بازخواني يك پيام تاريخي

28 سال پيش امام خميني (ره) بنيانگذار جمهوري اسلامي با ارسال نامه اي به گورباچف رهبر وقت اتحاد جماهير شوروي او را به اسلام فراخواند و از رفتن به سوي غرب براي حل مشكلات اردوگاه سوسياليزم برحذر داشت. اين پيام را حضرت آيت الله جوادي آملي فيلسوف برجسته حكيم متاله و يك فقيه عاليقدر- كه آوازه شهرت علمي او از مرزهاي جمهوري اسلامي فراتر رفته و چون مشعلي فروزان در جهان علم و انديشه نورافشاني مي كند- به مسكو برد. آيت الله جوادي آملي را دكتر محمد جواد لاريجاني كه آن هنگام يك ديپلمات برجسته در وزارت خارجه بود همراهي مي كرد . لاريجاني خود يك رياضيدان برجسته و يك فيلسوف است؛ آثار علمي و عملي نشان مي دهد كه وي در شمار يكي از دانشمندان برجسته كشور است .

از اين مهمتر اين هيئت را زني همراهي مي كرد كه اسوه و نماد زنان انقلابي كشور بود . مرحوم مرضيه حديدچي دباغ به دستور امام (ره) همراه اين هيئت به مسكو رفت تا به عنوان نماد يك زن انقلابي و اسلامي در تفهيم اين پيام تاريخي بخشي از تصويري باشد كه در تاريخ ايران وجهان به عنوان صدور انقلاب ثبت مي كند.

پيام تاريخي امام به گورباچف را مي توان در 10 جمله زير خلاصه كرد:

1- مشكل شما عدم اعتقاد به خدا و مبارزه طولاني و بيهوده با خداست.

2-برخورد واقعي با قضاياي جهاني جز از طريق دين ميسر نيست.

3-خدازدايي و دين زدايي از جامعه بزرگترين ضربه را به مردم شوروي وارد كرده است در اين مقوله تجديدنظر كنيد.

4- با ماديت نمي توان بشريت را از بحران عدم اعتقاد به معنويت كه اساسي ترين

درد جامعه بشري است به درآورد.

5-ماركسيسم ساليان دراز فرزندان انقلابي جهان را در حصارهاي آهنين زنداني كرده است.

6- مشكل شما مسئله مالكيت ، اقتصاد و آزادي نيست بايد به حقيقت روي ‌آوريد.

7-با شكستن ديوارهاي خيالات ماركسيسم گرفتار زندان غرب و شيطان بزرگ نشويد.

8-بايد به حقيقت روي آوريد . انديشه از ماده منزه است و به احكام ماده محكوم نيست.

9-ادراك شهودي انسان از حقيقت خويش مبرا از حس است.

10- از شما مي خواهم درباره اسلام تحقيق كنيد . جمهوري اسلامي ايران خلأ اعتقادي شما را مي تواند پركند. پناه بردن به كانون سرمايه داري غرب دردي را دوا نمي كند.

گورباچف خود دانش آموخته رشته فلسفه بود . لذا امام در اين پيام با معرفي فارابي ، بوعلي سينا ، سهروردي ، ملاصدرا و محي الدين بحريني دريچه اي براي او گشود تا درك حقيقت انسان ، جهان ، تاريخ و جامعه را از زاويه ديد فيلسوفان الهي را نشان دهد.

گورباچف فرصت زيادي براي تصميم گيري و تصميم سازي بر اساس يك چارچوب فلسفي جديد نداشت . از يك سو او گرفتار انديشه هاي منحط الحادي ماركسيسم بود كه نزديك به يك قرن دماغ انديشه مردم شوروي را آزار مي‌داد از سوي ديگر گرفتار سرويس هاي فعال موساد و سيا بود كه اركان قدرت در مسكو را متزلزل كرده بودند و جاي پاي آنها در دانشگاه، رسانه، رساند. سلسله مراتب قدرت در حزب كمونيست حتي در ارتش و دستگاه اطلاعاتي ديده مي‌شود . درست 3 سال بعد از ارسال اين پيام امپراتوري 70 ساله كمونيستها در شوروي متلاشي شد و آمريكايي ها مرتب ليبراليسم را به عنوان راه فرار از بن بست ماركسيسم به روس ها آدرس مي دادند، هر چند در اين نامه تاريخي گورباچف مخاطب امام بود، اما متن نامه نشان مي دهد همه كساني كه در بن بست انديشه هاي منحط ماركسيسم گير كرده بودند مخاطب اين نامه بودند. اين نامه بذرهاي پاكي را در اذهان نيمي از مردم جهان كه به غلط به كژراهه ماركسيسم رفته بودند پاشيد و آثار و نتايج آن را اكنون به طور ملموس مي توان مشاهده كرد.

امروز ظهور فيلسوفاني چون الكساندر دوگين و حلقه فكري او در دانشگاه هاي روسيه نشانه ثمردهي آن بذر پاك است . فيلسوفاني كه در چند و چون قدرت در مسكو و هدايت آن در جهان امروز نقش تعيين كننده دارند.امروز اگر در سوريه نيروهاي نظامي روسيه در كنار مقاومت عليه شقاوت غرب ديده مي شود يك زيربناي فكري و تئوريك دارد. صرفا يك راهبرد سياسي و نظامي موقت نيست.

رهبر معظم انقلاب اسلامي با تاسي به امام خميني (ره) و با درك نيازهاي فكري و تئوريك غرب بهمن 93 و آذر 94 دو نامه خطاب به جوانان اروپا و آمريكاي شمالي ارسال فرمودند.

امروز در غرب سياستمدار و زمامدار منصف و جوياي حقيقتي وجود ندارد كه رهبري نامه خود را خطاب به آنها بنويسد و همانند نامه امام (ره) به گورباچف ، آسيب شناسي دردهاي جانكاه امروز جوامع غربي را مطرح و براي آن نسخه ارائه دهد لذا ايشان مجبور شدند نامه خود را خطاب به جوانان جوامع غربي بنويسند.

پس از تلاشي اردوگاه سوسياليسم، اسلام چون مشعلي فروزان فرا راه تاريكي مسيرهايي كه مردم مغرب زمين رفته بودند رخ نشان داد. شياطين غربي به ويژه شيطان بزرگ با راه اندازي خط توليد فكري داعش و جريان تكفيري در اين مقام برآمدند كه تصويري زشت و موهن و قرون وسطايي از اسلام ارائه دهند. رهبر انقلاب با اعلام زنگ بيدارباش جوامع غربي را متوجه اين فريب نمودند و از جوانان غربي خواستند اسلام و پيامبر اعظم (ص) را بدون روتوش سرويس‌هاي اطلاعاتي و عملياتي دولت هايي كه در آن به سر مي برند مطالعه كنند تا حقيقت اسلام را دريابند. رهبر انقلاب در اين پيام ها از مظلوميت مردم فلسطين و ستمي كه به اين ملت تا كنون رفته سخن گفتند . رهبر انقلاب از خطر تروريسم و نقش غرب در پديداري اين تبهكاري جديد پرده برداشتند. رهبر انقلاب در اين پيام ها از پرخاشگري و بي بندوباري اخلاقي سخن گفتند و آنها را از فرهنگ مبتذل ، ستيزه جو و معناگريز برحذر داشتند.

نكات مهم و كليدي در اين دو پيام آمده است كه در وقت خود صاحب نظران به آن اشاره كردند. كلمات نوراني رهبري در اين دو نامه همانند بذري را مي ماند كه در جوامع غربي در قلوب جوانان پاشيده شده است شايد يك دهه طول بكشد آثار وجودي خود را نشان دهد. ما در آينده شاهد شكل گيري جنبش هاي مردمي خواهيم بود كه اساس ارزشهاي منحط جوامع غربي را هدف قرار دهند و از روي آن عبور كنند ، اين روزها خيلي دور نيست جوامع غربي امروز روي سه عنصر شهوت ، قدرت و ثروت تكيه دارند . اين سه عنصر تكيه گاه خوبي براي مشروعيت و مقبوليت حكومت نيست . تاريخ بشر نشان داده است اين وضعيت قابل دوام نيست . تاريخ قوم لوط ، ثمود ، عاد و... نشان مي دهد كه اين نوع جوامع در معرض فروپاشي هستند.

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=247918

ش.د9503739