(روزنامه وقايعاتفاقيه – 1395/12/11 – شماره 358 – صفحه 5)
پس از هر ملاقات بين شي جين پينگ، رئيسجمهوري چين و ولاديمير پوتين، رئيسجمهوري روسيه، دو طرف بيانيههاي مثبتي را صادر و بر همکاريهاي رو به رشد ميان دو کشور تأکيد ميکنند. روسيه بهويژه از آغاز جنگ در اوکراين در سال 2014، به چين نزديکتر شده است. روسيه تلاش ميکند با تقويت روابط با چين و نزديکشدن به اين کشور روابط محدودشدهاش با غرب را جبران کرده و بر ترس هميشگياش نسبت به همسايگان جنوبي غلبه کند. پکن نيز درعينحال خوشحال است که در زمينه مناقشات بهوجودآمده در درياي چين جنوبي، روسيه را در کنار خود دارد. اختلافات بين روسيه و چين به قوت خود باقي است اما شکي نيست که روابط اين دو درحالحاضر، در نزديکترين حالت خود در دهههاي اخير قرار دارد.
شايد چندان به اين موضوع پرداخته نشده باشد اما اگر به روابط ميان روسيه و چين دقيقتر بنگريم، خواهيم ديد که همگرايي جزئياي در سياستهاي داخلي اين دو کشور وجود دارد. آمريکاييها اغلب روسيه و چين را در کنار هم و با عنوان قدرتهاي اقتدارگرا ميشناسند اما واقعيت اين است که نظامهاي سياسي داخلي اين دو کشور بسيار متفاوت عمل ميکنند. پوتين از زمان بهدستگرفتن قدرت در روسيه در سال 1999، بر ساخت و ايجاد «قدرت عمودي» تأکيد کرده که بر کاهش نفوذ نخبگان سياسي و تمرکز قدرت در کرملين استوار است. بااينحال، نحوه توزيع قدرت سياسي در چين کمي متفاوت از روسيه است. اين کشور آنچنان هم مانند روسيه استبدادي نيست اما در مقايسه با روسيه بسيار غيرمتمرکزتر است.
در مقايسه با روسيه، گروههاي نخبگان سياسي در چين نقش نسبتا بزرگتري در تصميمسازيها ايفا ميکنند و حتي رئيسجمهوري چين تا همين اواخر قدرت چنداني نداشت. قدرت در چين با رويکارآمدن رؤسايجمهوری مختلف چرخش داشته است. تغيير سه رئيسجمهوري قبلي در چين، قدرت را به گروههاي مختلف نخبگان انتقال داده است. پايگاه قدرت جيانگ زمين، رئيسجمهوري چين که از سالهای 1993 تا 2003 در رأس کار بود، در شانگهاي قرار داشت. هو جينتائو که بين سالهاي 2003 تا 2013 در منصب رياستجمهوري قرار داشت، از حزب اتحاديه جوانان کمونيست آمده بود. رئيسجمهوري فعلي چين نيز نماينده گروهي از نخبگان با عنوان آقازادههاست که جزء فرزندان نسل اول رهبران حزب کمونيست محسوب ميشوند. اين چرخش قدرت، هر گروه را وادار ميکند تا به شکلي مؤثر حکومت را اداره کنند، بهطوريکه در برابر ديگر نيروها متهم به بيکفايتي نشوند. روسيه چنين سيستمي براي چرخش نخبگان ندارد.
بهعنوان بارزترين مثال، 18 سال است که پوتين در روسيه حکومت ميکند و به احتمال زياد چند سال ديگر نيز در رأس قدرت باقي بماند اما رئيسجمهوري روسيه تنها مقامي نيست که جايگاه ثابتي دارد بلکه بسياري از افراد قدرتمند در این کشور براي دو دهه است که در جايگاه خود باقي ماندهاند. ايگور سچين، مديرعامل شرکت روزنفت روسيه، يکي از اين شخصيتها بوده که از همان روز اول دوران رياستجمهوري پوتين، نقش عمدهاي در سياست روسيه ايفا کرده است. سرگئي شويگو، وزير دفاع روسيه، نيز يکي ديگر از اين مقامات است که کار خود را از سال 1994 آغاز کرد و هماکنون نيز در اين سمت قرار دارد. با فرض اينکه پوتين در انتخابات سال آينده روسيه مجددا انتخاب شود، ميتوان چشمانداز رياستجمهوري او را تا سال 2024 متصور شد. برخي، سيستم سياسي پوتين را با لئوني برژنف، سياستمدار و دبيرکل کميته مرکزي حزب کمونيست، بين سالهاي 1960 تا 1980 مقايسه ميکنند. برژنف سياست خاص خود را داشت که تضمينکننده اين بود که نخبگان مانند دوران استالين با تصفيه سياسي و پاکسازي و مانند دوران نيکيتا خروشچف با سازماندهي مجدد و مداوم، روبهرو نشوند. اين سياست برژنف و تنآسايي او در مدت دوران رهبري، نتيجهاي جز رکود نداشت. نيمي از اعضاي دفتر سياسي شوروي که در سال 1980 خدمت ميکردند، از يک دهه و نيم پيش از آن در اين عرصه حضور داشتند، چرخش نخبگان سياسي متوقف شده بود، ايدههاي جديد به رهبران ارشد و بالادستي نميرسيد و کيفيت مديريت نيز کاهش يافته بود.
پوتين همچنانکه خود را براي انتخابات مجدد در بهار 2018 آماده ميکند، متوجه خطرات ناشي از دورهاي جديد از رکود نيز شده است. پوتين از ترس هزينههاي سياسي، تمايلي به برداشتن گامهايي براي تقويت اقتصاد اين کشور ندارد اما او چين را الگوي خود قرار داده و در تلاش است با آوردن چهرههاي جديد در جايگاههاي ارشد دولتي، سيستمي مبتنيبر چرخش نخبگان سياسي را در اين کشور ايجاد کند و به دولت تکاني بدهد. در پاييز سال 2015، پوتين، ولاديمير ياکونين، رئيس قدرتمند راهآهن روسيه و دوست قديمي خود را اخراج کرد. ياکونين علاوه بر فساد، راهآهن روسيه را نيز بد مديريت کرده بود. اولگ بلوژرف، مديرعامل جديد اين نهاد نيز به احتمال زياد در زمينه فساد، دستکمي از ياکونين نداشته باشد اما برخي در اين صنعت اميدوار هستند مديريت بهتري را از خود نشان دهد.
در اواخر سال 2016 حتي تغييرات زیادی در زمينه نيروها و پرسنل دولتي روسيه رخ داد. پوتين ابتدا استعفاي سرگئي ايوانف، رئيس کارکنانش را که از سال 2011 در اين سمت خدمت ميکرد، پذيرفت. ايوانف با آنتون وانيو جايگزين شد؛ مقام رسمي نسبتا جواني که فقط 44سال دارد و از وجهه عمومي بسيار پايينتري برخوردار است. پس از اين موضوع، سرگئي کرينکو نيز در اکتبر 2016 بهعنوان معاون اول رئيس ستاد با مسئوليت مديريت سياست داخلي منصوب شد و جاي وياچسلاو ولودين، مدير بانفود حوزه سياست داخلي روسيه را گرفت. سپس الکسي يوليخايف، وزير اقتصاد باسابقه دستگير شده و ماکسيم اورشکين 34ساله جايگزين او شد.
اين امکان وجود دارد که دگرگوني پرسنل و کارکنان ارشد دولتي نيز درست همانند انجام تغييراتي در کابينه دولت، مديريت را بهبود ببخشد اما فقط جابهجايي دستياران پوتين ميتواند موجب بروز تغييراتي شود. برخلاف سيستم چرخش نخبگان در چين، تغييرات انجامشده در روسيه قدرت جديدي را براي جناحهاي اين کشور به ارمغان نخواهد آورد. از همه مهمتر آنکه پوتين همچنان در رأس قدرت باقي ميماند و هيچيک از مقامات جديد نميتوانند با سياستهاي او مقابله کنند اما معضل اصلي آن است که رکود نهتنها از سوی مديريت متحجرانه بلکه از طريق اتخاذ سياستهاي خاص نيز ممکن است ايجاد شود. تا زماني که پوتين در رأس کار باشد، معاملات تجاري او با دوستان و نزديکانش ادامه خواهد داشت، حقوق مالکيت بزرگترين تاجران روسيه مشروط به حمايت سياسي آنها از دولت پوتين خواهد بود، سياست خارجي اين کشور که درک نادرستي از منافع روسيه دارد، همچنان ادامه خواهد يافت و گروههاي جامعه مدني اگر هم با سرکوب روبهرو نشوند، دستکم با انتقاداتي مواجه خواهند بود؛ بنابراين اگر پوتين که درحالحاضر در رأس قدرت قرار دارد، همچنان باقي بماند، تغييري در هيچيک از اين موضوعات ايجاد نخواهد شد.
سيستم چرخش نخبگان در چين کارايي خود را اثبات کرده و شايد علت اين امر نيز آن باشد که از زمان دنگ شيائوپينگ، اين کشور نهتنها قادر به جايگزيني رهبران سطح ميانه بوده بلکه اين توانايي را داشته که در صورت لزوم، رؤسايجمهوری را نيز تغيير دهد. دنگ شيائوپینگ با راهاندازي يک سيستم چرخشي، جانشين خود يعني جيانگ زمين را از يک جناح انتخاب کرد و جانشين زمين يعني هو جينتائو را نيز از جناحي ديگر برگزيد. حتي پس از مرگ شيائوپينگ اين سيستم همچنان ادامه يافت اما حالا 20 سال از مرگ شيائوپينگ ميگذرد و جانشينان منتخب او درحالحاضر بازنشسته شدهاند. سيستم چرخشي ابداعي شيائوپينگ ديگر بهصورت اتوماتيک عمل نميکند ولی تغييرات سياسي در سطح مياني روسيه هر چقدر هم که متعدد و گسترده باشد باز هم نميتواند چنين سيستمي را در اين کشور ايجاد کند؛ اما بخش جالب قضيه اينجاست که همانطور که پوتين تلاش ميکند تا سبک و روش چيني در تقسيم قدرت را در کشور خود اعمال کند، چين نيز در حال تغيير بهسمت مدل روسي است. مخالفان و موافقان رئيسجمهوري فعلي چين موافق هستند که مدلي جديد از کنترل سيستم سياسي در چين بايد به اجرا درآيد و اين مدل نيز مدل پوتين است. درحاليکه روسيه در تلاش براي تکرار مدل چرخش نخبگان چيني بوده، پکن در حال ساخت و ايجاد يک قدرت عمودي در ساختار سياسي چين است.
منبع: انديشکده وودرو ويلسون
http://vaghayedaily.ir/fa/News/62390
ش.د9504115