(روزنامه وقايع اتفاقيه – 1396/04/20 – شماره 449 – صفحه 4)
جسيکا متيو: مردم ايران درشرايطي مجددا به روحاني رأي دادند که هنوز از منافع اقتصادي برجام بهره مناسب نبردهاند. اين به معني پايبندي ايران به برجام است. سه روز بعد از انتخابات ايران، ترامپ به عربستان رفت و با سعوديها توافق کرد که آمريکا فشار را عليه ايران افزايش دهد، سعوديها عليه تروريسم و حل مسئله اسرائيل و اعراب همکاري کنند. علت خصومت اسرائيل و اعراب با برجام اين است که برجام، ايران را از حصار مجازاتهاي جهاني رهاند. برنامه ترامپ اين است که فشارها را براي جلوگيري از نفوذ منطقهاي ايران افزايش دهد. از آقاي موسويان ميپرسم که آينده توافق هستهاي را چطور ميبيند؟
موسويان: مهم اين است که درک صحيحي از توافق هستهاي داشته باشيم. من به سه بعد مهم توافق هستهاي اشاره ميکنم:
اول: اين توافقي دوجانبه بين ايران و آمريکا نيست. درعين حال اولين باري بود که ايران و آمريکا در سطح عالي در مورد يکي از اختلافات مهم مذاکره کردند. موضوع هستهاي ايران از ديد واشنگتن، تهديد اول امنيت ملي آمريکا بود که از طريق گفتوگو و ديپلماسي حل شد. لذا اولين معني برجام اين است که ديپلماسي با ايران نتيجه ميدهد. مقام معظم رهبري ايران هم فرمودند که اگر آمريکا به تعهدات خود دراينزمينه به درستي و کامل عمل کند، اين ميتواند براي گفتوگو در مورد ساير اختلافات جاي تامل باشد. لذا اگر برجام شکست بخورد، شانس گفتوگو براي حل ساير موارد اختلاف نيز از بين خواهد رفت.
دوم: برجام مدل گفتوگوهاي چندجانبه بينالمللي براي حل بحران از طريق ديپلماسي است. مدل يکجانبه گرايي آمريکا همچون حمله به عراق و افغانستان، فاجعه براي منطقه و جهان آفريد. لذا قدرتهاي جهاني تصميم گرفتند که با نفي مدل يکجانبهگرايي آمريکا، از مدل چندجانبه گرايي براي حل بحران هستهاي ايران استفاده کنند که نتيجه داد؛ بنابراين برجام مدل ديپلماسي چندجانبه گرايي براي حل بحران هاست که جهان براي حل بحرانهاي جاري شديدا به آن نيازمند است.
سوم: دانشمندان هستهاي جهان اتفاقنظر دارند که برجام جامعترين توافق تاريخ هستهاي در زمينه شفافيت، بازرسي و ممانعت از انحراف به سمت ساخت بمب هستهاي است؛ بنابراين برجام بزرگترين سرمايه جهاني براي عاريسازي جهان و خاورميانه از بمب هستهاي است.
آمريکا و ساير قدرتهاي جهاني در قالب برجام متعهد شدهاند که بهرهمندي اقتصادي ايران از برجام را تسهيل کرده و مانع تراشي نکنند. اما از روز اول اجراي برجام، کنگره آمريکا به دنبال تحريمهاي جديد عليه ايران بوده است. ظرف چندماه هشتاد پيشنويس لايحه تحريم تهيه کردند صرفا بهخاطر اينکه يک بحراني از طريق ديپلماسي حل شده بود.
جسيکا ماتيو: به موضوع عربستان بپردازيم. بنفشه کيانوش کتابي تحت عنوان «ايران و عربستان؛ دوستان يا دشمنان» نوشته است. من که دوستي بين ايران و عربستان نميبينم.
بنفشه کيانوش: روابط ايران و عربستان نشان ميدهد که هرچند دوستي جدي نداشتهاند اما از درگيري پرهيز کردهاند، بهدنبال بالانس استراتژيک بودهاند و لزوما دشمني نميخواهند. عربستان از توافق هستهاي ايران حمايت کرد و اگر ايران باثبات باشد، ثبات خليجفارس تأمين خواهد بود البته يمن و عربستان از نظر تاريخي داراي اختلافاتي بودهاند.
