تاریخ انتشار : ۱۳ تير ۱۳۹۶ - ۱۰:۰۲  ، 
کد خبر : ۳۰۲۵۶۰
پشت پرده سفر تاريخي رئيس‌جمهوري آمريکا

سفر ترامپ به منطقه صرفا براي تحقق منافع اسرائيل بود

پایگاه بصیرت / فهمی هویدی/ روزنامه‌نگار و تحلیلگر مصری

(روزنامه وقايع اتفاقيه ـ 1396/03/21 ـ شماره 425 ـ صفحه 5)

سفر رئيس‌جمهوري آمريکا به عربستان‌سعودي بسيار ما را نگران مي‌کند و هيچ چيز اطمينان‌ به ما نمي‌دهد، از اين مي‌ترسم که اين سفر تمهيداتي باشد براي عادي‌سازي بدبختي‌هاي ما و وضعيتي فجيع و آسيب‌پذير براي ما ايجاد کند.

1- 24 ساعت قبل از اينکه دونالد ترامپ، رئيس‌جمهوري آمريکا به رياض برسد (در روز 5/20) روزنامه واشنگتن‌پست گزارشي نوشت که بيان‌کننده مواضع اين مرد و ديدگاه او نسبت به اسلام، مسلمين، عربستان و منطقه خليج‌فارس از مارس 2011 تا ميانه‌هاي ماه فعلي، مه 2017 بود. اهم اين گزارش اين بود که اين مرد نفرتش از اسلام و مسلمين و تحقير کشورهاي عربي خليج‌فارس را مخفي نمي‌کند و معتقد است که اين کشورها وابسته به ايالات‌متحده هستند. عنوان گزارش از مقوله‌اي اقتباس شده بود که باعث شهرت رئيس‌جمهوري آمريکا شده است، زماني که اعلام کرده بود «اسلام از ما متنفر است»، تصميم‌ها و اظهاراتي که بعدا وي بيان کرد نه‌تنها تأکيد مي‌کند که از نظر او، اسلام ديني خطرناک براي جهان است بلکه مسلمانان را اشرار مي‌داند و بايد مساجدشان در ايالات‌متحده و همچنين در فرانسه که بعدا افزوده شد تحت نظارت قرار بگيرد و بهتر است که اصلا بسته شوند. درباره مسلمانان آمريکا مي‌گويد که بايد براي آنها کارت شناسايي ويژه‌اي صادر شود. اين‌گونه اظهارات است که احساس نفرت را نزد بعضي‌ها برمي‌انگيزد و باعث شده که نرخ جنايت‌هاي مبتني‌بر نفرت و تبعيض در ايالات‌متحده بالا برود. او دروغ نمي‌گويد. براي اينکه از روزي که به‌طور رسمي منصب رياست‌جمهوري را تحويل گرفته دستور مشهورش براي منع ورود شهروندان هفت کشور اسلامي به ايالات‌متحده (که بعدا 6 کشور شد) را صادر کرد. اگرچه قضات آمريکايي دستور او را باطل کردند زیرا آن را مغاير با قانون اساسي آمريکا دانستند اما او همچنان براي فعال‌کردن آن و ايجاد محدوديت براي ورود مسلمانان به کشورش تلاش مي‌کند.

اين فقط مواضع اين مرد نيست بلکه تيم و معاونانش نيز همين مواضع را دارند. در شهادتي که محمد المنشاوي، مقيم ايالات‌متحده آمريکا ضبط کرده است جزئيات مهمي در اين رابطه روشن مي‌شود، از جمله مثلا مشاور امنيت ملي او، مايکل فلين (که بعدا مجبور به استعفا شد) دين اسلام را ايدئولوژي سياسي‌اي توصيف کرده که در پشت يک اعتقاد ديني مخفي شده، او همچنين آن را به «سرطان خبيث» تشبيه کرده است و در جايي نوشته که ترس از مسلمانان ترسي منطقي است اما بارزترين مشاور ترامپ، استيو بنن، اسلام را «تندروترين دين در جهان» توصيف کرده و هشدار داده که مسلمانان مي‌توانند «ستون پنجم» در ايالات‌متحده تشکيل دهند. ترامپ همچنين جرأت کرد و سباستين جورکا را به‌عنوان مشاور خود در امور مبارزه با تروريسم منصوب کرد. او کسي است که گفت جاي بحث بر سر اسلام نيست، حالا چه دين باشد، چه نباشد، براي اينکه تروريسم تندروي اسلامي، بگذاريد صريح باشيم، رويارويي با اين تهديدي که اسلام تشکيل مي‌دهد، دولت اوباما نسبت به آن کوتاهي کرد (روزنامه الشروق 5/19)؛ بنابراين چندان عجيب نيست که ترامپ در سفر خود به عربستان‌سعودي توني کيث، خواننده را با خود مي‌برد که در آنجا بعضي از آهنگ‌هايش را بخواند. او کسي است که قبلا آهنگي نوشته بود که در آن مي‌خواست اماکن مقدس در مکه بمباران شوند و «مردم از آن مثل خرگوش فرار کنند.»

