واگذاری سرزمین فلسطین توسط پادشاه آل سعود، عبدالعزیز، صورت گرفت و برای آن اسناد تاریخی نیز وجود دارد. عبدالعزیز بنیانگذار رژیم سعودی و پدر پادشاه حال حاضر، سلمان بن عبدالعزیز بوده است. سلمان نیز توافقنامه واگذاری سرزمین فلسطین به امپراتوری بریتانیا و یهودیان صهیونیست را آشکار کرده و از فرماندهان انگلیسی خود اطاعت می کند. این داستان یکی از مهمترین اسرار آل سعود بوده است. خیانت آنها به فلسطینیان تا به حال به علت نفوذ سعودی ها در رسانه ها فاش نشده است.
ششمین کنفرانس بینالمللی حمایت از انتفاضه فلسطین سه شنبه سوم اسفند سال 1395 با حضور مقام معظم رهبری و روسای سه قوه آغاز شد. در این کنفرانس که ریاست آن بر عهده علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی است هیأتهایی از 80 کشور جهان حضور دارند.
در خصوص اهمیت نقش ایران در حمایت از ملت فلسطین، خبرنگار گروه بین الملل بصیرت، گفتگویی را با مروا عثمان، استاد دانشگاه و کارشناس امور سیاسی از لبنان، که همچنین یکی از مهمانان این اجلاس است، صورت داده است که در ادامه می آید:
بصیرت: نقش دولت و مردم ایران در حمایت از ملت فلسطین را چطور ارزیابی می کنید؟ با توجه به این مساله که بسیاری تلاش می کنند این کمک ها را کم اهمیت و یا صرفا سیاسی جلوه دهند.
چیزی که دولت ایران برای مردم فلسطین از سال 1979 تا به حال ارائه کرده است، این است که فلسطینان در مقاومت روی پای خود بایستند و در مبارزه علیه تروریست های اسرائیل، ثابت قدم باشند.
این کمک ها انسان دوستانه، مقاومتی و کمک های سیاسی هستند. زمانی که دولت های امپراتوری غربی بدون هیچ چون و چرایی با اسرائیل همراه هستند و از نسل کشی های آن حمایت می کنند، آیا این حق هر انسانی نیست که علیه این ستم بایستد و با ستمکار مبارزه کند؟
دولت ایران نه تنها وظیفه اخلاقی خود برای حمایت سیاسی و انسان دوستانه از فلسطینان را بروز داد بلکه وظیفه دینی خود برای این منظور را نیز نشان داد. آنها تاکنون این وظایف به خوبی انجام داده اند، در حالی که سران دول عرب خودشان به فلسطینان ظلم کرده اند و این دولت ها نیز همدست با صهیونیست ها بوده و علیه منافع و آزادی فلسطینان توطئه کرده اند.
بصیرت: برخی کشورهای مدعی حامی ملت فلسطین مانند عربستان سعودی به صورت پنهان و آشکار با غاصبان سرزمین فلسطین مذاکره می کنند و ارتباط دارند. آیا این کشورها و حکومت ها می توانند ادعا کنند که حامی مردم فلسطین هستند؟
عربستان سعودی، هیچ وقت از فلسطین حمایت نکرده است. اگر به عقب برگردیم به راحتی می توانیم پی ببریم.
اگر بین امیر مکه (حسین) و مامور دولت بریتانیا در مصر (مک ماهون) مکاتبه ای صورت نمی گرفت، موافقتنامه ای به نام سایکس- پیکو هیچ وقت شکل نمی گرفت و بیانیه بالفور بریتانیا در سال 1917 نیز هیچ وقت به وجود نمی آمد.
پیرو این داستان، واگذاری سرزمین فلسطین توسط پادشاه آل سعود، عبدالعزیز، بود که برای آن اسناد تاریخی نیز وجود دارد. عبدالعزیز بنیانگذار رژیم سعودی و پدر پادشاه حال حاضر، سلمان بن عبدالعزیز بوده است. سلمان نیز توافقنامه واگذاری سرزمین فلسطین به امپراتوری بریتانیا و یهودیان صهیونیست را آشکار کرده و از فرماندهان انگلیسی خود اطاعت می کند.
این داستان یکی از مهمترین اسرار آل سعود بوده است. خیانت آنها به فلسطینیان تا به حال به علت نفوذ سعودی ها در رسانه ها فاش نشده است. از آن زمان به بعد، بریتانیا به همراه متحدان صهیونیستی اش و همچنین امریکا به سعودیها ملحق شدند تا از طریق نمایندگیهای خود در خاورمیانه برای اهداف خود اختلاف و درگیری ایجاد کنند. در نتیجه، آل سعود به یک متحد اصلی و وسیله ای برای اجرای نقشه های آنها تبدیل شد. بنابراین حمایت های آنها از فلسطینیان نیز چیزی جز تظاهر نیست.
بصیرت: تفاوت حمایت های رسمی دولتی و حمایت های مردمی در سراسر جهان چیست و چگونه می تواند به مردم فلسطین کمک کند؟
مردم منشأ قدرت هستند. اگر تلاش و قدرت مردم ایران در سال 1979 نبود و آنها علیه شاه پهلوی انقلاب نمی کردند، دولت سابق باقی می ماند و هیچ کمکی به مردم فلسطین نمی شد. این مردم هستند که افتخارات و دستیابی های دولت را ممکن می سازند. اما سوال منطقی که اینجا پیش می آید، این است که به عنوان یک فرد یا یک گروه چگونه می توانیم علیه ظلم و آدم کشی اسرائیل بایستیم و مبارزه کنیم؟ به عنوان یک فرد، میتوانیم از طریق آموزش به فرزندانمان و بازگو کردن تاریخ فلسطین برای آنها به این مهم دست یابیم و برای آنها توضیح دهیم که چرا نباید با اسرائیل زورگو و ستمگر برنامه صلح داشته باشیم. همچنین با حمایت از مقاومت و آزادی با در نظر گرفتن شغل و حرفه مان می توانیم در این راه ثابت قدم بمانیم.
اما به عنوان یک گروه، برایمان مهم است که همیشه یاد و راه فلسطینیان را به یاد داشته باشیم و آنها را گرامی بداریم. همان طور که حضرت آیت الله خمینی روز قدس را در آخرین جمعه ماه رمضان گماشت.
همچنین می توانیم رسانه های اجتماعی را در این راه به کار بگیریم. رسانه های اجتماعی ابزارهای قدرتمندی هستند که به ما اجازه می دهند تا اخبار جعلی و دروغی را نادیده بگیریم و به جهانیان نشان دهیم که به فلسطینیان روزانه چه ظلم هایی از طرف اسرائیل ستمگر می شود.
گاهی یک کلمه انسان را تغییر می دهد و به ما انگیزه انجام کاری را می دهد. برای حفظ هدف فلسطینیان طوری که همه متوجه شوند و ببیند که آنها از ظلم (اسرائیل) رنج می برند و برای از بین بردن رژیم صهیونیستی به کمک احتیاج دارند.
بصیرت: آیا پیامی برای مردم ایران در خصوص حمایت از مردم فلسطین دارید؟
یک تشکر ویژه باید از مردم تهران انجام دهم. درست است که من یک فلسطینی نیستم، اما اهل جنوب لبنان هستم. ما سال های طولانی ظلم و ستم اسرائیل غاصب را تحمل کرده ایم تا سرانجام مردی شجاع، سرزمین ما را آزاد کرد و جلال و شکوه را به ما برگرداند.
علی رغم تمام نابودی ها و هلاکت ها، ما هنوز در حال برنامه ریزی برای مبارزه ای هستیم که هیچ کس تا به حال انجام نداده است. مانند آنچه مردم ایران تاکنون به رخ دنیا آورده و هنوز در حمایت از فلسطینیان و لبنانی ها، علیه صهیونیست نشان می دهند. ملتی که برای 38 سال گذشته زیر فشار تحریمها بوده است، استحقاق تعظیم و احترام را دارد.
من به مردم دلاور و شجاع جمهوری اسلامی ایران با تمام قلبم احترام می گذارم و به آنها عشق می ورزم.
بصیرت: اگر یک ایرانی بودید و می خواستید برای حمایت از مردم فلسطین اقدامی کنید چه می کردید؟
من از کشور و رهبرم حمایت می کنم و به حکم جهاد آنان علیه نسلکشی مردم فلسطین توسط اسرائیلیان تروریست لبیک خواهم گفت.
همچنین اگر پیشوایانم مرا فرا بخوانند، برای دفاع از سرزمین های مقدس فلسطینی آماده خواهم بود. این تصمیم قطعاً یک انتخاب شخصی است و کسی مرا اجبار به انتخاب آن نکرده است. همان طور که در صحبت های قبل هم گفتم یک کلمه می تواند بیش از حد کافی معنا داشته باشد. تنها نیاز مردم فلسطین حمایت و کمک ماست. آنها قابلیت دفاع از کشورشان را دارند، اما زمانی که فتوا صادر شود حاضرم برای این منظور جان خود را نیز فدا کنم.
بصیرت: برخی می گویند که نباید کاری به کشورهای دیگر و مردم آن داشت و باید اول مشکلات اقتصادی خودمان را حل کنیم و اینکه ملتی دیگر مانند مردم فلسطین و سوریه دچار مشکل هستند به ما ارتباط ندارد. جواب شما به این افراد چیست؟
انصاف این است که مشکلات داخلی (این گونه) کشورها برایمان مهم باشد. حل و فصل این مشکلات، کوچک ترین حقّی است که هر شهروندی شایسته داشتن آن است.
به هر حال ما باید به ذهن بسپاریم که اگر خانه همسایه آتش گرفته برای خاموش کردن آن دست یاری برسانیم، زیرا زمانی می رسد که خانه خودمان نیز آتش می گیرد. به همین دلیل، نخست به عنوان وظیفه یک مسلمان جامعه اسلامی و دوم به مثابه یک اقدام احتیاطی، ما باید مطمئن شویم که دولت های همسایه مان در امنیت و آسایش به سر می برند و همچنین اطمینان کسب کنیم که کشور خودمان مورد هجوم تروریست ها قرار نگیرد. برای مثال چنین اتفاقی در لبنان رخ داد.
در سال 2011 زمانی که بحران سوریه آغاز شد، کمتر از یک سال بعد در پایتخت کشور خودمان، بیروت، چند حمله تروریستی رخ داد. در پی این ماجرا، حزبالله، مقاومت اسلامی لبنان، تصمیمی شجاعانه گرفت و وارد جنگ در جبهه سوریه شد و ابتدا مرزهای کشور خودمان را از نفوذ تکفیریها ایمن کرد و بعد رزمندگانی را برای کمک به نیروهای مسلح سوریه فرستاد تا مناطقی که تروریستها اشغال کرده بودند را پس بگیرند. این یک معادله ساده است، زمانی که انسانها در کنار یکدیگر بایستند، مشکلی پیش نمیآید و هیچ چیز نمیتواند به آن مردم آسیب بزند./
از خانم مروا عثمان که وقت خود را در اختیار پایگاه بصیرت قرار دادند، تشکر می کنیم.
گفتگو از: مصطفی افضل زاده