* آقای جعفرزاده! پیش از هر چیز میخواستیم ارزیابی شما را از حضور چشمگیر مردم در مراسم تشییع آیت اللههاشمی بدانیم، چرا چنین استقبالی در مراسم بدرقه پیکر آیت الله صورت گرفت در حالیکه درباره روز تشییع، تبلیغاتی هم دراینباره نشده بود.
** طبعا دلایل مختلفی داشت، به شخصه من تصور میکنم جدای از اینکه مردم به پاس قدردانی از زحمات آقایهاشمی در مراسم تشییع حضور پیدا کرده بودند، از طرفی احساس میکردند که ایشان در چند سال گذشته مظلوم واقع شده است.
خیلیها وقتی شنیدند آیت اللههاشمی درگذشت، ناخودآگاه به خاطر مظلومیت این چند ساله وی، به گریه افتادند باید پذیرفت،هاشمی یعنی کسی که به گردن این نظام و کشور حق دارد! مظلوم واقع شد.
ازطرفی با شنیدن خبر فوت آیتالله، همه غافلگیر شدیم. من خودم 10 تا 15 دقیقه اول که این خبر را شنیدم باور نکردم و میگفتم شایعه است، من هم مثل همه مردم شوکه شدم. ولی با این حال، ملت در روز تشییع آیت الله خیلی به موقع پای کار آمدند.
* بسیاری فقدان ایشان را برای اصلاح طلبان و اعتدالیون غیرقابل جبران میدانند.
** لفظ غیرقابل جبران را من قبول ندارم. اینکه بگوییم حالا چون چنین خسارت و ضرری وارد شد ماتم بگیریم و بگوییم غیرقابل جبران است، فایده ای ندارد.
به نظرم باید بگردیم و ببینیم که چگونه میتوان جای خالی ایشان را پر کرد. در اینکه کارنامههاشمی را کسی نمیتواند تکرار کند، حرفی نیست، اما ما باید به فکر این باشیم که چگونه یک شخص یا مجموعه ای میتوانند ادامه دهنده راه او باشند. خیلی از افرادی که لیدر جریانات اعتدالی و اصلاحات هستند باید مشی ایشان را الگو بگیرند. اینکه چطور او علی رغم همه تحریکات، دست از پا خطا نکرد و خط خودش را از نظام جدا نساخت، خیلی مهم است. من شخصا تعجب میکنم که ایشان چگونه توانست با همه این اتفاقات راه خودش را ادامه دهد؟ این صبر میتواند برای همه ما یک الگو باشد.
شما مستنداتی دارید و میدانید که حق پسرتان نیست بازداشت شود، یا دخترتان همین طور؛ ولی پسرتان از انگلیس بیاید و خودش را هم به دادگاه معرفی کند و زندان برود و... ولی شما ایستادگی کنید و رو به روی نظام نایستی! این بسیار کار مهمی است. آیت الله هاشمی هیچ گاه درآن تلهای که در سال 88 برای خیلیها گذاشتند نیفتاد. او توانست در صحنه باقی بماند. حتی با وجود اینکه خیلیها خواستار حذف او بودند.
* از مجموعه اصلاح طلبان و اعتدالیونی گفتید که باید راه آیتاللههاشمی را ادامه دهند آیا به نظرتان در این مجموعه جانشینی برای آیتاللههاشمی وجود دارد؟ و میتوان امیدوار بود که در آینده خلا موجود را با حضور کسی شبیه به او پوشش داد؟
** من نمیخواهمهاشمی را بزرگ کنم، واقعیت امر این است کههاشمی آنقدر بزرگ است که نیازی ندارد کسی او را بزرگ کند، پس با توجه به این بزرگی و وضعیت موجود فکر نمیکنم لااقل تا مدتها کسی به جایگاه او برسد، بنابراین کسی مشابه او پیدا نمیکنیم.
* خیلیها راجع به آقای ناطق نوری به عنوان لیدری که میتواند در مجمع تشخیص جایگاه ایشان را بگیرد یا جای خالی او را پر کند سخن میگویند؟
** آقای ناطق نوری کمی دیر شروع به حرف زدن کرد (با خنده). نمیخواهم آقای ناطق نوری را نقد کنم، ولی نمیشود خیلی به او امیدوار بود. همین آقای ناطق کسی بود که دراین چند سال قهر کرد. ما کسی را نمیخواهیم که قهر کند او باید چوب خوردنش قوی باشد و نبرد کند، مثل آقایهاشمی.
