(روزنامه همدلي ـ 1396/03/18 ـ شماره 615 ـ صفحه 4)
ترامپ تاجر مسلک انعقاد قرارداد حدود 400 میلیارد دلاری با عربستان را هزینهای دانست که کشورهای عربی بابت تامین امنیت خود به آمریکا پرداخت کنند. به نظر میآید بیشترین منفعت از ایجاد اتحاد (شبیهسازی ناقصی از ناتو) عربی را دولت آمریکا خواهد برد. تشویق دونالد ترامپ برای ایجاد چنین ائتلافی با حمایت آمریکا، بستر فروش هر چه بیشتر سلاحهای آمریکایی را در پی دارد. کشورهای عربی حاشیه خلیج در مسیر تبدیل کردن بیشازپیش خاورمیانه پرآشوب را به انباری بزرگ از انواع سلاح قدم نهادهاند. ادامه اتخاذ سیاست تجارت به هر قیمتی توسط دولت نوپای آمریکا باعث ایجاد مسابقه تسلیحاتی در بین کشورهای منطقه میشود و از طرفی ماشینهای کشتار داعش افق شان برای ادامه جنایت علیه بشریت روشنتر از پیش خواهد شد. نباید فراموش کرد که در عراق بعد از صدام ازآنجاییکه دولت آمریکا تحت نظر اقتصاددانان بازار آزاد و نظامیان تمامی ساختارها و نهادهای حاکمیتی این کشور ازجمله ارتش را منحل کرد، هر فردی با توجه به سرمایهای که در اختیار داشت میتوانست برای خود ارتشی مهیا سازد، سلاحهای سبک و سنگین خریداری کند و برای نیروهای مزدورش البسههایی با آرم ارتش خریداری کند.
به گفته کارشناسان رابطه وضعیت ایجادشده در سرتاسر خاورمیانه که با همدستی کشورهای منطقهای و قدرتهای جهانی شکلگرفته، ورای رنگ و بوی سیاسیاش زیربنایی اقتصادی دارد. ازاینرو مشخص است که کشورهای حاشیه خلیج بخشی از پازل دولت آمریکا برای خاورمیانه باشند. (فراموش نکنیم که جنگ آمریکا علیه ایران در سالهای گذشته جنگی اقتصادی بوده است)
دولتهای وابسته به نفت عربی حوزه خلیجفارس بیشازپیش در موقعیت خطرناک خودساخته فرو میروند و بهجای آنکه سرمایههایشان صرف توسعه اقتصادی و تکنولوژیک جامعه خود شود صرف خرید سلاح میشود. تجربه نشان داده که رقابت تسلیحاتی یک بازی بیپایان است که به شکلی عبث بین دو یا چند رقیب منطقهای یا جهانی ادامه خواهد یافت. ازاینرو با تعمق در شرایط حال حاضر خاورمیانه میتوان به این فهم دستیافت که تاریخ این منطقه خونبار به مرز زمانی ویژهای رسیده است.
بااینهمه هنوز چند روز از آمدن ترامپ به عربستان نگذشته، ناتوی عربی از درون دچار فروپاشی میشود و بخشی از این ائتلاف علیه بخشی دیگر اعلانجنگ میکند. درواقع میتوان گفت عربستان با محاصره اقتصادی قطر دست به قماری سیاسی زده است. بااینهمه بهزعم بسیاری از کارشناسان شرایطی ویژه برای ایران ایجادشده است.
بیتردید چالشهای سیاسی، امنیتی و نظامی باعث ایجاد تنشی بیسابقه بین قطر با عربستان و دولتهای عربی شده و این بهخودیخود میتواند برای کشورهای منطقه مخاطرهآمیز باشد اما بهزعم کارشناسان شرایط ایجادشده هم به لحاظ سیاسی و هم اقتصادی میتواند فرصتی برای ایران باشد. منافع اقتصادی سرشاری که در کوتاهمدت میتواند عاید ایران شود یکی از این فرصتها است. درواقع فرصت طلایی ایجادشده برای ایران باز کردن مرزهای دریایی و هوایی و استفاده از امکانات خود برای شکستن حصر قطر است. فرصتی که به قطر این امکان را میدهد تا از وقوع بحرانی اقتصادی جلوگیری کرده و همزمان استقلال سیاسیاش را مستحکمتر سازد.
نزدیک به 90 درصد منابع غذایی قطر از مرز این کشور با عربستان میگذرد که اکنون متوقفشده است. ایران میتواند جایگزینی مناسب در این زمینه ارائه دهد. در همین خصوص در روزهای گذشته رئیس اتحادیه صادرکنندگان محصولات کشاورزی ایران گفته است که آمادگی داریم انواع محصولات کشاورزی و غذایی را از طریق راهآبی و ۳ بندر ایران به قطر صادر کنیم. روز گذشته رویترز به نقل از یک منبع قطری اعلام کرد مقامات قطر برای تامین مواد غذایی موردنیاز با ایران و ترکیه مذاکره میکنند و محمولههای غذا از طریق هواپیماهای خطوط هوایی قطر به این کشور منتقل خواهند شد.
همچنین بسته شدن مسیر هوایی دوحه به جنوب، شرق و غرب این کشور، حریم هوایی ایران را بهمثابه مهمترین جایگزین مطرح میکند. قطر سالانه 165 هزار پرواز به بیش از 150 مقصد در دنیا دارد. اکنون تنها راه پرواز هواپیماهای این کشور از فراز آسمان ایران خواهد بود. در همین رابطه یک مقام مسئول در شرکت فرودگاههای کشور اعلام کرد: از روز گذشته تمام پروازهای ایرلاین مای قطری برای تردد به آفریقا و اروپا از آسمان ایران عبور کردند.
در حال حاضر در هر شبانهروز ۹۵۵ پرواز عبوری از آسمان ایران تردد میکنند که در صورت تحریم شدن ایرلاینهای قطری و عبور هواپیماهای آنها از آسمان ایران، احتمالاً روزانه ۲۰۰ پرواز به این تعداد افزوده میشود.
از سوی دیگر، اخراج شهروندان قطری از عربستان و بحرین، فرصتی برای تهران است که بهمثابه جایگزینی برای این شهروندان قطری باشد. اغلب این شهروندان توریست هستند و افزون برگردش برای شکار به صحراهای سعودی سفر میکنند. همچنین به دلیل اینکه قطر، ایران و روسیه بیشترین ذخایر گاز جهان را در اختیاردارند و نوعی همکاری میان آنها متصور است، این وضعیت میتواند در یک فرآیند میانمدت در دستور کار سه کشور برای شکلدهی به یک اجماع گازی نیز منجر شود.
بااینهمه ایران باید فرصت ایجادشده را با مبانی اخلاقی ببیند و با شناخت وضعیت ملت قطر نیازهایشان را تشخیص داده و با همکاری با ترکیه در پی رفع آنها برآید. رویکرد انسانی مسئولان ما در مواجه با چالش قطر میتواند تهدیدات احتمالی این پروژه علیه ایران را کاهش دهد.
http://hamdelidaily.ir/?newsid=32113
ش.د9600760