گروه احزاب- غلامحسين كرباسچي، دبيركل حزب كارگزاران سازندگي معتقد است كه باتوجه به پيروزي ليست اميد در شوراي شهر تهران، محمدباقر قاليباف به پايان فعاليت خود در شهرداري تهران رسيده است. دبيركل حزب كارگزاران اظهار داشت: راي همه مردمي كه به ليست اميد راي دادند، علي القاعده دو جنبه دارد، يك جنبه آن، سياسي است كه به هرحال در انتخابات اخير، مردم در يك جبههاي قرار گرفتند و خود را در يك مجموعه سياسي تعريف كردند. وي افزود: جنبه ديگر راي مردم، مطالباتي است. بالاخره مشكلاتي در شهر وجود دارد و اعضاي جديد شورا بايد قدمهايي در اين رابطه بردارند. وضعيتي كه شهرداري بنابر آنچه شنيدم دارد بايد تصحيح شود. وضعيت داخلي شهرداري به لحاظ بدهكاريها، انبوه كاركناني كه خيلي هزينه اجرايي را بالا ميبرند، بايد تغيير كند. در واقع نبايد انگيزههاي ديگري در خدمات شهرداري مدنظر باشد.
كرباسچي كه با سايت انتخاب گفتوگو كرده در ادامه اظهار داشت: اميدوارم در شوراي آينده كسي نخواهد براي آينده خود و مجموعهاش فعاليت كند. كرباسچي در پاسخ به اينكه آيا فعاليت قاليباف در شهرداري تهران به پايان كار خود رسيده، گفت: بله، قطعا چنين است و شورا فرد ديگري را انتخاب خواهد كرد. كرباسچي با بيان اينكه محسن هاشمي از گزينههاي شهرداري تهران است، گفت: محسن هاشمي اگر تمايلي داشته باشد، باتوجه به سابقه و فعاليتي كه داشته چه در مترو چه در حوزه شهري، از گزينههاي شهرداري تهران است. دبيركل حزب كارگزاران همچنين در گفتوگو با خبرآنلاين در تحليل نتيجه انتخابات رياستجمهوري و چرايي پيروزي روحاني گفته است: مردم شعارهاي برخي نامزدها را درباره وعدههاي اقتصاديشان باور نكردند؛ در واقع درك سياسي مردم در اين زمينه نشان داد كه آنها ميدانستند كه كسي كه اين شعارها را مطرح ميكند بايد پشتوانه و منابع اين افزايش يارانهها را مشخص كند. وقتي نه بودجه و درآمدي به كشور اضافه شود و نه توليد در داخل كشور به گونهاي باشد كه امكانات بيشتري به وجود بياورد، چگونه ميتوان شعار افزايش يارانه به مردم داد؟ بنابراين به نظر من خدمات دولت و آگاهي سياسي مردم توانست انتخابات را به نفع حسن روحاني پيش ببرد.
كرباسچي در پاسخ به سوالي درباره چرايي شكست اصولگرايان و راي سيد ابراهيم رييسي هم اظهار داشت: راي اصولگرايان در اين دوره تفاوت چنداني با آراي آنها در انتخاباتهاي گذشته نداشته است. آراي آنها به غير از بعضي مواقع، با تمام اتفاق نظرها بين 30 تا 35 درصد بوده است. حالا شايد با تخريب رقيب توانستهاند در مقاطع مختلف چند درصدي هم به اين آرا اضافه كنند. در انتخابات سال 92 هم با اينكه اعتماد عمومي زيادي نسبت به حسن روحاني وجود نداشت اما جمع آراي آقايان جليلي، قاليباف، ولايتي و محسن رضايي كه مقابل روحاني بودند حدود 15 ميليون بود. در حال حاضر با توجه به افزايش تعداد رايدهندگان بايد بگوييم كه اصولگرايان با تمام اجماعي كه در اين دوره داشتند تعدادي از اين آرا را هم از دست دادهاند. در 4 سال گذشته 5 ميليون نفر به جمعيت رايدهندگان اضافه شده است و عليالقاعده بايد از تجميع آرا رقمي به آراي اصولگرايان اضافه شده باشد اما اين اتفاق نيفتاده است.
كرباسچي تبليغات اشتباه اصولگرايان را در ادامه از جمله دلايل عدم رايآوري بيشتر اصولگرايان اعلام كرد و گفت: به نظر من هم مجموع عملكرد تبليغاتي اصولگرايان در اين انتخابات مهرهاي براي عدم اقبال عمومي مردم به آنها بود. اما آنچه در اين ميان مهم است اين است كه معمولا حول و حوش يك سوم از آراي مشخص به سمت جناح اصولگرا ميرود و اگر آنها بتوانند كمپين خوبي داشته باشند و بتوانند مسائل را براي مردم خوب توجيه كنند ميتوانند موفقتر باشد. وي افزود: اين موضوع خيلي خوب است كه اصولگرايان توانستهاند اين وحدت را در ميان خودشان حفظ كنند و نبايد نااميد شوند كه در اين انتخابات شكست خوردند. آنها بايد روشهاي خودشان را اصلاح كنند. وقتي كسي وارد صحنه سياسي ميشود و ميخواهد از طريق صندوق آرا در فضاي سياسي كشور باقي بماند، نبايد متوسل به جنبههاي ديگر قدرت شود.
دبيركل حزب كارگزاران ادامه داد: فكر ميكنم كه اجماع اصولگرايان در اين انتخابات به نفع فضاي سياسي كشور است اما آنها بايد روشهاي خودشان را تصحيح كرده و نبايد به دروغپردازي و توزيع شبنامهها روي بياورند. آنها به خوبي ديدند كه در اين انتخابات توسل كردن به برخي مسائل مذهبي و اعتقادي سودي برايشان نداشت. شايد درصد كمي به اين موضوع واكنش مثبت نشان دادند اما واقعيت اين است كه ديگر مردم در مسائل انتخاباتي و سياسي، كاري به مسائل مذهبي و مقدسات ندارند. وي افزود: اصولگرايان بايد وارد فضاي كارشناسي شوند و خودشان را تقويت كنند. اگر در جايي اشتباه كردند به مردم شفاف بگويند و برخي روشهاي غيردموكراتيك را كنار بگذارند چون اين موضوعات اثر مثبتي براي آنها ندارد. اينكه نامزدي در رسانه ملي توهين آشكار به رييسجمهور يك كشور داشته باشد، با ادبيات سياسي مردم مغاير است. توسل به انواع خشونتها برد سياسي اصولگرايان را كاهش ميدهد. آنها يك بار براي هميشه بايد متوجه اين موضوعات بشوند. من نميدانم چرا آنها پيامهاي مردم را در انتخاباتهاي مختلف گذشته دريافت نميكنند كه وقتي كسي وارد جرگه سياست و راي مردم ميشود نميتواند با توهين و تخريب جلو برود. اگر اصولگرايان بتوانند با نقد درستِ اصلاحطلبان و اعتداليون جلو بروند شايد بتوانند در انتخابات مجلس و شوراها و حتي رياستجمهوري راي مردم را جلب كنند.
كرباسچي درباره اينكه آيا رييسي ميتواند محور وحدت اصولگرايان باشد گفت: به نظر من ابراهيم رييسي چنين ظرفيتي ندارد. او در برخوردهايي كه در دوران تبليغات از خود نشان داد مشخص كرد كه ظرفيت يك فرد سياسي با يك كاريزماي سياسي را ندارد. جريان اصولگرايي بايد فرد ديگري را براي رهبري خودش برگزيند كه كاريزما هم باشد، فردي كه براي رياستجمهوري تجربه داشته و داراي ادبياتي متناسب با ادبيات اجرايي باشد. وي ادامه داد: افرادي كه داراي سابقه اجرايي و ديگر سوابق مثبت بوده و فقط سابقه قضايي نداشته باشند. به نظرم در چهرههاي اصولگرا كساني هستند كه ميتوانند با اين ويژگيها اردوگاه راستها را نمايندگي كنند.
كرباسچي در پاسخ به اين سوال كه آيا جهانگيري ميتواند كانديداي كارگزاران براي انتخابات 1400 باشد هم اينچنين پاسخ داد: درست است كه آقاي جهانگيري عضو حزب كارگزاران است اما بيشتر از آنكه از سوي حزب به عنوان يك نامزد وارد عرصه رقابت انتخاباتي شود، يك شخصيت اصلاحطلب است و مورد توجه همه جبهه اصلاحطلبي است و نه فقط كارگزاران. در عمل هم او در محدوده يك حزب منحصر نشده و خودش را در جمع وسيع اصلاحطلبي ميداند و يك پتانسيل قوي در جبهه اصلاحطلب است. اين انتخابات زمينهاي براي ارايه ويژگيها و تواناييهاي اسحاق جهانگيري بود؛ هرچند تواناييهاي او بيشتر از اينهاست و اميدوارم در آينده، انقلاب و مردم بتوانند از خدمات او استفاده كنند.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=75758
ش.د9600298