تاریخ انتشار : ۲۶ دی ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۰  ، 
کد خبر : ۲۹۸۴۲۲
سياست مشترک تمام دولت‌هاي آمريکايي حمایت از تجدیدنظرطلبان بوده است

دوگانه تندرو - ‌معتدل با هدف تخریب نیروهای انقلاب

پایگاه بصیرت / محمد اسماعیلی

(روزنامه جوان – 1395/10/14 – شماره 4994 – صفحه 5)

«تندرو – معتدل» تقسيم‌بندي دلخواه امريكايي‌ها از جامعه ايراني است كه بر اساس آن بارها مقامات سياسي اين كشور تحت چنين عناويني از جامعه ايراني ياد كرده‌اند.

شايد يكي از مهم‌ترين مقاطع زماني كه امريكايي‌ها تلاش مي‌كردند با اينگونه تقسيم‌بندي جامعه ايران را به دودستگي كشانده و فضاي دوقطبي را ايجاد كنند سال 86 بود كه حجم قابل توجهي از موضع‌گيري مقامات غربي به استفاده از چنين واژگاني تخصيص يافته بود.

در همان مقطع زماني رهبر معظم انقلاب اسلامي در يكي از ديدارهاي خود مي‌فرمايند: «يكي از اين نمونه‌ها، تبليغات و تلاش دشمن براي تقسيم‌بندي سياسيون و نخبگان سياسي كشور به تندرو و ميانه‌رو است. در تقسيم‌بندي دشمن، كساني كه به اصول نظام اسلامي معتقد باشند، تندرو معرفي مي‌شوند. دشمن با استفاده از شگرد رايج خود براي تقسيم‌بندي عرصه سياسي كشور به تندرو و ميانه‌رو تلاش مي‌كند با گفتمان حاكم بر پايبندي بر اصول انقلاب اسلامي مقابله كند و به صراحت نيز اعلام كرده است كه بايد فشار به ايران را افزايش داد تا در دو انتخابات مهم آينده، ميانه‌روها يا همان افرادي كه به اصول و نظام جمهوري اسلامي معتقد نيستند بر سر كار بيايند.»

تلاش براي ايجاد دوقطبي، با تندرو ناميدن بخشي از جامعه ايراني در طول ماه‌هاي اخير نيز با واكنش رهبر معظم انقلاب اسلامي همراه بوده است، آنگونه كه ايشان در يكي از ديدارهاي اخير خود مي‌فرمايند: «از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي، بدخواهان اين تعبير را به‌كار بردند و منظور آنها از تندرو كساني است كه نسبت به انقلاب اسلامي و تفكر و اصول امام پايبندتر و مصمم‌تر هستند و مقصود آنها از ميانه‌رو كساني هستند كه در مقابل بيگانگان، تسليم و سازش‌پذيرتر هستند. كساني كه در داخل اين تعابير را به كار مي‌برند بايد معارف اسلامي را به دقت مطالعه كنند زيرا در اسلام، چنين تقسيم‌بندي وجود ندارد و ميانه و وسط، به معناي «راه مستقيم» است، بنابراين در مقابل راه ميانه، تندروي قرار ندارد بلكه منحرفين از صراط مستقيم قرار دارند.»

معظم‌له در ادامه به كارگيري چنين واژگان هدفمندي را ادبيات سياسي بيگانه دانسته و خاطر نشان مي‌كند: «در ادبيات سياسي بيگانه، به داعش نيز تندرو مي‌گويند در حالي كه داعش منحرف از اسلام، قرآن و صراط مستقيم است. كساني كه در بيرون مرزها تعبير تندرو را به‌كار مي‌برند، مقصودشان جريان وفادار به انقلاب و حزب اللهي‌ها است، بنابراين در داخل بايد مراقبت شود كه با تكرار اين تعابير، هدف دشمن تأمين نشود.»

ترامپ باید ایران را لهستانیزه کند!

نشريه «نشنال ريويو» نيز در مطلبي به قلم «ري تكيه» تحليلگر سرشناس امريكايي يكي از اهداف اصلي دولت آينده اين كشور را تضعيف جريان انقلابي بر اساس همان تقسيم‌بندي دلخواه خود مي‌داند و مي‌نويسد: دوران رياست «باراك اوباما» رو به خاتمه است كه فاجعه‌بارترين ميراث خارجي او همانا «رويكردش در قبال ايران» بود. اينك سران ايران از جايگاه خود امريكا را تنبيه مي‌كنند و در عين حال نيروهاي سپاه پاسداران اين كشور نظاميان امريكايي را در آب‌هاي بين‌المللي به سخره مي‌گيرند، بنابراين «دونالد ترامپ» رئيس‌جمهور جديد امريكا بايد همه نگراني‌هاي موجود را برطرف سازد.»

اين تحليلگر امريكايي ادامه مي‌دهد: «اگر امريكا مي‌خواهد رويكرد موفقيت‌آميز در قبال ايران داشته باشد بايد سياست‌هاي نادرست و غلطي كه مي‌گويند نبايد با ايران مواجه شد زيرا اين امر منجر به تقويت تندروهاي اين كشور مي‌شود، كنار گذاشته شوند. بر اين اساس، وظيفه ترامپ نه تنها شبيه «دونالد ريگان» در زمان رياستش بر امريكا و مواجهه با اتحاد جماهير شوروي سابق و مذاكره مجدد براي توافق بهتر در زمينه كنترل سلاح‌هاي اتمي و تدبير در اتخاذ رويكرد جامع باشد كه بنياد رژيم ايران را لطمه بزند. امريكا همان كاري را كه در لهستان انجام داد بايد در ايران نيز اتخاذ كرده و با مخالفان داخل اين كشور روابط برقرار كند. امريكا در داخل ايران ياران آماده‌اي دارد كه بايد تلاش كند آنها قدرت گيرند.»

اصرار امريكايي‌ها براي قدرت‌يابي جريان غربگرا در داخل كشور سابقه طولاني دارد، آنگونه كه «سابان سنتر» در سندي كه عنوان آن «كدام راه به سوي ايران» بود! منتشر مي‌كند، راه‌هاي مقابله با جمهوري اسلامي ايران را بررسي مي‌كند كه در آن يكي از پيشنهادات براي براندازي در ايران به ادعاي آنها، «انقلاب نرم» است.

به گزارش انديشكده تبيين در اين سند از ملزومات اين انقلاب نرم، داشتن همكار داخلي و پراكسي (نايب) است. با بررسي گروه‌هاي مختلف داخلي، آنها رفرميست‌ها را بهترين ابزار براي براندازي پيشنهاد مي‌كنند (در ادبيات سياسي زبان انگليسي، «اصلاح‌طلبان ايران» را «رفرميست» خطاب مي‌كنند، يعني كساني كه خواستار تغيير فرم نظام اسلامي هستند!)»

همچنين در ادامه مي‌آيد: «جنبش رفرم در ايران بهترين ابزار براي براندازي نرم است. مدارك مهمي وجود دارد كه نشان مي‌دهد خيلي از افراد اين جنبش در دهه 90 ميلادي به وضوح به دنبال سقوط رژيم اسلامي بودند و تلاش مي‌كردند آن را با يك دموكراسي سكولار جايگزين كنند.» يكي از اصول اصلي سياست خارجه ايالات‌متحده امريكا در 37 سال اخير «براندازي حاكميت در جمهوري اسلامي ايران» بوده است؛ موضوعي كه بارها مقامات اين كشور به آن اذعان كرده‌اند و از جمله مسيرهاي هموار كردن چنين سياستي تقويت جريان همسو با غرب در داخل كشور است؛ جرياني كه توانسته طي سال‌هاي اخير بسياري از اهداف غرب در داخل را به سرانجام برساند.

سخنان جان كري و باراك اوباما كه طي ماه‌هاي گذشته عنوان شده نيز دليل مناسبي است كه نشان مي‌دهد وابستگان به اين طيف همچنان براي غرب حائز اهميت هستند، به عنوان نمونه جان كري در جلسه سؤال و جواب در شوراي روابط خارجي امريكا گفت: «گذشت 15 سال مي‌تواند تغييرات زيادي در ايران ايجاد كند. . . باور من اين است كه در 15 سال، در يك كشور اتفاقاتي مي‌افتد. اگر به ايران امروز نگاه كنيد، مي‌بينيد كه كشوري داراي مردمي با تحصيلات است كه پيش‌تر با همه كشورهاي منطقه از جمله اسرائيل روابطي دوستانه داشت. مي‌دانيد كه سرزمين پارس، تاريخي طولاني دارد و واقعيت اين است كه اين جوانان كه 25‌درصد آنان بيكار هستند، آينده مي‌خواهند» يا اوباما در مصاحبه با راديو ملي كشورش به‌صورت ضمني از جماعت مدعي اصلاح‌طلبي در داخل نام برده و از لزوم جلب نظر آنها توسط كشورش سخن به ميان مي‌آورد: «همچنين فكر مي‌كنم ديگراني در داخل ايران هستند كه فكر مي‌كنند اين كار غيرسازنده است و ممكن است اگر ما اين توافق هسته‌اي را امضا كنيم، ما دست (توان) آنهايي را كه نيروهاي ميانه‌روتر داخل ايران هستند، تقويت كنيم.»

مشكل غرب روحيه انقلابي‌گري در ايران است

اما همانطور كه گفته شد يكي از اهداف اصلي امريكايي‌ها از القاي «تندرو –معتدل» در جامعه ايران اين است كه جريان هواخواه آنها در داخل كشور به قدرت رسيده تا بتوانند مسير تغيير حاكميت در ايران را آسان‌تر از گذشته هدايت كنند اما مهم‌تر از آن اين مسئله است كه غرب به خوبي دريافته تا مادامي كه جامعه ايراني روحيه انقلابي‌گري و استكبارستيزي را دارا باشد، عملاً دستيابي به بسياري از اهداف غيرممكن خواهد بود، بنابراين جريان انقلابي كشور بايد به عنوان افراد تندرو و افراطي به جامعه ايراني معرفي شوند. به همين دليل رهبري در يكي ديگر از ديدارهاي خود تقسيم‌بندي اصلي كشور را انقلابي- ضدانقلابي عنوان مي‌كنند.

http://javanonline.ir/fa/news/830783

ش.د9503343

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات