تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۱:۱۹  ، 
کد خبر : ۳۰۰۸۱۰
نگاهي به توصيه رهبر انقلاب به نخست‌وزير سوئد درخصوص تعهد غرب به وعده‌هايش

چرا توافقات روي كاغذ ماند؟

مقدمه: حضرت آيت‌الله خامنه‌اي، رهبر معظم انقلاب اسلامي اخيراً ديداري با استفان لوفون، نخست‌وزير سوئد داشته‌اند؛ ديداري كه در آن رهبر معظم انقلاب به گلايه از طرف‌هاي غربي در خصوص عدم‌عمل به تعهداتشان پرداختند. در اين مطلب تلاش مي‌شود تا به واكاوي دلايل تذكرات معظم‌له درباره عدم‌عمل طرف‌هاي غربي به تعهداتشان پرداخته شود؛ جايي كه ايشان خطاب به نخست‌وزير سوئد فرمودند: «رفت‌وآمد و مذاكرات برخي دولت‌هاي اروپايي در تهران در طول 5/1 سال اخير و در عين‌حال عملي نشدن اغلب توافقات انجام‌‌ گرفته» و تصريح كردند «انتظار مي‌رود به‌نحوي عمل كنيد كه توافقات صرفاً بر روي كاغذ باقي نماند.»
(روزنامه جوان - 1395/11/28 - شماره 5031 - صفحه 5)

نخست، چه‌چيزي سبب شد كه رفت‌وآمد اروپايي‌ها به ايران توافقات روي كاغذ عنوان بگيرد؟

بعد از امضاي سند مشهور به برجام يا توافق هسته‌اي، مسئولان كشورهاي اروپايي با اين تصور كه زمينه براي تبادل تجاري با ايران و ايجاد مراودات بازرگاني و متعاقباً شكل‌گيري پيوندهاي سياسي فراهم شده است، رفت‌وآمد فراواني به ايران داشتند. از وزيران خارجه‌ كشورهاي اروپايي تا مقامات بلندپايه‌ اين كشور‌ها براي ورود به ايران از يكديگر سبقت مي‌گرفتند و چنين به نظر مي‌رسيد كه فصل تازه‌اي از روابط بين ايران و كشورهاي اروپايي در حال شكل‌گيري است و به تعبير دكتر روحاني «ميوه‌ برجام» آماده‌ چيده شدن بود. طبيعي بود كه بعد از برجام ايران بتواند بسياري از دستاوردهاي حاصل از اين توافق را به‌صورت برقراري روابط تجاري با كشورهاي ديگر دنيا به دست آورد اما برخي از عوامل بازدارنده مانع از دستيابي ايران به اين مهم شدند كه شايد بتوان مهم‌ترين آنها را ترس شركت‌هاي بين‌المللي مستقر در كشورهاي اروپايي و سرمايه‌گذاران اين كشور‌ها از «تنبيه امريكايي‌ها» عنوان كرد.

بلافاصله بعد از برجام، امريكايي‌ها لفاظي‌هاي جديدي عليه ايران را شروع كردند و ايران را متهم به نقض روح برجام كردند و متعاقب آن با فشار عليه مسائل موشكي ايران، عنوان كردند كه رفتار ايران در سطح بين‌المللي نرماليزه نيست و همين موضوع سبب شد تا اروپايي‌ها كه تا پيش از اين تصور مي‌كردند ايران بعد از برجام زمينه‌ بسيار مناسبي براي سرمايه‌گذاري را فراهم مي‌كند، اينك و بعد از اين لفاظي‌هاي امريكايي‌ها تصور كنند كه فرق چنداني بين وضعيت پيش و پس از برجام به وجود نيامده است.

همين ترس شركت‌هاي بين‌المللي از تحريم‌هاي ايالات‌متحده‌ امريكا، سبب شد تا شاهد رشد مبادلات تجاري بين ايران و اين كشورها نباشيم. اين ترس در بخش خصوصي ريشه دوانده است. اساساً سرمايه «ترسو» است. در جايي كه صحبت از ريسك‌پذيري به ميان آيد، سرمايه‌گذار بخش خصوصي قطعاً حضور نخواهد داشت و با احتساب هزينه و فايده‌ يك امر، منافع زودگذر را رها كرده و به‌كلي از سرمايه‌گذاري چشم‌پوشي مي‌كند.

در اين خصوص نه‌تنها بخش خصوصي از رابطه با ايران مي‌ترسد، بلكه اين موضوع در بخش دولتي كشورهاي اروپايي نيز ريشه دوانده است. براي مثال، كسر قابل توجهي از كشورهاي اروپايي در روابط بانكي با ايران از طريق بانك‌هاي دولتي واهمه دارند. اين موضوع نيز به‌طور مستقيم به ترس آنها از تنبيه شدن به‌وسيله‌ ايالات‌متحده‌ امريكا نشئت مي‌گيرد.

موضوع ترس از سرمايه‌گذاري در ايران سبب شده است تا به‌‌رغم بسياري از توافقاتي كه بعد از برجام بين ايران و كشورهاي اروپايي منعقد شده است، اين توافقات در هاله‌اي از ابهام باقي بماند و در فضايي از نامشخص بودن به سر ببرد. بسياري از سرمايه‌گذاران منتظر هستند تا واكنش دونالد ترامپ نسبت‌به ايران را مشاهده كنند تا بعد از آن به‌صورت جدي درخصوص روابط اقتصادي با ايران سخن بگويند.

اين موضوع سبب شده است تا توافقات بين ايران و كشورهاي اروپايي، همان‌طور كه رهبر انقلاب فرمودند، توافقاتي كاغذي باشند.

دوم، چرا رهبر انقلاب اين موضوع را به سوئدي‌ها يادآور شدند؟

سواي از اينكه رهبر انقلاب اين موضوع را پيش‌تر نيز يادآوري كرده بودند، اما به يك دليل يادآوري اين موضوع به سوئدي‌ها حائز اهميت است و آن وابستگي اروپا و حتي امريكاي شمالي به سوئد در بخش زيرساخت‌هاست. سوئد در ميان كشورهاي اروپايي، مشهور به كشور زيرساخت‌هاست. اريكسون، ولوو، تتراپك، اسكانيا و ساير شركت‌هاي سوئدي شركت‌هايي هستند كه وارد حوزه‌ زيرساخت شده‌اند.

اساساً مدل توسعه در اسكانديناوي مدل زيرساخت‌محور است، به همين دليل كشورهاي ديگر دنيا و حتي امريكايي‌ها به ابزارها و فناوري‌هاي سوئدي‌ها نيازمند هستند. همين چند صباح پيش بود كه فيسبوك اعلام كرد قصد دارد تأسيسات زيرساخت خود را به سوئد منتقل كند تا سرورها و اپراتورهاي اين شركت امريكايي در سوئد نگهداري شود تا هزينه‌ نگهداري آنها براي امريكايي‌ها به حداقل برسد، بنابراين كشورهاي ديگر اروپايي و حتي امريكايي‌ها به سوئدي‌ها در عرصه‌هاي متنوع «نيازمند» هستند.

اين نيازمندي در روابط بين‌الملل، سبب وابستگي كشورهاي ديگر و متعاقب آن «ترس» كشورهاي ديگر براي قطع رابطه‌ اقتصادي با كشور مبدأ مي‌شود. تصور اينكه امريكايي‌ها روزي سوئد را تحريم يا تنبيه كنند يا حتي هشداري به سوئد بدهند، به واقعيت نزديك نيست چراكه در ابعاد مختلف به اين كشور نيازمند هستند.

اساس روابط بين‌الملل در نياز كشورها به هم خلاصه مي‌شود. كشوري كه به او نياز وجود داشته باشد، روابط تجاري‌اش با كشورهاي ديگر گسترده مي‌شود و همين موضوع سبب تقويت روابط سياسي نيز مي‌شود، بنابراين اگر بنا بر از بين بردن فضاي كاغذي توافقات بين ايران و اروپا و به‌طور كلي غرب باشد، بايد از كشورهاي كمتر آسيب‌پذير استفاده كرد چراكه امريكايي‌ها به‌راحتي توان تنبيه آنها را نخواهند داشت يا اگر قصد چنين كاري را داشته باشند، امكان آن براي آنها وجود ندارد.

از بين بردن فضاي ساختگي «كاغذي بودن مبادلات» با سوئد و در ديدار با نخست‌وزير سوئد مي‌تواند نشان‌دهنده‌ اين موضوع باشد كه توافقات بايد به‌صورت جدي‌تري عملي شوند و اين رويه، رويه‌ قابل قبولي نيست. در زمان وضع تحريم‌هاي اتحاديه‌ اروپا عليه ايران نيز سوئدي‌ها و از جمله كارل بيلدت، وزير امور خارجه‌ سوئد با وضع تحريم‌هاي شديد عليه ايران و به‌خصوص تحريم‌هاي نفتي عليه تهران مخالف بود و اين كارنامه سبب شده است تا چشم‌انداز «از حالت كاغذي درآمدن» توافقات بين ايران و سوئد بيشتر رنگ‌وبوي عملي به خود بگيرد.

