هادی محمدی/ با گذشت بیش از چهار سال از تولد داعش در عراق و سوریه که برنامهریزی، حمایت و هدایت آن را دستگاههای اطلاعاتی غربیـ عربی و صهیونیستی و شرکای آمریکا بر عهده داشتند، حقایق فراوانی از راهبردهای تروریسم دولتی آمریکا و همپیمانان آن برملا شده است.
اساساً داعش و بقیه تروریستهای تکفیری در ذیل استراتژی آمریکا با هدف هرج و مرج سازنده شکل گرفته و مصداق پیدا کرد تا نظم منطقهای جدیدی که همسو با رویکرد در منافع آمریکایی است، پایهریزی شود. تولید این سازمانهای تروریستی اگرچه با بهانه و توجیهات فریبنده آغاز شد تا نظامهای مستقل سیاسی را به چالش کشید، موازنه قدرت محور مقاوت را با شوک جدیدی روبهرو کند و شعار و ماهیت اسلامگرایی و انقلاب اسلامی را در نگاه جهانی مخدوش کرده و تحت فشار قرار دهد و از سیاستهای غربی ضد اسلامی حمایت کند. کارکرد اصلی و باقیمانده جریانهای تروریستی این بود که بنا به انتظار برنامهریزی شده آمریکایی، داعش باید بیش از ده تا پانزده سال عمر کند و ریشهدار شود و با تحول در نظامهای سیاسی و منطقهای بازگشت هژمونی کامل آمریکا را میسر نماید. این طراحی هوشمند، گسترده، هماهنگشده، که همه چیز را در مسیر خود ویران میکرد، در همان گامهای اولیه در عراق، با رهنمود و مجوز رهبر معظم انقلاب، در مناطق اربیل و سپس در دیگر مناطق عراق از پیشروی و گسترش قدرت داعش ممانعت کرد و سپس با فرمان مرجعیت عراق، حضرت آیتالله سیستانی، با تشکیل حشدالشعبی و کارنامه قدرتمند خود، به تصویر امروز از داعش در عراق و سوریه رسیده است. نقش و تصمیم راهبردی رهبری و مرجعیت، بسیار بر طرحهای اطلاعاتی و هوشمند غلبه کرده و در کنار هزینههای کمرشکن مادی و حیثیتی، کارکرد و عمر پدیده تروریسم داعش را به چالش کشیده و آن را در آستانه پاکسازی در عراق و سپس سوریه قرار داده است. اگرچه آمریکا امروز ناچار است خود را در صف مبارزه با داعش به نمایش بگذارد ولی اگر بوقهای رسانهای غربیـ عربی را کنار بگذاریم، افکار عمومی و نخبگان جهان، داعش را مولود آمریکا و شرکایش دانسته و از حمایتهای روزانه و امروز آنها از داعش چشم نمیپوشند. امروز عراق از زبان رهبران مذهبی و سیاسی اذعان میکند که امنیت و سلامت و حاکمیت خود را مدیون حمایتهای رهبری و مرجعیت میداند و پایداری و ایستادگی در سوریه و پیروزیهای مستمر در سالهای اخیر را در مقابل داعش و بقیه تروریستها در سایه حضور قدرتمند ایران و محور مقاومت میداند که با مجوز و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب در سوریه حاضر شده و با شراکت روسیه در دو سال اخیر، به قدرتی بلامنازع، تعیینکننده، حذفنشدنی و هژمونیساز تبدیل شدهاند. سوریه نیز حاکمیت، یکپارچگی و پایداری و پیروزی خود در مقابل تروریسم تکفیری از دهها کشور جهان را مدیون رهبر معظم انقلاب میداند و با وجودی که اندیشههای واداده داخلی برای رضایتمندی غرب، همه انرژی و جان خود را برای از بین بردن این پیوند منطقهای ایران در عراق و سوریه قرار دادند، امروز نه تنها، راهبرد پیروزمند رهبری به ثمر نشسته، بلکه به خوبی در جایگاه تأمین منافع ملی و امنیت ملی ایران نیز با غرور و سربلندی، خودنمایی میکند. در حالی که جبهه انقلاب اسلامی و مقاومت در منطقه با عزت و قدرت در حال تکامل بخشیدن به پازل قدرتمندی خود است، آمریکا و شرکای آن در سیر نزولی منحنی قدرت و همگرایی هستند و توان و پتانسیل و انگیزههای آغاز بحرانسازی در سوریه و عراق و منطقه را نداشته و حتی در مقابل یکدیگر صفبندی میکنند. این نداشتن توازن قدرت در عرصه منازعات منطقهای، در حالی است که آمریکا نیز توان و اراده مداخلات یکجانبه و مستقیم در بحرانهای منطقه را ندارد و این به معنای، آغاز استحکام یافتن مؤلفههای قدرت هژمونیک ایران، محور مقاومت و شرکای منطقهای و فرامنطقهای آن است.