پايان آتش بس سوريه در واپسين روزهاي ماه گذشته، نقطه آغازي بر دور تازه تقابل مسکو و واشنگتن در زمينه بحران اين کشور بود؛ تقابلي که از ديد برخي رسانهها و انديشکدههاي غربي نمودي از جنگ سرد نوين بين آمريکا و روسيه است.همزمان با افزايش درگيريها ميان نيروهاي دولتي سوريه و مخالفان در شهر حلب، تقابل سياسي مسکو و واشنگتن نيز بالا گرفته است.روسيه، آمريکا را حامي تروريستها ميداند و حمله هوايي اخير اين کشور به نيروهاي دولتي سوريه را از جمله دلايل اين حمايت ميانگارد. در برابر، مقامهاي آمريکايي روسيه را مسئول اصلي شکست گفت وگوهاي صلح در سوريه قلمداد ميکنند.
به باور برخي تحليلگران، در ادامه اختلافات شديد مسکو و واشنگتن در مسايلي مانند گسترش ناتو به شرق و تحولات اوکراين، بحران سوريه تبديل به گره کوري در مناسبات آمريکا و روسيه شده و پس از ناکامي در گفت وگوهاي صلح و تمديد نشدن آتش بس سوريه، روز به روز بر سطح تقابل دو کشور افزوده مي شود.اين گزارش به تحليل برخي انديشکدهها و رسانههاي غربي درباره اصطکاک روسيه و آمريکا در برهه کنوني بحران سوريه مي پردازد.
آمريکا و روسيه؛ احياي جنگ سرد يا ناهماهنگي خطمشيها؟
برخي کارشناسان شرايط به وجود آمده در سوريه را جنگ سردي تازه ميدانند و در برابر، شماري اين وضع را در حد اختلافاتي در نحوه عمل مسکو و واشنگتن در عرصه تحولات سوريه ارزيابي مي کنند. تارنماي خبرگزاري «اسپوتنيک» روسيه به نقل از يک تحليلگر امنيتي در انگليس، خط مشيهاي ايالات متحده در سوريه را اين گونه تشريح کرد: «چالز شوبريج» بر اين باور است آمريکا سياستهاي منسجمي را در سوريه دنبال نمي کند زيرا کل سياست خارجي آمريکا وابسته به منافع لابيهاي مختلف است.
در همين پيوند، شوبريج نقش رقابت گروههاي صاحب نفوذ را در عملکرد پنتاگون (وزارت دفاع آمريکا)، وزارت امور خارجه و حتي «سي.آي.اي» (سازمان اطلاعات مرکزي آمريکا) بسيار پررنگ دانست و تاکيد کرد: رييس جمهوري آمريکا اکنون قادر به کنترل سياست خارجي و خط مشيهاي امنيتي کشورش نيست. البته اين اميد وجود دارد که سران کاخ سفيد و «جان کري» وزير امور خارجه آمريکا درک کنند دستيابي به توافق جامع آتش بس بايد در همکاري با روسيه به دست بيايد نه در تقابل با اين کشور.
در گزارش تارنماي «فارين پاليسي» مي خوانيم: توقف رسمي همکاري 2 کشور مساله بزرگي بود و آتش بس را برهم زد. اين روند آشکار ساخت که رابطه ميان رهبران 2 کشور تا چه اندازه شکننده است. آمريکا از روسيه خواسته است «بشار اسد» را وادار سازد تا از نيروي هوايي اش استفاده نکند و اجازه ارسال کمکهاي بشردوستانه را بدهد زيرا آمريکا تنها در اين صورت در کنار روسيه با گروههاي شبه نظامي داعش و القاعده مقابله مي کند.
گزارش ديگر اين نشريه ، مناسبات مسکو- واشنگتن را سرشار از بالاترين ميزان تنش در سالهاي پس از جنگ سرد دانست و تصريح کرد روسيه هرگونه حمله نظامي ايالات متحده به سوريه را حمله به نيروهاي خود تلقي مي کند و اين باعث افزايش تنش ميان آمريکا و روسيه مي شود. تارنماي روزنامه «گاردين» نيز در تحليلي به قلم «ماري ژوسکي» آورد: برخلاف بسياري از تحليلها در مورد وقوع جنگ سرد ميان روسيه و آمريکا، چالش اين است که 2 کشور نتوانسته اند در اين موضوع با يکديگر هماهنگ شوند.
اين روزنامه انگليسي افزود: البته اين بار تنش ميان مسکو و واشنگتن از حد حرف رفته است. آمريکا از گفتوگوها کنار کشيد و نمايندگانش را از ژنو فراخواند. روسيه نيز توافق نابودي پلوتونيوم و ديگر همکاريهاي هستهاي را متوقف کرد و شرطهايي را براي از سرگيري آن مطرح کرد. در ادامه ميخوانيم: براي اجراي موفق هر آتش بسي همه طرفهاي درگير در سوريه همچون ايران، عربستان و ترکيه بايد مشارکت داشته باشند. نکته آشکار اين است که سرانجام ديدگاه يکي از 2 قدرت رقيب شکست خواهد خورد زيرا براي حل مساله سوريه سبک قديمي و تاريخي معامله ميان ابرقدرتها جواب نمي دهد.
کاپيتاليسم به دنبال منافع جنگ است
نشريه «فارين پاليسي» تقابل ميان واشنگتن و مسکو را از زاويه ديگري تحليل کرد و آورد: راه اندازي يک جنگ سرد جديد و محدود ممکن است بر الزامات هژموني واشنگتن ترجيح يابد زيرا ممکن است خط مشي آمريکا به جنگي عالمگير(آرماگدون) منجر شود. کارشناسان شرايط کنوني را «جنگ سرد نوين» با ويژگيهايي تازه مي دانند. در سالهاي جنگ سرد، رهبران کشورها بر کاهش تنش ميان قدرتهاي هسته اي تمرکز داشتند اما امروز شاهد وضعيت خطرناکتري هستيم بهگونهاي که واشنگتن در قبال ديگر کشورهاي هستهاي همچون روسيه و چين غيرمسوولانه رفتار مي کند.اين گزارش تحليلي که در تارنماي انديشکده «گلوبال ريسرچ» کانادا نيز منتشر شد، سياست خارجي ايالات متحده را سراسر دروغهاي عوامفريبانه توصيف کرد و افزود: موسسههاي رسانهاي آمريکا رخدادها را شکلي وارونه نمايش ميدهند تا اهداف خود دست پيدا کنند.
«پل رابرت گريک» نويسنده اين تحليل که پيشتر يکي از اعضاي وزارت خزانه داري آمريکا بود، به بررسي روندهاي سياسي ميان آمريکا و شوروي از جنگ جهاني دوم به بعد پرداخت. وي جنگ و درگيريهاي آمريکا از آن زمان تاکنون را از ديدگاه منافع اقتصادي واکاوي کرد و نوشت: جنگ گزينه مورد توجه براي اقتصاد آمريکا است زيرا بسياري از بنگاههاي اقتصادي اين کشور از منافع مادي آن بهرهمند ميشوند. جنگ راهي است که آمريکا آن را ترجيح مي دهد زيرا موجب سودآوري مي شود. آمريکا به يک درگيري نياز دارد و از آن استقبال مي کند حتي اگر منجر به آرماگدون شود. به همين دليل ايجاد جنگ سرد بهتر از وقوع درگيري است.
آمريکا: روسيه تاوان ميدهد
تارنماي «شوراي روابط خارجي» آمريکا با اختصاص صفحه اي ويژه به موضوع حضور روسيه در سوريه، در گزارشي خط مشي روسيه را اشتباه خواند و نوشت مسکو هزينههاي اين اشتباه را پرداخت خواهد کرد. در گزارش يادشده آمده است: چندهفته پيش هنگامي که آمريکا پيشنهاد آتش بس را پذيرفت مسکو آن را به معناي پيروزي خود تفسير کرد زيرا معتقد بود براساس آن تغيير حکومت در سوريه اتفاق نمي افتد؛ در نتيجه موقعيت روسيه در منطقه به شدت تقويت مي شود. دراين ميان، آسان سازي همکاري ميان دو کشور، شرايط را براي پايان درگيري آماده مي ساخت و در پايان روسيه صاحب پايگاهي امن در مديترانه مي شد. در ادامه مي خوانيم: حمله هوايي روسيه به حلب باعث نابودي توافق آتشبس شد. رييسجمهوري روسيه با اين اقدام هزينههاي بسياري را بر سوريه و حتي مسکو تحميل کرد. نخست اينکه روسيه و بشار اسد حتي با بمباران گسترده و شديد هم نميتوانند موفق شوند زيرا اکنون پس از پنج سال جنگ، دولت سوريه نيروي نظامي لازم براي حفظ قلمرو خود در تمام سوريه را ندارد.