در ارزيابي رئيس‌جمهوري ترامپ نشريه «دير اشپيگل» آلمان در سرمقاله‌اي در روز 5/19 نوشت که «او مردي بدون اصول است، دروغگو، نژادپرست و آشوبگر»، اين نشريه همچنين ترامپ را «خطري براي جهان» معاصر دانست. اين عبارت‌ها را وقتي که او درباره اسلام در مقابل نمايندگان جهان اسلام در رياض در روز يکشنبه 5/21 سخنراني مي‌کرد، به ياد مي‌آوردم. وقتي که مي‌گفت «اسلام از عظيم‌ترين اديان در جهان است» عبارتي که با آنچه در روزنامه‌هاي آمريکايي و بريتانيايي رصد کردم فاصله بسيار دارد و آن را دليل ديگري بر اين دانستم که هيچ اعتمادي به اين مرد نيست و هر آن ممکن است مواضع و اصول خود را اگر ببيند مصالح ايجاب مي‌کند 180 درجه تغيير دهد.

2- اين تحول در اظهارات و احساس اين مرد را زماني مي‌توانيم بفهميم که درک کنيم وي توافقاتي به ارزش 450 ميليارد دلار با عربستان‌سعودي امضا کرده است و مؤسسه‌اي که دخترش تأسيس کرده توانسته صدميليون دلار کمک يا سهم دريافت کند، اين غير ‌از قراردادهايي است که شرکت‌هاي آمريکايي به ارزش ده‌ها ميليون دلار امضا کردند و ارقام نجومي‌اي که سبب مي‌شود واقعا سفر او را «تاريخي» توصيف کنند، براي اينکه عنوان مهمي در پرونده او ثبت کنند، «توافق قرن».

اين تنها دستاورد او نيست، او دستاورد مهم ديگري نيز از نگاه آمريکايي‌ها به دست آورده که اعلام هم کرده است. دستاورد سياسي ديگر او، ايجاد جبهه‌اي از کشورهاي سني در پيمان سمبليک نظامي در درجه اول براي رويارويي با ايران شيعي، در کنار مبارزه فعال با شبکه داعش و القاعده در چارچوب مبارزه با تروريسم است که سفارش شده 34 هزار سرباز ذخيره داشته باشد؛ اقدامي که گفته مي‌شود به‌مثابه اعلان تأسيس «پيمان استراتژيک خاورميانه در شهر رياض» است.

از اين «دستاورد» در نشست موسوم به «نشست آمريکايي عربي- اسلامي» رونمايي شد؛ نشستي که نمايندگان 55 کشور در آن حضور داشتند و رئيس‌جمهوري آمريکا با زبان گشايش و مصالحه با کشورهاي اسلامي مشارکت‌کننده در اين نشست صحبت کرد و طي آن همه را به مبارزه با تروريسم دعوت کرد و تلاش براي ايجاد صلح و ثبات در منطقه.

