(روزنامه شرق – 1395/09/03 – شماره 2736 – صفحه 7)
* اجازه دهيد از همانجايي كه روابط ايران و حماس سرد شد، يعني «بهار عربي» آغاز كنيم. بفرماييد در شرايط و اوضاع كنوني منطقه مواضع آن زمان حماس درباره مسئله سوريه و نزديكي به مخالفان اسد را چطور ارزيابي ميكنيد؟ به نظر شما رويكرد حماس در آن مقطع زماني صحيح بود يا خير؟
** خروج ما از سوريه به خاطر نزديكي با مخالفان اسد نبود. ما موضعي بيطرفانه گرفتيم و از هيچ طرفي جانبداري نكرديم اما اين بيطرفي خوشايند برخي از طرفهاي درگير نبود. اينجا در ايران، موضع ما به طرفداري از مخالفان اسد تعبير شد و خارج از ايران گفتند كه شما در آغوش ايران هستيد. درحاليكه هيچ يك از اين تعابير درست نيست. ما به دوستيها و همپيمانيهاي خود حول محور مسئله فلسطين احترام ميگذاريم و زماني كه روابط ما با آنها به سمت مسئله داخليشان كشيده ميشود، بيطرف هستيم. در واقع ما با اين نگرش كه چون شما به ما كمك كردهايد، ما بايد به شما كمك كنيم، مخالف هستيم. كمكهاي شما به ما درخصوص مسئله فلسطين است اما اكنون در مسائل ديگري غير از مسئله فلسطين نباید از ما انتظار کمک داشت.
با توجه به اينكه حماس يك دولت يا كشور نيست، ما نميتوانيم در مسائل داخلي و منطقهاي كمك كنیم. جايگاه اصلي حماس به عنوان يك سازمان و گروه، كشور خودش است اما اكنون به دليل اشغال فلسطين، ميهمان كشورهاي عربي و اسلامي و آزادگان جهان هستيم. به خاطر اين ميهمانبودن به كشوري كه ميزبان ماست، احترام ميگذاريم و منظور از اين احترامگذاشتن، دخالتنکردن در مسائل داخلي آن كشور است. اين كشورها براساس اصل و قاعده حمايت از فلسطين ما را پذيرفتهاند. به عنوان مثال سودان، حماس را نپذيرفته تا حماس در مقابل مخالفان آن موضعگيري كند، بلكه ما را به خاطر آرمان فلسطين پذيرفتهاند.
* صحبت از دخالت در مسائل داخلي و منطقهاي نيست. حماس به واسطه اشتراك نظر با ايران درباره مسئله فلسطين از حمايتهاي ايران بهرمند ميشود. شما فكر ميكنيد اينكه كشور حامي حماس توقع داشته باشد در برخي مقاطع حساس، مواضع همسو با او اتخاذ كنيد، انتظار زيادي است؟
يكي از اين مقاطع را مثال بزنيد.
* آغاز درگيريها در سوريه.
** ما در آن مسئله، موضع مخالف ايران اتخاذ نكرديم.
* دفتر سياسي حماس از سوريه به قطر كه يكي از مخالفان منطقهاي ايران است، منتقل شد.
** اينطور كه در رسانهها گفته ميشود، ما در جبهه مخالفان ايران نايستادهايم. ما در هيچ جبههاي عليه جبهه ديگر نيستيم و اساس كار ما مسئله فلسطين است. در حقيقت ما طرف ضعيف معادله هستيم و مواضع خود را توضيح ميدهيم. مختصر عرض كنم كه حماس يك جنبش مقاومت فلسطيني است. ما اگر ببينيم كشور ميزبان ما قصد دارد حماس را در اختلافات داخلي خود وارد كند و ما را بسوزاند، حتما عقب مينشينيم و اين موضع شايد برخي را ناراحت كند. قبول دارم كه ما در مقابل برداشتهايي كه از مواضع ما ميشود مسئول هستيم و از آن فرار نميكنيم. به همين خاطر هم درباره رويكرد خود توضيح ميدهيم.
* ميفرماييد كه ارتباط شما با ديگر كشورها حول محور فلسطين است و اجازه نميدهيد كه درگير مسائل داخلي و منطقهاي كشور ميزبان و حامي خود شويد. سؤال من اين است كه در اين صورت چرا ايران نبايد بيشتر از حزبالله حمايت كند؟
** مقايسه روابط حماس و ايران با روابط حزبالله و ايران خيلي دقيق نيست و تفاوتهاي بسياري وجود دارد. ما قبلا در موضوع فلسطين متناسب با نياز خود حمايتهايي دريافت كردهايم و هيچ وقت به اين نگاه نكرديم كه چرا به آنها بيشتر دادند و به ما كمتر. بعد از موضوع سوريه اين ابهامات ايجاد شد و ما وظيفه داريم درباره آن توضيح دهيم. دوستان در ايران و جهان عرب بايد وضعيت ما را درك كنند. به نظر ما سطح كمكها به حماس نيز از جمله موضوعاتي است كه در وقت خود قابل بررسي است، اما ما آن را درك ميكنيم و انتظار داريم طرف مقابل نيز ما را درك كند.
* متوجه تفاوتهايي كه در روابط ايران و حزبالله با ايران و حماس وجود دارد، هستم اما سؤالم به طور مشخص اين است؛ وقتي ايران با حزبالله اشتراك نظرهاي بيشتري دارد، چرا حماس براي بهرهبردن از حمايتهاي بيشتر ايران تلاش نكرده و مواضع همسو با ايران در منطقه اتخاذ نميكند؟
** اگر داستان فقط داستان پول باشد که ما باید برویم و به واشنگتن نزدیک شویم؛ چون پول بیشتری میدهد. درباره مواضع حماس باید به دو نکته توجه داشته باشید. نخست اینکه منشأ اتخاذ این مواضع مؤسسات و نهادهای داخلی حماس است. دوم اینکه ما سعی میکنیم در اتخاذ مواضع خود توازن در روابط خود را در نظر میگیریم؛ بهنحویکه مواضع ما جانبداری از طرفی و دشمنی با طرف دیگر محسوب نشود. به عبارتی فاصلههای متوازن و نه مساوی را بین خودمان با جهان عرب و جهان اسلام رعایت میکنیم. مشکل اینجاست که وقتی در مرحله آخر به مواضع ما نگاه میشود، هر طرف تعبیر خود را دارد و به توازنی که ما باید در نظر بگیریم، توجه نمیشود. حماس جنبشی پایبند به اصول خود است و دریافت پول و حمایت در اولویت ما نیست؛ حتی قبل از بهار عربی نیز برخی از همپیمانان ما گاهی به حماس کمک میکردند و گاهی کمک نمیکردند. آن وضعیت نیز برای ما فهمیدنی بود و درک میکردیم.
* از توجه به توازن روابط خود در منطقه گفتید. وضعیت مصر چقدر در مواضعی که حماس نسبت به بحران سوریه اتخاذ کرد، مؤثر بود؟ میتوان گفت که سقوط مرسی محاسبات حماس درباره اوضاع و احوال منطقه را به هم ریخت؟
** اینکه بگوییم تأثیری نداشت یا تغییر در مواضع نبوده است، نوعی تحجر به حساب میآید. مواضع شاید دچار تغییر شوند؛ اما اصول و مبانی ما ثابت است. اولا جهتنمای ما در روابط، موضوع فلسطین است و از هر تلاشی در این راستا استقبال و استفاده میکنیم؛ اما اگر از ما خواسته شود که در مسائل منطقه دخالت کنیم، طبق همان حدیث حضرت علی (ع) مثل بچهشتری خواهیم بود که نه پشتی برای سواریدادن دارد و نه شیری برای دوشیدن. قاعده دوم ما دخالتنکردن در مسائل داخلی کشورهاست. نکته سوم نیز این است که ما مخالف دخالتهای خارجی و راهکار نظامی برای حل مسائل داخلی کشورها هستیم و این تنها مختص به سوریه نیست.
* در اولویتبودن مسئله فلسطین و کنارهگیری از دخالت در مسائل داخلی و منطقهای را چند بار فرمودید. سؤالم بر پایه تحلیلی است که میگوید حماس نسبت به موضوع سوریه با امید به قدرتگرفتن اخوانالمسلمین در منطقه موضعگیری کرد. حالا که اوضاع در مصر و سوریه آنطور که تصور میشد، پیش نرفت و محاسبات شما به هم ریخته، چقدر برای نزدیکی و گرمشدن روابط خود با ایران میکوشید؟
** ما یک پروژه و مسئله اصلی به نام فلسطین داریم که میتواند خیلی از شکافها میان قدرتهای منطقهای را پر کند و آنها را به یکدیگر نزدیک کند. این تنها به نفع فلسطین نیست و برای همه منطقه مفید خواهد بود. رژیم صهیونیستی در شرایط فعلی و به خاطر تفرقهای که در منطقه است، اوضاع خوبی دارد؛ درحالیکه مسئله فلسطین موضوع خوبی برای وحدت است و باید از آن استفاده کنیم. در حقیقت رژیم صیهونیستی مانع بزرگی در مسیر پیشرفت و ثبات منطقه است. نتانیاهو دو هفته قبل در پارلمان جدید رژیم صهیونیستی تأکید کرد که ایران و تروریسم دو مشکل بزرگ آنها در جهان هستند؛ بنابراین مقابله با رژیم صهیونیستی باید در اولویت ما باشد، نه اختلافات منطقهای، زیرا اسرائیل خطر بزرگی برای همه است.
درباره ایران نیز مقابله با رژیم صهیونیستی و ایستادن در کنار فلسطین مطابق با منافع ملی ایران است. تهدید مستقیم رژیم صهیونیستی علیه ایران موضوع آشکاری است که بر کسی پوشیده نیست؛ حتی در مذاکرات جمهوری اسلامی ایران با غرب درباره مسئله هستهای روشن شد که رژیم صهیونیستی دشمن اصلی ایران است و بهتازگی نیز لابی صهیونیستی در کنگره آمریکا توانست فروش هواپیمای مسافربری به ایران را منع کند. به نظر شما بازخورد این مسائل باید چیزی غیر از وحدت در راستای مقابله با رژیم صهیونیستی باشد؟
* مقابله با رژیم صهیونیستی و حمایت از فلسطین از سوی ایران موضوع روشنی است که درباره آن بحث نمیکنیم. من اکنون از شما سؤال میکنم، چرا زمانی که اوضاع منطقه بههم ریخته بود و شما تصور میکردید که نتیجهای غیر از وضعیت فعلی دارد، با تأکید بر اشتراک نظرتان با ایران درباره مسئله فلسطین، همسو با ایران موضعگیری نکردید؟
** من این تحلیل را قبول ندارم؛ چرا که این نگاه شما یعنی حماس خودش را فروخت؛ درحالی که اینطور نیست. ما با جمهوری اسلامی ایران هیچ اختلاف نظری در مسئله فلسطین نداریم و در مسئله فلسطین هیچ موضعی برخلاف ایران نگرفتهایم. ما مدام داریم شهید میدهیم. آیا حماس، مقاومت و فلسطین را رها کرده است؟ به خاطر همین مقاومت است که ما در محاصره و تحت فشار هستیم و دوستان ما در غزه به خاطر محاصره، مشکل دسترسی به دارو دارند. ما به عهدی که با ملت خود بستهایم پایبند ماندهایم. همچنان مقاومت میکنیم و هیچ اختلافنظری با ایران در این زمینه نداریم.
* میدانم که در این زمینه اختلاف نظری نداریم. سؤالم چیز دیگری بود. این را قبول دارید که در پنج سال گذشته روابط ایران و حماس سرد شد؟
** بله، این سردی به خاطر دلایلی که به فلسطین مربوط نیست، اتفاق افتاد.
* درباره همین دلایلی که به موضوع فلسطین مربوط نیست، صحبت میکنیم. موضعگیری حماس در مسئله سوریه، جابهجایی دفتر حماس از سوریه به قطر، نزدیکی خالد مشعل به عربستان و... چه تأثیری در روابط ایران و حماس داشت؟
** اینها حرفهایی است که در رسانههای اینجا گفته میشود؛ درحالیکه تصمیمگیرندگان سیاسی در ایران چنین چیزی به ما نگفتهاند و از ما بهطور مشخص نپرسیدهاند که شما چرا چنین میکنید. حتی گاهی احساس کردهایم که موضع ما را بهعنوان یک سازمان درک میکنند. البته تفسیرهایی که ما از شرایط منطقه داریم، متفاوت و همراه یکسری جزرومد در نگاهها و نظرات است. خوشبختانه در مقطع کنونی شاهد تفاهم بیشتری هستیم. به عبارتی همانطور که سطح و چگونگی کمکها به مسئله فلسطین را درک میکردیم، آنها نیز مواضع ما را درک میکردند.
نکته دیگر اینکه بعد از ریختهشدن اینهمه خون در منطقه باید مسائلی که پیش آمده و شما به برخی از آنها اشاره کردید، بهعنوان واقعیتهایی که گذشته است، نگاه کنیم و اجازه ندهیم که عامل اختلاف شود. باید با آنچه اتفاق افتاده، کنار آمد؛ زیرا این رژیم صهیونیستی است که از اختلافات منطقه بیشترین استفاده را کرده است. متأسفانه در شرایطی از نزدیکی و وحدت در منطقه حرف میزنیم که اینهمه خون ریخته شده است. ظاهرا در خیلی از مراکز قدرت و تصمیمگیرنده منطقه، به این نتیجه رسیدهاند که این درگیریها نتیجه خوبی ندارد و باید به راهحلی برای خروج از آن رسید.
* اگر ايران در مقاطعي حمايت از حماس را كنار گذاشته يا حزبالله را ترجيح داده بود، حماس بعد از پنج، شش سال همين نگاهي را كه الان از آن صحبت ميكنيد داشت و ميگفت بهتر است با اين واقعيتها كنار بياييم و اجازه ندهيم عامل اختلاف شود؟
** من اساسا اين تحليل را كه حماس از ايران فاصله گرفت رد ميكنم؛ زيرا ما با زاويه ديگري از اين تحليل نيز مواجه هستيم. جهان عرب نيز حماس را با ايران و حزبالله در يك گروه تعريف ميكند. بههمينخاطر ما در جنبش حماس مثل قاعده تلويزيوني آهنگهاي درخواستي عمل نميكنيم كه هرچه را بيننده خواست، پخش كنيم. ما نيز براساس منفعت خودمان، فلسطين و منطقه عمل ميكنيم. تأكيد ميكنم كه موضع ما براساس توازن در روابط با همه قدرتهاي منطقهاي بود و خواستيم كه فاصلهها را حفظ كنيم و با هر تحليلي غيرازاين مخالف هستيم.
* قبول داريد كه ايران بيش از آنچه سازمان ملل و ديگر كشورها از فلسطين حمايت ميكنند، پاي فلسطين ايستاده و از جريان مقاومت حمايت ميكند؟
** بله، اين همان نگاهي است كه گفتم. تصميمسازان سياسي در ايران اين درك را دارند و ميدانند كه رژيم صهيونيستي براي ايران همانقدر خطرناك است كه براي فلسطين خطر دارد.
* اگر ايران با اين نگاه و تمركز از مسئله فلسطين حمايت و به جريان مقاومت كمك ميكند، چرا اين گروهها در مسائل ديگر فراتر از قاعدهاي كه براي خود تعريف كردهاند، مواضع همسو با ايران اتخاذ نميكنند؟
** به خاطر همان توازني كه سعي ميكنيم از آن عدول نكنيم؛ شما از داخل ايران به اين مسئله نگاه ميكنيد، اما ما در جهان عرب متهم هستيم و از ما سؤال ميشود كه چرا با ايران رابطه داريد. به آنها نيز همين پاسخ را ميدهيم و ميگوييم كه قصد داريم توازن را در روابط منطقهاي خود حفظ كنيم. بر اساس افكار عمومي جهان عرب از ايران فاصله نميگيريم و براساس شرايط و تهديدات منطقه نيز آن سو را رها نميكنيم و صرفا به ايران نميچسبيم. توجه داشته باشيد قبل از بهار عربي نيز مواردي پيش آمد كه ايران به خاطر شرایط خاص خود کمک مالی نمیکرد یا این حمایت کمتر بود. ما بدون اينكه سؤال كنيم چرا چنين كرديد، ايران را درك كرديم؛ زيرا ما رابطه خود با جمهوري اسلامي ايران را راهبردي و استراتژيك تعريف ميكنيم و از مسائلی كه پيش ميآيد، با نگاه تفاهمي عبور ميكنيم.
* شما ميفرماييد وقتي ايران از حماس حمايت نكرده يا كمتر حمايت كرده است، مسئله را درك كردهايد؛ درحاليكه روابط بين ايران و حماس بر پايه حمايت ايران و منفعت حماس است. اگر شما حمايتنكردن ايران را درك نميكرديد، ميتوانستيد در موضوعات ديگر منطقه مواضع غيرهمسو يا عليه ايران اتخاذ كنيد. اكنون هم كه ميگوييد حماس با درنظرداشتن مسئله فلسطين و منافع خود در منطقه موضعگيري ميكند و به موضوعات ديگر كاري ندارد؛ پس دستاورد دركي كه از آن صحبت ميكنيد، براي ايران چيست؟
** وقتي كه نظام جمهوري اسلامي ايران موضع ما را در مسائل منطقهای درك كرده است، ما مسئول نگاهي كه رسانهها دارند، نيستيم. ما ناچار هستيم مجموعه افكار عمومي عربي و اسلامي را در نظر بگيريم و چون اگر صرفا به نگاه مردم و رسانهها در يك كشور توجه داشته باشيم، بايد از ديگران فاصله بگيريم، اين ممكن نيست. در حقيقت زندگي در اين تناقض بسيار مشكل است.
* بنابراين بفرماييد كه روابط حماس اكنون با ايران، قطر،عربستان، تركيه و سوريه در چه وضعيتي است؟
** روابط ما با جمهوري اسلامي ايران استراتژيك و راهبردي و بر مبناي مبارزه با رژيم صهيونيستي و کمک به مسئله فلسطین است و خوشبختانه شاهديم كه گامهاي مثبتتري در اين مسير برداشته ميشود. روابط خوبي نيز با تركيه و قطر داريم. روابط نسبتا خوبي نيز با عربستان سعودي داريم؛ اما در اين كشور دفتر نمايندگي نداريم. با سوريه نيز رابطهاي نداريم.
* بعد از انتقال دفتر حماس به قطر روابط با سوريه به طور كامل قطع شد؟
** بله، البته آنها روابط را قطع كردند و ما پيشقدم نبوديم.
* با اين اوصاف آينده روابط ايران و حماس را چطور ميبينيد؟ مسئله انتخابات داخلي حماس چقدر در اين روابط اثرگذار است؟ برخي از گزينههاي اين انتخابات با عربستان و قطر روابط نزديكتري دارند؛ موضع اين گزينهها مسير روبهبهبود روابط ايران و حماس را چقدر تحت تأثير قرار ميدهد؟
** همانطور كه گفتم، اين روابط روبهبهبود است. توجه داشته باشيد كه تصميمات اساسی به طور جمعی و شورایی گرفته ميشود و به نزدیکی رهبران به این کشور یا آن کشور ربطي ندارد. در حقيقت تصميمات به صورت شورايي و نهادي اخذ ميشود. درست است كه افراد بخشي از اين تصميمگيري هستند؛ اما نظرات شخصي تأثير زيادي در رويكرد كلي حماس ندارد. به عبارتي تصميمات حماس براساس شيوههاي دموكراتيك اتخاذ ميشود.
* به نظر شما برنده احتمالي انتخابات آتي چه كسي است؟
** فكر نميكنم كه از حالا بتوان دراينباره صحبت كرد. هنوز انتخابات شروع نشده است، تا دراینباره سخن بگوییم.
http://www.sharghdaily.ir/News/108479
ش.د9503151