از طرف ديگر، گزينه نظامي روسيه و کشتن سوريها منجر به حملههاي بيشتر تروريستي عليه روسيه ميشود. در اين پيوند، روسيه به خاطر اقدامش در حلب هزينههاي زيادي را در اروپا و جهان عرب پرداخت ميکند زيرا شرايط اقتصادي مسکو، قيمت نفت و تحريمهاي غرب در کنار هزينههاي نظامي مسکو در اوکراين و سوريه موجب آسيبهاي بيشتر اقتصادي بر مسکو مي شود. اين گزارش تحليلي در پايان سياست کاخ سفيد را حمايت از مخالفان اسد به هر شکل ممکن دانست و تاکيد کرد: دسترسي مخالفان به برخي سلاحها همچون موشکهاي دوش پرتاب، هزينههاي بيشتري را بر روسيه تحميل مي کند. به همين دليل پوتين بايد تصميم بگيرد که چگونه منافعش را دنبال خواهد کرد.
صفآرايي مسکو و واشنگتن پشت دروازههاي حلب
نگاهي گذرا به تازه ترين موضع گيريهاي مقامهاي آمريکا و روسيه در زمينه بحران سوريه، نشانگر افزايش شکافها و اختلافات مسکو و واشنگتن است؛ وضعيتي که آن را بايد تابعي از تحولات ميداني و سير رخدادهاي جنگ حلب دانست.
اين روزها شاهد بالا گرفتن تنش و موضع گيريهاي تند مقامهاي روسي و آمريکايي عليه يکديگر هستيم. پس از شکست آتش بس يک هفته اي که از شامگاه بيست و دوم شهريورماه با توافق روسيه و آمريکا اجرايي شده بود، از يک سو آتش جنگ در سوريه شعله ورتر شد و ازسوي ديگر اختلاف نظرهاي جدي مسکو و واشنگتن برسر بحران پيچيده و چند لايه سوريه، نمود آشکارتري يافت.
برخي مقامهاي آمريکايي به تازگي از احتمال اجراي عمليات نظامي عليه دولت دمشق خبرداده اند که اين مساله با واکنش شديد روسيه مواجه شد. وزارت دفاع روسيه در مورد هرگونه حمله احتمالي به نيروهاي دولتي سوريه هشدار داد و گفت که براي مهار هر حمله اي آماده است. «ايگور کوناشنکف» سخنگوي وزارت دفاع روسيه ضمن اعلام اين که کشورش سامانه موشکي اس 300 را در سوريه مستقر کرده است، گفت: به همکارانم در واشنگتن توصيه مي کنم به دقت پيامدهاي طرح حمله به سوريه را در نظر بگيرند. اندک زماني پس از هشدار روسيه، وزارت امور خارجه آمريکا اعلام کرد که به رغم مواضع روسها، بررسي دقيق گزينههاي غير ديپلماتيک در قبال بحران سوريه ادامه خواهد داشت.
بررسي اين رويکردها و موضعگيريهاي تند، آشکارا ژرفاي اختلافها و افزايش فاصله ديدگاه دو کشور در خصوص بحران سوريه را نشان ميدهد. اين روزافزوني تنش حاکي از قرار گرفتن بحران سوريه در نقطه اي حساس و نزديک شدن به پيچي تند و سرنوشت ساز است که در آن هر يک از طرفهاي درگير براي بهبود موقعيت خود و در اختيار داشتن دست بالا در تحولات ميداني تلاش مي کنند.نقطه کانوني کشمکش اين روزهاي روسيه و آمريکا نيز بر سر حلب است. نبرد حلب ادامه دارد، اوج گرفته و هدف طرفهاي درگيري هم تسلط بر اين شهر است؛ شهري در شمال سوريه که سالها مرکز اقتصادي اين کشور و داراي موقعيت ممتازي بوده و همه شاهراههاي تجاري سوريه به اين شهر ختم مي شود.
تسلط بر حلب براي دولت دمشق به معناي سيطره بر شمال سوريه و راههاي منتهي به مرزهاي ترکيه است.حلب براي مخالفان نيز از اهميت بالايي برخوردار است و از دست دادن کامل اين شهر به منزله از دست دادن مهمترين پايگاه آنها در خاک سوريه است. با تصرف حلب به دست نيروهاي دولتي، راههاي ارتباطي مخالفان مسلح دمشق و تروريستها با خارج که از طريق مرزهاي ترکيه امکان پذير بود، به طور کامل قطع مي شود، بخصوص اين که برخي گزارشها روايتگر انتقال سلاح از طريق همين مرزها بوده است.
نيروهاي سوري اکنون به دنبال ادامه پيشرويها و تسلط کامل بر حلب و مخالفان در صدد قطع نوار پيروزيهاي ارتش اين کشور هستند. پيشروي اين روزهاي ارتش سوريه که با پشتيباني نيروي هوايي روسيه انجام مي شود به مثابه فشرده شدن گلوي مخالفان مسلح و تروريستها است. البته همين نقش روسيه و حمايت تمام قد مسکو از دولت قانوني سوريه است که مقامهاي آمريکايي را به واکنش واداشته است. آنها که شاهد موفقيت نيروي هوايي روسيه در حمايت از ارتش سوريه در بازپسگيري شهر پالميرا بودند، حال تسلط نيروهاي اسد بر حلب را شکست خود در برابر روسيه و به معناي کاهش نفوذ در منطقه به نفع روسها مي انگارند.
از اين رو است که مقامهاي ايالات متحده با مطرح کردن گزينه نظامي در صدد تقويت جبهه مخالفان دولت دمشق برآمدند.با تمامي مواردي که گفته شد نمي توان بر وضعيت اسفبار اين روزهاي مردم حلب چشم بست. اوضاع انساني در حلب بسيار ناگوار گزارش مي شود. طي اين روزها صدها نفر از مردم اين شهر کشته و زخمي شده اند و دسترسي به امکانات اوليه رفاهي مانند آب، غذا و دارو در برخي مناطق اين شهر در حد صفر است.
بدون شک شدت گرفتن اختلافها و اصطکاک در مواضع طرفهاي درگير در بحران سوريه تنها بر آتش جنگ ميدمد؛ آتشي که دود آن در چشم مردم بيدفاع رفته و همچنين چشمانداز صلح در سوريه را مبهمتر ميکند. در حال حاضر تروريستها به غير نظاميان اجازه خروج از شهر را نميدهند و از آنها به عنوان سپر انساني استفاده ميکنند.در همين پيوند، «استفان دي ميستورا» نماينده ويژه سازمان ملل در امور سوريه از «جبهه فتح الشام» خواست که نيروهاي خود را از حلب خارج کنند تا درگيريها در حلب متوقف شود و غير نظاميان به خطر نيافتند.
پرواضح است که موضع گيري دي ميستورا به مذاق مخالفان خوش نيامده و آنها را به واکنش واداشته است. «حسام الشافعي» سخنگوي اين گروه، در بيانيه اي طرح فرستاده سازمان ملل را رد و اعلام کرد: دي ميستورا نتوانست حتي يک ساعت بمباران در حلب را متوقف کند و اظهارات وي براي ما هيچ ارزشي ندارد.فرجام سخن آنکه تغيير در لحن و ادبيات مقامهاي آمريکايي و به ميان آمدن سخن از گزينه نظامي عليه نيروهاي دولت دمشق، نشان مي دهد تحولات ميداني به زيان آمريکا و گروههاي مسلح مورد حمايت واشنگتن در جريان است. با اين حال بعيد به نظر مي رسد که دولت «باراک اوباما» در ماههاي پاياني خود دست به اقدام نظامي در سوريه بزند و پرونده جديدي را بازکند چرا که ماجراجويي تازه به کلي مي تواند سرنوشت انتخابات آمريکا را زير سايه خود قرار دهد.
از طرفي،ناظران بر اين اعتقادند که جنگ در حلب شبيه بحران کوبا است، در هر دو بحران، مسکو تلاش ميکند که نفوذ خود را در برابر غرب افزايش دهد.به گزارش ديپلماسي ايراني، شهر حلب به مرکز درگيريهاي جديد قدرتها در سوريه تبديل شده است. شهري که ميرود جنگ سرد جديدي را ميان روسيه با ايالات متحده امريکا رقم بزند. دو قدرتي که به طور بي سابقه اي از زمان سقوط اتحاد جماهير شوروي تا کنون به سمت رويارويي با يکديگر پيش رفته اند.
به گزارش روزنامه العرب، چاپ لندن، وزرات امور خارجه روسيه هفته پيش در حساب توئيتري خود نوشت که يکي از سامانههاي سپر دفاع موشکي خود از نوع اس 300 را در خاک سوريه مستقر کرده است. اين پيامي بود که روسيه در حقيقت به جاش ارنست، سخنگوي کاخ سفيد مي داد که بعد از تعليق مذاکرات روسيه و امريکا بر سر سوريه بعد از شکست آتش بس سوريه، تهديد کرده بود که واشنگتن همه گزينهها را در سوريه در نظر مي گيرد.در توئيت ديگري وزارت امور خارجه روسيه نوشت: روسيه همه تدابير لازم براي حمايت از سربازانش در سوريه در برابر هر گونه حمله احتمالي را در نظر مي گيرد براي اين که مي دانيم امروزه تندروها کمکهاي خود را از کجا دريافت مي کنند.
در همين راستا روسيه موشکهاي بالستيک اسکندر را که توانايي حمل کلاهکهاي هسته اي دارند در کالينگراد، نزديکترين استان روسيه به لهستان و ليتواني مستقر کرد. اين دو کشور از اعضاي پيمان ناتو هستند که روسيه عضويت آنها را در ناتو تهديدي براي خود مي بيند.کرملين همچنين متهم شده که در حملات اينترنتي ضد حزب دموکرات در ايالات متحده دست داشته است. اتهاماتي که کرملين با بيان "اتهامات بي سابقه هيستريک عليه روسيه" به کاخ سفيد واکنش نشان داده است.سرگئي لاوروف، وزير خارجه روسيه مي گويد که ايالات متحده اقدامات خصمانه عليه امنيت ملي روسيه انجام داده است.با تشديد تنشها در روابط ايالات متحده امريکا و روسيه، فرانک والتر اشتانماير، وزير امور خارجه آلمان گفت: اين بزرگترين اشتباه است اگر تصور کنيم آن چه امروز شاهديم جنگ سرد است. امروز با ديروز متفاوت و خطرناک تر است.
روسيه همچنين در حال بررسي چگونگي بازگشايي پايگاههاي نظامي خود در فيليپين و کوبا است. فيليپين کشور متحد استراتژيک آمريکا بوده که با آمدن رئيس جمهوري جديد در اين کشور روابطش با مانيل به سردي گراييده است. کوبا نيز تنها يک صد مايل از ايالات کاليفرنياي امريکا فاصله دارد.ناظران بر اين اعتقادند که جنگ در حلب شبيه بحران کوبا است، در هر دو بحران، مسکو تلاش مي کند که نفوذ خود را در برابر غرب افزايش دهد. مساله اي که مي تواند به رويارويي روسيه با کل جامعه جهاني منجر شود. جنگ سوريه، اولين عمليات نظامي است که نيروهاي روسيه در خارج از خاک روسيه از زمان سقوط حکومت اتحاد جماهير شوروي در ابتدايي دهه نود از قرن بيستم تا کنون در آن وارد جنگ مي شوند.
با وجود ضعفي که دولت باراک اوباما در عرصه جهاني از خود نشان داده است اما غرب همچنان آمادگي ندارد به روسيه اجازه دهد که از نيروي نظامي در خارج از مرزهايش استفاده کند و دايره نفوذ خود را به فراتر از محيط قفقاز گسترش دهد.هفته گذشته مجلس دوماي روسيه به استقرار نيروهاي نظامي روسي در سوريه راي داد. اين راي سبب شد تا پوتين خيزي بلند براي انجام عمليات گسترده نظامي در سوريه بردارد. ولاديمير پوتين تلاش دارد قبل از آغاز به کار دولت جديد امريکا تا ابتداي سال آينده ميلادي شهر حلب را به طور کامل پس بگيرد.
کر گيلس، پژوهشگر مرکز پادشاهي بريتانيا در اين باره ميگويد: در روسيه احساسي وجود دارد که بايد هر چه سريعتر در سوريه کار را تمام کرد. روسها ميدانند که رئيس جمهوري بعدي آمريکا به اندازه اوباما بي تفاوت نخواهد بود، براي همين از هر فرصتي که در برابرشان وجود داشته باشد نهايت استفاده را مي برند.الکساندر شومولين، پژوهشگر مرکز روسي خاورميانه در اين باره مي گويد: اسد از روسيه کمک خواسته است تا بتواند همه سرزمين سوريه را به طور کامل پس بگيرد، اما پوتين براي اين کار آماده نيست.اين در حالي است که تشديد تنشهاي ديپلماتيک ميان روسيه و امريکا فضا را بيش از پيش نظامي کرده است. شومولين در اين باره ميگويد: ژنرالهاي روسي و سوري در حال حاضر فرش را از زير پاي ديپلماتها کشيدهاند. ادامه دارد...
ش.د9502711