سمير جعجع، رئيس نيروهاي لبناني (القوات اللبنانيه) به شکل رسمي از کانديداتوري ميشل عون رييس فراکسيون جريان ملي آزاد لبنان در پارلمان براي رياست جمهوري حمايت کرد. به گزارش ايسنا،وي در حالي اين موضع سياسي جديد را اتخاذ کرده است که خود کانديداي رسمي جريان 14 مارس لبنان است.پس از حدود 10 سال از شکل گيري جريان 14 مارس براي اولين بار است که چنين تناقض سياسي آشکاري در بين اين جريان شکل ميگيرد.عوامل مهم در اين اتفاق سياسي به شرح زير هستند:
1- از زمان تعيين کانديداهاي رياست جمهوري لبنان"سمير جعجع" کانديداي رسمي جناح 14 مارس بوده است و بارها در طول دو سال اخير نمايندگان وابسته به اين جناح در پارلمان لبنان به منظور راي دادن به وي حاضر شدهاند اما به دليل عدم حضور نمايندگان جناح 8 مارس هيچگاه پارلمان به حد نصاب قانوني نرسيد.
2- درميان بهت و ناباوري سمير جعجع، حمايت غير رسمي سعد حريري "رييس حزب المستقبل" از سليمان فرنجيه "رييس جريان المرده" به عنوان کانديداي رياست جمهوري در آذرماه گذشته اعلام شد. ديدارهاي دو طرف "فرنجيه و حريري" در پاريس و به دور از نگاه رسانههاي گروهي برگزار و سپس رسانهاي شد در حالي که هيچ مشورتي پيش از آن با شخصيتها و جناحهاي مسيحي 14 مارس صورت نگرفته بود.
3- از لحظه نخست طرح نام سليمان فرنجيه، سمير جعجع تحت هيچ شرايطي حاضر نبود تا اين شخصيت مسيحي را که جايگاه ثابتي در مسيحيان شمال لبنان دارد در جامه کانديداي رياست جمهوري ببيند و از همان لحظه نخست در فکر راه حلي بود تا معادله حريري-فرنجيه را خنثي کند.
4- در نهايت سمير جعجع همچون سعد حريري بدون مشورت با همراهان سياسياش در 14 مارس و قطعا بدون هرگونه مشورت با سعد حريري، به رغم آن که کانديداي رسمي 14 مارس براي رياست جمهوري به شمار ميرفت، از کانديداتوري ميشل عون "کانديداي رسمي جناح 8 مارس" حمايت کرد.
5-اکنون و پس از دوماه از طرح کانديداتوري غير رسمي سليمان فرنجيه توسط سعد حريري، ميشل عون کانديداي رسمي حزب نيروهاي لبناني است، اين يعني آن که اکنون هر دو کانديداي 14 مارس، 8 مارسي است. معناي خارجي اين اقدام سمير جعجع آن است که او از کانديداتوري رياست جمهوري لبنان عقب نشيني کرده است اما به رغم بيانيه رسمياش براي حمايت از کانديداتوري ميشل عون، هيچ سخني از عقب نشينياش به ميان نياورده است زيرا سمير جعجع به خوبي ميداند که حتي با راي نمايندگان حزبياش در پارلمان به ميشل عون، باز هم در شرايط کنوني و با توجه به توزيع آراء در بين نمايندگان پارلمان امکان انتخاب ميشل عون فراهم نميشود؛ از همين رو شايد وي اين امکان و احتمال را ميبيند که ميشل عون در پارلمان راي نياورد و او دوباره به صحنه کانديداتوري باز گردد، يعني آن که اين بار نوبت ميشل عون است که از او حمايت کند.
چگونگي انتخاب رئيس جمهور در پارلمان
براساس قانون اساسي لبنان 128 نماينده پارلمان بايد در صحن علني براي انتخاب رئيس جمهوري حاضر باشند. اما در صورت عدم وجود اين نصاب در صورتي جلسات پارلمان براي انتخاب رييس جمهور قانوني است که دو سوم نمايندگان يعني نصاب 86 نماينده در صحن محقق شود.
در صورت حضور همه نمايندگان درمرحله اول رييس جمهور منتخب بايد 86 راي يعني دو سوم آراء را کسب کند. اگر اين امر محقق نشد آنگاه براساس نصف+1 عمل ميشود که آنگاه کانديداي رياست جمهوري بايد حداقل 65 راي کسب کند.براساس برخي آمارهاي موجود 14 مارس 59 و 8 مارس 57 نماينده در پارلمان دارند و تعداد 12 نفر نمايندگان وسطي (که 11 نفر آن را نمايندگان وابسته به فراکسيون وليد جنبلاط تشکيل ميدهند) محسوب ميشوند. روشن است که درمعادله مرحله دوم انتخاب در پارلمان يعني نصف+1 اين جناح وليد جنبلاط است که نقش تعيين کننده را در انتخاب رييس جمهور بازي ميکند. (جلسات پارلمان با 127 نماينده تشکيل ميشود).با توجه به توزيع کرسيهاي پارلماني روشن است که نه 14 مارس و نه 8 مارس به تنهايي نمي توانند نشست پارلماني را به حد نصاب قانوني برسانند، حتي اضافه شدن نمايندگان وابسته به جريان وليد جنبلاط هم نميتواند تشکيل دهنده حد نصاب قانوني(حضور 86 نماينده) باشد.
چگونگي توزيع آراء در پارلمان
تقسيم آراء در پارلمان لبنان از موضوعات بسيار جالب در نقشه سياسي داخلي اين کشور است که حاکميت مطلق بر انتخابهاي پارلمان را از دست هر دو جريان سياسي اصلي گرفته است:
1- با غيبت 44 نفر از نمايندگان در صحن پارلمان حد نصاب لازم براي انتخاب رئيس جمهور فراهم نميشود.
2- اگر نمايندگان عضو فراکسيون حزب المستقبل (36 نفر) با همراهي فراکسيون تحت رياست وليد جنبلاط (11 نفر) به اضافه 5 نفر از نمايندگان حوزه شهر طرابلس که وابسته به جريان المستقبل هستند در پارلمان شرکت نکنند آنگاه عملا 52 نماينده با عدم حضور خود توانستهاند پارلمان را از حد نصاب بياندازند. اگر با خوشبيني به اين تعداد 4 نماينده عضو حزب المرده (وابسته به سليمان فرنجيه) را اضافه کنيم آنگاه تعداد اين نمايندگان به 56 نفر ميرسد.
3- در عين حال اگر جريان 8 مارس نيز بخواهد در هر زماني ميتواند با عدم حضور نمايندگانش پارلمان را از حد نصاب باز دارد.
اما اگر قرار بر حضور همه نمايندگان در صحن پارلمان باشد با ترکيبهاي متفاوت چه اتفاقي رخ خواهد داد:
4- ترکيب نمايندگان عضو المستقبل (36 نماينده) به همراه مجمع دمکراتيک (وابسته به وليد جنبلاط با 11 نماينده) و نمايندگان المرده (4 نماينده) و حزب کتائب ( به رياست سامي جميل با 5 نماينده) به همراه 10 نماينده شهر طرابلس اگر به سليمان فرنجيه راي دهند آنگاه او داراي 65 راي در پارلمان خواهد شد.
5- در خوشبينانه ترين حالت اگر جريان آزاد ملي لبنان (19 نماينده) به همراهي نمايندگان حزبالله و سازمان امل (26 نماينده) و نمايندگان نيروهاي لبناني (8 نماينده) المرده (4 نماينده) حزب کتائب (5 نماينده) به همراه 9 نماينده مستقل عضو جريان 8 مارس به ميشل عون راي دهند باز هم به بيشتر از 71 راي دست پيدا نخواهد کرد و اين يعني آن که به حد نصاب 86 راي هيچکدام از دو کانديداي 8 و 14 مارس دست نخواهند يافت.
6-هنگامي که کانديداي دو جريان 14 و 8 مارس از دستيابي به حد نصاب قانوني 86 راي با حضور همه نمايندگان باز ماندند آنگاه براي اين که امکان پيروزي طرف ديگر را سد کنند به راحتي ميتوانند با خروج از پارلمان راه ورود به مرحله دوم راي گيري يعني رسيدن به 65 راي (نصف+1) را با از حد نصاب انداختن مجلس مسدود سازند.
چرايي کانديداتوري ميشل عون
به نظر ميرسد سمير جعجع با علم به چگونگي توزيع آراء در پارلمان بوده است که به سرعت پس از کانديداتوري سليمان فرنجيه از سوي سعد حريري دست با پاتک سياسي هوشمندانه زده است. اين اقدام جعجع ميتواند عوامل مختلفي داشته باشد:
1- جعجع نشان ميدهد به سهولت ميتواند اقدام خودسرانه حريري را مقابله به مثل کند.
2- سمير جعجع با اين اقدام نشان ميدهد انتخاب مسيحي در داخل بيت مسيحي را ارج نهاده و به رغم عضويت در 14 مارس با يک حزب مسيحي در جريان 8 مارس به ائتلاف رسيده است. وي تلاش ميکند تا خود را در رداي رهبري سياسي مسيحيان لبنان نشان دهد.
3- سمير جعجع با اين اقدام ميتواند افکار عمومي جامعه مسيحي لبنان را بيشتر از گذشته با خود همراه کند و از آن در انتخابات شهرداريها و انتخابات پارلماني آينده لبنان بهره برداري سياسي کند.
4- در صورت به قدرت رسيدن ميشل عون جريان سمير جعجع ميتواند برخي از وزارتخانه هاي مهم دولت لبنان را از آن خود کند.
5- سمير جعجع با اين اقدام، خود را شخصيت سياسي فداکاري معرفي ميکند که براي وحدت عملي مسيحي از منافع شخصي و حزبي خود عبور کرده است.
6- جعجع با اين اقدام پلهاي پشت سر خويش را خراب نکرده است و در ميان شکست احتمالي فرنجيه و عون در پارلمان، راه بازگشت خود به کانديداتوري رياست جمهوري را همچنان هموار خواهد ديد و در اين مرحله طبيعي است که از ميشل عون انتظار دارد که در پاسخ به موضع قاطعش اين بار عون از او حمايت کند.
7- سمير جعجع با اين اقدام جايگاه خود را در بين 14 مارس همچنان حفظ کرده است زيرا همان کاري را کرده که سعد حريري به رغم عضويتش در جريان 14 مارس (با حمايت از کانديداتوري فرنجيه) انجام داده است.
8- وي تلاش کرده است تا ضمن پاسخ محکم به سعد حريري به جامعه مسيحي لبنان نشان دهد که انتخاب رييس جمهور آتي لبنان بايد توسط مسيحيان انجام شود نه ديگران.
9- سمير جعجع مانور سياسي جديدي را درميان شانس ضعيفش براي دستيابي به رياست جمهوري لبنان آغاز کرده است چرا که خود و مجموعهاش را سازمانيتر از جريان ملي آزاد لبنان به رياست ميشل عون ميداند از همين رو حتي اگر در اين دوره شانسي براي وصول به رياست جمهوري ندارد آنگاه تلاش ميکند تا در دوره بعدي ورودي قويتر را در پيش گيرد.
10- در سايه طرح کانديداتوري عون، سمير جعجع پس از گذشت سه دهه از رويارويي با ميشل عون صفحه جديدي با او ميگشايد و آنچنان که ميشل عون گفته است ورقهاي سياه گذشته را آتش زدهاند.
سمير جعجع در بيانيهاي که طي آن عون را به عنوان کانديداي مورد حمايتش معرفي کرد به شکل زيرکانهاي از خواسته چند ساله اخيرش در قبال حزبالله يعني خلع سلاح مقاومت عبور کرد و از خلع سلاح حزبالله هيچ سخني به ميان نياورد و در مقابل به صراحت اعلام کرد که در معادله دولت لبنان، اسرائيل دشمن لبنان است.
دفتر باز احتمالات در انتخاب رئيسجمهوري
ساعتي پيش از اعلام حمايت رسمي سمير جعجع، فواد سنيوره، نماينده پارلمان و عضو حزب المستقبل اعلام کرد دو نفر يعني جعجع و ميشل عون کانديداهاي موجود هستند و تاکيد کرد، انتخاب رئيس جمهوري در لبنان امري مختص به مسيحيان نيست و به جامعه مسلمان نيز مربوط است. موضع سنيوره نشان ميدهد آنها پس از اعلام حمايت جعجع از عون در آستانه بحران سياسي جديدي در لبنان هستند.
پس از اعلام مواضع جديد سمير جعجع همه منتظر موضع گيري حزبالله در قبال آن هستند با آن که روشن است از نگاه حزبالله عون همچنان کانديداي اول رياست جمهوري لبنان است و همه به خوبي ميدانند که عون حزبالله را در جريان روند تحولات با جعجع حتما قرار داده است ضمن اين که از نگاه حزبالله حل بحران سياسي لبنان و انتخاب رييس جمهوري جديد بايد با درنظر گرفتن انتصابهاي جديد در پستهاي کليدي امنيتي و نظامي، تعيين وزراي کليدي در هيات دولت و قانون جديد انتخابات پارلماني حل و فصل شود. حزبالله تلاش دارد تا در ميان همپيمانان مسيحياش در لبنان به دليل انتخابات رياست جمهوري هيچ گونه اختلافي و جدايي پيش نيايد. اين در حالي است که همپيمانان حزبالله از ميان اهل سنت لبنان هيچ دل خوشي از سمير جعجع به خاطر سوابق سياسي و نظامياش در طول جنگهاي داخلي لبنان ندارند و همين امر ممکن است مشکلات جدي در نقشه سياسي لبنان پس از حمايت جعجع از عون ايجاد کند.
در اين ميان سليمان فرنجيه که پيشتر اعلام کرده بود عون کانديداي اول است و فقط در قبال عقب نشيني او وارد صحنه رياست جمهوري مي شود اعلام کرده است که همچنان در بين کانديداهاي رياست جمهوري است. برخي اخبار حاکي از آن است که براي بار دوم سليمان فرنجيه با سعد حريري در پاريس ديدار داشته است. واکنش حزب کتائب از جمله موضوعاتي است که در فصل جديد بين عون و جعجع بسيار مورد توجه قرار دارد.برخي از منابع مطلع اعلام کرده اند احتمالا سعد حريري براي پاسخ به اقدام جعجع تلاش خواهد کرد تا بيت جميل و حزب کتائب را در برابر او قرار دهد و در همين راستا زمزمه سفر سامي جميل رييس حزب کتائب به سعودي و ديدار با ملک سلمان با کمک سعد حريري به گوش ميرسد.
از سوي ديگر بايد منتظر بود تا ديد که نبيه بري رييس پارلمان لبنان درخصوص اين تحول جديد چه موضعي را اتخاذ خواهد کرد در حالي که ماه آينده ميلادي را موعد جديد براي انتخاب رييس جمهور در پارلمان اعلام کرده است.در بين بسياري از کارشناسان سياسي لبناني اکنون اين سوال مطرح است که آيا در مذاکرات منعقد شده بين عون و جعجع آيا دو طرف در قبال يکديگر عقب نشيني از برخي مواضع اعلام شده در قبال تحولات لبنان و منطقه داشتهاند يا نه؟ اين درحالي است که پس از اجراي رسمي برجام بسياري بر اين عقيدهاند که کفه عون در تحولات لبنان سنگين تر و مستحکم تر شده است زيرا وي در منظومه هم پيمانان ايران و حزبالله در منطقه به شمار ميرود.
در هر حال ميتوان گفت معادلات سياسي در خصوص پرونده انتخاب رييس جمهوري لبنان پيچيده تر شده است اما اين به آن معنا نيست که کار 8 مارس يا حزبالله در لبنان سخت تر شده است زيرا چه سليمان فرنجيه به ميدان بيايد و چه ميشل عون در هر دو حالت اين نمايندگان 8 مارس هستند که به قدرت سياسي در لبنان ميرسند ولي طرفي که بيش از همه دچار مشکل و دردسر ميشود سعد حريري، حزب المستقبل، جريان 14 مارس و پادشاهي سعودي است که با اين اقدام سمير جعجع در تنگناي جديدي در تحولات لبنان قرارگرفتهاند.
گره انتخاب رئيس جمهوري چگونه باز ميشود؟
کانديداهاي فعلي رياست جمهوري لبنان ميشل عون و سليمان فرنجيه "دو عضو اصلي از جريان 8 مارس" هستند، دو کانديداي مسيحي که هر دو همپيمان حزبالله به شمار ميروند. از همين جا روشن است که رقابت بين اين دو مي تواند آثار سويي بر ائتلافهاي موجود در 8 مارس بگذارد. شکلگيري چنين معادلهاي براي سعد حريري که به دليل حمايت سمير جعجع از ميشل عون در تنگنا قرار گرفته است بسيار خوشايند خواهد بود زيرا همه ناکاميهايش در اداره روند انتخاب رييس جمهور لبنان را ميتواند با ايجاد رقابت بين دو کانديداي 8 مارسي و انداختن توپ اختلاف بين آنها جبران کند.
حال فرض کنيد که اين دو رقيب به پارلمان بروند و هيچکدام هم راي لازم را به دست نياورند، حتما چنين روزي روز شادماني حزب المستقبل سعد حريري خواهد بود .در کنار سعد حريري، وليد جنبلاط بازي آرام و بي سر و صدايي را در پيش گرفته است؛ او مثل هميشه ميخواهد نشان دهد اوراق نهايي بازي در دقيقه نود در دست او است تا مثل هميشه خواستههاي خود را بر طرف مقابل ديکته کند و امتيازات دقايق پاياني بازي را بگيرد.
سمير جعجع هم با آن که عون را مورد حمايت قرار داده زير چشمي به رقابت فرنجيه و عون چشم دوخته است تا بار ديگر با عدم کسب آراي لازم اين دو در ميان بروز احتمالي اختلافات در بين 8 مارسيها خود دو باره به صحنه کانديداتوري باز گردد. حتي اگر ميشل عون نيز به رياست برسد باز هم جعجع فردا روزي ميتواند ادعا کند که او بود که رئيس جمهور آينده لبنان را راهي کاخ رياست جمهوري کرده است. در نگاه اوليه شايد اين طور به نظر برسد که حزبالله در بن بست انتخاب يکي از دو هم پيمانانش قرار گرفته است. به زباني ديگر و از نگاه سعد حريري اين حزبالله است که در دايرهاي بسته گير کرده است که هر کانديدايي را بر ديگري ترجيح دهد، صفوف متحد 8 مارس به هم ميريزد، اينجا همان چالهاي است که حريري تلاش ميکند ناکاميهايش در اداره بحران در 14 مارس را جبران کند.
اما روند تحولات نشان ميدهد که حزبالله به عنوان ستون اصلي 8 مارس هنوز کارتهاي برنده خود را رو نکرده است.درست است که رقابت فرنجيه و عون در پارلمان براي کسب کرسي رياست جمهوري صحنه خوشايندي براي حزبالله نيست و درست است که حضور دو کانديداي 8 مارس ميتواند بحران زا و تبديل به يک نقطه ضعف شود اما اگر حزبالله موفق شود سليمان فرنجيه را راضي به کناره گيري به نفع عون کند آنگاه بازي زيرکانه حريري به بازي باخت کامل تبديل شده و مانور سياسي جعجع و تبليغات وسيع او به عنوان منجي سياسي بحران رياست جمهوري مقلوبه شده و اين سليمان فرنجيه خواهد بود که به ناجي و از خودگذشته بزرگ مسيحي تبديل ميشود.الان همه منتظر اقدامات و مواضع رسمي حزبالله هستند. منطق و عقل سياسي حزبالله نشان داده است که پيش از رجوع به رسانهها همه اقدامات خويش را در پشت پرده با درايت خاصي انجام ميدهد.
از همين رو ميتوان ادعا کرد از روز طرح چنين پروژهاي، حزبالله مذاکرات خويش با عون و فرنجيه را آغاز کرده است و اساسا بازيگر اصلي صحنه انتخابات رياست جمهوري لبنان نميتواند در قبال کانديداتوري دو عضو 8 مارس سکوت اختيار کند و يا دست بسته باقي بماند.حتما ميشل عون از حزبالله خواهد خواست تا از فرنجيه بخواهد تا به نفع او عقب نشيني کند. اما اينجا يک مشکل کوچک رفتاري است که پيشتر از سوي جبران باسيل داماد ميشل عون و رييس کنوني جريان آزاد ملي (وزير خارجه کنوني لبنان) سر زده است و آن اين که چندي پيش و پس از طرح کانديداتوري فرنجيه از سوي حريري، فرنجيه به ديدار باسيل ميرود و وي در پشت درب اتاق باسيل يک ربع به انتظار گذاشته ميشود، فرنجيه از کار باسيل رنجيده ميشود و حساب کانديداتورياش و مواضع جريان آزاد ملي لبنان را از همين جا به دست ميآورد.
رمز شکني اين جمله فرنجيه: "من همچنان کانديداي رياست جمهوري هستم و هر کس با من کار دارد آدرس منزل مرا ميداند" به احتمال زياد اشاره به همين داستان دارد. فرنجيه به خوبي ميداند که عون اکنون بايد زنگ خانهاش را به صدا در آورد و شايد اين بار نوبت جبران باسيل باشد که از طرف پدرزنش بايد به ديدار فرنجيه برود. او قبلا اعلام کرده بود عون کانديداي اول است و فقط در صورتي وارد ميدان ميشود که به هر دليلي ميشل عون نتواند ادامه مسير دهد. سوابق سياسي و اخلاقي سليمان فرنجيه نشان داده است که معمولا زير حرفهايش نميزند، به همين دليل است که او در همپيماني با حزبالله و نظام سوريه شهرت دارد.البته ميشل عون هرگز با سليمان فرنجيه مستقيم تماس نخواهد گرفت مگر آن که قبل از هر چيز با حزبالله مشورت و از او خواسته باشد که در اين باره پا در مياني کند و اما اگر حزبالله وارد صحنه شد و فرنجيه عقب نشيني را پذيرفت آنگاه چه ميشود؟ فرضي که احتمال تحققش بسيار بالاست:
1- زمام امور انتخاب رييس جمهوري لبنان به دست حزبالله باز ميگردد و نيروهاي سياسي جناح 14 مارس خنثي ميشوند .
2- حريري و حامي اصلي اش "سعودي" در بن بست و شکست سياسي جديدي قرار ميگيرد چرا که کانديداي مورد حمايت حريري رسما از عون حمايت کرده است.
3- حمايت فرنجيه از عون قدرت مانور سمير جعجع در جامعه مسيحي تحت عنوان حل بحران کنوني را به شدت کاهش ميدهد و بار ديگر همه نگاههاي مسيحي به سليمان فرنجيه و از خودگذشتگي وي باز ميگردد.
4- قدرت مانور وليد جنبلاط (با آن 11 رأيش در پارلمان) به صفر ميرسد زيرا در چنين شرايطي حريري بايد با ديدگاه فرنجيه همراهي کرده و آراي خود را به سبد ميشل عون بريزند و آراي فراکسيون پارلماني وليد جنبلاط ديگر نميتواند نقشي در انتخاب رييس جمهور آتي لبنان بازي کند.
5- اگر در چنين شرايطي حريري از حمايت از ميشل عون سر باز زند و يا فرد ديگري را مطرح کند آنگاه عمق فاجعه سياسي براي المستقبل در جريان 14 مارس بسيار عميق تر ميشود.
6- اگر حزبالله موفق شود ميشل عون را راهي منزل سليمان فرنجيه کند، معنايش آن است که با رايزني حزبالله، وحدت عمل مسيحي در لبنان شکل گرفته است و اين حزب توانسته با تشريک مساعي با هم پيمانان مسيحياش بحران سياسي طولاني مدت لبنان را پايان دهد.
ش.د9405929