عرصه سیاست، آدم خیلی قوی میخواهد. علیرغم ارادتی که به آقای ناطق نوری دارم او نشان داد که در بعضی جاها طاقتش کم است! او طاقت این عرصه را ندارد. نمیخواهم وی را رد کنم ولی باید او ضعفهای خودش را بهبود بخشد.
بیایید یک مقایسهای کنیم. آقایهاشمی را در انتخابات 92 رد صلاحیت میکنند، ایران و دنیا در تعجب میماند ولی خود او ازعرصه کنار نمیکشد و ادامه میدهد. پس آقای ناطق نوری هم باید به جایگاهی برسد تا هر چه علیه وی انجام میدهند، از ایستادگی نیفتد و پا پس نکشد.
آیت اللههاشمی از جمله افرادی بود که هر چه او را زدند، توانست خودش را روی پانگه دارد و این نکته مهمی است. نکتهای که صد در صد آن را در ناطق نمیبینم.
* از آقای سیدحسن خمینی هم به عنوان کسی که میتواند روزی جای آیت الله باشد، نام میبرند؟
** فکر میکنم آقای سید حسن خمینی باید همان سیدحسن خمینی بماند و وارد بازی نشود. خیلیها دوست دارند تا او نیز به بازی بیاید. ولی سید حسن بهتر است سید حسن باشد و جایگاه بیت امام (ره) را حفظ کند.
* یعنی وارد بازی سیاسی نشود؟
** تصور من این است که خیلیها برنامه دارند او را وارد بازی سیاست کنند تا او را به عنوان یک گزینه آیندهدار، از همین حالا بسوزانند.
* این بدان معنی است که اگر عده ای از ایشان خواستند تا برای انتخابات میان دوره ای مجلس خبرگان دوباره کاندیدا شوند، چنین نکند؟
** فکر میکنم اگر او در چنین زمانی وارد عرصه سیاست شود مثلا در خبرگان جای بگیرد، نمیتواند جای کسی مثل آیت اللههاشمی را پر کند. وقتی او در جایگاهی که پایین تر از لیاقت اوست قرار بگیرد، موقعیت خوبی برای عده ای پیش میآید که بتوانند او را راحت تر مورد هجمه قرار دهند. سید حسن خمینی یک سرمایه برای ماست و این سرمایه را مفت به دست نیاوردیم که بخواهیم خیلی هم زود ایشان را مفت از دست بدهیم.
* پس باید چه زمانی از این سرمایه استفاده شود؟
** هنوز خیلی کار مانده تا او وارد گود شود.
* یعنی باید همچنان سید حسن خمینی روی نیمکت ذخیره بنشیند تا نوبت او شود؟
** خیر، حسن خمینی نیمکت نشین نیست. او واقعا یار ذخیرهای ما هم به حساب نمیآید او سوپاپ اطمینان است و نباید ما همه گزینههای اصلی خود را به یکباره رو کنیم و آنها را بسوزانیم. با بازی دادن بی موقع حسن خمینی به خود و او ظلم میکنیم. پس فکر میکنم فعلا سید حسن را سید حسن نگه داریم.
* بگذارید به موضوع بهارستان و افشای جلسه محرمانهای بپردازیم که در آن کریمی قدوسی حرفهای ظریف وزیر خارجه ایران در جلسه کمیسیون امنیت ملی را نصف و نیمه و ناقص افشا کرد، در مورد واکنشی که مجلس نسبت به تحریف حرفهای ظریف در یک جلسه محرمانه از سوی یک نماینده مجلس باید داشته باشد بگویید. فکر میکنید مجموعه اقدامات مجلس، مثل دیدار با ظریف و دلجویی از او کفایت میکرد؟
** من همان موقع گفتم که هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان باید با ایشان(کریمی قدوسی ) برخورد کند. شنیده بودم که یک تعداد از نمایندگان قصد شکایت ازاین نماینده خاطی را دارند، شخصا نزد برخی از نمایندگان هم مراجعه کردم. منتها بعضی نمایندگان اعتقاد داشتند که بهتر است ما چنین کاری را انجام ندهیم و شکایت نکنیم.
* چرا؟
** می گفتند وقتی ما در فضایی هستیم که ادعا داریم فضای آزادی بیان است، بگذاریم نمایندگان آنچه به ذهنشان میرسد یا اعتقاد دارند بگویند. ممکن است بگویید موضوع آقای ظریف، موضوعی متفاوت است و در حیطه افشای اسرار محرمانه قرار میگیرد، ولی اگر قرار بر شکایت بود، بهتر بود وزارت امور خارجه در این باره شکایت میکرد که نکرد. چنانچه این وزارتخانه دست به شکایت میزد مطمئنا قابل بررسی بود و آقای کریمی قدوسی نیز باید در اینباره پاسخگو میشد.
* این نقد را به دولت وارد میدانید که دولت باید با توجه به تکراراین کار از کریمی قدوسی شکایت میکرد؟ دولتیها میگویند افشای این محرمانهها از سوی کریمی قدوسی، گرا دادن به دشمن بوده است و چون دومین بار است که آقای کریمی قدوسی محرمانههای ظریف را بهطور تحریف شده افشا کرده، ظریف باید از آقای کریمی قدوسی شکایت میکرد.
** شاید آقای ظریف منتظر سومی اش است که شکایت نمیکند. (با خنده!) اما طبیعی بود که اگر او شکایت میکرد یکسری هزینههای دیگری برای ظریف داشت که شاید هزینههای بالاتری از حرفهای کریمی قدوسی بود.
* البته این انتقاد به خود آقای ظریف نیز وارد است که چرا محرمانههای خود را در جلسه بازگو میکند، با توجه به اینکه وی آگاه است که این محرمانهها افشا میشود؟
** در جلسه اولی که نقل قول رهبری از سوی آقای ظریف بیان شد و بعد هم از سوی آقای کریمی قدوسی رسانهای شد من در آن جلسه حضور داشتم. البته بگویم خیلی از عصبانیت آقای ظریف و قهر کردن بعد از آن خوشم نیامد. چون دلیلی برای این کار نبود. رفتار آقای ظریف در آن موقع خیلی ظریف مآبانه نبود. آقای ظریف باید خیلی رک بیاید و بگوید که من در کمیسیون امنیت، امنیت ندارم. (با خنده)
من جای آقای ظریف بودم این کار را میکردم که در جلسه کمیسیون امنیت حضور بیابم و بگویم شما اعضا، تضمین بدهید که حرفها از اینجا بیرون نرود آن وقت من شما را محرم میدانم.
* اینکه ظریف به نشانه اعتراض باید یکسری از جلسات را تحریم بکند چه طور؟
** نه!موافق نیستم او باید در جلسات حضور بیابد ولی بگوید «من نمیتوانم همه چیز را در این جلسات بگویم. چه کسی به من تضمین میدهد حرفهایم به بیرون درز نکند؟مثلا اینجای حرفهایم جزء اسرار کشور است. شما میگویید ما نمایندگان نامحرم نیستیم قبول! اما چرا حرفها را به بیرون انعکاس میدهید؟» به عبارتی ظریف بدون تحریم جلسهای میتواند در همان جلسات یک بازی سیاسی راه بیندازد.
* خیلیها میگویند ظریف، برخلاف سیاست خارجه اش در سیاست داخله اش ضعیف است.
** اساسا نیازی به عصبانیت ظریف در اینگونه مواقع نیست. او میتواند در جلسات حضور بیابد و مثلا بگوید تا اینجا را میتوانم بازگو کنم، از اینجا به بعد را نمیتوانم بگویم، اما چرا نمیتوانم بگویم؟ آن وقت دو سند دارد که بگوید من قبلا در جلسات آمدم این صحبتها را مطرح کردم ولی به بیرون درز پیدا کرد.
* بعد از تمدید تحریمهای آیسا هجمه و فشار به برجام خیلی افزایش پیدا کرده است. دولت هم در اجرای برجام مشخصا تنگناهایی دارد و به نظر میرسد تا حدی تبلیغات ضد برجامی نیز در جامعه تاثیرگذار بوده است و مردم را از نتایج برجام و همین طور دولت یازدهم دلسرد کرده است.
** من در بخشی از این موضوع، خود دولت را مقصر میدانم، در همان روزها دولت باید این موضوع را به مردم میفهماند که برجام از بیشتر خراب شدن وضعیت جلوگیری میکند. به عبارتی باید این مطلب را روشن میکردیم که برجام این روند روبه رشد خرابی درکشور را متوقف میکند و پس از مدتی با شیب خیلی کند و آرام این روند خراب را اصلاح میکند. ما این را به جامعه نفهماندیم و طوری وانمود کردیم که انگار بعد از برجام همه چیز سریعا اصلاح میشود.
باید این را میگفتیم که اگر برجام نبود امروز ما نفتی برای فروش نداشتیم، اگر برجام نبود حتی دارو در برابر نفت هم نداشتیم. اگر برجام نبود حتی پاکستان و افغانستان هم علیه ما بودند. فراموش نمیکنیم این اواخر، حتی افغانستان هم به ما تذکر میداد که شما آزمایش اتمی انجام دهید ما آسیب میبینیم! ترکیه، پاکستان و هند هم به ما اخطار میدادند.
میخواهم بگویم ما نتوانستیم به مردم بگوییم که در قبل از برجام، چه اتفاقی در حال رخ دادن در کشور بود و برجام چه کرد؟ ما از برجام یک چیز دیگر ساختیم و آنچه ساختیم اشتباه بود. ما واقعیت برجام را نگفتیم.
ماباید به مردم میگفتیم که یک اتحاد کامل بینالمللی علیه ما درگرفته است و برجام این اتحاد علیه ما را شکست و این یک دستاورد محسوب میشود. غرب طی 15 سال ذهنیتی را علیه ایران ساخته بود و ما در برجام این ذهنیت را خراب کردیم. ما این وفاق و این اتحاد ضد ایرانی را برهم زدیم.از طرف دیگر با برجام، صاحب فرصت شدیم ما توانستیم یک نفس بکشیم..
کجا این موضوع به تصویر کشیده شد که در قبل از برجام به نقطهای رسیدیم که پولهای چمدانی با قاطر و الاغ وارد کشور میشد.
* واقعا با قاطر و الاغ به کشور پول میآوردند؟
** نمی دانم میتوانید بنویسید یا نه! بله.
* اگر آورده اند که مینویسیم ولی ما شنیده بودیم که با هواپیما و در چمدان پول میآوردند؟
** آن طریق هم بود! ولی مااز طریق کردستان قاطر20-25 میلیون تومانی، یعنی گرانتر از پراید میخریدیم! و پول وارد کشور میکردیم. نمیدانستید؟ (با خنده) در قزوین و تاکستان قاطر هم پیدا نمیشد!
* این اتفاقات در زمان اوج تحریمها افتاد؟
** خیلی وحشتناک بود.
* پس ایراد دولت این بود که نگفت تحریمها با مردم چه کرده است؟
** بله. ما نگفتیم که یک پیچ، چند دست میچرخید تا به دست ما برسد و نگفتیم که یک پیچ یک دلاری، 5دلار برای ما تمام میشد. بالاخره ما نتوانستیم آن درهای را که کشور داشت به سمت آن میرفت را نشان دهیم و نگفتیم که دولت با برجام جلو این وضعیت را گرفت. ممکن است سعود به قله دماوند 2ماه طول بکشد، اما سقوطش 12 ثانیه است.
* البته میشود دو روزه به دماوند رسید؟ (خنده)
** (باخنده) میخواهم بگویم خراب کردن یک کشور خیلی سریع تر و با شدت بیشتری صورت میگیرد، ولی وقتی کشور خراب شد اصلاح آن به زمان نیاز دارد.
نظام بین المللی بانکها به روز متحول میشود. ولی ما 8 سال از استانداردهای بین المللی بانکهای دنیا عقب افتادیم. آن وقت میخواهیم سوئیفت ما یک روزه باز شود؟ مدتها طول میکشد تا متد و روشهای جدید را بیاموزیم!
یادمان نمیرود از چند هزار شعبه بانک رسیده بودیم به 4 شعبه!
* میخواستم در مورد فراکسیون اعتدال از شما بپرسم اینکه این فراکسیون به کجا رسید و چرا آن قدرها فعال نیست؟ خیلیها میگفتند که این فراکسیون زیرمجموعه فراکسیون ولایت یا امید است و حتی بسیاری از اعضای فراکسیون ولایت در آن هستند.
** اولا نام فراکسیون ما فراکسیون مستقلین است که مشی اعتدالی دارد. دوما در دل دو جبهه فراکسیون امید و فراکسیون ولایی کسانی قرار گرفتند که نه میخواستند در این جبهه باشند و نه در آن دیگری. برای همین فراکسیونی مستقل از این دو جبهه تشکیل شد و فراکسیون مستقلین نام گرفت. در مورد عملکرد این فراکسیون هم باید بگویم که فکر نمیکنم هیچ فراکسیونی به اندازه فراکسیون مستقلین جلسه و کار داشته باشد، شما اخبار را دنبال کنید، میفهمید که نشستهای ما بیشتر از سایر فراکسیونهاست.
* الان چند نفر عضو دارید؟
** ما 117 نفر ثبت نامی داریم. اما شاید با 75 تا 90 نفر تشکیل جلسه میدهیم.
* این اعضا حضور همزمان در سایر فراکسیونها هم دارند؟
** بله! ما نمیتوانیم به یک نماینده بگوییم جای دیگر نرو. منتها به اعضا گفتیم در یک فراکسیون سیاسی دیگر نرو! اما مثلا اگر فراکسیون ولایی یک شخصیتی را دعوت کرده است و اعضای ما میخواهند آنجا بروند هیچ مشکلی ندارد یا به همین ترتیب به فراکسیون امید هم میروند وایرادی ندارد.
* یعنی به عنوان میهمان میتوانند در فراکسیونهای سیاسی دیگر نیز حضور یابند.
** بله! به عنوان میهمان این حضور هیچ مشکلی ندارد، اما فراکسیون امید حتی حضور اعضا به عنوان میهمان در فراکسیونهای دیگر را هم منع کرده است و این خوب نیست.
ما هر هفته یکشنبه یک وزیر و یکی از اعضای هیئت دولت را هم به جلسه فراکسیون اعتدال میآوریم.
* چگونه است که وزرا و اعضای هیئت دولت اینقدر راحت به جلسات شما میآیند، چون اسم اعتدال روی فراکسیون شماست؟
** واقعا این شکلی نیست! ما دعوت میکنیم وآنها هم میآیند! بچههای ما در فراکسیون خیلی انگیزه کار دارند. 3،4 نفر هستیم که مرتبا وزرا را دعوت میکنیم. حتی همین الان 3 وزیر در نوبت هستند و گله میکنند که چرا نوبت ما نمیشود.
* آقای دکتر! زمانی که موضوع تشکیل این فراکسیون پیش آمد برای خود ما این سرخوردگی ایجاد شد که جنابعالی و سایر اعضای این فراکسیون(مستقلین) با لیست امید به مجلس آمدید - این موضوع غیرقابل کتمان نیست- بهعبارتی عده ای از دوستان از نردبان امید بالا رفتند ولی یک فراکسیون دیگر در مقابل فراکسیون امید تشکیل دادند؟
** همه امیدیها اینگونه نیستند.
* خود شما چطور؟
** من نیازی به لیست امید نداشتم. من برای لیست امید از سوی شورای اصلاح طلبان و اعتدال دعوت شدم؛پیش ازاین در «صدای ملت» و لیست آقای مطهری بودم از من دعوت شد که به لیست امید بیایم من هم قبول کردم و وارد لیست امید شدم.
شما هیچ کاندیدایی را پیدا نمیکنید که 9 صبح در کانال تلگرامی خودش پیام بدهد و از آنها تقاضا کند که تک رای ندهند و به سایرین لیست امید نیز دراستان رای دهند. در دور دوم انتخابات مجلس، خودم به شخصه برای لیست امیدیها خیلی تلاش کردم تا رای بیاورند.
من خودم از کسانی بودم که در فاصله بین دور اول تا دوم انتخابات بدون نظر شورای مشورتی اصلاح طلبان جایی سخنرانی نکردم. حتی دوست من آقایهاشمی در فومن از من تقاضا کرد تا برایش سخنرانی کنم ولی من از او عذرخواهی کردم که نمیتوانم برایت سخنرانی کنم چون در لیست امید نیستی! و او با 51رای افتاد! چون تعهد اخلاقی داده بودم که برای این لیست (امید) کار کنم و به نفع شخص خارج از این لیست سخنرانی نکنم!
هر جایی که شورای مشورتی به من گفت به نفع آنها رفتم و سخنرانی کردم. پس اینطور نبود که من تعهد اخلاقی ام به لیست امیدرا انجام نداده باشم.
در انتخابات ریاست مجلس هم اگر چه من حامی آقای لاریجانی بودم، 3 نماینده گیلانی را صدا کردم که شما باید به آقای عارف رای بدهید، در حالیکه خودم برای آقای لاریجانی کار میکردم. اینها از من پرسیدند چرا؟ به آنها گفتم چون اگر لیست امید نبود شما نبودید.
* شما به آقای لاریجانی رای دادید؟
** بله (باخنده). ولی به آنها گفتم شما به آقای عارف رای بدهید، چون آقای عارف به شهرستانها آمده بود و به نفع شما سخنرانی کرده، پس باید به آقای عارف رای دهید.
* درباره آقای عارف میخواستم از شما بپرسم.
** من به ایشان خیلی انتقاد دارم. اثرگذاری آقای حداد عادل را در مجلس قبلی دیده ام، او نیز رهبری یک فراکسیون را برعهده داشت ولی به گونه ای عمل میکرد که اگرچه در پایین مجلس بود ولی وزنه ای بود به اندازه وزنه علی لاریجانی که ریاست مجلس را برعهده داشت. او یک نماینده در روی صندلیهای معمولی مجلس بود ولی بسیار اثرگذار بود و اگر میخواست چیزی را خراب کند، خراب میکرد و مجلس را عذاب میداد، اما آقای عارف کجاست؟
* آقای عارف به جای نمایش، در پشت پرده بسیار تاثیرگذار است و دلیل انسجام فعلی فراکسیون امید نیز اوست، کسانی مثل محمود صادقی هم بارها این کار را گفته اند؟
** شما 3،4 نفر اطراف آقای عارف مثل محمود صادقی و کواکبیان را بردارید! مابقی کسانی هستند که تحت هیچ شرایطی در هیچ انتخاباتی رای نمیآورند. این عده آدمهای صد درصد بدهکار به عارف هستند و امید دارند که در آینده هم در لیست امید جایی داشته باشند پس نمیخواهند خودشان را در لیست امید خراب کنند و چون وزن رای آوری ندارند برای همین انسجامشان در فراکسیون امید را حفظ کرده اند. با عرض پوزش عده ای از آنها در حد نمایندگی نیز نیستند.
* لیست تهران یا کلا؟
** نه فقط تهران،در خیلی شهرستانها هم همین طور.
* لیست تهران چطور؟
** خیلی فاجعه است!
* از چه نظر میگویید فاجعه است، اینکه نمیتوانند در روند قانونگذاری شرکت کنند یا نمیتوانند یک نطق کنند یا...
** شما وقتی میشنوید سرهنگ چه اتفاقی برایتان میافتد؟
* من یاد آقای قالیباف میافتم. (خنده )
** (خنده). نه مقصودم این است که وقتی میگوییم سرهنگ یا سرتیپ یک عنوان و یک نام خاصی دارد که باید به شما حس خاصی هم بدهد.
نماینده هم همین طور، یعنی یک وزنه ای که وقتی وارد مجلس میشود، باید بتواند کاری انجام دهد و اثرگذار باشد. باید دید آیا این نماینده صاحب نظر است؟ میتواند یک ماده قانونی را تحلیل کند؟ بعضی وقتها لاریجانی به عنوان ریاست مجلس صحبت میکند، یک نماینده باید آن قدر هوش داشته باشد و عقبههای آن موضوع را بشناسد که بتواند 15 دقیقه راجع به آن موضوع رئیس مجلس اظهارنظر کند. من فکر میکنم نمایندگان کنونی لیست امید برای اینکه به این جایگاه برسند یک دوره دیگر نیز نیاز دارند تا در مجلس باشند.
* به هر حال با وضعیت تایید صلاحیتها در سال 94، شرایط طوری شد که این لیست به این شکل بسته شود.
** شاید تا حدی حرف شما درست باشد و چاره ای جز این نبود. اما باز هم فکر میکنم لیست تهران میتوانست بهتر از این باشد، اما موضوع این است که «امید» فکر نمیکرد در تهران، صد در صد پیروز انتخابات شود. اگر آنها چنین حدسی را میزدند آن موقع لیست آنها نیز وزنه سنگین تری داشت.
* ما خودمان هم تصور میکردیم در بهترین حالت ممکن تنها 10 نفر اول لیست به مجلس میروند.
** من از یک نماینده لیست تهران پرسیدم که شما چطور به مجلس آمدید؟ ایشان گفت من با خانمم نشسته بودم که به یکباره تصمیم گرفتم نام نویسی کنم، بعد دیدم که به جلسه ای دعوت شدم و در لیست قرار گرفتم.
* با برخی از این نمایندهها که تماس میگیریم، میگویند اظهارنظر سیاسی نمیکنیم در حالی که اساسا سوال ما از آنها سیاسی هم نیست؟
** شرایط قانونگذاری یا الفبای حقوق سیاسی برای اینها آماده نبوده است. البته انصافا در بین آنها، افراد خوبی هم به نمایندگی رسیده اند.
* از کدام فراکسیون؟
** مثلا من عضو کمیسیون برنامه و بودجه هستم. فکر میکردم با رفتن آقای احمد توکلی، نادران و... دچار مشکل میشویم ولی به جای آن آقای سلیمانی، محبیان، حاجی بابایی و... آمدند. اما در هر صورت فکر میکنم لیست امید باید بیشتر کار کند و به عقیده من جاذبههای این لیست خیلی کم است.
عارف پدر نیست! ما در مجلس نهم در مقابل آقای حداد عادل قرار داشتیم ولی همیشه صدای او میآمد. در این مجلس من چند وقت پیش جلو آقای عارف را در رستوران گرفتم با او صحبت کردم و بعد از مدتها صدای ایشان را شنیدم! که البته فکر کنم این آخرین صحبت من با ایشان هم باشد.
اما حداد عادل در مجلس نهم نمایندگان را به معذوریت میانداخت! مثلا در طرح سوال از رئیسجمهور (احمدی نژاد) در مجلس نهم، اگر دروغ نگویم!
حداد عادل حداقل 5 بار با من صحبت کرد تا من را از طرح سوال منصرف کند! و به اشکال مختلف میخواست با دلیل ما را از سوال از رئیس جمهور منع کند. یا درباره ماجرای آقای شیخ الاسلامی بارها با من صحبت کردتا من را قانع کند.
یا در این دوره وقتی دراعلام نظر اولیه شورای نگهبان رد صلاحیت شدم زودتر از همه آقای لاریجانی به من زنگ زد و پیگیر بود و وقتی هم پس ازاعتراضم، تایید صلاحیت شدم، بازهم زودتر از همه آقای لاریجانی به من زنگ زد و تبریک گفت.
از سوی دیگر آقای لاریجانی برای رئیس مجلس شدن وقت میگذاشت و با تک تک نمایندگان حرف میزد درحالی که آقای عارف حتی یکبار هم به ما زنگ نزد که مثلا بگوید « آقای جعفرزاده! بیا من با تو کار دارم!»
* یعنی خود آقای عارف هم کم کاری داشت که نتوانست رئیس مجلس شود؟
** خیلی زیاد! در مجلس اینکه به بقیه سلام بگویی یا نه اثرگذار است، ارتباطات خیلی موثراست.
* ولی خیلیها میگویند در ماجرای رای اعتماد سه وزیر دولت، لابیهای عارف بود که بسیار موثر واقع شد؟
** من انتقاداتی که میکنم از روی دلسوزی است. مثلا حساب کنید آقایان حاجی بابایی، دهقانی، قاضی زادههاشمی اصولگرا روزی 4 بار پیش من میآیند.
- به هر حال برخی نمایندهها حرفشان و طریقه شان اثرگذار است- اما آقای عارف نه. کسی که امامزاده نیست.
همه این رفتارها تاثیرگذار است به عنوان مثال من خودم یک فایل تماسی دارم که در آن «142» نفر هستند و هر جلسه ای که میروم به آنها پیامک میزنم. این موضوع برای این 142 نفر ارزش دارد. اگر من یک بار به آنها پیامک نزنم میگویند جعفرزاده پیام نداد. اصلا نماینده ای داریم که به تک تک نمایندهها زنگ میزند. عضو یک فراکسیون هم مشتری فراکسیون است، شما نمیتوانید با او مثل یک ارتش و با رفتاری تحکمآمیز برخورد کنید.
بله! من انتقادات زیادی به فراکسیون امید دارم و باور کنید اگر ما فراکسیون مستقلین را تشکیل نمیدادیم اعضای فراکسیون امید به فراکسیون ولایی سرریز شده بودند، چون فراکسیون ولایی جاذبه دارد و برای تک تک نمایندگان وقت میگذارد.
شما به من بگویید در رایی که نمایندگان به سه وزیر دولت داشته اند ایشان چه نقشی داشت؟
* این طور که گفته میشد لابیهای ایشان موثر بود! پس شما میگویید سرمنشاء رای به این سهوزیر از کجاست؟ البته درباره نطق خودتان در حمایت از وزرای دولت هم بگویید که هنگام دفاع از این سه، نمایندگان لیست امید دور شما حلقه زده بودند. آیا این موضوع از قبل هماهنگ شده بود؟
** خیر! یک ساعت قبل از جلسه، همه تصمیم گرفتیم که به آقای آشتیانی طوری کمک کنیم که در مجلس آبرومندانه بیفتد!
* یعنی مطمئن بودید او میافتد؟
** من نه! من مطمئن بودم رای میآورد. به سراغ آقای صادقی رفتم و به ایشان گفتم یک وقت به من بدهید من تضمین میکنم که آقای آشتیانی رای بیاورد. درحالی که لیست امید ناامید بود و میگفت که آقای آشتیانی رای نمیآورد و جریان رقیب او را میاندازد.درجلسه رای اعتماد بعد از سخنان آقای ذوالنور که علیه صالحی امیری بود، گفتم هر سه وزیر رای میآورند. چون با حرفهای ذوالنور اتحاد اصولگرایان شکست. آنها اگر جمع میشدند تا آشتیانی را بیندازند، میتوانستند این کار را بکنند ولی مجلس راضی نبود که از 3 نفر، دو نفر بیفتد کاری که ذوالنورها به دنبال آن بودند. البته تا قبل ازاین، مجلس به این هم راضی نبود تا از 3 نفر هر 3 وزراء رای بیاورند.
* شخص آقای لاریجانی نظرش درباره سهوزیر چه بود؟
** وقتی میخواهیم ببینیم یک وزیر رای میآورد یا نه! چند فاکتور در آن دخیل است. در آن مقطع زمانی، هر کس که میآمد، طیف فکری ما معتقد بود که باید رای بیاورد! چون زمان، زمان افتادن یک وزیر نبود. ممکن بود اگر این 3 وزیر در ابتدای دولت روی کار میآمدند هیچ یک رای نمیآوردند. در آن مقطع، بازه زمانی طوری بود که اگر وزیر رای نمیآورد وزارتخانه لطمه میدید. بنابراین شما نمیتوانید بگویید آقای آشتیانی، سلطانیفر و صالحی امیری همیشه درمجلس دهم رای میآوردند!
* در جلسات خصوصیتان با آقای لاریجانی نظرتان درباره این سه وزیر چه بود؟
** نظر ما این بود که هر 3 وزیر رای بیاورند. برنامه و زمان بودجهای هر وزارتخانه ایجاب میکرد که وزرا رای بیاورند.
اشتباه اول اصولگرایان این بود که نفهمیدند شرایط طوری است که اکثریت خواستار رای به وزرا هستند. اشتباه دوم اصولگرایان هم عدم وفاق بر عدم رای آوری یک وزیر بود. وقتی ذوالنور علیه صالحی امیری صحبت کرد، من مطمئن شدم هر 3 وزیر رای خواهند آورد، چون آن تجمیع اصولگرایان برعدم رای آوری یک وزیر شکست.
* نظرتان درباره فراکسیون ترک زبانها را میخواستم بپرسم.
** نه، خیلی بد است اصلا موافق نیستم.
* آقای پزشکیان به ما گفتند به دلیل اینکه حقوق ترکها به درستی در نظر گرفته نمیشد چنین فراکسیونی را تشکیل دادیم، لرها و کردها و... هم میتوانند برای خود فراکسیونهای جداگانهای بزنند؟
** آقای پزشکیان برای پایمال شدن این حقوق استدلال و سند بیاورند!
* سوال پایانی من درباره بودجه است و اینکه چرا باید بودجه سازمانهای فرهنگی که متعلق به وزارت ارشاد نیست، خیلی بیشتر از بودجه کل سازمان محیط زیست باشد یا چرا باید مدام بودجه سازمان صدا و سیما افزایش یابد؟
** امیدوارم که دوستان «امیدی» ما فراغت پیدا کنند و فارغ از مباحث سیاسی در مباحث بودجه به طور تخصصی ورود پیدا کنند. حرف شما درست است! ما به نهادهایی پول میدهیم که هیچ گزارشی از عملکرد آنها نداریم و معلوم نیست که چه کاری دارند انجام میدهند. منتهی انشاءالله که این دفعه در مجلس طوری عمل کنیم که دیگر به این نهادها چنین پولهایی داده نشود.
* صدا و سیما چطور؟
** امیدوارم با این بودجهای که به صدا و سیما داده شد، بهانه بیپولی از این سازمان گرفته شود و دیگر نگوید بودجه ندارم و سریالها و برنامههای بیرمق نسازد و کاری کند تا مخاطبان خود را بتواند جذب کند.
یک قسمت از سریال معمای شاه را که دیدم، با خود گفتم خدا کند کسی این سریال را نبیند!
http://aftabeyazd.ir/?newsid=64053
ش.د9503864