تاریخ انتشار : ۰۴ دی ۱۳۹۵ - ۰۸:۴۹  ، 
کد خبر : ۲۹۷۶۱۷

عربستان سعودي جلوه فريبنده نظام سلطه جهاني

(روزنامه اطلاعات - 1395/08/25 - شماره 26586- صفحه 12)

عربستان سعودي با جمعيتي نزديک به 30 ميليون نفر و مساحتي قريب به 2 ميليون کيلومتر مربع تنها کشور جهان است که خانوادگي اداره مي شود. آل سعود بخش قابل ملاحظه اي از درآمد هنگفت فروش نفت و گاز را بين اعضاي خانواده خود تقسيم مي کند. در آنجا نه فقط پادشاه بلکه تمامي وزيران و مديران عاليرتبه دولتي از اعضاي مذکر همين طايفه هستند.

در عربستان بيشتر مناسبات و ضوابط جاري و حاکم به صورتي اغرا ق آميز و چشمگير بر اساس بينش‌هاي عقب مانده قبيله هاي بدوي طراحي و ايجاد شده اند و عجيب تر آنکه گذشت زمان و پيشرفت‌هاي شگرف در صنايع و فنآوري دهه هاي اخير جامعه جهاني که وسايل و اشياء جديدي را وارد زندگي روزمره مردم کرده است هم نتوانسته در قالب بدوي و قبيله اي ساختارهاي اساسي آنجا تغييري ايجاد کند. درست مثل دوران زندگي قبيله اي که گذشتِ زمان تاثيري در چارچوب روابط انساني نداشت، با اين تفاوت که در آن زمان وسايل و ابزارهاي توليدي نيز تغيير نمي کرد.

اين جريان، طبيعي و خود به خود نمي تواند باشد و حتما نيرويي در کار است، نيرويي توانمند که چرخهاي جامعه را محکم گرفته است و اجازه گردش به آنها را نمي دهد.سوال اين است که حفظ ساختارهايي که معرف عقب ماندگي و جهل است چه علت يا عللي مي‌تواند داشته باشد؟براي پاسخ به اين پرسش بايد عينک طرف مقابل را به چشم بزنيم و از موقعيت او دنيا را ببينيم. ترديدي نيست که اصرار در کسب امتيازات منفي را نبايد خودزني تلقي کرد زيرا بايد پاداش ارزنده اي را در نهان داشته باشد.

واقعه ديدار «فرانکلين روزولت» رئيس جمهوري وقت آمريکا با «عبدالعزيز بن سعود» پادشاه وقت عربستان سعودي در 14 فوريه 1945 مي‌تواند مورد مناسبي باشد.

اين رويداد پر اهميت هرگز رسانه اي نشد زيرا رئيس جمهوري وقت آمريکا به بهانه مشغله کاري و رويارويي با مشکلات مربوط به ايام پاياني جنگ جهاني دوم در اين مورد گزارشي نداد. البته کسي هم به او اعتراضي نکرد. در آن روزهاي پر حادثه، عربستان سعودي هنوز براي اکثريت مردم جهان ناشناخته و بسيار کم اهميت بود.

روزولت در 10 فوريه 1944 به بن سعود نامه اي نوشت که در آن ضمن تاسف از اينکه در سفر اخيرش به قاهره و تهران نتوانسته با او ملاقات کند ابراز اميدواري کرده بود که در سفر آينده موفق به ديدارش شود و مشخصا به او نوشت: «درباره چيزهاي زيادي مي خواهم با شما صحبت کنم». در آن زمان مشکل اصلي مردم محروم عربستان سعودي قحطي و کمبود مواد غذايي بود. اگر چه شرکت آمريکايي «استاندارد اويل آو کاليفرنيا» (سو کل) در سال 1938 موفق شده بود در ظهران عربستان به نفت برسد ولي شش ماه بعد به علت شروع جنگ جهاني دوم تمامي فعاليت هايش در اين مورد متوقف شده بود.

