سرانجام نبرد عرسال پس از 6 روز با پیروزی حزب الله لبنان به پایان رسید. بر اساس توافق آتش بس صبح پنجشنبه تروریست های جبهه النصره از عرسال لبنان به شهر ادلب سوریه منتقل شده و می بایست پنج نیروی حزب الله که به اسارت تروریست ها در آمدند، آزاد شوند. بدین ترتیب پس از 6 روز نبرد کل مناطق تحت سیطره جبهه النصره در عرسال لبنان آزاد شد. توافق آتش بس که از صبح پنج شنبه به اجرا درآمده پس از آن صورت گرفت که نیروهای گروه تروریستی تکفیری جبهه النصره بیش از 95 درصد از مناطق تحت سیطره خود در ارتفاعات عرسال لبنان و القلمون سوریه را از دست دادند و راهی جز پذیرش خروج از منطقه نداشتند.
بر اساس توافق صورت گرفته نیروهای این گروه ظرف سه روز و از طریق یک گذرگاه تعریف شده از مناطق «الملاهی» و «وادی حمید» در عرسال به شهر ادلب سوریه منتقل خواهند شد. نبرد برای آزادسازی ارتفاعات عرسال لبنان و القلمون سوریه از روز جمعه گذشته آغاز شد و شش روز به طول انجامید. این مناطق سه سال است که جولانگاه گروه های تروریستی تکفیری و در رأس آنها جبهه النصره و داعش است. به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران آزادسازی بخشی از مناطق مرزی سوریه و لبنان رخداد مهمی در مسیر مبارزه با تروریسم است. گام دوم برای آزادسازی ارتفاعات شرقی لبنان، آزادسازی مناطق تحت سیطره داعش در مناطق «راس بعبلک» و «القاع» است.
اهمیت عرسالاهمیت راهبردی شهر عرسال، به طور خاص در موقعیت ژئوپلیتیکی آن ارزیابی می شود، زیرا منطقه ای کوهستانی است که در موازات مرزهای سوریه قرار دارد. کوه های عرسال، غارها و مخفیگاه هایی دارند که عناصر مسلح می توانند در آن ها مخفی شوند و به همین دلیل پیروزی در نبرد عرسال برای طرف های درگیری از اهمیت زیادی برخوردار است. رزمندگان حزب الله این نبرد را جنگی سرنوشت ساز می دانستند، زیرا عرسال از شهرک های استان بعلبک است که حزب الله در آن حضور دارد. ارتش سوریه نیز نبرد عرسال را بسیار مهم می دانست، زیرا پیروزی در عرسال مانع از امداد رسانی به جبهه النصره خواهد شد.
ارتفاعات عرسال در شرق لبنان و در مرز با سوریه قرار دارد که در ادامه به ارتفاعات القلمون در سوریه وصل می شود. عرسال حدود سه سال است که جولانگاه گروه های تروریستی و تکفیری است و نقطه اتکای این گروه ها برای طرح ریزی و پشتیبانی عملیاتشان در سوریه و لبنان بوده است. از ابتدای بحران سوریه در سال 2011، عرسال و بلندی های عرسال به چند دلیل منطقه پر دردسری به شمار می آمد:
1- این منطقه گذرگاهی برای عبور خودروهای بمب گذاری شده و عوامل انتحاری به عمق خاک لبنان بود که منجر به کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از نظامیان و غیرنظامیان لبنانی می شد.
2- عرسال راه ورود سلاح و تروریست به داخل خاک سوریه به ویژه به حومه دمشق و حمص بود.
3- عناصر مسلح و پشتیبانان خارجی آن ها سعی داشتند با سیطره بر عرسال و بلندی های اطراف و تمام رشته کوه های شرقی واقع در مرزهای لبنان تا حومه القصیر، به نوعی لبنان را محاصره کرده و آن را کاملا از سوریه جدا کنند.
4- عناصر مسلح به ویژه داعش می خواستند عرسال نقطه آغازی برای پیشروی آن ها به داخل خاک لبنان به سمت شمال باشد و با وصل کردن آن ها به بندر طرابلس گذرگاه دریایی برای آن ها فراهم شود.
این مسائل اهمیت عرسال را به خوبی نشان می دهد به ویژه اینکه در صورت موفقیت تروریست ها و دستیابی به مدیترانه، تهدید تروریست ها می توانست بین المللی شود.
پیامدهای آزادسازی عرسالنوار مرزی بین دو کشور سوریه و لبنان با محوریت منطقه عرسال لبنان، از ابتدای وقوع بحران در کشور سوریه، به یکی از کانونهای اصلی حضور و فعالیت گروههای تروریستی تکفیری و مهمترین مسیر نقل و انتقال نیرو و تسلیحات نظامی به استانهای دمشق و حمص تبدیل شد. در صورتی که اوضاع امنیتی نوار مرزی لبنان و سوریه به همین روال پیش میرفت، نه تنها حضور حزبالله در جنگ سوریه به ضرر جریان مقاومت تمام میشد، بلکه هدف اصلی حزبالله از حضور در سوریه یعنی تأمین امنیت لبنان نیز عملاً تأمین نمیشد و درست ضد این راهبرد در صحنه میدانی به وقوع میپیوست.
آزادسازی این مناطق نه تنها از اهمیت خاصی برای لبنان برخوردار است، بلکه در روند تحولات بحران سوریه و نیز وضعیت گروه های تروریستی اهمیت و تاثیر بسزایی برجای می گذارد، به ویژه درباره داعش که به تازگی در عراق ضربه بزرگی خورده و شکست های آن در سوریه ادامه می یابد.
روزنامه الاخبار در مورد اهمیت این عملیات اعلام کرد، حزب الله در مقام اولین تهدید راهبردی برای اسرائیل وارد نبرد عرسال شده و توانسته با پایان دادن به یکی از مهمترین مزدوران این رژیم یعنی جبهه النصره و القاعده موجب ناامیدی تل آویو شود، چرا که اشغالگران روی این گروههای تروریستی برای به هم ریختن اوضاع لبنان حساب باز کرده بودند.
صرف نظر از سکوت تلویزیون رژیم صهیونیستی و شبه سکوت رسانههای مکتوب این رژیم در خصوص نبرد آزادسازی عرسال، سکوت تحلیلگران نظامی و سیاسی این رژیم که به تفسیر هر خبری میپردازند، عجیب است. شاید دلیل بی تفاوتی رژیم صهیونیستی به تحولات عرسال نگرانی این رژیم از تاثیر پوشش رسانهای مقاومت حزب الله در تغییر چهره سنتی است که از آن به عنوان یک طرف تروریستی مشابه القاعده و داعش تصویر کرده است. از همین رو در گزارشهای اندکی که در این باره از سوی رسانههای صهیونیستی منتشر میشود طرف مقابل حزب الله در ارتفاعات عرسال گروههای مسلح اهل تسنن معرفی شده که در مرزهای شرقی لبنان با سوریه مستقر هستند. پیروزی مقاومت در جبهه عرسال بار دیگر توانمندی رزمی حزب الله و شایستگی مبارزان این گروه مقاومت و آمادگیهای آن ها را به رخ اسرائیل کشید و قدرت حزب الله را در مدیریت نبرد در مناطق باز کوهستانی نیز ثابت میکند؛ آن هم بعد از اینکه اسرائیل به قدرت حزب الله در مناطق شهری جنگ سوریه پی برده است.
ایستادگی بخش اعظم لبنانیها در کنار حزب الله و حمایت قاطع آن ها از نبرد عرسال و اهداف آن و تمجیدهای بی سابقه عموم لبنانیها از حزب الله بر هیچ کس پوشیده نیست، به گونهای که حتی رهبرانی از طرفهای رقیب حزب الله در داخل لبنان چارهای جز پیوستن به جبهه حامیان حزب الله در نبرد عرسال نداشتند و این در واقع شکست راهبرد اسرائیل در تحریک علیه حزب الله شمرده میشود.
در همین ارتباط روزنامه نیویورک تایمز از توانمندی های نظامی و تاکتیکی حزب الله لبنان که تمام گزارش های آمریکایی ها و غربی ها را به هم زد، تمجید کرده و گزارش داد که حزب الله امروزه قدرت بزرگی است که توان تغییر سرنوشت خاورمیانه را دارد و به مثابه قدرتی است که تاثیر آن مشابه تاثیر روسیه و آمریکا و دیگر کشورهای خاورمیانه است. این حزب توانست کاری را که کشورهای بزرگ در لبنان و سوریه و عراق و یمن نتوانستند انجام دهند، محقق سازد. مسئولان نظامی و سیاسی آمریکایی و دستگاه های اطلاعاتی از توان رزمندگان حزب الله و تاکتیک به کار گرفته شده از سوی آنها در نبرد عرسال شگفت زده و مبهوت شده اند. حزب الله در سخت ترین منطقه جغرافیایی لبنان جنگ اراده بی نظیری را انجام داد.
یکی از پیامدهای این درگیریها پایان دادن به تلاش برای ایجاد ارتباط و تمرکز گروههای تروریستی در ارتفاعات عرسال با اردوگاه آوارگان سوری در داخل لبنان و بویژه شهر عرسال است.
از مدتها پیش یعنی از سال 2014 گروههای تروریستی در این منطقه مستقر شده اند و پیش از آن نیز یعنی یک سال بعد از آغاز جنگ در سوریه در سال 2012 که سعی کردند به سمت مرزهای لبنان توسعه پیدا کنند، حضور گروههای مسلح تروریستی در منطقه به عنوان یک اهرم فشار بر ضد حزبالله و محاصره آن در مناطق مشرف به بقاع شمالی مورد توجه قرار گرفته بود. مخالفان حزب الله و صهیونیست ها میخواستند معادله تفنگ در برابر تفنگ را برای مقابله با حزبالله لبنان و خلع سلاح آن مطرح کنند. در اصل آن ها از گروه های تروریستی و تکفیری استفاده کرده بودند که این گونه نشان دهند که سلاح اهل تسنن در برابر سلاح شیعیان قرار دارد، اما ورود حزب الله به مبارزه علیه تروریست ها در سال های اخیر نشان داد که تنها نیروی جدی که در لبنان دغدغه حفظ امنیت کشور را دارد نیروهای حزب الله هستند. از این رو نبرد عرسال باعث شد از یک طرف تهدید تروریست ها از بین برود و از سوی دیگر مشروعیت نبرد حزب الله را ثابت کرد.
نتیجههرچند ارتفاعات عرسال برای لبنان بسیار مهم و راهبردی است، اما پیام مهم این عملیات بیشتر از آنکه معطوف به این ارتفاعات باشد به قدرتمندی حزب الله باز می گردد. در واقع حزب الله در کمتر از یک هفته توانست این منطقه را آزاد کند و این مسئله نشان داد که این نیروی مقاومت موفق شده است با توجه به تجربه های زیاد جنگی به عنوان یک نیروی نظامی قدرتمند در منطقه مطرح شود. این مسئله کابوس بزرگی برای صهیونیست ها است که بزرگترین دشمن خود را حزب الله می دانند./