(روزنامه اطلاعات ـ 1395/10/04 ـ شماره 26614 ـ صفحه 12)
حلب، دومین شهر مهم و قلب اقتصادی سال های نه چندان دور سوریه که چهار سال پیش دو تکه شد و به اشغال تروریست های مسلح مخالف دولت سوریه درآمد، سرانجام آزاد شد. ناآرامی های سوریه در حالی ششمین سال خود را پشت سر می گذارد که در همان ماه های نخستین تبدیل به جنگی تمام عیار شد. طی این سالها مخالفان مسلح و افراط گرایان دهشت افکن با برخورداری از پشتیبانی حامیان منطقه ای و بین المللی خود آتش درگیری هایی را برافروختند که نتیجه ای جز کشتار و آواره شدن مردم بی دفاع و غیرنظامیان سوری نداشت.
اگرچه تروریستها در ابتدای جنگ داخلی سوریه پیشروی های سریعی داشتند و توانستند بخش های مهم و وسیعی از خاک این کشور را به تصرف خود درآورند اما سرانجام این دولت دمشق بود که با بسیج نیروهای دولتی و مردمی عملیات متعددی را برای باز پس گیری مناطق اشغالی صورت داد و روستا به روستا و شهر به شهر خاک سوریه را آزاد کرد و مردم آواره از شهر و دیار را به خانه و کاشانه خود بازگرداند.
بازپس گیری حلب در امتداد نوار پیروزی های نیروهای دولتی سوریه با پشتیبانی هوایی روسیه و حمایت سیاسی و مستشاری جمهوری اسلامی ایران رخ داد. عملیات آزادسازی حلب از تیرماه سال جاری به طور جدی آغاز شد و نیروهای سوری با پیش گرفتن راهبرد عملیات گام به گام و آهسته و پیوسته، روندی منطقی و زنجیروار را برای رسیدن به هدف پیمودند. در طول این مدت بسیاری از نهادهای بینالمللی مدعی دفاع از حقوق غیرنظامیان در قبال جنایات تروریستها و استفاده آنها از مردم بی دفاع حلب به عنوان سپر انسانی، سکوت کردند.
از حدود سه هفته پیش یعنی ۳۰ آبان ماه (۲۰ نوامبر) این عملیات سرعت بیشتری گرفت و دولت موفق شد بر حدود ۷۰ درصد محله های شرقی حلب تسلط پیدا کند و اکنون نیز خبرها نشان از آزادی کامل این شهر، جشن مردم در خیابانها و آغاز روند بازگشت آوارهها به شرق حلب دارد.بدون شک آزادی حلب از نظر نمادین و نیز راهبردی از اهمیت بالایی برخوردار است و به مثابه قطع سر مار در مسیر مبارزه با تروریستها در سوریه است. هم مرزی با ترکیه یا به عبارت بهتر امکان ارتباط با خارج خاک سوریه از طریق این شهر، موقعیت بسیار مناسبی را برای تروریستها به منظور نقل و انتقال سلاح و تجهیز و تقویتشان مهیا ساخته بود. پرواضح است که با تسلط دولت دمشق بر این شهر، عرصه بر تروریستها بسیار تنگتر از گذشته خواهد شد.آنچه پس از آزادسازی حلب پیش بینی می شود اینکه تروریستها از پای نخواهند نشست و به عملیات خود ادامه می دهند.
احتمال می رود جنگ گروه های تروریستی با نیروهای دولتی به صورت غیر متمرکز ادامه یابد تا از این طریق در مسیر تمرکز ارتش سوریه برای باز پس گیری دیگر شهرها مانع تراشی کنند. حرکت رو به جلو و تلاش برای پیشروی و آزادسازی دیگر مناطق از اشغال تروریستها هر چند ضروری است اما در این میان نباید از حفظ دستاوردهای به دست آمده در نبردهای پیشین غافل شد. بارها پس از تصرف یک منطقه و عقب نشینی تروریست های مسلح، پوشش و حمایت ناکافی از مناطق آزادشده، سبب یورش دوباره تروریستها شده است. بهترین شاهد مثال وضعیت این روزهای شهر پالمیرا (تدمر) است که با مشکلات بسیار از تروریستها بازپس گرفته شد اما روزهای اخیر خبرها حاکی از حمله مجدد و سهمگین تروریستها به این شهر است. دولت دمشق با در نظر داشتن ۲ ملاحظه سیاسی و امنیتی می تواند از دستاوردهایی که با دشواری حاصل شده حراست کند. به این شکل که با هماهنگی و همکاری موثر نیروهای امنیتی و تلاش در جهت برقراری امنیت و همچنین پرهیز از بازگشت خشونت، در جهت بازگرداندن نظم به مناطق آزاد شده گام بردارد. همچنین در کوتاه ترین زمان ممکن باید با رسیدگی به خواستهای مردمی و امور آسیبدیدگان روابط دولت و شهروندان استحکام یابد.
در ادامه باید گفت:اهمیت آزادسازی حلب به عنوان نقطه کانونی تمرکز گروههای مسلح مخالف دولت سوریه و تروریستهای داعش برکسی پوشیده نیست،اما روشن است که حل بحران سوریه به طور ریشه ای تنها از راه های نظامی و پیروزی در عرصه تحولات میدانی میسر نیست.از دید بسیاری از ناظران، راهحل نهایی بحران سوریه پیمودن فرایند صلح از طریق گفتگو است. از این منظر بدون شکل گیری اراده جهانی برای حل بحران سوریه و حمایت از گفت وگوهای سیاسی نمی توان به چشم انداز صلح پایدار در این کشور امید داشت. تا زمانی که برخی بازیگران همچنان ضربه زدن به حکومت قانونی دمشق را دنبال می کنند، تروریستها تجهیز و تقویت می شوند و دورنمای صلح نهایی و آرامش همچنان در محاق خواهد بود.
آزادسازی حلب؛ نقطه اوج مبارزه با تروریسم در سوریه و خاورمیانه
حلب، دومین شهر مهم سوریه پس از پنج ماه عملیات نیروهای دولتی آزاد شد و اکنون نگاه جهانیان به تحولات این شهر راهبردی دوخته شده است. در این میان، زمینه ها، فرایند و پیامدهای بازپس گیری حلب و سرنوشت جنگ در سوریه و مبارزه با تروریسم مورد توجه بسیاری از ناظران قرار گرفته است .با وجود اهمیت تحولات میدانی این کشور در موقعیت کنونی، بسیاری از نگاهها به فراسوی نبرد حلب دوخته شده است.
بسیاری، از اکنون به آینده نبرد با تروریستها در سوریه و منطقه میاندیشند و تحلیلهایی را در مورد نقش بازیگران منطقهای و فرامنطقهای در تحولات حال و آینده این کشور می جویند.به منظور بررسی بیشتر تحولات میدانی و تحلیل روندهای کنونی و آینده سوریه، گروه پژوهش و تحلیل خبری ایرنا با «محمد صالح صدقیان» و «سعدالله زارعی» از کارشناسان برجسته مسائل منطقهای گفتگو کرد.
فراز و فرودهای عملیات آزادسازی حلب و متغیرهای دخیل در فرایند آن از تیرماه امسال عملیات آزادسازی حلب کلید خورد و در این مدت ارتش سوریه و نیروهای وفادار به دولت دمشق توانسته اند محله به محله و روستا به روستا پیش روند. طی روزهای اخیر این پیشرویها سرعت چشمگیری یافت و حلب آزادسازی شده است. در ارتباط با این موضوع و زمینهها و علل سرعت گرفتن پیشروی های اخیر، زارعی به پژوهشگر ایرنا گفت: عملیات آزادسازی حلب ۲ مرحله را به طور کامل پشت سر گذاشته است.
مرحله اول، عملیات مقطعی بود. پس از عملیات مقطعی، وقفه ای در کل فرایند آزادسازی به وجود آمد. این مساله موجب شد که پیروزی های به دست آمده در معرض آسیب قرار گیرد یعنی دوباره برخی مناطق آزاد شده به چنگ تروریستها بیافتد. بعد از آسیب شناسی این نوع از عملیات، نیروهای مبارز در سوریه به نوع دیگری از عملیات رسیدند و تصمیم بر این شد که عملیات به صورت آهسته و پیوسته انجام گیرد و جبههها همیشه حالت فعال داشته باشند. یعنی به جای انجام عملیات مقطعی و بزرگ از عملیات کوچک و پیوسته استفاده شود.
زارعی افزود: با در پیش گرفتن این استراتژی بود که در نهایت ارتش سوریه توانست گام به گام در مسیر آزادسازی کامل حلب پیشروی کند. این عملیات کوچک گاهی ناظرین را به اشتباه میانداخت که پیشرویهای ارتش متوقف شده است در صورتی که نبرد هر لحظه جریان داشت و اتفاق ناگهانی و سرعت گرفتن یکباره در کار نبود بلکه این روند منطقی و زنجیره وار همیشه در حلب رو به جلو بوده است.
کارشناس دیگر یعنی صدقیان، سیر تحولات میدانی در حلب را متاثر از چهار متغیر دانست. صدقیان به پژوهشگر ایرنا گفت: مهم ترین علل و زمینه های سرعت گرفتن حرکت نیروهای ارتش سوریه در حلب را می توان در عوامل زیر خلاصه کرد؛ نخست، عزم جدی روسیه به همکاری با ارتش سوریه. این جدیت زمانی در مقام های روسیه افزون شد که به شکست مذاکرات با آمریکا پی بردند. پس از اثبات بی نتیجه بودن مذاکرات بین آمریکا و روسیه، مقام های روسیه به صراحت اعلام کردند که موضوع شرق حلب هرچه سریعتر باید خاتمه یابد. دوم، انتخابات آمریکا و مساله انتقال قدرت به رییس جمهوری جدید.
در این زمینه باید گفت حدود یک ماه تا انتقال قدرت به ترامپ زمان باقی است و به نظر می رسد در ایالات متحده تمایل بر این است که در این مدت باقی مانده، به نتیجه ملموسی در شرق حلب دست یابند. صدقیان متغیر سوم را مربوط به نقش ترکیه دانست و گفت: پس از تفاهم ضمنی روسیه و ترکیه و تلاش در جهت برطرف کردن تنش های موجود در روابط آنکارا و مسکو، به نظر می آید که فعالیت های ترکیه در داخل خاک سوریه با هماهنگی مسکو انجام می گیرد و جبهه مخالفان اسد تضعیف شده و این موضوع هم در برتری میدانی روزهای اخیر در حلب بی تاثیر نیست.
این کارشناس مسائل خاورمیانه در مورد متغیر چهارم یعنی کمرنگ شدن نقش حامیان منطقه ای گروه های تروریستی اظهار داشت: در حال حاضر این گروهها از حمایت حامیان منطقه ای خود مانند گذشته برخوردار نیستند. عربستان که در باتلاق یمن دست و پا می زند. پس از توافق روسیه و ترکیه و کمرنگ شدن نقش ترکیه در تحولات سوریه، قطر نیز به نوعی جدایی بین خود و دیگر کشورها را حس کرد و کم کم نقش کمرنگ تری را به عهده گرفت. از سوی دیگر، شاهد خروج مصر از جبهه مخالفان دولت دمشق بودیم. تمامی این تغییرات در صف بندی های جبهه مخالفان دولت سوریه، تاثیر منفی در قدرت گروه های تروریستی داشت و در حال حاضر آنها خود به تنها ماندن و در منطقه و کمبود سلاح و مهمات اذعان دارند.
اهمیت شهر حلب برای نیروهای دولتی و مخالفان دمشق
ارتش سوریه و نیروهای وفادار به دولت دمشق تا به امروز موفق به باز پس گیری شهرهای مهمی چون حمص و حماه شده اند و حلب نیز به تازگی آزاد شد؛ رخدادی که از آن به عنوان مرحله ای مهم در روند پاکسازی سوریه از تروریستها یاد می شود. در این زمینه صدقیان گفت: حلب از ابتدا مهم بود چرا که به عنوان دومین شهر مهم سوریه پس از دمشق و به عنوان پایتخت اقتصادی سوریه در نظر گرفته می شود. حلب مرزهای سوریه با ترکیه را تشکیل می دهد، پس تسلط بر حلب به معنای تسلط نیروهای دولتی بر مرزهای سوریه است. زمانی که در سال ۲۰۱۱ این ناآرامیها در سوریه آغاز شد، تروریستها در ابتدا به ۲ منطقه یورش بردند؛ درعا و حلب، چرا که این ۲ منطقه به ترتیب مرزهای سوریه با اردن و ترکیه را تشکیل می دهد.
به گفته صدقیان، این موضوع نشان دهنده اهمیت کنترل مرزها برای هر ۲ طرف درگیر در سوریه است. تسلط کامل بر حلب به معنای برقراری امنیت در مرزهای سوریه و قطع ارتباط تروریستها با دنیای خارج از طریق مرزهای ترکیه است.
در ادامه، زارعی نیز در خصوص اهمیت حلب و آزادسازی این شهر گفت: حلب از یک موقعیت ویژه در بحث امنیت سوریه برخوردار است. حلب اصلی ترین نقطه تماس تروریستها با دنیای خارج است چرا که مرز سوریه و لبنان در اشراف حزب الله است و از امنیت برخوردار است، مرز سوریه و رژیم اشغالگر قدس نیز مرزی غیرفعال است، مرز سوریه با اردن نیز تقریبا تحت کنترل است و اردن تمایلی به ایفای نقش جدی در بحران سوریه ندارد و حاشیه نشینی را انتخاب کرده است، مرز سوریه و عراق هم بخشهایی تحت کنترل دولت و بخش هایی نیز در اختیار نیروهای داعش است که البته از طرف عراق در محاصره اند. پس تنها مرز باقی مانده و مهم همین مرز سوریه با ترکیه است که از طریق شهر حلب در کنترل تروریستها بوده است. به همین دلیل است که آزادسازی این شهر برای هر ۲ طرف بسیار حیاتی است.
آینده گروههای تروریستی پس از نبرد حلب
یکی از مهمترین موضوع هایی که در زمینه تحولات سوریه مطرح است، به سرنوشت گروه های تروریستی باز می گردد چرا که نگرانی هایی جدی از تجهیز و سر برآوردن تروریستها از نقاط دیگری وجود دارد. زارعی در این زمینه معتقد است که آزادسازی حلب به معنای پایان تروریسم در سوریه نیست اما به معنای پایان امید حامیان تروریستها به کنشگری آنان در این کشور است. به عبارت بهتر قدرت هایی که احتمال میدادند که از طریق تروریستها میتوانند موقعیت منطقه ای خود را بهبود بخشند، با شکست تروریستها امیدشان به یاس تبدیل خواهد شد از این رو از پشتوانه خارجی تروریستها به شدت کاسته خواهد شد.
زارعی افزود: پس آزادی کامل حلب همچنان سه گام اساسی برای پاکسازی سوریه از تروریستها وجود دارد؛ اول، گامی که باید برای آزادسازی استانهای رقه و دیر الزور در شرق برداشته شود. دوم، گامی که در شمال غرب برای پاکسازی استان ادلب باید برداشته شود. سوم، گامی که در جنوب و برای آزادسازی استان درعا باید برداشته شود. پس روشن است که با آزادسازی حلب، تروریستها به یکی از این سه نقطه گسیل می شوند و ارتش ناچار است در آن نقاط با تروریستها درگیر شود،اما پاکسازی این مناطق برای ارتش سوریه آسان تر است زیرا جمعیت کمتر این شهرها امکان جا به جایی آسانتر ساکنان را به نیروهای دولتی می دهد و از طریق عملیات هوایی نیز ضربات سهمگینی را می توان به تروریستها وارد کرد. بنابر این تروریست در سوریه با موفقیت عملیات حلب به پایان نمیرسند اما پشتوانه خارجی تروریستها به شدت کاهش می یابد و توان عملیاتی آنها ضربه خواهد خورد.
صدقیان نیز با اشاره به نقش قدرتهای خارجی حامی تروریستها گفت: دو نگاه درباره آینده تروریستها پس از آزادسازی حلب وجود دارد. اول اینکه، عده ای از آنها به شهر ادلب که در حال حاضر به پایگاهی برای عقب نشینی تروریستهای سوریه تبدیل شده خواهند گریخت. با این توضیح که رقه به پایگاه تروریستهای فراری از عراق بدل شده است. نگاه دوم این است که تصمیم برای حضور یا ادامه عملیات نظامی تروریستها در سوریه در اختیار آنها نیست و این اراده ای از بالا است که برای آینده آنها برنامه ریزی می کند. به عبارت بهتر برخی معتقدند نفس وجود تروریست های داعش به دلارهای نفتی برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس، اراده سیاسی ترکیه و نظر آمریکا بستگی دارد.
تاثیر انتخابات آمریکا بر تحولات سوریه
با توجه به برخی موضع گیری های ترامپ در دوره رقابت های انتخاباتی و صحبت از اولویت مبارزه با داعش به جای سرنگونی رییس جمهوری سوریه، شماری از کارشناسان بر این باورند که روند مبارزه با تروریستها در دوره رییس جمهوری جدید آمریکا سرعت و شدت خواهد گرفت.
در همین زمینه صدقیان در پاسخ به پرسش پژوهشگر ایرنا در این خصوص گفت: هنوز برای قضاوت درباره اقدامات احتمالی رییس جمهوری جدید آمریکا و نحوه برخورد وی در قبال روند مبارزه با داعش زود است.در واقع بسیاری از مسائل هنوز مبهم است چراکه باید منتظر تیم منتخب ترامپ که وی را در فرآیند تصمیم سازی همراهی خواهند کرد، باشیم. زارعی اما معتقد است که روی کار آمدن ترامپ تاثیری بر سیاست های آمریکا در منطقه نخواهد داشت.
وی تصریح کرد: عملکرد ایالات متحده در این سال ها، به طور مشخص از ۲۰۰۷ به این سو نشان داده به دنبال نوعی بازنگری در وضعیت حضور نظامیان خود در منطقه با استفاده از نیروهای نیابتی است. همین روند استمرار پیدا خواهد کرد و ترامپ نیز تغییر عمدهای در آن ایجاد نمیکند. ادامه دارد...
ش.د9503250