(روزنامه كيهان ـ 1395/08/18 ـ شماره 21484 ـ صفحه 10)
2- تبلیغات، اظهارات و مناظرههای انتخابات آمریکا، نمایشی از واقعیات جامعه آمریکا بود که از زبان نامزدهای دو حزب عمده این کشور بیان میشد، از بحران و مشکلات اقتصادی تا ابتذال فرهنگ غرب. دو اردوگاه دموکرات و جمهوریخواه آمریکا و رسانههای وابسته به آنها براي ثابت کردن اينکه طرف مقابل فاسدتر است، از هیچ تلاشی فروگذار نکردند و مردم آمريکا نیز در يک دوراهي عجيب بین بد و بدتر گرفتار آمدند. نامزدهای آمریکا بيش از آنکه وقت خود را صرف بهبود وجهه آمریکا و جبران اشتباهات گذشته کنند، تمام هم و غم خود را صرف لجنمال کردن طرف مقابل کردند. هرچند برخي معتقدند نتیجه انتخابات آمريکا، حادثه غيرمنتظره ماه نوامبر است، اما مهم نیست چه کسی از صندوقهای رای الکترال آمریکا بیرون میآید، بلکه تاسف این است که لجنمال شدن اخلاق از این صندوقها بیرون میآید و بهترين شاهد این ادعا نظرسنجي اخير «رويترز- ايپسوس» است.
3- رقابت ابتذالآمیز و ماجرای افشای ابتذال اخلاقی و روابط جنسی نامزدهای انتخابات آمریکا و همسرانشان در حقیقت شليک تير خلاص به وضعیت اخلاق در جامعه آمريکا بود. لذا اولا - همانگونه که کلينتون و اسلافش به فسادهاي اخلاقي خود و همسرانشان اذعان کرده بودند، ترامپ نیز استثنا نبود و محتواي نوارهای ويدئويي منتشر شده را مورد تأیید قرار داد. این یعنی اینکه اتفاق جدیدی در جامعه آمریکا رخ نداده که کسی بخواهد شرمنده اعمال کثیفش باشد و این روسای جمهور، تربیتشده فرهنگ همین جامعه به اصطلاح بازِ لیبرال دموکراسی غربی هستند. ثانیاً - نکته مهم اینجاست که این فایلهای صوتی در يک سري برنامههای راديويي– تلویزیونی طي بيست و پنج سال گذشته رسما پخش شده و در زمان پخش آنها، هیچگونه واکنشی به آن نه از سوی جامعه آمریکا و به ویژه نخبگان و سیاسیون و نه از سوی خود حضراتی که این فایلها را منتشر کردند، صورت نگرفت که این نشان میدهد جامعه آمریکا چقدر با این مسائل خو گرفته و در ابتذال فرو رفته است. ثالثاً - نکته دیگر اینکه در حالی برنامههاي راديويي هاوارد استرن که شبکه تلويزيوني سيانان آنها را نیز منتشر کرده، به ابعاد روابط ابتذال نامزدهای انتخاباتی پرداخت و افکار عمومی را تحریک میکرد که از دهه 1990 تاکنون در همین برنامه صدها بار ترامپ و دیگران به بیان روابط جنسيشان با همسرانشان و دیگران و همچنین مسائل جنسی دخترانشان پرداختهاند، اما نه افکار عمومی، و نه حتی خود این برنامه نیز هیچگونه واکنشی به آنها نشان نداده بودند و برای جذب مخاطب بیشتر نیز بر شدت و غلظت محتوای جنسی برنامههایشان هم افزودند.
در سال 1993 ترامپ در گفتوگو با همین برنامه به استرن درباره داشتن روابط نامشروع گفته بود «از اينکه يک مجري برنامه راديويي به همسرش وفادار باشد، تعجب میکنم و تازه فهميدم ازدواج چاره کار نيست!» این یعنی اینکه به جای انسانیت و اخلاق و تعالی بشر، سکس هدف غایی جامعه غرب شده. رابعاً- اینکه روزنامه نيويورک تايمز جزئيات بيشتري از فساد اخلاقي نامزدهای انتخابات رياست جمهوري آمريکا را منتشر میکند و به سراغ زوجهایی مثل «جيل هارث» و «جورج هوراني» میرود تا به راحتی به این روزنامه از روابط غیراخلاقی خود و با نامزدهای انتخاباتی، بدون هیچگونه نگرانی و حجب و حیایی! سخن بگویند، این یعنی سقوط اخلاق در یک جامعه!. خامساً – نکته مهمتر این است که سیاسیون و رسانههای آمریکایی از ابتذالی که خود مروج آن هستند و ضدارزشها را در جامعه آمریکا به ارزش تبدیل کرده، اکنون برعلیه یکدیگر استفاده کردند و این نشان میدهد که ارزشهای آمریکایی همچنان ضدارزش هستند!
4- اینکه میگویند ابتذال در انتخابات آمریکا به اوج خود رسیده، فهم نادرستی است، بلکه ابتذال در جامعه آمریکا به اوج خود رسیده و اکنون در انتخابات نمود پیدا کرده و رئیسجمهور آینده آمریکا نماد این فرهنگ ابتذال است. عمق این فاجعه را میتوان در این سخن ترامپ فهمید که درباره روابط غیراخلاقیاش میگوید: «مردم موضوع را متوجه شدند و ميدانند زندگي چگونه است!» و یا میگوید: «همسر و دخترم کاملا این رفتار را درک ميکنند!» و برهمین اساس است که در نظرسنجي دانشگاه مانماوث نيمي از مردم آمریکا معتقدند سخنان ترامپ موجه است! میخائیل هولینگ ورث استاد دانشگاه آلابامای جنوبی آمریکا نیز تاکید میکند:« نادیده گرفتن مسائل اخلاقی ماهیت سیاست در آمریکا است و افشای اسناد و فیلمهای غیراخلاقی چیز تازهای در تاریخ آمریکا نیست، قبلا نیز نامزدهای انتخابات چنین مسائلی داشتهاند». فروردین امسال بود که همین سناریوی افشای روابط جنسی و غیراخلاقی بین ترامپ و کلینتون، بین ترامپ و تد کروز دیگر نامزد حزب جمهوريخواه آمريکا که مجبور به کنارهگیری شد، در مقابل چشم مردم آمریکا به اجرا گذاشته شد و سوابق غیراخلاقی همسرانشان را افشا کردند. سيانان هم در گزارشی با اشاره به دفاع همسران مقامات و سیاسیون آمریکایی از رفتارهای غیراخلاقی آنها، اذعان میکند دنياي سياست در آمريکا پر از رسواييهاي اخلاقي و روابط نامشروع است. سیانان در گزارش خود سابقه فساد اخلاقی دهها نفر از سیاسیون و مقامات و نمایندگان آمریکایی را منتشر کرد. خبر روابط غیراخلاقی جرج بوش رئیسجمهور سابق آمریکا با كاندوليزا رايس وزیرخارجهاش و ماجرای جدایی لورا بوش از وی نیز حدیث مفصل دیگری از ابتذال در جامعه آمریکا است.
5- در حالی برخی آمریکاییها رفتار غیراخلاقی ترامپ را مورد نکوهش قرار دادند که خود سابقهای بهتر از ترامپ در این زمینه ندارند. فقط یک مورد آن همین خانم كاندوليزا رايس وزیر امور خارجه و مشاور امنیت ملی جرج بوش است. در آن زمان رسانهها از همجنسگرایی رایس و روابط جنسی وی با زیپی لیونی وزیر خارجه وقت رژیم صهیونیستی به عنوان دو همجنسگرا و همچنین روابط نامشروع رايس با وزير امور خارجه كانادا و پسر یکی از شیوخ عرب پرده برداشتند. نویسنده کتاب «کاندولیزا رایس: یک زندگی آمریکایی» نیز در این کتاب از پشتپرده روابط رایس با افرادی چون دونالد رامسفلد و کالین پاول وزرای وقت دفاع و خارجه آمریکا سخن گفته است.
6- البته این مختص سیاسیون نیست. «نشنال لاو ژورنال» ششم آبان از رفتارهای جنسی و غیراخلاقی کلارنس تامس قاضي ديوان عالي آمريکا سخن گفته بود. روزی هم نیست که خبرهایی از رفتارهای غیراخلاقی در بین نظامیان و ژنرالهای آمریکایی منتشر نشود، از جمله ديويد هِيت ژنرال عاليرتبه ارتش آمريکا و همچنین پتروس فرمانده نظامی آمریکا در عراق. اخبار هتک حرمت و قتل زنان ژاپني توسط نظاميان آمريکايي که در طول سال به بیش از هزار مورد میرسد، نیز هیچگاه از سوی مقامات آمریکایی نکوهش و مورد رسیدگی قرار نگرفته. قانونی بودن همجنسگرایی در آمریکا و حضور نمایندگان همجنسگرا در کنگره آمریکا و در راس آنها پاتريک مالوني نماينده نيويورک و دفاع اوباما از کلوپ همجنسگرايان خود نشانه دیگری از افول تمدن غرب است.
7- این وضعیت محصول فرهنگ مادیگرایی غرب است که در دیگر کشورهای غربی و اروپایی هم ظهور و بروز دارد. شبکه يورونيوز فروردین امسال اعلام کرد جاستين ولبي رهبرکليساي کاتوليک و اسقف اعظم انگليس به تازگي دريافته فرزند نامشروع منشي چرچيل است! ماجرای روابط غیرمشروع نیکولا سارکوزی رئیسجمهور سابق فرانسه با کارلا برونی شریک جنسیاش نماد دیگری از فرهنگ ابتذال در غرب است.
8 - لذا اينکه اين فرايند ميتواند سیاستمداران و روسای جمهوری توليد کند که اين قدر فاسد باشند، نشاندهنده بیهویتی و بیفرهنگی سیستم لیبرال دموکراسي غربی - آمريکايي است. وقتی اخلاق تا این حد در یک جامعهای سقوط کند، تاثیرات آن در سیاست و اقتصاد و روابط بینالملل و... نیز نمود خواهد داشت و سیاستمداران چنین جامعهای میشوند نماد بدعهدی و فریبکاری و اقتصاددانانشان در وال استریت ژورنال و صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی میشوند چپاولگران منافع ملتها و اتحاد این دو میشود نماد تروریسم و جنگطلبی و خشونت و قتلعام مردم در کشورهای مختلف جهان. و نکته مهمتر اینکه سردمداران چنین جامعهای که زنان را تا این حد به حقارت و پستی کشاندند و خشونت و تروریسم را در جهان نهادینه کردند، میشوند مدعی حقوق بشر و دفاع از آزادیهای زنان و مبارزه با تروریسم و دیگران را متهم به نقض حقوق بشر و حمایت از تروریسم میکنند!!! این یعنی همان مکتب ماکیاولیسم و دنیای هالیوودی! حال آیا با چنین سیاستمداران و رئیسجمهوری میتوان مذاکره کرد و توقع حل مشکلات کشور را داشت؟
http://kayhan.ir/fa/news/89821
ش.د9504024