(روزنامه آفتاب يزد – 1395/11/20 – شماره 4827 – صفحه 2)
با آن همه حرف و نقلها و شایعههایی که بعد از شهادت آیت الله بهشتی موجب پشیمانی خیلیها شده بود تصور میکردیم دیگر این فرهنگ غلط خاتمه یافته باشد، اما متاسفانه این فرهنگ منحط، تا سال ۱۳۸۴ به یک شکل و بعداز آن به شکل دیگری و از سال ۸۸ به بعد با شدت بیشتری رواج یافت و اتهام زنیها وشایعهسازیها به ساختار رسمی منتقل شد و این باعث تاسف بسیار است. وقتی شایعات در کوچه وبازار مطرح است نشانه یک بیماری اخلاقی و فرهنگی درعامه مردم است، ولی وقتی این رفتارهای ناپسندیده در تریبونهای رسمی مشاهده شود، بسیار هشدار دهنده و نشانه بیماری است.
متاسفانه به فرهنگ شایعه سازی بازگشت داده شد و عدهای آن را ادامه دادند و این باعث شد هجمهها در مورد آیتاللههاشمی رفسنجانی رواج یابد. البته ایشان فقط هدف نبود و افراد دیگری هم قربانی این ظلم بوده و هستند.
حالا بیش از سی و چند سال از انقلاب گذشته و میبینیم خیلی از اتهام زنندگان که برای من و شما جا نماز آب میکشند، خودشان آلودگیهای مالی و اشرافیتهای پنهان دارند.
طی سی و پنج سالی که از فاجعه هفتم تیر گذشته، بسیاری از افراد و گروهها شخصیت و افکار آقای بهشتی را هم مصادره کردهاند و یکی از مظلومیتهایی که حتی بعد از شهادت آقای بهشتی باقیمانده این است که چهره واقعی او به جامعه کمتر ارائه میشود. تصویر ارائه شده غالبا تصویری ناقص است و تصویر ناقص نشاندهنده یک نوع اعوجاج در نمایش چهره و شخصیت افراد است.
دغدغه و اولویت اصلی آیت اللههاشمی حفظ نظام بود و اگر به ایشان گفته میشد که آیا شما حاضرید جان خود را بدهید که نظام حفظ شود، آیت اللههاشمی قطعا جوابش مثبت بود. بهطور مثال دربسیاری از مواقع ایشان و خانواده و یا حتی افرادی که او را همراهی میکردند حقوق شخصی داشتند که پایمال میشد و تا آنجا که مسئله حق الناس مطرح نبود، چشمپوشی میکرد.
اطلاعات من در مورد رابطه امام و آقایهاشمی عمومی است اما به جرات میتوانم بگویم که هیچکس به اندازه آقایهاشمی به امام نزدیک نبود.
دیدگاههای آقایهاشمی در ادوار مختلف زندگی سیاسی اش متفاوت است، اما با این وجود، حفظ جمهوریت نظام در کنار اسلامیت همیشه برایش دغدغه اصلی بوده است.
باید همه اعضای جامعه یک نکته را در ذهن داشته باشند که ما همه سوار یک کشتی هستیم. فکر نکنیم که اگر با سلاح تخریب منتقدان و مخالفان مان، کشتی را سوراخ کردیم تنها آنها هستند که غرق خواهند شد. حفظ منافع ملی باید بالاترین اولویت را داشتهباشد و منافع شخصی، قشری، طبقاتی، صنفی و قومی در ذیل آن تعریف شود.باید توجه کنیم در دنیای پرآشوب ما و در روابط کنونی حاکم بر فضای بین المللی، جایی برای دوستی و دشمنی نیست و هر کشوری سعی دارد منافع ملی خود را تامین کند.
http://aftabeyazd.ir/?newsid=64478
ش.د9503795