موسويان: من با نظر خانم کيانوش در مورد موضع سعوديها راجع به توافق هستهاي مخالفم. مذاکرات هستهاي سال ۲۰۰۳ آغاز شد. اکنون صدها سند ويکي ليکس منتشر شده که نشان ميدهد از همان زمان سعوديها و متحدينشان درخليجفارس موافق توافق هستهاي نبوده و آمريکا را براي حمله نظامي به ايران تحت فشار قرار دادهاند. دو، سه هفته پيش جان کري ، وزيرخارجه سابق آمريکا فاش کرد که حتي در دوران مذاکرات هستهاي اوباما و درحاليکه سياست او بر مبناي تعامل با ايران و حل مسالمتآميز بحران هستهاي بود، سعوديها شبانه روز به آمريکا براي حمله نظامي به ايران و عدم توافق هستهاي فشار ميآوردهاند.
فرد لاوسن: سعوديها ناراحت هستند چون عليرغم اينکه توافق هستهاي شامل محدوديتهايي در برنامه هستهاي ايران هست اما برنامه هسته ايران و انجام تحقيقات براي پيشرفت آن را متوقف نکرده و حتي محدوديتها هم دائمي نيستند. سعوديها بينهايت خوشحال بودند از اينکه ايران کشور منفوري در جهان بود، زير خرواري از تحريمها گرفتار بود و قادر به نفوذ در منطقه نبود. با برجام، عربستان بهشدت نگران شده زيرا درها براي ايران باز شده که ايران يک بازيگر مشروع و مقبول در منطقه باشد.
جسيکا ماتيو: بهعنوان فردي که سالها در واشنگتن ملاقاتهاي فراوان با ديپلماتهاي عرب داشته، نميتوانم بگويم که آيا عربها از مذاکره ايران و آمريکا بيشتر ميترسند يا از برنامه هستهاي ايران. آنها روابط ايران و آمريکا در زمان شاه را فراموش نکردهاند و نگران بازگشت اين روابط هستند. حالا درمورد مسئله سوريه صحبت کنيم.
فرد لاوسن: شکي نيست ايران در چند سال گذشته کمکهاي زيادي به دولت اسد کرده و مانع سقوط اسد بوده است. عمليات نظامي هوايي روسيه مؤثر بوده اما حضور نيروهاي زميني ايران موجب عقبنشينيهاي داعش و پيشرويهاي نيروهاي سوريه شده است. مهمتر اينکه نيروهاي بسيجي مردمي وابسته به ايران در سراسر سوريه حضور دارند. مرز سوريه و عراق هميشه بسته بوده اما اکنون مسير تردد مستمر نيروهاي بسيجي مردمي از مرز دو کشور شده است.
جسيکا ماتيو: در ۲۰۱۲ (۱۳۹۱) صحبتها در واشنگتن در مورد حمله به ايران بود. در ۲۰۱۰ مقالهاي در آتلانتيک منتشر شد که با ذکر منابع، گفته بود که ايران ظرف 6 ماه از نقطه گريز هستهاي عبو رکرده و اسرائيل تحمل نکرده و جنگ با ايران را آغاز خواهد کرد. آمريکا هم ميدانست که اسرائيل ميتواند جنگ را آغاز کند اما نميتواند تمام کند. روند افزايش تحريمها هم موجب افزايش سانتريفيوژهاي در ايران از چند صدتا به ۱۹۰۰۰ شد. آمريکا دو انتخاب داشت يا دستيابي ايران به بمب هستهاي را بپذيرد يا اينکه به ايران حمله کند. لذا توافق هستهاي بهدست آمد که به نفع امنيت ملي آمريکا هم بود و الان ترامپ آن را به خطر انداخته است.
موسويان: شما به گزارش مجله آتلانتيک در مورد ادعاهاي اسرائيليها اشاره کرديد. من در کتابم تحت عنوان «بحران هستهاي ايران» مستند کردهام که از سال ۱۹۹۰، هر دو سال يکبار مقامات اسرائيل در سطح نخستوزير يا وزير خارجه، رسما مدعي شدهاند که ايران ظرف يکي، دوسال به بمب هستهاي دست خواهد يافت (خنده حضار). مسئله دوم اينکه من واقعا متعجب هستم که در آمريکا اين همه جنجال در مورد حق ايران براي تکنولوژي صلحآميز هستهاي و جود دارد اما هيچکس يک کلمه در مورد ۴۰۰ بمب هستهاي اسرائيل حرف نميزند. اسرائيل تنها کشوري است که درخاورميانه بمب هستهاي دارد.