روابط ديپلماتيک ايالات متحده آمريکا با عربستان سعودي از سال 1939 شروع شد. اين روابط از نظر آمريکا فاقد اهميت کافي براي اعزام سفير به آنجا بود و به همين دليل فرستاده آمريکا به قاهره مسئول رسيدگي به امور مربوط به عربستان هم بود و او به ندرت به عربستان سر مي‌زد. اما ناگهان روابط آمريکا با عربستان سعودي چنان اهميتي پيدا کرد که واشنگتن در سال 1942 «جيمز موس» را که از پنج سال قبل از آن در ايران خدمت مي‌کرد به جده فرستاد. موس، اولين ديپلمات آمريکايي ساکن در عربستان بود. آمريکا سال بعد براي گشايش کنسولگري در ظهران، از بن سعود درخواست اجازه کرد و اين درحالي بود که جمعيت ظهران در سال 1950، 7000 نفر بود !بايد اشاره کرد که رتق و فتق روابط ميان عربستان سعودي با آمريکا از طريق شرکت نفتي «سو کل» که از شرکتهاي متعلق به خاندان راکفلر در ايالات متحده بود انجام مي‌گرفت که کارکنانش از سال 1933 ساکن ظهران بودند.

وزارت امور خارجه آمريکا در سوم فوريه 1945 دعوت رسمي واشنگتن مبني بر قصد روزولت براي ديدار با ملک فاروق پادشاه مصر، هايله سلاسي امپراتور اتيوپي و بن سعود را براي نمايندگان خود در مصر، اتيوپي و عربستان سعودي فرستاد.

«چرچيل» نخست وزير وقت و سياستمدار مشهور انگليس نيز تا از قرار ملاقات روزولت با بن سعود اطلاع پيدا کرد از وزارت امور خارجه اش خواست به هر ترتيبي که شده براي او با بن سعود و ملک فاروق و البته براي متفاوت بودن، با «شکري القوتلي» رئيس جمهوري وقت سوريه نيز وقت ملاقات گرفته شود تا متهم به تقلب از روي دست آمريکا نشود. ضمنا از دستگاه هاي اطلاعاتي خود خواست، تحقيق کنند که چرا در اين ايام فوق العاده پر مشغله پاياني جنگ جهاني دوم، روزولت که ناخوش احوال هم بود به بن سعود اين همه اهميت داده است.

سه روز بعد از کنفرانس يالتا در 14 فوريه 1945 بر عرشه مفروش شده ناو جنگي «يو اس اس کوئينسي» در خليج سوئز ديدار روزولت و بن سعود عملي شد. بن سعود روي صندلي شخصي خود که از قبل به آنجا آورده شده بود در کنار روزولت نشست. کنفرانس هشت روزه يالتا اهميت بسيار زيادي داشت. در آنجا متفقين که به پيروزي و پايان جنگ کاملا مطمئن بودند بر سر مسائل مربوطه تا پيروزي و بعد از آن توافق کردند. از جمله از شوروي خواسته شد که براي جنگ عليه ژاپن آماده شود و در مقابل، روزولت چندين پاداش براي استالين در نظر گرفته بود. در يالتا تصميم گرفته شد که فرانسه نيز به گروه قدرتمندان جهان ملحق شود و در سازمان ملل در کنار آمريکا، انگليس، اتحاد شوروي و چين قرار گيرد. به علاوه ضمن تاکيد بر الحاق کشورهاي اروپاي شرقي به شوروي، لهستان نيز به جمع آنان اضافه شد. در کل، يالتا مبين فضاي دوستانه و وعده جهان خالي از ستيزه گري در دوران بعد از جنگ بود.

در کنفرانس يالتا روزولت تمامي مشاوران ارشد سياسي و نظامي خود را به همراه داشت و بدون آنکه حساسيت خاصي ايجاد کنند اکثر آنها در ديدار وي با بن سعود نيز حضور داشتند و ماموريت ويژه آنها از نظر بقيه پنهان ماند زيرا تمامي دستگاههاي اطلاعاتي جهان آنان را در راه بازگشت از کنفرانس يالتا مي‌ ديدند.

بن سعود هم مشاوران زيادي را به همراه داشت که در اين سفر دريايي طولاني فرصت داشتند با طرف آمريکايي خود نشست‌هاي طولاني و به دور از ديد رقبا داشته باشند.رفتن بن سعود به محل ملاقات، دو شب و يک روز طول کشيد. ناو جنگي «يو اس اس مورفي» ماموريت انتقال او که 47 نفر همراه نيز داشت را عهده دار بود. بار و اثاثيه بن سعود شامل 10 راس گوسفند و کلي خواربار و تعداد زيادي فرش و چادر و رختخواب و چندين گوني ذغال مي‌شد. او و همراهانش به اتاق هايي که برايشان تدارک ديده بودند نرفتند و ترجيح دادند در عرشه بمانند که بخش بزرگي از آنرا مفروش کرده بودند. شب ها چادر مي زدند و همان جا مي خوابيدند. چند نفر محافظ هم که پابرهنه بودند شمشير به دست تمامي مدت مواظب بن سعود بودند. آيا کسي مي توانست باور کند که شخصي به اين عقب ماندگي حرفي براي گفتن به رئيس جمهوري آمريکا داشته باشد؟

روزولت و پادشاه سعودي تنها افرادي بودند که روي صندلي نشسته بودند. دريادار «ويليام دانيل لي هي» در يک قدمي آنها پشت سر سرهنگ «ويليام ادي» آمريکايي تنها مترجم حاضر که رو به بن سعود روي زمين زانو زده بود ايستاده و آماده پاسخ به پرسش‌هاي احتمالي مذاکره کنندگان بود.

دريادار لي هي بالاترين مقام نظامي تاريخ آمريکا بود که تمامي تصميمات عمده در دوران جنگ جهاني دوم زير نظر او گرفته مي‌شد. تا آن زمان اولين و تنها افسر پنج ستاره آمريکا بود و فقط به رئيس جمهوري يعني فرمانده کل قوا پاسخگو بود. گفتگوي همسطح و دوستانه بين روزولت و بن سعود بيش از چهار ساعت طول کشيد و چندين موضوع را شامل شد. به علاوه جلسات ديگري بين مشاوران آنها صورت گرفت که تحت ظواهر مختلفي پنهان شده بود. مثلا به عنوان گردش در اطراف يا پذيرايي خاص از ميهمانان ترتيب داده شده بود.

روزولت به چرچيل اطلاع داد که پس از ملاقاتش با بن سعود وظيفه دارد او و همراهانش را که مجموعا 48 نفر هستند با يک کشتي جنگي به عربستان سعودي برساند. زيرا ناو «يو اس اس مورفي» که قرار بود آنها را پس از ملاقات در 14 فوريه به کشورشان باز گرداند نمي‌تواند تا 17 فوريه که شما بن سعود را ملاقات خواهيد کرد، صبر کند. چرچيل از شنيدن اينکه بن سعود 47 طفيلي به همراه خود دارد و ديدارش با او چه هزينه بالايي را شامل شده است برافروخته شد و در تمامي مدت ديدارش با بن سعود دود سيگارش را به طرف صورت او فوت کرد. خاطره تلخ اين ملاقات تاثير زيادي بر روابط آينده عربستان سعودي و انگليس داشت.

اما هيچ کس نمي توانست حدس بزند که آينده خاورميانه بزرگ در کنار کانال سوئز و داخل ناو آمريکايي حامل «روزولت» و «عبدالعزيز بن سعود» رقم خورده باشد.در 25 فوريه 1945 بولتن وزارت امور خارجه آمريکا در اين باره نوشت که گفتگوها در راستاي علاقه رئيس جمهوري به اين امر بوده که رهبران کشورهاي جهان از هر فرصتي بايد استفاده کنند و در ديدارهاي دوستانه يکديگر را از مشکلات خود آگاه کنند.

اين تمامي اطلاعاتي بود که دولت آمريکا در اختيار مردم جهان گذاشت!البته 25 سال بعد يادداشت کوتاهي که در پايان گفتگوي آنان نوشته شد و مورد توافق طرفين بود از موقعيت طبقه بندي شده خارج شد و در دسترس عموم قرار گرفت. از اين يادداشت و نوشته‌هاي مختصر و غير رسمي ديگري که موجود است مي‌توان دريافت که روزولت جوياي نظر بن سعود در مورد مسئله اعراب و اسرائيل و آينده آن بود و مي‌خواست از دلايل او نيز مطلع شود.

به نظر مي آيد روزولت و بن سعود قالب يا قالب هاي خاصي را در گفتگوي خود بکار بردند که فقط خود آنها حرفهاي يکديگر را مي فهميدند. کتابي 41 صفحه اي نوشته سرهنگ «ويليام ادي» تنها مترجم حاضر در جلسه تحت عنوان («اف دي آر» بن سعود را ملاقات مي کند) در سال 1954 منتشر شد. اين نوشته نشان مي دهد که برخي از قسمتها را سرهنگ ادي با اينکه ترجمه مي کرده کاملا نفهميده است در صورتي که روال پيوسته گفتگو حاکي از آنست که براي طرفين ابهامي وجود ندارد. سخنان روزولت در مورد موضوع کاملا متفاوتي در تائيد صحت اين نظريه است، آنجا که او قصد دارد بن سعود را به کشف آبهاي زيرزميني و سيستم هاي آبياري و کشاورزي و باغداري ترغيب کند، مي گويد: "من خودم کشاورز هستم".

کسي که روزولت را بشناسد فورا متوجه مي‌شود که اين موضوع صحت ندارد. زيرا او در نيويورک به دنيا آمد و پدرش سرمايه داري موفق و متمول بود. خاندان روزولت بيشتر بانکداران سرشناسي بودند که نشان مي‌دهد در ميان سرمايه داران آمريکا صاحب سهم بوده اند. در انبوه کتاب‌ها و مطالبي که تحت عنوان روايت تاريخ يا بيوگرافي موجود است حتي يک نفر هم اشاره‌اي به علاقه روزولت به کشاورزي و باغداري نکرده است.

او در هاروارد و کلمبيا در رشته‌هاي تاريخ و حقوق تحصيل کرد. فرانکلين روزولت تنها سياستمدار در آمريکا است که سه بار رئيس جمهوري شد. جواب بن سعود بدون ترديد کاملا نظريه رمز دار بودن گفتگوي آنها را تائيد مي‌کند. او در جواب مي‌گويد من ديگر پير شده‌ام و اصلا علاقه‌اي به کشاورزي و باغداري ندارم که تازه حاصل دسترنجم برسد به يهوديان! مترجم که مي دانست حتي يک يهودي هم در عربستان سعودي زندگي نمي‌کند بسيار متحير شد، در حالي که روزولت و بن سعود بدون مکث به گفتگو ادامه دادند.

چند هفته بعد روزولت در کاخ سفيد اعلام کرد که توضيحات پنج دقيقه اي بن سعود راجع به مسئله اعراب و اسرائيل از ده ها گزارش متخصصان براي او آموزنده تر بوده است.با ادامه و گسترش روابط ميان آمريکا و عربستان سعودي پس از جنگ جهاني دوم يکي از امتيازات اصرار عربستان بر جهالت و عقب ماندگي فکري خود، فريب اذهان عمومي است که به راحتي قابل رؤيت است و نظام سلطه جهاني بدين وسيله موفق بوده نقش اصلي و کليدي عربستان سعودي در تحولات و رويدادهاي خاورميانه بزرگ را از نظر ديگران پنهان نگه دارد.

امروز روابط هماهنگ و محکم بين عربستان سعودي و اسرائيل بر کسي پوشيده نيست. با نگاهي موشکافانه و ارزيابي نقش مرموز و حيله گرانه عربستان سعودي در درگيري هاي اعراب و اسرائيل، دروغ بودن وعده هايش به پشتيباني از مردم مظلوم فلسطين و ادعاي کذب ضد صهيونيست بودنش بيش از پيش آشکار مي شود.

امروز بهتر مي‌شود درک کرد که منظور واقعي بن سعود چه بود وقتي که علت اختلاف اعراب با يهوديان اروپا را برتري مهارت و فرهنگ اروپايي ها اعلام کرد و چرا به روزولت توصيه کرد که در تلاش براي حفظ و تداوم اختلاف بين مسلمانان و يهوديان نبايد

کوتاهي کرد؟

علت اصلي ديگر حفظ چهره ارتجاعي و عقب مانده آنها، آمادگي ارتکاب هر جنايت وحشتناکي در راستاي تفکر ضد انساني وهابيت، صرف نظر از هر گونه قيد و بند است زيرا با اعلام علني ارتجاعي و عقب مانده بودن، آنها هيچ تعهدي به پايبندي به اساس و اصول انسانيت ندارند.

بن سعود گروه هاي مختلف تروريستي از ميان يهوديان تندرو اروپايي (صهيونيست ها) که تجربه چنداني در اعمال خشونت نداشتند تربيت کرد.

محل آموزش تروريستهاي صهيونيست در بيابان هاي خالي از سکنه ظهران بود و استادان وهابي آخرين شيوه هاي خشونت را به صهيونيست‌هاي مهاجر کم تجربه آموزش مي‌دادند. علت ساخت فرودگاه در وسط بيابان توسط آمريکا به غير از آوردن و بردن نسل‌هاي اوليه تروريست‌هاي صهيونيست، آيا دليل ديگري مي‌تواند داشته باشد؟ در آن بيابان برهوت تروريست‌ها حتي نمي دانستند در کدام کشورند و مربيان آنها چه کساني هستند.

حقايقي در مورد سعودي‌هاي وهابي

اولين دوره خلافت خاندان سعودي که از سال 1744 تا 1818 ادامه داشت همواره مورد پشيباني محمد بن عبدالوهاب و نوادگانش بود. عبدالعزيز از اعضاي همين خاندان است که در سال 1802 با قشون 10 هزار نفري خود به کربلا حمله کرد و بيش از 2000 نفر از ساکنان بيگناه آنجا از جمله زنان و کودکان را وحشيانه قتل عام کرد.

آنها همه شهر را ويران و گنبد طلاي آنجا را تکه تکه کردند و اموال غارت شده مردم را بار هزاران شتر کردند و بردند و اين را پيروزي وهابيت خواندند! در اينجا لازم است به چند حقيقت ساده و عامه فهم در مورد وهابيت اشاره شود:

اول آنکه وهابيت در طول حيات خود با سبعيت و وحشي گري همواره به کشتار مسلمانان همت گمارده است.دوم آنکه عليرغم ادعاي ضد صهيونيست بودن، نه فقط تا کنون کسي به ياد ندارد که يک گروه وهابي در مقابل اسرائيل قد علم کرده و جنگيده باشد بلکه وهابيت و اسرائيل به صورت دو نيروي مکمل يکديگر هر کدام به صورت سيستماتيک مشغول کشتار اعراب هستند.

سوم آنکه در وسط کوير ميان قبيله هاي بدوي که نه مدرسه هست و نه کسي سواد دارد چگونه محمد بن عبدالوهاب دانشمند مسائل ديني شده است؟ باور اينکه او هم از "اشکنازي‌ها" (يهوديان اروپايي) بوده و براي ماموريت به آنجا فرستاده شده باشد آسانتر است .

بسياري از مردم عقيده دارند که اعضاي خاندان سعودي افرادي عياش و نالايق و تنبل هستند که نمي‌توانند عهده‌دار کارهاي جدي شوند درحالي که اين برداشت عاميانه صحيح نيست زيرا همه اعضاي آل سعود بي سواد و عياش و بي صلاحيت نيستند و اين تصور را نظام سلطه جهاني به قصد فريب مردم جهان رايج کرده است.

واقعيت اين است که نظام سلطه جهاني اکثر پروژه ها و برنامه هاي خاورميانه بزرگ را از سال 1945 در عربستان برنامه ريزي و مديريت مي‌کند و بسياري از اعضاي آل سعود کارگزار اين برنامه هاي جنايتکارانه بوده اند و کماکان هستند.

عربستان با تاسيس دهها هزار مدرسه در کشورهاي مختلف بيش از 40 سال است که صدها ميليارد دلار براي تربيت ميليون ها تروريست هزينه کرده است. به علاوه پس از جنگ جهاني دوم تا به حال با صرف هزينه هاي هنگفت و نقشه راهي دقيق موفق شده بدون آنکه حساسيت خاصي را بر انگيزد در بسياري از کشورهاي خاورميانه نفوذ کند.

وهابيت با کمک متحدان آمريکايي و اروپايي خود و به بهانه مقابله و جلوگيري از گسترش انقلاب اسلامي ايران بيش از 37 سال است که در روندي پر شتاب و بدون درنگ منطقه وسيع خاورميانه را ميليتاريزه کرده است.

امروز انباشت انبوه سلاح هاي متعدد و صف آرايي ارتش هاي منطقه به صورتي است که اين قسمت از جهان را تبديل به انبار عظيم باروت کرده است. به علاوه با ارائه داعش که بايد آنرا پيچيده ترين ماشين آدم کشي تاريخ بشري به حساب آورد ترديدي نيست که عربستان سعودي بزرگترين و خطرناکترين دشمن بشريت است.رفتارهاي عربستان حاکي از آن است که وهابيت تصميم دارد آتش جنگ و ويراني را در کل اورآسيا و شمال آفريقا شعله ور کند.

خاندان بن سعود جمعيتي قريب به پانزده هزار نفر دارد که از نژادي غير عرب ميباشند. آل سعود مسئول بسياري از وقايع خاورميانه در 70 سال اخير است. به عنوان مثال کشتار وحشيانه مردم بي گناه فلسطين در صبرا و شتيلا به گواه آگاهان کار وهابيون عربستان بود چون منظور آنها کشاندن شيعيان به جنگ اعراب و اسرائيل بود .شايد ضروري باشد گفته شود که تاريخ خاورميانه پس از جنگ جهاني دوم، بايد دوباره نوشته شود.

https://www.ettelaat.com/new/index.asp?fname=2016\11\11-14\20-17-05.htm&storytitle=%DA%D1%C8%D3%CA%C7%E4%20%D3%DA%E6%CF%ED%20%CC%E1%E6%E5%20%DD%D1%ED%C8%E4%CF%E5%20%E4%D9%C7%E3%20%D3%E1%D8%E5%20%CC%E5%C7%E4%ED

ش.د9502716

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات