تاریخ انتشار : ۲۹ فروردين ۱۳۹۶ - ۰۷:۴۸  ، 
کد خبر : ۳۰۰۴۶۶

ترامپ‌هراسی بهانه امتیازدهی به اروپا می‌شود؟

پایگاه بصیرت / علی قربان‌نژاد
(روزنامه كيهان - 1395/09/04 - شماره 21497 - صفحه 7)

انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در این نوبت با اتفاق‌ها و حواشی بسیاری همراه بود. این انتخابات در طول مدت زمان تبلیغات دو نامزد جمهوری خواه و دموکرات بیش از ادوار پیشین انتخابات ریاست جمهوری آمریکا مورد توجه تمام رسانه‌های جهان قرار گرفت. مناظره‌های ترامپ و کلینتون و همچنین اتهاماتی که این دو در سخنرانی هایشان علیه یکدیگر مطرح می‌کردند در نوع خود بی‌سابقه بود. به جز گفته‌ها و سخنرانی‌های این دو علیه یکدیگر مسائل دیگری مانند موضوع ایمیل‌های هیلاری کلینتون و یا کمک مالی کشورهای مرتجع حوزه خلیج‌فارس به وی و یا افشای فساد اخلاقی ترامپ بر رقابت آنها سایه افکند.

ذوق‌زدگی روزنامه‌های اصلاح‌طلب

اما آنچه حائز اهمیت است خط مشی روزنامه‌های اصلاح‌طلب در خصوص این انتخابات است. هر چه به زمان رای گیری انتخابات آمریکا نزدیک‌تر می‌شدیم حمایت روزنامه‌های اصلاح‌طلب از هیلاری کلینتون آشکارتر می‌شد. آنها نامزد دموکرات‌ها را رئیس‌جمهور ایده‌آل آمریکا برای ایران می‌دانستند و شوق حضور کلینتون در کاخ سفید، به واسطه نظر سنجی‌هایی که در آمریکا صورت می‌گرفت باعث شد تا در این روزنامه‌ها برای پیروزی کلینتون جشن زودهنگامی بر پا شود و صبح روز اعلام نتایج تصویر کلینتون بر صفحه نخست آنها بنشیند اما به ظهر نرسیده اعلام پیروزی ترامپ صفحات نخست روزنامه‌های زنجیره‌ای را بیشتر به طنز و مطایبه تبدیل کرد.

البته فقط این نبود بلکه روزنامه‌های اصلاح‌طلب از هفته‌های پیش از انتخابات با ارائه تحلیل‌ها و مقاله‌ها و مصاحبه‌های خود به این موضوع دامن می‌زدند که ریاست جمهوری کلینتون برای ایران بهتر است؛ هم او که یکی از اصلی‌ترین حامیان فتنه 88 بود.

نقطه مرکزی تحلیل‌های ارائه شده در این روزنامه‌ها مواضع کاندیداهای این دوره ریاست جمهوری آمریکا پیرامون برجام بود. ترامپ در تبلیغات انتخاباتی خود از پاره کردن برجام در صورت پیروز شدن در انتخابات سخن گفته بود و گویا همین نکته برای استقبال اصلاح‌طلبان از پیروزی کلینتون کافی بود!

اروپای نگران!

با اعلام نتایج انتخابات آمریکا و پیروزی نامزد جمهوری خواهان تیترهای صفحات نخست روزنامه‌های زنجیره‌ای به سمت اتحادیه اروپا رفت. چنانکه چشم امیدشان به کشورهای اروپایی برای ادامه داشتن برجام بود و البته نکته جالب‌تر آنکه از اتحادیه اروپا نیز چهره‌ای نگران برای برجام به نمایش می‌گذاشتند.

روزنامه شرق یکشنبه 23 آبان در گزارشی با تیتر «اولاند نگران برجام، فیصل نگران منطقه» در این مورد نوشت: «با اعلام دونالد ترامپ به‌عنوان رئیس‌جمهوری منتخب ایالات متحده، تقریبا خیلی‌ها نگران شده‌اند. اگرچه اغلب این نگرانی‌ها درباره وضعیت حال حاضر یا آینده است؛ اما یک نگرانی درباره چیزی که گذشته هم، به‌شدت رخ نموده است؛ تکلیف برجام چه می‌شود؟ بیش از یک سال از توافق هسته‌ای ایران و کشورهای ١+٥ می‌گذرد و اکنون، طرفین در حال اجرای این توافق هستند؛ اما تقریبا همه آنها نگران وضعیت برجام هستند. علت اصلی این نگرانی، اظهارنظر تند ترامپ درباره ایران و برجام در جریان کمپین تبلیغات انتخاباتی بود که گفت این توافق را پاره می‌کند.»