شايد نيروگاه برقي همدان كه يك نيروگاه انرژي‌هاي تجديدپذير است و توسط اروپايي‌ها در ايران ايجاد شده است، بتواند به‌عنوان يك نمونه‌ موفق هرچند كوچك در از بين بردن فضاي ساختگي امريكايي‌ها مورد بررسي قرار گيرد؛ فضايي كه اميد مي‌رود بيشتر رنگ‌وبوي عملي به خود بگيرد.

سوم، دولت روحاني بايد چه برنامه‌اي را پيش ببرد؟

در اين فضا كه شركت‌ها و كشورها در عرصه‌ بين‌المللي از تجارت با ايران واهمه دارند، وظيفه‌ دولت اين است كه تلاش كند با در نظر گرفتن فضايي كه عليه دولت ترامپ در عرصه‌ بين‌المللي ايجاد شده است، كشورهاي اروپايي را با بازار بكر ايران آشنا كرده و توافقات را به عمل بيشتر نزديك كند. ايجاد رابطه و عملي شدن قراردادهاي بين‌المللي ايران با كشورهاي ديگر، سبب آسيب‌پذيري امريكا در وضع تحريم‌هاي جديد عليه ايران خواهد شد.

شكل‌گيري كارگروه‌هاي مشترك تجاري، تورهاي گردشگري براي آشنايي شهروندان كشورهاي اروپايي از امنيت ايران و... از جمله كارهايي است كه براي خنثي‌سازي سياست‌هاي امريكايي‌ها بايد صورت گيرد تا هزينه‌ ايجاد تحريم‌هاي بين‌المللي يا يكجانبه‌اي كه امريكايي‌ها عليه ايران وضع مي‌كنند، به بالاترين شكل ممكن براي آنها رقم بخورد، به‌گونه‌اي كه در صورت سخن گفتن مقامات امريكايي از وضع تحريم‌ها عليه ايران، به‌صورت خودكار ابتدا كشورهاي ديگر عليه امريكايي‌ها اعتراض سر دهند. اين موضوع چكيده‌ روابط بين‌الملل است. كشوري در روابط بين‌الملل به كشور ديگر احترام مي‌گذارد كه به او نياز داشته باشد. نياز است كه تعريف مي‌كند جايگاه بين‌المللي يك كشور چيست.

فرجام سخن

اشاره شد كه دليل اين سخنان رهبر انقلاب، رفت‌وآمد‌هاي مكرر كشورهاي اروپايي به ايران و مثمر فايده نبودن اين رفت‌وآمدها براي فضاي اقتصادي ايران است. بعد از توافق هسته‌اي، ورود مقامات اروپايي به ايران شتاب روزافزوني به خود گرفت، به‌گونه‌اي كه هر ماه مقامات اروپايي براي آمدن به ايران مسابقه گذاشته بودند اما اين فضا نه ادامه پيدا كرد و نه حاصلي براي اقتصاد پساتحريم ايران داشت كه دليل اصلي آن نيز به ترس شركت‌هاي مستقر در اين كشورها از تنبيه شدن به‌وسيله‌ امريكايي‌ها برمي‌گشت؛ موضوعي كه به‌دليل ماهيت ريسك‌ناپذير اين شركت‌ها قابل تصور است.

فضاي به‌وجودآمده بعد از روي كار آمدن ترامپ كه نظام بين‌الملل عليه وي بسيج شده يا در حال بسيج شدن است، بهترين شرايط براي فعاليت ديپلماتيك دولت ايران براي نزديك كردن كشورهاي ديگر به ايران و وابسته كردن آنها به ايران به‌واسطه‌ انعقاد قراردادهاي بين‌المللي و عملي كردن آنهاست تا به‌واسطه‌ همين وابستگي، هزينه‌ وضع تحريم‌هاي بين‌المللي امريكايي‌ها عليه ايران بالا رود و خاصيت خود را از دست بدهد. در اين بستر، كشورهاي اسكانديناوي به‌دليل ماهيت وجودي‌شان مبني بر توليد زيرساخت‌ها و وابستگي كشورهاي دنيا و به‌خصوص امريكايي‌ها و اروپايي‌ها، بيشتر مي‌توانند مورد توجه قرار گيرند.

منبع: برهان

http://javanonline.ir/fa/news/838924

ش.د9504349

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات