(روزنامه شرق ـ 1396/03/23 ـ شماره 2886 ـ صفحه 7)
نبرد کردها - داعش در سوريه: کوباني نامي است بلندآوازهتر از آنکه بخواهم از آن بگويم؛ اما به ياد آوريم درست در روزهايي که چشم جهان نگران از سقوط يکي پس از ديگري شهرهاي بينالنهرين و شام به دست داعش بود و رجب طيب اردوغان و نخستوزير وقتش، احمدداود اوغلو، وعده سقوط کوباني کوچک به دست داعش را در کمتر از ٤٨ساعت ميدادند، اين پايمردي و اراده پولادين دختران و پسران بزرگ کُرد بود که آخرين روزنههاي اميد را با جانفشانيهاي حماسيشان که بياختيار ما را به ياد رستم و سهراب و گردآفريدهاي شاهنامه ميانداخت، روشن نگه داشت و اولين شکست را بر پيکره داعش فرود آورد تا آرزوي ابوبکر البغدادي را براي خواندن نماز عيد قربان در اين شهر، پرپر کند و پس از آن هم دختران کُرد با آن چشمان چون دريا روشن و گيسوان بافته و زرينشان که نشان از درهمتنيدهماندن عشق و زندگي است، در کنار شيرمردانشان بودند و هستند که سنگينترين شکستها را به داعش وارد كردهاند و در همين روزها صداي هلهلههاي شادي از پيروزي و رزمشان در رقه، مرکز خلافت خودخوانده داعش، منجر به فرار خليفه شده و جهانيان هر آن انتظار شنيدن خبر رهايي شهري ديگر از شمال سوريه را ميکشند!.
نبرد کردها و داعش در عراق: سوي ديگر ميدان در عراق است؛ هنوز صداي ضجه زنان و دختران کُرد ايزدي که اسير چنگال داعش شدهاند، روح حقوق بشر و جامعه بشري را خشمآلود و شرمگين ميکند. هنوز کردها و ايرانيان و ديگر بازيگران در اين منطقه، دوشادوش هم عليه داعش ميجنگند تا آخرين سرزمينهاي باقيمانده را آزاد کنند. اينجا همان سرزميني است که داعش گلوي پيشمرگان اسيرشدهاش را به دست نااهلاني کُرديپوشيده ميبُرد؛ همانجايي که داعش رهبرانش را تکفير کرده است؛ همانجايي که بيشتر از ٤٠ حملهاش به کرکوک، با دفاع جانانه کردها، يکي پس از ديگري شکست خورده است؛ همانجايي که کرد، عرب، ترکمن، فارس، بلوچ و... حلقه اتحاد زدهاند تا شر اين ظلمات را براي هميشه کم کنند!
نبرد کردها و داعش در ترکيه: داعش اما در ترکيه به شيوهاي ديگر به نبرد کردها رفته است؛ آنها سعي کردند تا کردها را در برابر دولت مرکزي قرار دهند؛ امري که متأسفانه با اشتباهات رهبران ترکيه و فرماندهان پکک همراه شد. به ياد آوريم شهر سورچ را؛ جايي که جوانان داوطلب کُرد ترکيهاي پس از شکست محاصره کوباني، جمع شده بودند تا با همکاري و همدلي به پاکسازي و آباداني کوباني جنگزده همت گمارند؛ اما ناگاه دو بمبگذار انتحاري داعشي، در ميان آنان خود را منفجر کردند و بيشتر از ٣٠ نفر از دختران و پسران کُرد ترکيهاي در آن کشته شدند و اين سرآغازي شد که پروسه صلح ميان آنکارا و قنديل کنار گذاشته شده و اشتباهات و سياستهاي جاهطلبانه طرفين، يک بار ديگر آتش اختلاف و درگيري را به ترکيه بازگرداند؛ آتشي که حتي دامن فعالان مدني و سياسي و صلحطلبي مانند «صلاحالدين دميرتاش» و همقطارانش در حزب «دموکرسي براي خلقها» را هم گرفته و در فضاي قدرت تکساحتي اردوغاني، آنها را از پارلمان به زندان روانه كرده است.
نبرد کردها و داعش در ايران: اما کردهاي ايران حديثي متفاوت دارند؛ آنها سالهاست از يکسو با فعاليت حاميان نوعي قرائت سلفي راديکال که نهتنها بومي مناطق اهل سنت و شافعيمذهب ايران نيست، بلکه وارداتي است، مبارزه مدني ميکنند. در زمان دفاع جانانه کوباني و سقوط مظلومانه شنگال، بسياري از جوانان کرد ايراني دوشادوش ديگر هموطنان خود اسلحه به دست گرفتند و هنوز بسياري از آنان در شنگال، رقه و... عليه داعش ميجنگند. کردها بهتازگی نیز در انتخابات رياستجمهوري با وجود همه شرايط و مشکلاتي که دارند، بالاترين درصد رأي خود را به تفکر ميانهروي و اصلاحطلبي که کاملا نقطه مقابل ايدئولوژيهاي افراطي داعشي است، دادند؛ مردماني که از قوامدهندگان دموکراسي و بهبود تدريجي اوضاع ايراناند.
انتقام شب از روز
طبيعي است داعش در منطقهاي که تمام مرزهاي شمالي و شرقي خلافت خودخوانده ابوبکر بغدادي با مناطق کردنشين احاطه شده بود و در تلاش براي پيشروي بيشتر سرزميني، با سد محکم و نفوذناپذيري به نام کُردها مواجه شد و نخستين و سختترين شکستها را هم از آنان در سوريه و عراق متحمل شد و اينک پايتختش نیز در آستانه فروپاشي و آزادي به دست آنهاست، تلاش کند تا از کردها در هرکجا که هستند، انتقام بگيرد؛ انتقامي که براي داعش انگيزه مضاعفي داشته و دارد؛ چرا که سر ديگر ماجرا ايران است؛ ايراني که چه در سوريه و چه در عراق، در تحديد مرزها و مناطق اشغالشده جنوبي به دست داعش، بيشترين تأثير را داشته است و چهبسا اگر ايران تمامقد وارد کارزار نشده بود، اينک خطبهها و فرمانهاي ابوبکر بغدادي را روزي در بغداد ميشنيديم و روزي ديگر در دمشق.در چنين شرايطي، از چندين عضو ايرانياش استفاده کرد و براي نخستينبار اقدام به پخش تصاويري از حمله آنان به پارلمان ايران کرد که در آن گويي عامدانه قبل از جملات عربي، گوينده از کلماتي کُردي استفاده کرد و سپس براي محکمکاري هرچه بيشتر، فيلمي از مهاجمان تروريستی خود را که پيش از حمله ضبط شده بود، نشان داد که در بدعتي آشکار، آنان با زبان کُردي از فلسفه «امتبودن» داعش و «فرقهبودن» ديگران و لزوم جهاد با آنان سخن ميراند.
اين در حالي است که فرد گوينده، مسلط به عربي بود و ميتوانست مانند همه تروريستهاي انتحاري ديگر، به زبان عربي که زبان خلافت خودخوانده داعش است، تکلم کند. نکتهاي که از چشمان تيزبين و نکتهبين چند نفر از خبرنگاران يک رسانه آنسوي آبها دور نماند و آنان هم توانستند نهايت استفاده را از آن براي اختلافافکني ببرند و با استفاده از تکنيکهاي رسانهاي، عملا خبر هويت مهاجمان را تبديل به بحث روز ايران کردند و اينگونه در فضاي مجازي و شبکههاي اجتماعي، بر آتش فتنه و تفرقهاي که داعشيها دنبال آن بودند، دميدند. به هوش باشيم و آگاه که داعش هيچ هويتي را اعم از ملي، قومي، زباني و حتي هويت ديني نميشناسد. گروهي که از مذهب به عنوان ابزاري برای ايدئولوژي مخرب و زيانبارشان و توجيه اقدامات شنيع و غيرانساني خود استفاده ميکنند، براي کُردها چونان شبي ميمانند که براي مبارزه با آن و بازگرداندن آفتاب روشني به خاورميانه، کردها سه سال است لحظه به لحظه با جان و خون خود با آن رزم ميکنند و به قول حضرت سعدي عليه الرحمه، قصه نبرد کردها و داعش براي نجات خود و خاورميانه اينگونه است: «آهنگ دراز شب ز من پرس / کز فرقت تو دمي نخفتم».
http://www.sharghdaily.ir/News/133503
ش.د9600692