شرق در ادامه نگرانی بسیار زیاد! فرانسوا اولاند رئیس‌جمهور فرانسه این گونه روایت می‌کند: «به نظر می‌رسد اولاند آن‌قدر نگران است که برای مذاکره با ترامپ حتی منتظر پایان‌گرفتن تظاهرات‌های اعتراضی در خیابان‌های آمریکا و آغاز به کار رسمی او در کاخ سفید، نخواهد ماند.»

متأسفانه این نوع نگاه که اروپاییان را نگران و دلسوز ایران می‌بیند و معرفی می‌کند معلول شرایط پس از انتخابات آمریکا نیست. رئیس‌جمهور در 12 بهمن 1394 وقتی از سفر پاریس بازگشته بود در گفت وگوی زنده تلویزیونی که شبکه یک سیما در توضیح تدابیر دولت برای حل معضل بیکاری در کشور گفت: «رئیس‌جمهور فرانسه در نشست خبری به صراحت اعلام کرد که یکی از اهداف ما در ایجاد رابطه با ایران اشتغال جوانان ایرانی است!»

این بار اتحادیه اروپا

به همین دلیل در روزهای اخیر تصویر موگرینی بر صفحات نخست اکثر روزنامه‌های اصلاح‌طلب نقش بست که تیترهایی را از قول او مبنی بر تضمین اجرای برجام همراه خود داشت. «موگرینی: ترامپ نمی‌تواند برجام را لغو کند»، «شام وحشت در بروکسل»، «موگرینی: حفظ برجام اولویت اتحادیه اروپاست» و... چند نمونه از تیترهای روزهای اخیر روزنامه‌های زنجیره‌ای است.

آرمان در گزارشی پیرامون این موضوع نوشت: «توافق برجام كه به گفته فدريكا موگريني «يك توافق دوطرفه نيست بلكه يك توافق چندجانبه است كه طبق قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل هم به تاييد رسيده است» به نظر مي‌رسد يكي از مواردي باشد كه نگراني طرف‌هايي اروپايي اين توافق چندجانبه را سبب شده است و دليل اين نگراني چيزي نيست جز اظهارات ترامپ در مناظرات انتخاباتي و شعارهاي تبليغاتي اش. همين امر سبب شده تا مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا چندين بار تاكيد كند كه «اجراي توافق را تضمين مي‌كنيم.» و اين يعني اتحاديه اروپا با يا بدون آمريكا، به برجام پايبند است و آن را تضمين مي‌كند.»

این روزنامه در ادامه مطلب خود افزوده است: «برجام به نفع اروپا و همچنين به نفع سازمان ملل است و وظيفه داريم اجراي كامل آن را تضمين كنيم!»

اتحادیه اروپا پیش از این چه کرده است؟

روزنامه‌های اصلاح‌طلب در حالی به نقل قول‌های موگرینی و دیگر مقام‌های اروپایی دل خوش کرده و از اجرای برجام توسط «اتحادیه اروپا، با يا بدون آمريكا» سخن می‌گویند که در بیش از 9 ماه گذشته تنها طرف توافق برجام که به تعهداتش عمل کرده ایران بوده است. اروپا اگر اجرای برجام را می‌خواست و نسبت به اجرای مفاد این توافق نگران بود در طول ماه‌های گذشته دست کم رابطه بانک‌های بزرگ اروپایی را با ایران تسهیل می‌کرد.

اما مرور اقدامات و مواضع برخی از کشورهای اروپایی که از قضا در شمار بزرگان و تاثیرگذاران این قاره هستند چیزی به جز نگرانی برای اجرای مفاد برجام دیده می‌شود. آلمان یکی از همین کشورهای اروپایی است که در جریان مذاکرات حضور داشته و در اتحادیه اروپا نیز جایگاه ویژه‌ای دارد.

«زیگمار گابریل» وزیر اقتصاد و معاون صدراعظم آلمان پیش از سفر به ایران در مهرماه گذشته در مصاحبه با رسانه‌های آلمانی بارها سخنان گستاخانه و مواضع مداخله‌جویانه‌اش در امور داخلی کشورمان را تکرار کرده و گفته بود: «سفر به این کشور مسلمان به هیچ وجه بدون جنجال و بحث نیست. هرکس روابط پایداری با ما بخواهد، هرگز نباید موجودیت اسرائیل را زیر سؤال ببرد.»

«یورگن هارت» عضو کمیته امور خارجی مجلس آلمان نیز در همین فضای پسابرجامی در اظهاراتی مضحک گفته بود: « اگر رئیس‌جمهور ایران بخواهد به آلمان سفر کند و موجودیت اسرائیل را به رسمیت بشناسد، آن موقع زمان آغاز تجارت است. تنها در آن زمان است که امیدهایی برای همکاری با ایران ایجاد می‌شود.» دیگر مقام‌های کشورهای بزرگ اروپایی نیز بارها پس از برجام موضوع‌های مختلف را مستمسک قرار داده تا به آن واسطه ضمن دخالت در امور داخلی ایران، کشورمان را تحت فشار قرار دهند؛ مسایلی از قبیل توان دفاعی کشور و آزمایش‌های موشکی و حقوق بشری. آیا این اروپا در برابر اقدامات خصمانه آمریکا نگران ایران خواهد بود؟!

بحران‌آفرینی اروپائیان در ایران

انگلستان دیگر کشور اتحادیه اروپاست که در جمع کشورهای مذاکره‌کننده با ایران حضور داشته است. نقش انگلیس در بحران آفرینی در ایران و ضربه زدن به منافع ملی ایرانیان معطوف به سال‌های اخیر نیست و سابقه‌ای طولانی دارد.

مردادماه گذشته بود که سایت «مادربرد»، اسناد جدیدی را که «ادوارد اسنودن» منتشر کرده بود، فاش کرد. مطابق این اسناد یکی از واحدهای سازمان اطلاعات انگلیس با حروف اختصاری «GCHQ» موسوم به «ستاد ارتباطات دولت انگلیس» تلاش کرده تا در طول آشوب‌های مربوط به انتخابات ریاست‌جمهوری سال 88 ایران و همچنین ناآرامی‌های مربوط به بیداری اسلامی در کشورهای عربی که از سال 2011 آغاز شده بود، بر فعالان اینترنتی اثرگذاری داشته باشد.

«ستاد ارتباطات دولت انگلیس» (GCHQ) که یک سازمان اطلاعاتی در دولت بریتانیا است، مسئول عملیات جاسوسی، عملیات نظامی و حفاظت اطلاعات در این کشور است. مقر این سازمان در شهر «چلتنهام» واقع شده است.

واحد ویژه این ستاد موسوم به گروه اطلاعات تحقیقات تهدید مشترک (JTRIG) زمانی شناسایی شد که در اسناد محرمانه رده بالا افشا شد. این واحد ویژه سعی کرده تا با استفاده از تاکتیک‌هایی موسوم به «هانی پات»، در انجمن‌های اینترنتی از جمله هکرهای ناشناس و گروه‌های دیگر نفوذ کرده و در فعالیت‌های آنها تغییراتی ایجاد کند. فعالیت‌های این گروه علیه هکرها قبلا گزارش شده است ولی تلاش این گروه برای نفوذ در خاورمیانه و اثرگذاری بر حوادث کشورهای خاورمیانه به ویژه ایران هرگز پیش از این گزارش نشده بود.

وظیفه اروپا در نبود سفارتخانه آمریکا

آنچنان که پیداست از این به بعد آمریکا در نقش پلیس بد و اروپا در نقش پلیس خوب ظاهر خواهد شد. نکته قابل تامل آن است که سفرای سه کشور بزرگ اروپایی در ایران (فرانسه، انگلستان و آلمان) از مقامهای عالی رتبه امنیتی هستند. «نیکلاس هاپتون»، سفیر جدید انگلیس در تهران از مأموران برجسته سازمان MI6 (سازمان اطلاعات خارجی و جاسوسی انگلیس) است. همچنین «فرانسوا سنمو» سفیر جدید فرانسه در کشورمان نیز عضو برجسته و کهنه‌کار سرویس اطلاعات خارجی فرانسه - DGSE- بوده است و «میشائیل کلور برشتولد» سفیر جدید آلمان نیز پیش از این معاون سازمان اطلاعات و امنیت آلمان- BND- بوده است. این سفارتخانه‌ها سابقه سیاهی در ایجاد بحران در ایران دارند و در حالی که آمریکا در کشورمان سفارتخانه ندارد وظیفه نفوذ به عهده سفارتخانه‌های اروپایی خاصه چند کشور فوق سپرده شده است.

در همین اواخر خبرهایی منتشر شد مبنی بر اینکه اتحادیه اروپا به دنبال تأسیس دفتر در تهران است که به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران، این دفتر نه محلی برای ارتقای روابط دو طرف که به لانه‌ای برای جاسوسی و دخالت در امور داخلی ایران تبدیل خواهد شد.

در پیش‌نویس قطعنامه «راهبرد اتحادیه اروپا درباره ایران»- فروردین 93 - از هیئت‌های پارلمانی اروپا خواسته شده تا در سفر به ایران با منتقدان حکومت، فعالان جامعه مدنی و زندانیان سیاسی ایران ملاقات داشته باشند. علاوه بر این در متن پیش نویس قطعنامه موسوم به «نقشه راه عادی‌سازی روابط اتحادیه اروپا با ایران پس از برجام» آمده است: «میراث انقلابی ایران و قانون اساسی آن به عنوان یک دولت اسلامی نباید به عنوان مانعی بر سر راه یافتن زمینه‌های مشترک درخصوص دموکراسی و حقوق بشر قلمداد شود». این عبارت، حاوی این پیام است که قانون اساسی ایران (بعنوان یک دولت اسلامی) مغایر حقوق بشر و دموکراسی است! لذا تلویحا خواسته شده که پوسته آن را حفظ کنیم و از عمل به آن چشم بپوشیم!

برخی از رسانه‌های حامی دولت و روزنامه‌های زنجیره‌ای تاکید دارند که افتتاح دفتر اتحادیه اروپا در تهران به گسترش روابط اقتصادی و دیپلماتیک خواهد انجامید. این ادعا در حالی است که اتحادیه اروپا حتی پس از برجام نیز به اقدامات خصمانه خود علیه ملت ایران ادامه داده است و هیچ تغییر رفتاری در این خصوص مشاهده نشده است.

برجام به مثابه فرصتی برای اروپا

دو گروه «سهل اندیش» و «مأموریت‌دار» بدون توجه به خسارت‌های محض برجام می‌‌پندارند که حقوق بشر را می‌‌توان مطابق میل غربیان حل و فصل کرد و این «بهانه» را نیز از دست آنان گرفت. تصور می‌‌کنند که این بهانه‌ها بالاخره یک جا تمام می‌‌شوند و ما باید با مصالحه و مذاکره و لبخند قدم‌قدم آنها را به آخر خط برسانیم.

«جان ساورز» رئیس‌پیشین MI6 انگلیس در مصاحبه با شبکه سی ان ان ادعاهایی بی‌اساس درباره مواضع مردم ایران در قبال دولت این کشور و تغییر ماهیت انقلابی جمهوری اسلامی ایران مطرح کرد. او در پاسخ به سؤال فرید زکریا مجری برنامه جی‌پی‌اس درباره برجام گفت: «من فکر می‌کنم آنچه ما داریم می‌بینیم یک کشوری است که در حال دوران گذار و انتقال از یک پایه و اساس انقلابی‌گری به یک کشور عادی‌تر و نرمال‌تر است.» ساورز مدعی شد که طی ۱۰ تا ۱۵ سال اجرای برجام، ماهیت انقلابی‌گری ایران تغییر می‌یابد. اما این ادعا را با چه امیدی بیان می‌کند؟ قطعا آنها امیدوارند تا در فضای پسابرجامی همچنان که وقت کشی می‌کنند و به تعهداتشان عمل نمی‌کنند از فرصت‌هایی نظیر آنچه پس از انتخابات آمریکا رخ می‌دهد بهره‌برداری کرده و دامنه نفوذ را گسترش داده و به تبع آن بحران‌هایی در زمینه‌های سیاسی یا اقتصادی و همچنین فرهنگی برای ایران ایجاد کنند.

http://kayhan.ir/fa/news/91141

ش.د9504305

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات