دور کردن سایه جنگ از سر کشور؛ جملهای که بارها در ماهها و سالهای گذشته شنیدهایم و شاید در این روزها و به مناسبت انتخابات ریاستجمهوری بیش از پیش هم شنیده شود، اما آیا واقعاً سایه جنگ بر سر کشور وجود داشت؟ اگر وجود داشت[...]
یادداشت: دور
کردن سایه جنگ از سر کشور؛ جملهای که بارها در ماهها و سالهای گذشته
شنیدهایم و شاید در این روزها و به مناسبت انتخابات ریاستجمهوری بیش از
پیش هم شنیده شود، اما آیا واقعاً سایه جنگ بر سر کشور وجود داشت؟ اگر وجود
داشت، واقعاً عامل دور شدن آن از سر کشور چه بود؟ واقعیت این است که
جمهوری اسلامی ایران به دلیل برهم زدن نظم مورد نظر جریان حاکم بر جهان
همواره مورد خشم و غضب و دشمنی بوده است و همان گونه که رهبر معظم انقلاب
بارها گفتهاند، مسائل مختلفی، چون هستهای و حقوق بشر بهانههایی برای
مقابله با انقلاب اسلامی است؛ پس میتوان نتیجه گرفت همواره گزینه نظامی
برای از بین بردن انقلابی که حالا فراتر از مرزهای ایران رفته است و در جای
جای جهان از سوریه، لبنان، عراق و یمن تا نیجریه و... الهامبخش و
تأثیرگذار است، وجود داشته باشد؛ اما چه شده که گزینه نظامی پس از جنگ هشت
ساله تحمیلی هیچ وقت عملیاتی نشده تا بتوان به جمهوری اسلامی در قلب آتش و
خون غرب آسیا نه تنها عنوان امنترین کشور منطقه، بلکه لقب امنترین کشور
جهان را داد؛ پرسشی که پاسخ آن را میتوان در سخنان سردار حاجیزاده در
مراسم گرامیداشت شهید حسن شفیعزاده و شهدای توپخانه سپاه یافت که در
اینباره میگوید: «بعضاً مسئولان ما میگویند اگر ایران با غرب توافق
نکند، ممکن است جنگ رخ دهد. این توهین به شهدا و نیروهای مسلح و ارتش و
سپاه است. ما چیزی که به عنوان امنیت میشناسیم به پیشرفت دفاعی ما مربوط
است. ما منکر تعاملات سیاسی نیستیم؛ اما آدرس غلط به مردم ندهیم. ایران
قدرتمند حتماً پاسخ محکم و قوی به تهدیدات خواهد داد حتماً ما شکست را از
کسی نمیپذیریم.»