حفظ روحیه انقلابی و سیاست های اقتصادمقاومتی و اجرای آن سیاست ها، راهکارهایی عملی برای خنثی سازی نقشه دشمن و استمرار حرکت انقلاب اسلامی در جهت رسیدن به تمدن اسلامی می باشد.
اقتصادمقاومتی مدلی عملی برای استحکام بخشی به ساخت درونی کشور در بعداقتصادی است،اگرچه درپاسخ به شرایط تحریمی حاکم بر اقتصاد کشور ارائه شد، اما به سبب تناسب آن با ویژگی های ارزشی و شرایط بین المللی، یک الگوی همیشگی وپایدار برای توسعه اقتصادی کشور است. این الگوی اقتصادی می تواند چالش های اقتصادی کشور همچون بیکاری، رکود، تورم،نفوذ اقتصادی و آسیب های دراز مدت بازارها و اقتصادجهانی همچون بانک جهانی یا صندوق بین المللی پول را حل نماید.
با بررسی ساده ای می توان دریافت کشور های در حال توسعه با ادغام در بازارهای جهانی نه تنها ثروتشان افزوده نشده است،بلکه ثروت ملی شان به سمت کشورهای توسعه یافته همچون آمریکا سرازیر شده آن دسته کشورها روز به روز فقیرتر و دچار بدهی های مالی بالایی شده اند،حتی کشور در حال توسعه ای چون یونان که از لحاظ درآمدگردشگری در سطح بالایی می باشد اکنون با توجه به آنچه گفته شد، با بدهی اقتصادی دست وپنجه نرم می کند.
اهمیت الگوی اقتصادمقاومتی در دوران پسابرجام دوچندان شده و تاکیدات رهبر معظم انقلاب در این دوران پسابرجام نه تنها کاسته نشده،بلکه افزوده تر هم گشته است.
یکی از اصول مهم اقتصادمقاومتی آن هم در دوران پسابرجام آن می باشد که نباید به بهانه رفع برخی موانع اقتصادی، چشم مسئولان ومدیران به دست دشمنان انقلاب اسلامی باشد. در دوران پسابرجام می بایست اقداماتی در جهت افزایش قدرت اقتصادی،نظامی صورت پذیرد.
در حال حاضر انقلاب اسلامی درگیر یک نبرد همه جانبه،تمام عیار وپیچیده با استکبار جهانی در عرصه های مهم فرهنگی،اجتماعی و اقتصادی می باشد که آرمان های نظام جمهوری اسلامی را هدف آماج خود قرار داده اند.برهمین اساس، دشمنان انقلاب نیز سعی در تحریف انقلاب و تضعیف نیروهای انقلابی دارند.
حفظ روحیه انقلابی و سیاست های اقتصادمقاومتی و اجرای آن سیاست ها، راهکارهایی عملی برای خنثی سازی نقشه دشمن و استمرار حرکت انقلاب اسلامی در جهت رسیدن به تمدن اسلامی می باشد.
اقتصاد مقاومتی را می توان برگرفته از اقتصاداسلامی باتوجه به تحولات اقتصادی و واقعیت های عینی شرایط اقتصادی قلمداد نمود.
در حال حاضر تفکرات اقتصادی حاکم بر کشور نشات گرفته از سرمایه داری مالی بر اساس الگوی غربی است. با واردات کالا بیکاری را از کشورهای دیگر به داخل کشور آورده و با صادرات نفت،تنها فرصت اشتغال را به خارج از کشور صادر می کنیم.با اجرای تفکرات و سیاست های نادرست، به جای توسعه و پیشرفت اقتصادی ، در حال فرسایش اقتصادی هستیم و این منطبق بر سیاست سرمایه داری غربی و نه اقتصادمقاومتی می باشد. با کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی،افزایش تولیدات داخلی و حمایت از صنایع کوچک و دانش بنیان، افزایش صادرات و کاهش وابستگی اقتصادی،تقویت نظام توزیع عادلانه درآمد و ثروت و هدایت موثر اقتصادجامعه توسط دولت درجهت شکوفایی تولید باتکیه براستفاده ازتمامی منابع جامعه و سرمایه گذاری وسیع در امور تولیدی و زیربنایی می توانیم در مسیر توسعه اقتصادی کشور گام برداریم.
اگر در گذشته اختلاف برسر اولویت توسعه عدالت اجتماعی بود، امروز اولویت کشور، توسعه و عدالت اقتصادی می باشد.
از ابتدا پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز تمام مشکلات تنها با روحیه انقلابی حل شده است و مشکلات اقتصادی کشور هم با اجرای صحیح اقتصادمقاومتی در کنار روحیه انقلابی گری و بینش بسیجی قابل حل خواهد گردید.
اما در آخر هم باید گفت که نباید از نفوذ فرهنگی هم غافل ماند، چرا که اصولا نفوذ فرهنگی که از آن به عنوان امپریالیسم فرهنگی یاد می کنند با اهداف نفوذ اقتصادی و سیاسی صورت می پذیرد.
در نتیجه یک رابطه مستقیم بین فرهنگ و اقتصاد وجود دارد. به عنوان مثال می توان گفت که با نفوذ فرهنگی دشمنان انقلاب و اسلام، فرهنگ دنیاپرستی، تجمل گرایی و مصرف گرایی، ایجاد وابستگی الگویی و فکری اقتصادی را پیگیری می نمایند، بخصوص قراردادهای اقتصادی در سطح جهانی می تواند ضعف و وابستگی اقتصادی راهم در میان مدت و بلندمدت به دنبال داشته باشد،لذا نباید از مسئله فرهنگ بخصوص با توجه به دغدغه های رهبر انقلاب در این زمینه نیز غافل ماند.
-/ی