توصيفاتي که درباره اين نشست شد خيلي اغراق‌آميز بود. دکتر ابراهيم عوض، استاد سياست جهاني در دانشگاه آمريکايي‌ها نقد خود را درباره اين اغراق‌ها با من در ميان گذشت، تحليل او اين بود که شيوه‌اي که براي ايجاد اين پيمان جديد پيش گرفته شد در مضمون خود «فاسد» بود. وي مي‌گفت که ايجاد پيمان منطقه‌اي براي تحقق امنيت و صلح در محيط پيراموني آن، بايد همه کشورهاي منطقه را شامل شود، درحالي‌که يک کشور واقعي و بزرگ در منطقه (مثل ايران) را از خود دور کردند و خواستند بدون او پيماني ايجاد کنند. همچنين مي‌گفت ايجاد يک پيمان در جلسه‌اي با حضور نمايندگان کشورهاي اسلامي که ظرف چند ساعت تشکيل شود، بايد نسبت به جديت و امکان آن شک کرد. (الشروق- 5/21)

همچنان اطلاعات درباره سفر رئيس‌جمهوري آمريکا به رياض ناقص است. شخصيت اين مرد با دگرگوني‌هاي آني‌اش ما را مي‌ترساند و نگران مي‌کند، همچنين از حجم توافقات مالي و اقتصادي کلاني که با وجود ضعف مواضع داخلي‌اش منعقد کرد، شوک‌آور بود، زمزمه‌ها براي عزل او از منصبش آغاز شده است. ظن غالب بر اين است که ما بايد باز هم صبر کنيم تا ببينيم روزنامه‌هاي اسرائيلي درباره سفر او به رياض چه مي‌نويسند و دستاوردهايش در تل‌آويو چه بوده است.

3- در آستانه سفر رئيس‌جمهوري آمريکا به اسرائيل (يکشنبه شب 5/21) شوراي وزيران سياسي و امنيتي اسرائيل، دادن بعضي تسهيلات به فلسطيني‌ها را تصويب کرد؛ تسهيلاتي مثل سهل‌گرفتن در گذرگاه بين کرانه باختري و اسرائيل، تصويب توسعه منطقه صنعتي در «ترقوميا»، جنوب الخليل و اجازه عبور و مرور هزاران فلسطيني ساکن در مناطق معروف شده به منطقه «ج» به ديگر شهرهاي فلسطيني. روزنامه هاآرتص در شمار روز دوشنبه 5/22 خود نوشت که دادن اين تسهيلات با سفر ترامپ ارتباط داشته است.

تسهيلات اسرائيلي‌ها به فلسطيني‌ها چيزي جز پيام خوشامدگويي به رئيس‌جمهوري آمريکا نبود و اينکه مي‌خواهد وانمود کند که حسن‌نيت دارد و منتظر واکنش طرف مقابل است تا راه براي يک توافق مطلوب مهيا شود. غير ‌از اين، سفير جديدش در اسرائيل، ديويد فريدمن، در اولين اظهارنظر خود بعد از تقديم استوارنامه‌اش، به همه تأکيد کرد که از اسرائيل «خواسته نمي‌شود که هيچ‌گونه امتيازي به فلسطيني‌ها بدهد.» او در گفت‌وگويي که روزنامه «يسرائيل هيوم»- پرتيراژترين روزنامه در اسرائيل- در 5/17 منتشر کرد، گفت که به‌هيچ‌وجه دولت ترامپ قصد ندارد موضعي اتخاذ کند که با طرح‌هاي دولت عبري مغاير باشد؛ به‌ويژه در مسئله تعليق شهرک‌سازي‌ها. او فقط به همين بسنده نکرد بلکه تأکيد کرد که سخنراني ترامپ در اسرائيل «بسيار ايجابي» خواهد بود و «اجازه نخواهد داد که هيچ فشاري به اسرائيل در هرگونه مذاکراتي در آينده وارد آيد» و اگر مذاکراتي ميان دو طرف صورت بگيرد بدون هرگونه پيش‌شرطي خواهد بود. لازم به يادآوري است که سفير فريدمن که از سوي ترامپ به‌عنوان نماينده او در اسرائيل انتخاب شده، رياست جمعيت آمريکايي يهودي متخصص در جمع‌آوري کمک به شهرک‌هاي يهودي در کرانه باختري را بر عهده داشته است. وي کار خود را به‌عنوان سفير در اسرائيل با رفتن به ديوار براق که آن را ديوار مبکي مي‌نامند، آغاز کرد و در آنجا مناسک ديني صهيونيست‌هاي مذهبي را به‌جا آورد. روزنامه معاريو گزارش داد که نتانياهو از او پرسيد چرا اين ديوار را به‌عنوان اولين مکان براي ديدن بعد از آغاز به کارش انتخاب کرد، فريدمن گفت: مي‌خواستم قبل از آغاز به کارم با رفتن به آن مکان به کارم مشروعيتي داده باشم.

اين هم يادآور شوم که روزنامه هاآرتص گزارش داد که ايوانکا، دختر رئيس‌جمهوري ترامپ و همسر يهودي‌اش کمک‌هاي سخاوتمندانه‌اي به جمعيت اسرائيلي‌اي که خواستار ويران‌کردن مسجد الاقصي است، کرده است.

4- حتي به‌لحاظ تاريخي هم نمي‌توانيم باور کنيم که واقعا «توافق عصري» آن‌طور که در ميان طرف‌هاي سياسي زده مي‌شود، حاصل شده اما اين را مي‌فهميم که اين توافق مرتبط با پايان‌دادن به درگيري‌ها و بستن پرونده‌ها بوده است. گفته مي‌شود که جهان عرب الان آماده پذيرفتن چنين توافقي است و نشانه‌هايي در اسرائيل وجود دارد که اين مسئله را تقويت مي‌کند، در اين رابطه تلويحا به طرح صلح عربي که در نشست اتحاديه عرب در بيروت در سال 2002 بر سر آن توافق شد، اشاره مي‌شود، در آن طرح صحبت از عادي‌سازي کامل روابط در مقابل عقب‌نشيني کامل اسرائيل شده است. بعد از آن صحبت از عادي‌سازي منطقه عربي براي آماده‌سازي حل قضيه فلسطيني شد تا عمليات بستن پرونده تسهيل شود. گفته مي‌شود که دو کشور عربي حوزه خليج ]فارس[ (عربستان‌سعودي و امارات‌متحده عربي) باني پيش‌بردن اين راه‌حل شده‌اند و دو کشور در شرق اين منطقه (مصر و اردن) نيز اين طرح را تأييد مي‌کنند اما نکات و حرف‌هايي که قبل از رسيدن ترامپ به منطقه به بيرون درز کرد وقتي که ترامپ به رياض رسيد، رنگ باخت.

به نظر مي‌رسد که صحبت از راه‌حل در ديدارهاي خاص انجام شده و هنوز «توافق قرن» به ثمر ننشسته است. دراين‌زمينه روزنامه‌نگار مشهور اسرائيلي، اودي سيگل- تحليلگر امور سياسي در کانال دو اسرائيل- مي‌گويد که ترامپ از حکام عرب خواهد خواست تا زمينه‌هاي لازم براي تحقق توافق عصر را مهيا کنند. وي در اظهارنظري که جمعه‌شب 5/19 در خلال برنامه «استوديو جمعه» پخش شد گفت که از رهبران عرب خواسته خواهد شد که «اقدامات بزرگي براي عادي‌سازي روابط با اسرائيل» انجام دهند تا اين توافق به نتيجه برسد. به گفته او «اطلاعات موجود در اسرائيل حاکي از آن است که ترامپ به حکام عرب خواهد گفت که بايد آنها اجازه راه‌اندازي پروازهاي مستقيم ميان تل‌آويو با پايتخت‌هاي عربي بدهند و ممنوعيت سفر اسرائيلي‌ها به کشورهاي عربي را لغو کنند، همچنين به تيم‌هاي ورزشي و هنري اسرائيلي اجازه داده شود در فعاليت‌هاي بين‌المللي و منطقه‌اي که کشورهاي عربي برگزار مي‌کنند، مشارکت کنند.» نمي‌توانم درباره اين اظهارات اظهارنظري کنم اما مي‌خواهم کمي بر سر عادي‌سازي روابط با اسرائيل درنگ کنم تا بفهمم هدف اصلي رئيس‌جمهوري آمريکا از سفر به منطقه چه بوده، آيا آن توافق تاريخي که در بطن خود معنا و مضمون ديگري دارد چيزي غير‌از اين است. در گذشته گفته بودم هرگونه توافقي به سود اسرائيل به‌مثابه سيلي‌اي به‌صورت جهان عرب است. همچنان بر اين نظر خود هستم و آن را تغيير نمي‌دهم.

منبع: الشروق

http://vaghayedaily.ir/fa/News/75351

ش.د9600779

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات