کانالهای آبی متعدد، خلیج راهبردی فارس و تنگه هرمز، اهمیت نیروی دریایی و حضور نظامی در دریا از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. شواهد تاریخی گویای آن است که کشورهای منطقه خاورمیانه به علت ماهیت و توان عملگرا و راهبردی قدرت دریایی، نگاه ویژهای به حضور در آبهای خروشان این منطقه داشتهاند و تلاشهای لندن برای افزایش پشتیبانی نظامی در آبهای خاورمیانه، قابل تامل است.
سوم: نیروی دریایی مشترک شورای همکاری خلیج فارس موسوم به "گروه امنیتی 81" با عبور از مناطق آبی عربستان سعودی، بحرین، امارات متحده عربی، کویت، عمان، و قطر ضمن محافظت از آبهای سرزمینی شش کشور عربی، راه را برای توسعه ناوگان دریایی بحرین هموار خواهد ساخت.
حضور نخستوزیر انگلیس در بحرین با رویکرد افزایش توان رزمی «نیروی دریایی خلیج فارس» و بسترسازی برای مقابله با آنچه وی قدرت ایران خوانده است، صورت میگیرد، که البته واضح و مبرهن است که این طرح با توجه به ژئوپلتیک دریایی منطقه و قدرت فوق تصور ایران در رزم دریایی، محکوم به شکست است.
تاکید نخستوزیر انگلیس بر افزایش حضور نظامی نیروی دریایی در نشست اخیر شورای همکاری خلیج فارس نشانگر تداوم روحیه مداخله جویانه لندن در خاورمیانه است؛ روحیهای بیمارگونه که مبتنی بر ساده اندیشی و ارتجاع فکری و سیاسی چند کشور عربی است که متاسفانه همچنان در دستگاه سیاست خارجی انگلیس وجود دارد.
نکته پایانی آنکه: یکی دیگر از اهداف حضور ترزا میدر نشست شورای همکاریهای خلیج فارس، بسترسازی برای نفوذ کارشناسان اطلاعاتی انگلیس در نهادهای این شورا است.
براساس گزارشهای منتشرشده، سفر ماه آینده سه کارشناس انگلیسی متخصص در زمینه اطلاعات به بهانه ارتقای تواناییهای نهادهای شورای همکاری خلیج فارس در همین راستا قابل ارزیابی است.
جمع آوری اطلاعات میدانی از تحرکات نهادهای گوناگون کشورهای عربی و پردازش محتوای این اطلاعات از اهم ماموریتهای این افراد است که در سفیر اخیر میبه بحرین مقدمات آن فراهم شد. نفوذ نظامی لندن در نهادهای این شورا در حالی است که نقش مخرب عموم این کشورهای عربی علیه منافع ایران اسلامی در منطقه بر افکار عمومی جهان آشکار و هویدا است و ملتهای صلح جو و جنگ ستیز منطقه همواره بر نقش غیر سازنده این شورا مهر تایید زدهاند.
6 کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس در مجموع حدود 51 میلیون جمعیت دارند که بیش از نیمی از جمعیتشان افراد غیربومی هستند و همین امر از لحاظ آمایشهای سرزمینی، این کشورها را در معرض خطر جدی قرار داده است و لندن با آگاهی از این نکته درصدد گسترش فرهنگ انگلیسی از طریق افزایش صادرات کالاهای اقتصادی ساخت داخل انگلیس با هزینههای گزاف و تصاحب بازار عمومی این کشورهاست.
نتیجه آنکه حضور نخستوزیر انگلیس در نشست شورا همکاری خلیج فارس و تکرار ادعاهای بیاساس از سوی کشوری که مداخله جوییهای غیر مسئولانه و مخرب آن در امور داخلی سایر کشورها موجب گسترش ناامنی، جنگ، خشونت و تروریسم شده است، موید این نکته است که این کشور برای کاهش تهدیدات اقتصادی ناشی از برگزیت و نیز مقابله با چالشهای داخلی درصدد نفوذ در نهادهای تصمیم گیرنده منطقه خاورمیانه و مقابله با رشد، توسعه و پیشرفت کشورهای اسلامی برآمده است.
ناگفته پیداست که این اقدامات ضد مردمی لندن، با آگاهی، اتحاد و انسجام کشورهای اسلامی به شکست منتهی خواهد شد و مردم ساکن خاورمیانه به مسیر خود در جهت رشد و توسعه و پیشرفت سیاسی و اقتصادی ادامه میدهند.
http://jomhourieslami.net/?newsid=116750
ش.د9502628