(روزنامه جوان ـ 1395/12/07 ـ شماره 5038 ـ صفحه 6)
نشانههايي از اصلاح رويكرد تا پيش از كودتا به چشم ميخورد كما اينكه بينالي ييلدريم بلافاصله بعد از احراز پست نخستوزيري از بازگشت به سياست تنش صفر مرزي با همسايگان خبر داد و بر همين اساس اين تصور پيش آمد كه كودتاي اخير از سوي مخالفان اصلاح رويكرد تركيه و در رأس آن عربستان پشتيباني شده است و آنچه اين تصور را تقويت كرد مواضع عربستان و همپيمانان عرب خود بوده است كه از محكوميت كودتا خودداري كردند و چه بسا در عرصه تبليغاتي نيز به استقبال آن رفتند. با توجه به اينكه روسيه و ايران اين كودتا را محكوم كرده و از همان ابتدا بهرغم اقدامات خصومتآميز تركيه از جمله قصور در حفاظت از جان سفير روسيه، در كنار دولت اردوغان قرار گرفتند اما تركيه بعد از چند هفته تظاهر دوباره به خطمشي قبلي خود در سوريه بازگشت و نه تنها به گسترش قلمرو اشغالي خود در شمال سوريه پرداخت بلكه از اجراي تعهدات خود در قبال توافق آستانه سر باز زد به گونهاي كه هم با تأخير و هم در سطح پايين در مذاكرات آستانه 2 شركت كرد و در آستانه ژنو4 نيز جلوي درگيريها و حملات مخالفان مسلح تحت امر خود را نگرفت و اين نشان ميدهد كه تركيه بهتدريج به تعهدات خود در قبال توافق با روسيه و حل سياسي بحران سوريه پشت ميكند و دوباره به جرگه ائتلاف برانداز برميگردد.
بر اين اساس اين احتمال وجود دارد كه دوباره روابط تركيه و روسيه وارد تنش شود كما اينكه روسيه در قبال پيشرويهاي تركيه در شمال سوريه ساكت نماند و مقر نظاميان ارتش تركيه را بمباران كرد. هر چند كه اين حمله به اشتباه تعبير شد اما به گفته برخي ناظران روسيه با اين حمله انتقام ترور سفير خود در آنكارا را گرفت كه نقش مديريتي نيروهاي امنيتي تركيه در آن بارز و آشكار بود و وي در ملأعام و بهوسله كسي كه بايد مورد محافظت قرار ميگرفت ترور شد. آنچه باعث شد تركيه در اجراي توافقات خود با روسيه در سوريه بازنگري كند و به نوعي امكان تلافي روسيه را به جان بخرد، سفرهاي متعددي بود كه مقامات سياسي و نظامي ائتلاف برانداز و در رأس آن امريكا و انگليس بلافاصله بعد از راهيابي دونالد ترامپ به كاخ سفيد به آنكارا انجام دادند يا تماسهايي بود كه برخي ديگر از اعضاي ائتلاف برانداز و در رأس آن رژيم صهيونيستي و عربستان با امريكا و انگليس برقرار كردند. از جمله مصاديق اين تحركات و تماسها ميتوان به سفر همزمان ترزا مي نخستوزير انگليس به تركيه اشاره كرد كه بلافاصله بعد از ديدار با دونالد ترامپ و جمهوريخواهان صورت گرفت و به دنبال آن رئيس ستاد ارتش انگليس و رئيس سياي امريكا نيز به آنكارا سفر كردند و همزمان دونالد ترامپ طي تماس تلفني با ملك سلمان پادشاه عربستان خواستار ايجاد منطقه به اصطلاح امن در سوريه با هزينه اين كشور شد. بعد از اين تماس و تحركات بنيامين نتانياهو نخستوزير توسعهطلب رژيم صهيونيستي نيز راهي امريكا شد و موافقت دونالد ترامپ را با اجراي طرحهاي يكجانبه خود در فلسطين بهدست آورد كه برخي از ناظران از آن به شليك تير خلاص به پيكر فلسطين تعبير ميكنند.
از اين تحركات چند نكته درباره سست شدن
تركيه در ارتباط با حل سياسي بحران قابل استنباط است: نخست اينكه ائتلاف برانداز
جديد كه بعد از پيروزي دونالد ترامپ در انتخابات رياست جمهوري و پيروزي
جمهوريخواهان در انتخابات كنگره اعم از سنا و مجلس نمايندگان با مشاركت راستگرايان
اسرائيلي و امريكايي و بازهاي سعودي و شركتهاي نفتي شكل گرفت، از همان ابتدا
كوشيد تركيه را نيز به اين جرگه وارد كند و براي تركيه از ايجاد منطقه به اصطلاح
امن استفاده كرد. هر چند مقامات حزب حاكم عدالت و توسعه و در رأس آن اردوغان تصور
ميكنند كه اجراي اين طرح به نفع اين كشور خواهد شد اما شواهد زيادي در دست است كه
نشان ميدهد اين طرح در صورت اجرا دامن تركيه را نيز خواهد گرفت و آثار و پيامدهاي
تجزيه سوريه كه زمينههاي بالقوه آن در دل اين طرح وجود دارد، بهتدريج تركيه را
نيز تحت تأثير قرار خواهد داد و مخاطرات ناشي از پروژه تشكيل دولت كردي را بر اين
كشور افزايش خواهد داد. از اين ديد طرح منطقه به اصطلاح امن «هويج سمي» براي تركيه
محسوب ميشود.
عملكرد حزب حاكم عدالت و توسعه و در رأس آن اردوغان در گذشته نيز نشان داده است كه از قابليت فريب خوردن برخوردار است كما اينكه تركيه به هواي بهدست گرفتن رهبير منطقه در قالب پروژه اخواني كردن به سياست تنش صفر مرزي با همسايگان پشت كرد و اين همه هزينه را بر مردم تركيه و ملتها و دولتهاي منطقه تحميل كرد. نكته قابل توجه ديگري كه در اين زمينه استنباط ميشود اين است كه هر چند اردوغان در ظاهر تصور ميكند كه سياستهاي مستقلي را براي اين كشور رقم ميزند اما در عمل به طور ناخواسته در زمين ديگر بازيگران آشوبساز و در رأس آن رژيم صهيونيستي و عربستان گام برميدارد كه اگر فرصت پيدا كنند قطعاً همان بلاي سوريه را سر تركيه نيز خواهند آورد. بر اين اساس در صورتي كه تركيه و شخص اردوغان در انتخاب مسير تاريخي جديد اشتباهات استراتژيك گذشته را تكرار كند، راهي غيرقابلبازگشت براي خود، تركيه و منطقه رقم خواهد زد كه جز نابودي فرصتهاي صلح نتيجه ديگري نخواهد داشت و زمينه را براي سياستهاي بازيگران آشوبساز فراهم خواهد كرد.
http://javanonline.ir/fa/news/840133
ش.د9504232