(روزنامه جوان ـ 1395/09/28 ـ شماره 4980 ـ صفحه 2)
«تداوم راه پرافتخار امام و انقلاب، ايستادگي در مقابل دشمنان و دفاع بدون ملاحظه از حق و حقيقت، بيترديد عزت و سعادت دنيا و آخرت را به ارمغان خواهد آورد.» اين جديدترين موضع رهبر معظم انقلاب اسلامي درباره ضرورت حفظ روحيه ايستادگي و مقاومت در برابر نظام سلطه در ديدار مسئولان نظام، ميهمانان سيامين كنفرانس وحدت اسلامي، سفراي كشورهاي اسلامي و قشرهاي مختلف مردم است.
ايشان چند روز پيش از اين نيز و در همان روزي كه شهر حلب سوريه توسط جريان مقاومت آزاد شد، در ديدار دبيركل جنبش جهاد اسلامي فلسطين و هيئت همراه تأكيد كردند: «با وجود بحرانآفريني مستمر حاميان رژيم صهيونيستي براي به فراموشي سپرده شدن مسئله فلسطين، اين سرزمين شريف به بركت مقاومت و مجاهدت ملت و گروههاي فلسطيني، آزاد خواهد شد. تنها راه نجات قدس شريف، مبارزه و مقاومت است و ديگر راهها، بيسرانجام و عقيم است.»
تأكيد معظمله بر حفظ روحيه انقلابيگري در برابر امريكا و متحدانش، چه در عرصه داخلي و چه در عرصه منطقهاي و بينالمللي به دو ديدار مورد اشاره خلاصه نميشود؛كمااينكه طي سه سال گذشته مهمترين و اساسيترين محورهاي مورد بحث ايشان در باب پيشرفت و توسعه انقلاب اسلامي در حوزهاي مختلف اقتصادي، فرهنگي و سياسي همين مسئله بوده است، به گونهاي كه ايشان در يكي از سخنرانيهاي خود با تشريح دوگانه انقلابيگري- سازشگري با جهان غرب از پيامدهاي ناگوار روحيه تعاملگرايي افراطي با ايالات متحده سخن به ميان ميآورند و اعتماد كردن به دشمن را داراي هزينههاي فراوان ميدانند.
معظمله با اشاره به سرگذشت افرادي مانند محمد مصدق تأكيد ميكند كه اعتماد كردن به وعدههاي امريكاييها نه تنها گرهي از مشكلات جامعه نميگشايد بلكه هزينههاي آن را بسيار گسترده ميكند. ايشان محمد مصدق را فردي ميدانند كه تجربههاي دوران قاجار را يك بار ديگر تكرار ميكند.
ايشان دراين باره ميفرمايند: «متأسفانه در دوران طولاني قاجار و پهلوي، ژن «ناتواني»، «نمي توانيم» و «وابستگي» را به مردم و جوانان تزريق و آن را در جامعه نهادينه كردند و در نهايت كشور بزرگ و پر از منابع انساني و مادي و صاحب تاريخ و تمدن كهن، به صورت تحقير آميزي در ذيل غرب تعريف شد... در چنين شرايطي انقلاب اسلامي ايران تحولي عظيم ايجاد كرد و در واقع، انقلابِ خودباوري و اعتماد به نفس، به جنگ وابستگي رفت.»
«حفظ روحيه انقلابيگري» و «حفظ ماهيت انقلاب اسلامي در حوزه سياست خارجه و به ويژه در بحث استكبارستيزي» تا آنجايي براي معظم له مورد توجه بوده است كه ايشان در سالگرد رحلت حضرت امام خميني(ره) مسئله «انقلابيگري» را به عنوان محور ثابت سخنراني خود برگزيدند؛ محوري كه جايگاه و ارزش آن به قدري براي ايشان ويژه است كه از ديدار هيئت دولت و منتخبان مجلس دهم تا ديدار با حوزويان و دانشگاهيان و اعضاي مجلس خبرگان رهبري و مردم، به عنوان عامل حفظ انقلاب و پيشرفت كشور از آن نام ميبرند.
ايشان در سالگرد حضرت امام در 14 خرداد 95 ضمن تبيين پنج شاخص، تعريف جديدي از انقلابيگري عنوان و ميفرمايند: «ما هر جا انقلابي عمل كرديم پيش رفتيم و هرجا از انقلابيگري و حركت جهادي غفلت كرديم، عقب مانديم و ناكام شديم؛ اين يك واقعيتي است.»
ايشان مهمترين عوامل اصلي رشد و توسعه كشور را داشتن روحيه انقلابي در بين مسئولان دانسته و انقلابي ماندن و جهادي عمل كردن را دو روي يك سكه ميدانند و راه فائق آمدن بر مشكلات داخلي را نه مذاكره و تعديل مواضع انقلابي، بلكه اتخاذ رويه انقلابيگري ميدانند و ميفرمايند: «هر جا انقلابي بوديم، جهادي حركت كرديم، روي آن ريل حركت كرديم، پيش رفتيم؛ هر جا كوتاهي كرديم و غفلت كرديم، عقب مانديم. ميتوانيم برسيم به شرط اينكه انقلابي حركت كنيم و انقلابي پيش برويم.»
نكته جالب توجه آنكه ايشان در سه سال اخير بيتوجهي به انقلابيگري و كنارگذاشتن روحيه سلحشوري و مقاومت در برابر نظام سلطه را با «سيلي خوردن اسلام و انقلاب» مساوي و ادامه دادن رويكرد مقابله شجاعانه با غرب را تضميني براي بقاي انقلاب اسلامي و ضامن پيشرفت كشور عنوان ميكنند.
به نظر ميرسد عامل اصلي چنين هشدارهاي پيدرپي ايشان در باب تحفظ انقلابيگري تلاش فراگير جرياني در داخل كشور است كه از ماهها قبل از برگزاري انتخابات رياست جمهوري سال 92 عامل اصلي مشكلات داخلي را بن بست بودن مسير مذاكره با امريكا القا و جهت ايجاد تغيير رويه نظام در عرصه بينالملل افكار عمومي را به عنوان ابزار فشار انتخاب كرد.
شخصيتها و رسانههاي طيف غربگرا بدون توجه به كم كاري دولتها طي سالهاي پس از انقلاب جهت رفع مشكلات مردم، عامل فشارهاي اقتصادي به جامعه را بسته بودن باب مذاكره مستقيم با امريكا عنوان ميكردند، راهي كه پس از گذشت يك سال از عمر برجام اثبات شد كه بيراهه بوده و تنها هزينههاي گستردهتري را به مردم تحميل كرده است.
به بيان بهتر يك سال پس از برجام جامعه به خوبي درك كرد كه «تعديل مواضع دستگاه ديپلماسي در برابر زيادهخواهي غربيها و همچنين تهديدات دامنهدار آنها» نه تنها گرهي از مشكلات اقتصادي معيشتي باز نكرد، بلكه نظام سلطه بهواسطه چنين توافقي توانست گستره تهديدات و تحريمهاي خود عليه جامعه ايراني را افزايش دهد؛ امروز پس از گذشت 40 ماه از مذاكرات فشرده هستهاي زماني ميتوانيم درك بهتري از هشدارهاي رهبرمعظم انقلاب درباره لزوم توجه فراوان به حفظ روحيه ايستادگي در مقابل دشمن داشته باشيم كه تلاشهاي منسجم و هدفمند «رواني- رسانهاي جريان غربگراي داخلي» براي ايجاد حس خوش بيني در بين جامعه ايراني نسبت به امريكا را به ياد بياوريم؛ همان زماني كه از ديپلماسي لبخند به عنوان عامل پيشرفت و توسعه ايران نوين ياد ميكردند و از پياده روي وزير امورخارجه كشورمان با وزيرخارجه امريكا به عنوان يك اتفاق مهم بينالمللي ياد ميكردند.
به نظر ميرسد امروز افكار عمومي با توجه به هزينههاي مستقيم و غيرمستقيم برجام و وعدههاي غير قابل تحقق هستهاي كه طي ماههاي گذشته به عنوان دستاوردهاي قطعي برجام از آن ياد ميشد، از سياستمداراني كه از اصول بديهي انقلاب اسلامي همانند استكبارستيزي و انقلابيگري دست برداشتند بلكه همت اصلي خود را «تغيير در مباني انقلاب اسلامي» قرار داده سؤالات فراواني را مطرح خواهند كرد از جمله اينكه پاسخ تحريم و تهديدهاي روز افزون را چه مرجع و مقامي خواهد داد آن هم در شرايطي كه ايران صنعت هستهاي خود را به حالت نيمه تعطيل درآورده است.
در شرايطي كه روحيه رفاهزدگي و اشرافيگري بر عملكرد برخي از مسئولان مستولي شده و منجر به آن شده كه كاركرد آنها براي انقلاب و جامعه در پايينترين سطح ممكن قرار بگيرد چرا قشر مستضعف جامعه - براساس شعارهاي انتخاباتي و تبليغاتي همين جريان- نبايد كمترين بهرهاي از رويكرد تنشزدايي با غرب برده و مشكلات آب، وام ازدواج و محيط زيست آنها حل شود؟
در شرايطي كه به نظر ميرسد هيچ كدام از شخصيتهاي بارز اين طيف حاضر به پاسخگويي به چنين سؤالاتي نيستند، نبايد از اصرار پدرخواندهها و رسانههاي اين طيف براي «تغيير باورهاي نسلهاي سوم و چهارم» انقلاب به راحتي گذر كرد آنجايي كه برخي از عناصر اين جريان همچنان تلاش ميكنند به نوجوانان و حتي ردههاي مختلف سني اينگونه وانمود كنند كه انقلابيگري جز هزينههاي متعدد اقتصادي و معيشتي دستاوردي نخواهد داشت.
http://javanonline.ir/fa/news/827761
ش.د9502873