(روزنامه آرمان ـ 1395/12/26 ـ شماره 3283 ـ صفحه 13)
**
به نظر من در مرحله اول ایشان به دلیل پرونده قطوری که در قوه قضائیه دارد، مورد
تایید صلاحیت شورای نگهبان قرار نخواهد گرفت. به نظر میرسد احمدینژاد و کسانی که
بقایی را برای ورود به انتخابات حمایت میکنند نیز از این مساله آگاه هستند و با
علم به عدم تایید صلاحیت ایشان تلاش میکنند بقایی را برای ورود به انتخابات تشویق
کنند. دولت آقای روحانی از زمانی که روی کار آمده است تلاش کرده ماهیت دولت احمدینژاد
را برای مردم آشکار کند و آسیبهایی که سیاستهای دولت احمدینژاد به کشور زده بود
را برای مردم تشریح و تبیین کند. به همین دلیل احمدینژاد در آستانه انتخابات
ریاستجمهوری بهدنبال اعادهحیثیت از دسترفته خود است و به همین دلیل بقایی را
وارد رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری کرده تا فضا را برای اعادهحیثیت خود مهیا
کند.
از سوی دیگر احمدینژاد بهدنبال دوقطبیکردن انتخابات و تقابل مستقیم با آقای روحانی است. این در حالی است که مقام معظم رهبری درباره دوقطبیشدن انتخابات هشدار داده بودند و به احمدینژاد توصیه کرده بودند که در انتخابات حضور پیدا نکنند. با این وجود احمدینژاد و نزدیکان وی به دنبال این هستند که به شکلهای مختلف در مقابل دیدگاههای مقام معظم رهبری مقاومت کنند و حداقل یک کاندیدا در انتخابات ریاست جمهوری داشته باشند. در شرایط کنونی بقایی وارد رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری شده است اما صحنهگردان اصلی احمدینژاد است. احمدینژاد است که به دنبال آن است که حیثیت از دسترفته خود را مجددا به دست بیاورد. هدف بعدی حضور بقایی در انتخابات و یا هر شخصی از طیف احمدینژاد شکستن آرای آقای روحانی است. بدون شک احمدینژاد که بهتازگی حملههای جدیدی را نسبت به دولت آقای روحانی آغاز کرده است، تلاش خواهد کرد در فضای انتخاباتی با چالشهایی که برای آقای روحانی ایجاد خواهد کرد افکار عمومی را نسبت به آقای روحانی بدبین کند.
* آیا بازی انتخاباتی احمدینژاد نظم انتخاباتی اصولگرایان را بههم خواهد زد؟ حضور طیف منتسب به احمدینژاد چه تاثیری در اجماع نهایی اصولگرایان دارد؟
** احمدینژاد خود را بالاتر از آن میداند که در اجماع اصولگرایان شرکت کند. به نظر من احمدینژاد مدتهاست به رهبری اصولگرایان میاندیشد و انتظار دارد اصولگرایان برای مشورت و همکاری به سوی وی دست دوستی و نیاز دراز کنند. احمدینژاد بارها عنوان کرده که نه اصولگرا و نه اصلاحطلب است و عضو هیچ جریان و گروه سیاسی نیست. البته این دیدگاهها بیشتر ناشی از غرور و تکبر احمدینژاد است که خود را مهمتر از جریانهای سیاسی تلقی میکند. بدون شک یکی از مسائلی که احمدینژاد را در فضای سیاسی منزوی کرده، همین مساله غرور و تکبر ایشان بوده است. به نظر من اصولگرایان باید در زمینه فعالیتهای انتخاباتی احمدینژاد و اقدامات ایشان سکوت نکنند و تذکرات لازم را به وی بدهند و افکار عمومی را با اهداف احمدینژاد آشنا کنند. نکته دیگر اینکه اصولگرایان نباید اجازه بدهند فضای انتخابات ریاست جمهوری سال96 دوقطبی شود. مقام معظم رهبری به صراحت در این زمینه هشدار دادند و جریانهای و شخصیتهای سیاسی را از دو قطبیکردن انتخابات برحذر داشتهاند. با این وجود به نظر میرسد اقدامات احمدینژاد و نزدیکان وی در نهایت سبب دوقطبیشدن انتخابات خواهد شد. در نتیجه نیاز است که اصولگرایان در این زمینه بیانیه صادر کنند و مانع از دو قطبیشدن انتخابات شوند. بدون شک اصولگرایان با تشتت و چنددستگی موجود و سکوتی که در مقابل احمدینژاد میکنند در انتخابات ریاست جمهوری شکست خواهند خورد.
* به نظر شما جریان احمدینژاد و بقایی چه پایگاهی در میان رایدهندگان دارد؟ آیا پایگاه رای جریان احمدینژاد نسبت به گذشته کاهش داشته است؟
** پایگاه رای احمدینژاد بسته به اقدامات و تحرکات اخیر وی دچار نوسان خواهد بود. این در حالی است که پایگاه رای احمدینژاد همواره به حرکتهای پوپولیستی وی بستگی داشته است. در شرایط کنونی نیز به نظر میرسد بقایی تلاش میکند با وعده افزایش یارانهها وارد رقابتهای انتخاباتی شود. از گوشه و کنار نیز شنیده میشود که وی به دنبال ارائه شعارهای ویژه درباره یارانههاست و قصد دارد با شعار یارانه دویست یا دویست و پناه هزار تومانی در انتخابات شرکت کند. به همین دلیل ممکن است برخی از اقشار پایین جامعه که دارای نیاز شدید مالی هستند، از بقایی در انتخابات حمایت کنند اما بدونشک اقشار تحصیلکرده و فرهیخته جامعه فریب چنین شعارهای عوامپسندانهای را نمیخورند. نکته مهم در این زمینه این است که وعده یارانه250هزارتومانی برای فضای انتخابات و کشور بسیار خطرناک خواهد بود. چنین وعدههایی که بیشتر برای فریب مردم در انتخابات مطرح میشود، هم از نظر اخلاقی و هم از نظر شرعی دارای اشکال است و کسی نباید با احساسات و عواطف مردم با چنین شیوههایی بازی کند. احمدینژاد در دولت خود پرداخت یارانهها را آغاز کرد و همه مشاهده کردند که این یارانهها چه مشکلات مهمی برای مدیریت کشور به وجود آورد. از سوی دیگر در شرایط کنونی دولت با محدودیت مالی و پولی مواجه است و پرداخت یارانه250 هزار تومانی یک وعده توخالی و غیرممکن است که بودجه کشور امکان برآوردهکردن آن را ندارد.
* احمدینژاد پس از صدور بیانیه خود بهتازگی خطاب به دولت آقای روحانی عنوان کرده که منتظر سیلیهای من در آینده باشید. چرا احمدینژاد در چهار سال گذشته سکوت کرده اما درآستانه انتخابات ریاستجمهوری تلاش میکند فضای سیاسی را علیه آقای روحانی تهییج کند؟
** مهمترین دلیل این مساله ترس از رایآوری آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری آینده و تکرار دوران ریاستجمهوری ایشان است. احمدینژاد به خوبی به این مساله آگاهی دارد که اگر آقای روحانی در چهار سال آینده نیز به ریاستجمهوری برسد تا حدود زیادی پایگاه اجتماعی خود را از دست خواهد داد و مردم ایران وی را فراموش خواهند کرد. آقای روحانی در چهار سال گذشته تلاش کرده با رویکرد عقلایی و تخصصی کشور را اداره کند و مردم نیز این شکل از مدیریت کشور را تجربه کردهاند. در نتیجه مردم اجازه نخواهند داد دوباره کشور به ورطه افراط و تفریط کشیده شود. به همین دلیل مردم با مشاهده مدیریت عقلایی آقای روحانی، مدیریت سلیقهای و غیرتخصصی احمدینژاد را به فراموشی خواهند سپرد. در شرایط کنونی اقدامات احمدینژاد برای تخریب آقای روحانی نتیجه عکس خواهد داد. احمدینژاد هرچه علیه آقای روحانی بیانیه صادر و یا سخنرانی کند، در نهایت ماهیت خود را بیشتر برای مردم روشن خواهد کرد و مردم بیشتر با افکار و اهداف وی در آینده آشنا خواهند شد.
* آیا احمدینژاد به حضور در انتخابات ریاستجمهوری سال1400 فکر میکند؟
**
این مساله قطعی است که احمدینژاد به دنبال حضور در انتخابات ریاستجمهوری سال1400
است. از شکل و محتوای موضعگیری وی در چهار سال گذشته میتوان به خوبی به این نکته
پی برد که احمدینژاد به اهداف دراز مدت در فضای سیاسی ایران فکر میکند. به همین
دلیل یکی از مهمترین بزنگاههایی که وی ممکن است برای آن برنامهریزی کرده باشد،
انتخابات ریاستجمهوری سال1400 است. ورود بقایی یا هر فرد دیگر طیف احمدینژاد به
انتخابات ریاستجمهوری سال96 نیز با همین هدف صورت میگیرد. به هر حال احمدینژاد
تلاش میکند با ترغیب نزدیکان خود برای ورود به عرصه انتخابات، افکار عمومی و
پایگاه رای خود را مورد سنجش و ارزیابی قرار بدهد تا در انتخابات بعدی با برنامهریزی
دقیقتری حضور پیدا کند.
شخصیت احمدینژاد به شکلی است که وی همواره خود را در قدرت تعریف کرده و خود را بدون قدرت فاقد معنا و محتوا تلقی میکند. وضعیت به شکلی بوده که وی پس از روی کار آمدن دولت آقای روحانی نیز همچنان خود را دارای نفوذ گسترده در بین اقشار مختلف مردم میداند و تصور میکند زندگی خود را همچنان باید در فضای قدرت ادامه بدهد. به همین دلیل احمدینژاد از هر فرصتی استفاده میکند تا دوباره در قدرت حضور پیدا کند. بدون شک یکی از بهترین مقاطعی نیز که وی میتواند خود را در فضای قدرت بروز بدهد انتخابات ریاستجمهوری سال1400 است. در انتخابات سال96 نیز وی به دنبال حضور در انتخابات بود. با این وجود مقام معظم رهبری حضور احمدینژاد در انتخابات آینده را به مصلحت نظام و کشور ندانستند و به احمدینژاد توصیه کردند در انتخابات حضور پیدا نکند. احمدینژاد مدتهاست برای خود جایگاه ویژهای در فضای سیاسی ایران در نظر گرفته است و تلاش میکند جایگاه خود را بین جریانهای سیاسی و همچنین افکار عمومی ارتقا بدهد. این در حالی است که روزبهروز ماهیت افکار وی برای مردم بیشتر آشکار میشود و مردم بیشتر از وی و نزدیکان ایشان فاصله میگیرند.
* جبهه مردمی انقلاب اسلامی تلاش کرده با بهدستگرفتن محوریت اصولگرایان و با معرفی گزینههای مطرح، کاندیدای نهایی اصولگرایان را معرفی کند. دیدگاه شما درباره گزینههای مطرحشده و همچنین احتمال موفقیت اصولگرایان در این زمینه چیست؟
** در شرایط کنونی اصولگرایان از جنبههای مختلف دارای چالشهای جدی هستند. از یک طرف این جریان فاقد هارمونی و نظم درونی است و مدتهاست که از تشتت و تفرقه رنج میبرد. به همین دلیل هر کدام از طیفهای این جریان به دنبال معرفی یک گزینه مستقل برای حضور در انتخابات هستند و این مساله کار را برای اصولگرایان سخت و دشوار کرده است. از سوی دیگر اصولگرایان در تعیین استراتژی و راهکار نیز دچار مشکل هستند و نمیتوانند با یک استراتژی واحد وارد کارزار انتخابات ریاستجمهوری شوند. اصولگرایان در درون خود با قرائتهای مختلفی نسبت به آرمانهای انقلاب و فضای سیاسی ایران مواجه هستند و به همین دلیل امکان رسیدن به یک گفتمان واحد برای اصولگرایان سخت شده است. یکی از دلایلی که در آستانه انتخابات ریاستجمهوری تشکلهای جدید اصولگرایی وارد عرصه سیاسی شدهاند نیز همین مساله است. در شرایط کنونی طیفهای مختلف اصولگرایی قائل به وحدت این جریان نیستند و مساله وحدت تنها بهصورت شعار در این جریان وجود دارد. به همین دلیل اصولگرایی در برخی موارد به مفاهیمی مانند تفرقه، فردگرایی و انحصارگرایی نزدیک به نظر میرسد. این در حالی است که جریان اصلاحات از مدتها پیش تکلیف خود را در انتخابات ریاستجمهوری مشخص و عنوان کرده که قصد دارد بهصورت کامل از آقای روحانی در انتخابات حمایت کند. در نتیجه اصلاحطلبان با وحدت و استراتژی واحد در انتخابات حاضر خواهند شد و به همین دلیل از احتمال موفقیت بیشتری نیز برخوردار خواهند بود.
* در شرایط کنونی برخی از اصلاحطلبان بر این باورند که برای مقابله با تندرویهای برخی از کاندیداهای اصولگرا بهتر است جریان اصلاحات نیز در کنار آقای روحانی با گزینههای پوششی وارد رقابتهای انتخاباتی شود. دیدگاه شما در این زمینه چیست؟
** به نظر من کاندیدای پوششی میتواند در کنار آقای روحانی مفید باشد. به نظر میرسد اصولگرایان تلاش میکنند برخی از چهرههای تندرو خود را وارد انتخابات کنند تا در مناظرههای انتخاباتی، آقای روحانی را تحت فشار قرار دهند. به همین دلیل جریان اصلاحات نیز باید برای مقابله با استراتژی اصولگرایان در کنار آقای روحانی کاندیدای دیگری را معرفی کند تا برنامهریزی اصولگرایان برای تحت فشار قرار دادن آقای روحانی به نتیجه نرسد. از سوی دیگر کاندیداهای اصلاحطلبی که در کنار آقای روحانی حضور دارند میتوانند در تبیین و تشریح اهداف و برنامههای جریان اصلاحات نیز تاثیرگذار باشند. به همین دلیل بنده با حضور کاندیداهای پوششی در کنار آقای روحانی موافق هستم و به نظرم این استراتژی معقول و منطقی به نظر میرسد.
http://www.armandaily.ir/fa/news/main/181391
ش.د9504413