فرد لاوسن: من قبول دارم که ايران هيچوقت دنبال بمب هستهاي نبوده است.
بنفشه کيانوش: آمريکا، اسرائيل و عربستان تا زماني که آلترناتيو مناسبي نداشته باشند، توافق هستهاي حفظ خواهد شد. سعوديها و اسرائيليها منافع خود در منطقه را دنبال خواهند کرد.
فرد لاوسن: اين روزها روابط فردي و شخصي در واشنگتن مهم است. محمد بن سلمان از اولين افرادي بود که به واشنگتن آمد و اين روابط را با دولت ترامپ برقرار کرد.
موسويان: تيلرسون وزيرخارجه آمريکا رسما اعلام کرد که آمريکا بهدنبال تغيير رژيم در ايران است. اين يعني بازگشت به سياست سنتي تقابل با ايران. ترامپ در دوران مبارزات انتخاباتي گفت من بهدنبال تغيير رژيم در کشورها نخواهم بود.
بنفشه کيانوش: منصفانهتر در مورد ترامپ صحبت کنيم. من توجه ايران و آقاي موسويان را به اين نکته جلب ميکنم که زود به اين نتيجه نرسند که سياست دولت ترامپ تغيير رژيم در ايران است. آمريکا و عربستان و اسرائيل فشارها به ايران را افزايش ميدهند و همزمان پيغام به ايران ميدهند براي اينکه ايران براي يک معامله عادلانه در مورد منطقه، به پاي ميز مذاکره بيايد. ايران نبايد اين پيغامها را ناديده بگيرد.
موسويان: اين تحليل درست نيست. دولت روحاني از ابتداي کارش در سال ۲۰۱۳ (۱۳۹۲)، عربستان را به گفتوگو دعوت کرده است. آمريکا ،روسيه و اروپا همه تلاش کردند که عربستان دعوت ايران براي گفتوگو را بپذيرد اما رياض مخالفت کرد. محمد بنسلمان ،وزير دفاع و وليعهد کنوني، شاه واقعي درعربستان است. اول: او گفت ديپلماسي و گفتوگو با ايران بيفايده است زيرا دولت ايران شيعه است! ثانيا: او علنا هرگونه گفتوگو با ايران در مورد مسائل منطقه را رد کرد، ثالثا: و بدتر از همه اينکه رسما اعلام کرد که جنگ را به داخل ايران ميکشاند و چند روز بعد داعش در تهران عمليات تروريستي انجام داد.
آقاي ظريف تقريبا مرتب و مکرر عربستان و شوراي همکاريهاي خليجفارس را به تشکيل مجمعي براي گفتوگو دعوت کرده تا طرفين درباره همه نگرانيهاي خود گفتوگو کنند. اين عربستان است که از ابتدا مخالفت کرده است. کويت و عمان و قطر موافقند. بحرين هم که متأسفانه عملا تبديل به يک استان عربستان شده و استقلالي ندارد. آقاي جان کري خيلي تلاش کرد اما سعوديها رد کردند. اين واقعيت براي آمريکاييها هم بهخوبي روشن است که سعوديها مخالف گفتوگو هستند. حالا شما ميگوييد اين عربستان است که بهدنبال گفتوگو با ايران است؟
جسيکا ماتيو: يکي از سوالات حضار اين است که چرا آمريکا با ايران قدرتمند مخالف است؟
موسويان: پاسخ برمي گردد به سياست ۶۰ سال گذشته آمريکا در خاورميانه. براي درک اين مهم توجه به واقعيات زير لازم است:
واقعيت اول: اينکه آمريکا هيچگاه در خاورميانه بهدنبال دموکراسي نبوده است. آمريکا مرتب دم از دموکراسي زده اما در عمل ازحکومتهاي ديکتاتور فاسد همچون شاه در ايران و مبارک در مصر حمايت کرده است. نگاه کنيد به متحد استراتژيک امروز آمريکا در منطقه که عربستان است و دموکراسي و حقوق بشر در آن صفر است، انتخابات و حتي قانون اساسي هم ندارد و درعين حال ترامپ ۳۵۰ ميليارد دلار تسليحات به اين کشور فروخت.
واقعيت دوم: اينکه در ۶۰ سال گذشته اساس استراتژي خاورميانهاي آمريکا براساس سلطه بر نفت بوده است.
تا زماني که شاه ديکتاتور حاکم بود آمريکا با ايران مشکلي نداشت و حمايت ميکرد. به محض اينکه ايران انقلاب کرد و ديکتاتور را سرنگون کرد، خصومت آمريکا با ايران آغاز شد. مشکل آمريکا اين است که کشور مستقل در خاورميانه را تحمل نميکند و کشورهاي در اختيار ميخواهد. امروز آمريکا در مورد ناديده گرفتن دموکراسي و حقوق بشر به اين دليل به عربستان چک سفيد امضا داده چون رياض در اختيار آمريکاست. اين است دليل اصلي خصومت آمريکا با ايران.
جسيکا ماتيو: سؤال بعدي اين است که چرا دولت ايران مسئله اعراب و فلسطين را به خودشان واگذار نميکند. من و آقاي موسويان ديشب نشستي با جامعه ايراني در کاليفرنيا داشتيم. من متعجب شدم از اينکه ديدم ايرانيها اينقدر از دخالت کشورشان در موضوع فلسطين و اسرائيل ناراحت هستند.
فرد لاوسن: انقلاب ايران از ابتدا نهتنها عليه امپرياليسم آمريکا بود بلکه عليه صهيونيسم هم بود. حمايت انقلاب ايران از فلسطين هم بهخاطر مخالفت با صهيونيسم جهاني است که جزو ايدئولوژي و فرهنگ اين انقلاب است.
موسويان: درعينحال واقعيت ديگر هم اين است که بعد از ۶۰ سال مذاکره، آمريکا ، اروپا ، روسيه و اعراب به راهحل «دو دولت مستقل فلسطيني-اسرائيلي» رسيدهاند؛ البته ايران مخالف اين فرمول است اما مانع اصلي تحقق اين راهحل، نخستوزير اسرائيل است که با آن مخالفت کرده و ميکند. آمريکا داراي پايگاههاي متعدد نظامي در منطقه است. اما روسيه فقط يک پايگاه نظامي دارد آن هم در سوريه. حالا آمريکا آمده و هرکاري دستش بوده براي فروپاشي سوريه انجام داده است.
جسيکا ماتيو: اقدام عربستان عليه قطر را مشاهده کنيد که هر دو متحد آمريکا هستند و لذا مراقب باشيم که همه چيز را نميشود به سياست آمريکا نسبت داد. در مورد نقش ترکيب جمعيتي جديد در منطقه صحبت کنيم جايي که نسل جوان اکثريت را تشکيل ميدهد.
موسويان: من لازم ميدانم که در مورد اتهامات آمريکا و عربستان به ايران در مورد سياست هژموني به اين نکته اشاره کنم که:
۱-ايرانيها در دويست سال گذشته به هيچ کشور همسايه تجاوز نکردهاند.
۲-جنگ عليه ايران را صدام با حمايت عربستان شروع کرد.
۳-جنگ در ليبي را عربستان با ناتو انجام داد.
۴-جنگ دريمن را عربستان با حمايت آمريکا انجام داد.
۵-جنگ در سوريه را عربستان و آمريکا و ساير متحدينشان با اعزام دهها هزار تروريست از سراسر دنيا به سوريه براي ساقط کردن دولت سوريه راهانداختند.
۶- جنگهاي عليه افغانستان و عراق را آمريکا راه انداخت.
بنابراين واقعيتها نشان ميدهد که منشأ بيثباتيهاي خاورميانه بهخاطر سياست هژموني و جنگطلبانه آمريکا و عربستان بوده است که شرايط ژئوپولتيکي و دموگرافيکي منطقه را متأثر ساخته است.
http://vaghayedaily.ir/fa/News/76340
ش.د9601158