تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۷:۵۳  ، 
کد خبر : ۲۹۹۷۱۹
ابزار تازه ترسیم سیاست‌های ترکیه

رویکرد اردوغان به آتاتورکی‌ها

پایگاه بصیرت / گونول تول و عمر تاسپینار مترجم: وصال روحانی

(روزنامه ايران - 1395/11/24 – شماره 6432 – صفحه 12)

سران نظامی ترکیه بندرت در مجامع سیاسی حضور می‌یابند اما در روز 7 آگوست 2016 ژنرال هولوس آکار، رئیس ستاد ارتش این کشور در یک رالی اجتماعی- سیاسی در استانبول که یک میلیون نفر از مردم در سطح خیابان‌ها در آن مشارکت کردند، کنار رجب‌طیب اردوغان، رئیس جمهوری و بینالی ییلدریم، نخست‌وزیر ترکیه و همچنین سران احزاب مخالف مشاهده شد. هرچند از آن حضور تعابیر مختلفی صورت پذیرفت اما انگار از مردم برای سرکوب کودتای ماه جولای ترکیه که توسط نظامیان ساماندهی شده بود، تشکر کرد و گفت آدم‌های پست آن حرکت شکست‌خورده که از قضا دوستان و آشنایان وی نیز بودند، مجازات خواهند شد.

برقراری موازنه

همه اینها با آنچه در روزهای قبل از آن در خیابان‌های ترکیه حادث شده بود، تعارض آشکاری داشت. زیرا بخشی از ارتش ترکیه در آن زمان خاص (کودتای نافرجام) روبه‌روی مردم ایستاده و دو طرف یکدیگر را کوبیده و در نهایت سران ارتشی متهم به دست داشتن در کودتا توسط نیروهای انتظامی بازداشت و بازپرسی شده بودند. با این اوصاف اردوغان این روزها مشغول برقراری موازنه و اعتدال بین قشرهای مختلف نظامی کشور است. او به سبب بازداشت و محاکمه و محو کردن تعداد زیادی از نظامیان به بهانه دست داشتن در آن کودتا اینک در جمع نظامیان محبوب نیست و در عین حال باید بین قشرهای مختلف نظامی ترکیه وحدت برقرار کند که برای تقابلی مؤثر با تروریست‌هایی چون داعش به آن نیاز است.

از کدام راه؟

اردوغان پس از وقایع یک سال اخیر پایگاه لازم را بین احزاب سیاسی ترکیه ندارد و تلاش اخیر او برای تغییر قانون اساسی ترکیه با هدف تقویت مواضع خویش نیز یک حرکت فردی صرف از سوی مخالفان او توصیف شده است. در چنین شرایطی بدیهی است اردوغان پیوسته از خود بپرسد ادواتش برای برقراری صلح بین جناح‌های مختلف ارتش که او هم آن را کوبیده و هم بخشی از آن را ستوده چیست و ازکدام راه باید وارد شود.

تافته‌ای جدا بافته

سوابق و تاریخ به ما می‌گوید ارتش ترکیه هرگز تا به آن حد به سران سیاسی این کشور، اعتماد نکرده که عنان اختیار خویش را به‌طور کامل به آنان بسپرد و برعکس همیشه آماده بوده و در نخستین فرصت سربرآورد و در صورت رو شدن ضعف‌های سیاسیون، قدرت را در دست گیرد یا در پشت پرده، صحنه گردان اصلی شود. دخالت‌های آشکار نظامیان ترکیه در بالاترین سطح سیاست این کشور در سال‌های 1960، 1971، 1980 و 1997 عیان شد و این مواردی بود که ارتش ترکیه پس از وارد شدن به صحنه و سرکوب این و آن ادعا کرد که منفعت مردم و سلامتی و ایمنی سیاسی و اجتماعی آنها این ورود و دخالت را می‌طلبیده است. با این مقدمات مردم ترکیه سال‌هاست به این باور رسیده‌اند که ارتش ترکیه با استفاده از ایده‌آل‌های کمال آتاتورک از امتیازات اضافی و بیش از معمول بهره‌مند بوده و خود را تافته جدا بافته دانسته است.

یک کار سخت

اردوغان در ماه‌های اخیر کوشیده هم دامنه نفوذ ارتشی‌ها را کم و آنها را از سلطه آشکار و پنهان مذکور دور کند و هم به گونه‌ای عمل کند که آنها مکدر نشوند و دامنه تأثیرگذاری و قدرت‌شان کاهش نیابد. اما این کار به آسانی میسر نمی‌شود، زیرا زمینه روابط رئیس‌جمهوری با ارتش در پی کودتای سرکوب شده سال پیش یک زمینه مخدوش و سرشار از بدبینی است. طی این مدت دولت اردوغان اضافه بر راندن بسیاری از سرگردها و سرهنگ‌ها از ارتش به اتهام طراحی توطئه‌ای که به‌زعم برخی بالنسبه موهوم است و معلوم نیست واقعاً یک کودتا بوده یا خیر، حتی برخی مدارس نظامی را در سطح کشور تعطیل کرد و نظارت بر هر یک از بخش‌های اصلی ارتش را به برخی وزارتخانه‌ها یا نهادهای کشوری مرتبط با خویش سپرد و از این طریق هویت ارتش را تضعیف و یکپارچگی آن را خنثی کرد. او حتی مایل است عملکرد رئیس ستاد ارتش به طور مستقیم از درون کاخ ریاست جمهوری تعریف و تنظیم شود و در پی آن است، اختیارات مجزا و مستقلی برای رئیس‌ارتش در کار نباشد.

دولتی‌ها در پست‌های کلیدی ارتش

حد نهایت اجرای این برنامه واگذاری ارکان قدرت ارتش به آدم‌هایی بوده است که در اصل نظامیان قدیمی و مجرب ترکیه نبوده‌اند و آدم‌هایی با سوابق سیاسی و وابسته به حزب اردوغان (عدالت و توسعه) باشند، قدم بعدی اردوغان تغذیه ارتش به گونه‌ای است که پست‌های حساس و مدیریت‌های اجرایی آن با افراد دولتی و مردان مورد وثوق وی باشد و این طبعاً برای ژنرال‌های ترکیه که به حاکمیت صرف خویش خو گرفته و هرچیزی بجز این را نوعی خنثی کردن ارتش می‌انگارند، بدترین رویداد است. در شرایط حاضر ارتش ترکیه در دوران پس‌از کودتا چنان سیلی‌های مهیبی خورده که قادر به ایستادگی مقابل طرح‌های ترمیمی و خودخواهانه اردوغان نیست و مجبور است کوتاه بیاید اما اگر یکی دو سال بگذرد موضع‌گیری‌هایش متفاوت خواهد بود و در آن صورت اردوغان با نظامیانی مواجه خواهد شد که همانند ماه آگوست 2016 با درخواست او برای دخالت نظامی آشکار در سوریه مخالفت ورزیدند و آن را نافی سیاست‌های بیطرفانه این کشور دانستند.

سهم نه چندان زیاد «گولن»

حرف‌های اردوغان در خصوص نسبت دادن کودتای ماه جولای ترکیه به فتح‌الله گولن، ناراضی سیاسی مستقر در امریکا ، حتی اگر بیان یک حقیقت بوده باشد، سهم ملی‌گراها و به اصطلاح «آتاتورک»‌های جدید ارتش ترکیه را در کودتای مذکور به زیر سایه برده و آنها را از زیر سایه آنها رهانیده است. البته اردوغان از سال 2002 که در ترکیه به قدرت رسید، همیشه سعی کرده نظامیان «آتاتورک دوست» را به لحاظ تبلیغاتی بکوبد و به حاشیه براند و محصول آن خلع شدن آنها از بالاترین پست‌های ارتشی و ارجاع آنها به پست‌های میانه و درجه دوم در سلسله مراتب نظامی ترکیه بوده است. حتی نگاهی ساده به آمار و اوصاف بازداشت شده‌های نظامی مرتبط با کودتای ناکام مانده سال پیش ترکیه نشان می‌دهد که سهم هواداران گولن در آن کمتر از سهم سایر قشرهای عمده ارتش و بویژه آتاتورکی‌ها بوده است.

ائتلاف اعلام نشده

هم اینک نیز جریان تکذیب سهم آتاتورکی‌ها (یا به روایتی دیگر «کمالی‌ها») در اتفاق مذکور همچنان ادامه دارد و شاید این در راستای برقراری یک توافق پنهان اعلام نشده بین ارکان دولت اردوغان با آن دسته از نظامیان ترکیه باشد که به اعتقاد رئیس‌جمهوری ترکیه با او هستند و نه با هسته مرکزی ژنرال‌هایی که می‌خواهند ارتش هرگز دنباله رو حرف دولت نباشد و راه اختصاصی خود را برود. بر این اساس ائتلاف دولت با کمالی‌ها در ترسیم وقایع بعدی صحنه سیاست ترکیه نقش مهمی خواهد داشت.

این روندی است که اردوغان امید دارد موجب کمتر شدن اختیارات ژنرال‌های سنتی و مستقل ترکیه و حاکمیت بیشتر ملی‌گراهای ترکیه شود و حکومت او و حزبش را در ترکیه استوارتر سازد و چهره‌ای برای این کشور ترسیم کند که آن قدرها هم مایل به همکاری با غربی‌ها به بهانه رویکردهای دخالت‌طلبانه آنها نیست.

http://www.iran-newspaper.com/?nid=6432&pid=12&type=0

ش.د9504073

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات