(روزنامه اطلاعات ـ 1395/10/29 ـ شماره 26635 ـ صفحه 12)
جان تفت ديپلمات کهنه کار و سفير آمريکا در روسيه که زمان مسئوليت وي روابط دو کشور به پائين ترين سطح از سال 1991 تاکنون رسيده است در فهرست سياه دونالد ترامپ اعلام شد.به گزارش ايرنا، شبکه تلويزيوني روسي «ار. ب. کا» با اشاره به توصيه رئيس جمهوري منتخب آمريکا براي استعفاي داوطلبانه سفيران اين کشور در خارج، اعلام کرد که جان تفت نيز در اين فهرست قرار دارد.
اين رسانه افزوده که با توجه به برنامه ترامپ براي پاکسازي سفارتخانه هاي آمريکا از سفيران باراک اوباما، سفير کنوني در روسيه که سال 2014 اين مسئوليت را در اختيار گرفت نيز شامل برکناري ميشود.زمان مسئوليت تفت در روسيه، بدترين دوره روابط دو کشور به شمار مي رود و براي نمونه سال 2016 که مسکو دفاتر دو سازمان اجتماعي آمريکايي داراي تجربه راهاندازي انقلابهاي رنگي را به دليل تلاش براي انجام فعاليتهاي غيرمعمول بست، واشنگتن اين اقدام را ضربهاي به دموکراسي خواند.
وي از سال 1996 تا 1999 به عنوان معاون سفير آمريکا در مسکو حضور داشت و سپس سال 2000 با سمت سفيري به ليتواني که تا پيش از فروپاشي (سال 1991) از جمهوريهاي شوروي وقت بود، اعزام شد.از نگاه کارشناسان، تفت در دور کردن ليتواني از مسکو و تبديل اين کشور به متحد نظامي سياسي ضدروسي غرب و ناتو نقش مهمي داشت.سفر به اوکراين در سال 2004 و ابراز نگراني از نتايج انتخابات اين کشور به عنوان نماينده وزارت خارجه آمريکا نيز از ديگر اقدام هاي وي بود.
تفت همچنين از سال 2005 تا 2009 مسئوليت سفارت آمريکا در گرجستان را بر عهده گرفت و با توجه به پشتيباني از راهبرد دوري اين جمهوري سابق شوروي از روسيه نو در تفليس قدرداني شد.اما مهم ترين نتيجه دوران مسئوليت هاي سياسي وي در سفارتخانه هاي کشورهاي مختلف، اواخر سال 2013 و اوايل 2014 رخ داد که سفير آمريکا در اوکراين بود.
در اين دوره حکومت وقت اوکراين به رياست جمهوري ويکتور يانوکوويچ که پس از برگزاري يک انتخابات مورد تائيد از نظر نهادهاي اروپايي روي کار آمده بود، در برابر اعتراض ها و تجمع هاي خياباني مورد حمايت اتحاديه اروپا و آمريکا نتوانست مقاومت کند و سقوط کرد.فرار يانوکوويچ به روسيه منجر به سرنگوني حکومت وقت و سپس پيامدهاي روي کار آمدن دولت ضدروسي در اوکراين از اوايل سال 2014 تاکنون روابط مسکو با اتحاديه اروپا و آمريکا را تقريبا به نقطه توقف رسانده است.
برگزاري همه پرسي در شبه جزيره کريمه که نتيجه آن الحاق به روسيه و جدايي از اوکراين بود و همچنين درگيري ها در شرق اين کشور که مسکو به عنوان متهم حمايت از جدايي طلبان معرفي شده است، دو طرف را وارد تحريم ها و تهديدهاي متقابل کرد.
از سه سال پيش تاکنون اتحاديه اروپا و آمريکا تحريم هاي گسترده اقتصادي و مالي را عليه روسيه اجرا مي کنند و اين کشور نيز سعي کرده است، پاسخ هاي متقابلي به اين اقدام ها بدهد.اين وضعيت و همچنين اقدام هاي نظامي آمريکا و پيمان آتلانتيک شمالي (ناتو) زير فشار واشنگتن نزديک و هم مرز روسيه در لتوني، استوني، ليتواني، گرجستان و مولداوي پنج جمهوري سابق شوروي و همزمان استقرار سامانه موشکي آمريکا در روماني و لهستان، تيرگي بيشتري بر روابط غرب به ويژه واشنگتن با مسکو حاکم کرده است.
ديميتري مدوديف نخست وزير روسيه در اين باره گفته است: مناسبات روسيه و آمريکا به پايينترين سطح سقوط کرده و واشنگتن مسئول بروز وضعيت کنوني است. متاسفانه به دليل رويدادهاي اوکراين و اقدام هاي دولت اوباما، شاهد وضعيت کنوني در روابط دوجانبه هستيم.نخست وزير روسيه آبان ماه سال جاري در مصاحبه با راديو رژيم صهيونيستي افزود: زماني که تماسها را با اوباما در آغاز دوره رياست جمهوري وي شروع کرديم، هيچ تصوري نداشتيم روابط تا اين حد بي سابقه سقوط مي کند.
ويتالي چورکين نماينده دائمي روسيه در سازمان ملل حتي اعلام کرده است: روابط مسکو و واشنگتن به پايين ترين سطح و دوره جنگ سرد رسيده و وضع کلي بسيار بد و بدترين از سال 1973 (شوروي) تاکنون است.
همزمان با مطرح شدن موضوع استعفاي سفراي آمريکا در خارج با آغاز کار دولت آينده اين کشور از 20 ژانويه، دانا روراباهر مشاور هنري کيسينجر و توماس گرِم کارشناس سياسي نامزدهاي اصلي جانشيني تفت سفير کنوني ايالات متحده در روسيه معرفي شده اند.روزنامه روسي ايزوستيا سه روز پيش با استناد به منابع خبري خود گزارش داد که رئيس جمهوري منتخب آمريکا، پست مقام سفيري آمريکا در روسيه را عنصر کليدي در عادي سازي روابط دو کشور مي داند.منبع خبري ايزوستيا اظهار داشت:تعيين سفير جديد آمريکا در روسيه به معناي تعويض تيم است.
توماس گرِم ديگر نامزد سفيري آمريکا در روسيه نيز به عنوان کارشناس امور مسائل اين کشور، واقع بين و مصلحت انديش در روابط دو کشور شناخته مي شود و پشتيبان خارج کردن عنصر ايدئولوژي از قالب روابط به شمار مي رود که البته اين نگرش براي روسها مطلوب است.پيش از اين رسانه ها گزارش داده بودند، ترامپ مي خواهد کيسينجر را که رابطه دوستي با پوتين دارد، مامور بازسازي روابط واشنگتن و مسکو کند و اکنون نيز مي توان دو گزينه مطرح براي سفيري آمريکا در روسيه را در همين چارچوب ارزيابي کرد.ترامپ تاکنون بارها اعلام کرده که خواستار بهبودي روابط کاخ سفيد و کرملين با هدف همگرايي براي حل مسائل مختلف است و حتي کارتر پيچ مشاور وي ماه گذشته در مسکو وعده امکان بازبيني سياست هاي ضدروسي اوباما در مورد اوکراين و موضوع الحاق کريمه به روسيه را مطرح کرد.
روابط آمريکا و اسرائيل در دوران ترامپ قوت ميگيرد
سيد حامد موسوي عضو هيات علمي دانشگاه تهران و کارشناس مسائل آمريکا،چشم انداز روابط امريکا و اسرائيل را در دوران ترامپ در گفتگو با خبر آنلاين مورد بررسي قرار داد.يکي از شرکاي اصلي آمريکا در منطقه خاورميانه که حضور آن بر بحران هاي منطقه اي از زمان شکل گيري آن افزوده است اسرائيل است. آمريکا امنيت اسرائيل را به امنيت خود گره زده و تمام قد از آن حمايت کرده است و عليرغم شکل گيري مقطعي اجماع عليه آن در سازمان ملل، نگذاشته است عليه آن قطعنامه جدي و تاثير گذاري صادر شود.
راي ممتنع آمريکا به قطعنامه محکوميت شهرک سازي اين موضوع را پيش آورد که آيا امريکا مي خواهد چرخشي در سياستهاي خود در رابطه با اسرائيل بوجود بياورد.مهمتر اينکه در دوران ترامپ چه فضايي بين امريکا و اسرائيل شاهد خواهيم بود؟ در اين رابطه خبرآنلاين با سيد حامد موسوي عضو هيات علمي دانشگاه تهران و کارشناس مسائل آمريکا گفتگو کرده که در ادامه ميخوانيد:
* آيا ميتوان گفت چرخشي در سياستهاي آمريکا در خاورميانه و در رابطه با اسرائيل رخ داده است؟
** در رابطه با اين موضوع اگر بخواهيم سخن بگوييم بايد اشاره کنيم به قطعنامه شوراي امنيت که موضوع مهمي است که مورد تصويب قرار گرفت و مهمتر از آن اين است که امريکا هم به آن راي ممتنع داده است. ولي به چند دليل نمي توان به طور قطع مطرح کرد که چرخشي در سياستهاي آمريکا شکل گرفته است. اين موضوع را بايد در نظر گرفت که راي شوراي امنيت الزامآور نيست.
در مورد قطعنامه غير الزام آور در شوراي امنيت، قانون به اين شکل است که اگر تخلف صورت بگيرد لزوما منجر به تنبيه نمي شود. شوراي امنيت وقتي شهر نشيني را محکوم کرده است اين چنين نيست که بتواند حتما در مقابل ادامه شهرک سازي اسرائيل، آنرا تحريم کند.در مقابل آن مي توان مثال آورد که قطعنامههاي شوراي امنيت در مقابل برنامه هستهاي ايران الزام آور بود و ميتوانست ايران را تحريم کند. اين به نظر ميرسد که بيشتر يک حرکت سمبوليک است. بعضي از قطعنامهها الزامآور و بعضيها غيرالزامآور هستند که در مورد الزامآورها قانوني است که تخطي از آن منجر به تنبيه ميشود.
* فکر مي کنيد اين چيزي نيست که تاثير گذار باشد و نمي تواند فشاري روي اسرائيل بياورد؟ در حالي که اسرائيل همه سفراي راي دهنده را فراخواند و برخورد کرد .
** به نظر مي رسد اين موضوع پيش از اينکه يک تغيير در روابط آمريکا و اسرائيل باشد يا چيزي که به اسرائيل فشار بياورد بيشتر حرکتي سمبوليک است. البته اين به معني تاثير گذار نبودن آن نيست. اين حرکت تاثير گذاري خود را دارد، اما نمي توان به معناي چرخش در سياستهاي آمريکا قلمداد کرد. از طرفي هم اين وجود دارد که به زودي دولت جديدي در آمريکا سر کار خواهد آمد و کارهايي که اوباما در اين زمان انجام مي دهد از تاثيرگذاري واقعي برخوردار نيست.
کارهاي اوباما در روزهاي آخر رئيس جمهوري خود قدرت يک رئيس جمهوري در روزهاي گذشته را ندارد که اين حرکت سمبوليک تبديل به رويه شود و با تداوم آن بتوانند با تحريم هايي روي اسرائيل فشار بياورند. از اين رو بايد با نوعي واقع گرايي به آن نگاه کرد و اغراق بيش از حد نداشت.
* چه اهميت هايي مي توان در اين برهه زماني براي آن قائل بود؟
** اگر بخواهيم اهميت اين موضوع را بگوييم در اين است که به هر حال شهرک سازي محکوم شده است و امريکا راي ممتنع به آن داده است.
اين موضوع به جنبش بي دي اس؛ جنبش تحريم و ورشکستگي رژيم صهيونيستي کمک زيادي خواهد کرد، جنبشي بر اساس مدل آپارتايد آفريقاي جنوبي که بر تحريمهاي شرکت هاي اسرائيلي و شرکتهايي که در شهرک ها فعاليت مي کنند تاکيد دارد.
اين جنبش در غرب و در آمريکا و کانادا در محيط هاي دانشگاهي بسيار فعال است و مي تواند به آنها قوت دهد. اين موضوع مي تواند يک کمک فکري و سمبوليک کند که اين گروهها مي توانند به يک قطعنامه شوراي امنيت استناد کنند.اکنون در اروپا اين مطرح است که در يک سري کالاها که در شهرکها ساخته شده اند يک آرم بزنند و آنها را تحريم کنند. اين حرکت ميتواند مقدمه اي بر تحريم همه جانبه اسرائيل توسط کشورهاي مختلف و نهاد ها و شرکت هاي مختلف باشد.از اين رو بايد منتظر بود و ديد که در آينده اين روال و چرخش به چه سمت مي رود.
* به نظرتان چه روالي نسبت به مذاکرات صلح و چشم انداز فلسطين در دولت اوباما وجود داشت و در آينده به سمتي خواهد رفت؟
** عليرغم اينکه اوباما فشار زيادي به نتانياهو آورد تا پروژه دو دولت - دو ملت را پيگيري کند با کارشکني اسرائيل با شکست مواجه شد و اين يکي از شکستهاي سياسي اوباما و کري محسوب مي شود. از اين رو مخالفت با شهرک سازي به شکل علني در شوراي امنيت به اين شکل مطرح شد.به همين خاطر موضوع بيشتر از تاثير عملي، تاثير سمبوليک دارد .اکنون که ترامپ سر کار ميآيد شرايطي جديد براي روابط ميتوان متصور بود. او به نظر ميرسد که ديدگاههايي دارد که از اسرائيل بيشتر حمايت شود. به نظر ترامپ چنين قطعنامه اي که در سازمان ملل تصويب شد نبايد شکل مي گرفت. نظر او اين است که من اگر سر کار بيايم تغييراتي انجام خواهد شد که چنين رفتارهايي در مورد اسرائيل نبايد انجام شود.
ترامپ در مورد اسرائيل کسي به نام فريدمن را گفته است سفير اسرائيل قرار مي دهم که او به شکل رسمي يهودي است و سالها سابقه جمع آوري کمک براي شهرک سازي در اسرائيل دارد.او حقوقدان است و همکاري زيادي با ترامپ داشته است و سابقه زيادي در جمع آوري پول براي شهرکسازي صهيونيستها دارد. او طرفدار شهرکسازي در سرزمينهاي اشغالي به شکل علني است و گفته است که اصلا از بحث دو دولت دو ملت حمايت نمي کند.
بايد گفت نکته اي که وجود دارد اين است که عملا بحث دو دولت- دوملت پروژه اي شکست خورده است. از وقتي قرارداد صلح اسلو در 1964شروع و امضا شد، تعداد شهرک نشين ها در کرانه باختري 110تا 120 هزار نفر بود، اکنون اين تعداد به 500 هزار نفر رسيده است. از اين رو شهرک ها به قسمتهايي گفته مي شود که اسرائيلي ها در کرانه باختري ساخته اند. يعني جايي که قرار بود به حکومت آينده فلسطيني تبديل شود.
حالا عملا مي بينيم که جدا از بحث اوباما و کري و ترامپ، جريان به سمتي حرکت کرده است که ساخت و شکل گيري يک حکومت و دولت فلسطيني در اينجا به چيزي غير ممکن تبديل شده است. وقتي به نقشه اين شهرکها نگاه ميشود، مي بينيم که دورتادور کرانه باختري پخش شدهاند و اين نيست که در يک جا متمرکز شده باشند. از اين رو اين مسئله، موضوع صلح و دو دولت- دو ملت را مختومه مي کند. سال گذشته حتي محمود عباس در سازمان ملل مطرح کرد که ما فلسطينيها به قرارداد اسلو پايبند نخواهيم بود. مذاکرات صلح فلسطينيها و اسرائيليها در چارچوب و در مبناي اسلو شکل گرفت.
* طرح جديد آقاي کري هم در اين باره به نوعي در ادامه همان جريان است؟
** طرح هاي آمريکايي به اين صورت بوده است که مسائل اصلي فلسطيني ها را به شکل واضحي حل نکرده است. يکي بحث آوارهها است که چه مي شوند و چگونه عودت داده مي شوند. ديگري موضوع بيتالمقدس شرقي است که در مذاکرات قرار بود به پايتخت کشور فلسطيني تبدل شود که باز به شکل ابهام آميزي مانده است. نظر آمريکايي ها فقط اين بوده که بايد اين موضوع با مذاکره بين دو طرف حل شود.
* نظرتان اين است که با توجه به نظرات و رفتارهاي ترامپ حمايت امريکا از اسرائيل افزايش پيدا مي کند؟
** ترامپ يک پست جديدي به تازگي ايجاد کرده است که تا به حال اين عنوان وجود نداشت. او يک وکيل يهودي ديگر را در يک پست خاص و حساس در کاخ سفيد قرار داده است با اسم جيسون گرينبالت به عنوان نماينده ويژه رئيس جمهوري منتخب آمريکا در امور مذاکرات بينالمللي که با ترامپ کار مي کرده است. ترامپ او را مسئول اين پست کرده که به نوعي مشاور سياست خارجي محسوب مي شود.
شايع است که اين فرد موضوع روابط با اسرائيل را در کنار فريدمن به عهده خواهد داشت. اين دو يک بيانيه براي ترامپ در زمينه حمايت از اسرائيل قبل از انتخابات آماده کرده بودند. خود اين فرد قبلا حتي شهرک نشين بوده و کار نظامي در آنجا مي کرده است. از اين رو بايد ديد که دو فرد اصلي که روابط امريکا و اسرائيل را در دوران ترامپ پيگيري خواهند کرد هردو حاميان شهرک نشينان و شهرک سازي با سابقه حمايت از شهرک سازي و زندگي در آنجا هستند. اين مسائل دست به دست هم مي دهد که در دوران ترامپ روابط دولت امريکا با دولت تندروي نتانياهو روابط نزديک تر و کم چالش تري باشد. نکته مهمي هم که وجود دارد اين است که اين را بايد در نظر گرفت که بحث دو دولت- دو ملت عملا قبل از اينکه ترامپ سر کار بيايد به نوعي به شکست رسيده است.
ش.د9503548